احمدینژاد دستور داد اسکار بگیریم، ما لابی کردیم، فرهادی اسکار گرفت
بصیرنصیبی
* چه مقاله هایی ماهیت اسکار را آشکار کرد؟ چه کسانی تبریک وتهنیت گفتند؟ هوشنگ امیر احمدی لابی کلیت نظام وجایره به فرهادی،سروده یشریفی نیا بازیگر تواب در وصف فرهادی وفیلمش.
حمایت
همه جانبه فستیوال ها از سینمای صادراتی مسئله جدیدی نیست . سالهاست ما
جمعی محدود با امکاناتی محدود وافعیت ها را گفتیم ونوشتیم، اما کو، گوش
شنوا؟ در باره ی زد وبند دولت احمدی نژاد با آکادمی اسکار هم سینمای آزاد
حتا قبل از ساخته شدن نادر و سیمین بی آنکه غیب گو باشد پیش بینی کرد که
اینها میخواهند یک اسکار هم به کارنامه درخشان! احمدی نژاد اضافه کنند
تانظر باند خاتمی که ادعا داشت در دوره پادگانی هنر مرده است- یعنی 30 سال
زنده بود وما نمیدانستیم- را باطل کنند. اما اتفاقات جریان اسکار نشان داد
جامعه روشنفکری ماهم هنوز گول مکر آخوند را میخورد همه آنها که به فرهادی
تبریک وتهنیت گفتند که به باندهای حکومتی مرتبط نبودند حتا جمعی از آنها
سرنگونی طلب هم بودند اتفاقا وبه همین دلیل حمایت اینان دردناک تر بود.
(البته در همین چند روز با گزارش صریح وشفاف دویچه وله مشخص می شود که در
برلیناله ،آقای کسلیک بند وبست چی نیزبا ردیگر خرس بیچاره را اسیر ج.
اسلامی کرد که گزارشش را جدا گانه تنظیم ومنتشر می کنیم)
وآنها
که فریب این مکاران را نخوردند وآنان که قاطعانه در برابر زد وبند آکادمی
وج. اسلامی ایستادند ارزش واعتبار رفتار شان برایمان دو چندان شد.اتفاقا
مقالاتی که چهره واقعی فرهادی وهدف ونیت آکادمی را بر ملا کرد گسترده بود
من الان حضور ذهن ندارم که همه نام ها را تکرار کنم. جند مورد که یادم
مانده را بار دیگر نقل میکنم:
مقاله
تحلیلی و مفصل مهستی شاهرخی،نقد ونظر صادق افروز ،میلاد محتوم، عباس گویا،
یادداشت کوتاه لیلا قبادی ونقد ونظر نادر دولتشاهی و...
اما چه کسانی تبریک وتهنیت گفتند؟ چند نام را که از طریق جستجوی گو گل به دست آوردیم منتشر می کنیم:
وزارت
امور خارجه امریکا .رئیس جمهور امریکا.نوه امام،محمد رضا شجریان.مجید
مجیدی ( فیلمساز حکومتی ذوب در ولایت). مهدوی کیا ( ورزشکار سینما
شناس!).عزت الله انتظامی،محسن کدیور،رخشان بنی اعتماد،علیرضا میبدی،برنامه
ساز تلویزیون پارس (اومحالفان را حسود نامید وادعا کرد بعد از این جایزه
مسیر سینمای جمهوری اسلامی به سوی تکامل خواهد رفت (تکامل شگفت انگیز
سینما را در جشنواره زجر امسال شاهد بودیم) هما سرشار، جواد تسلیمی منتقد
سینمایی رادیو همبستگی سوئد و...
اما
جمعی از روشنفکران هم در یک اقدام مشترک فرهادی را یک فیلمساز مستقل
دانستند البته تصور می کنیم بخشی ازآنان ،آن زمان نمیدانستند که سرمایه
فیلم را بانک پاسارگاد مربوط به سپاه پاسداران تقبل کرده است!
. قسمتی از اطلاعیه این جمع را نقل می کنیم:
«هنرمند ارجمند، آقای اصغر فرهادی
...با
شادمانگی، دست یابی به جایزه ی اسکار سال ٢٠١٢، برای بهترین فیلم
غیرانگلیسی زبان را، به شما و یکایک آنانی که در شکل یافتن فیلم ارزشمند
«جدایی نادر از سیمین» در کنارتان بوده اند، تبریک می گوییم. فیلمی که در
هر نمایش، از استقبال گسترده ی خاص و عام برخوردار شد و جایزه ی اسکار، اوج
منطقی موفقیت های آن بود.
به
یُمن موفقیت فیلمِ گرانقدر شما در ارائه ی تصویری انسانی و راستین از
جامعه ی امروز سرزمینمان، نام ایران و هنر ایرانی در پیشانی خبرهای جهان
جای گرفت و چهره ای دیگر از هنر سینمای مستقل ایران به جهانیان شناسانده
شد»
نعمت
آزرم، رضا براهنی، شهرنوش پارسی پور، ناصر پاکدامن، نسیم خاکسار، جلیل
دوستخواه، علی اصغر حاج سیدجوادی، اسماعیل خویی، اکبر ذوالقرنین، ساناز
صحتی، بتول عزیزپور، کیان کاتوزیان،کاظم کردوانی، احمد کریمی حکاک، رضا
مرزبان، اسفندیار منفردزاده، باقر مومنی
* پیام هوشنگ امیر احمدی لابی کلیت نظام جمهوری اسلامی به مناسبت اهدای جایزه ی امریکای فبلا جهانخوار به دولت احمدی نژاد.
( باید
توجه داشت که امیر احمدی به نکاتی مثبت در متن دیکته شده اصغر فرهادی
تاکید میکند که نامبرده هنگام در یافت اسکار نیز تکرار ش کرد .)
پیام شورای آمریکاییان ـ ایرانیان ( همان دکان لابی گری امیر احمدی وشرکا) در مورد فیلم «جدایی نادر از سیمین»
شورای
آمریکاییان ـ ایرانیان دریافت جایزه گلدن گلوب را به آقای اصغر فرهادی و
گروه دست اندرکاران فیلم جدایی نادر از سیمین صمیمانه تبریک میگوید. دکتر
هوشنگ امیراحمدی رییس شورا در این برنامه ویدیویی به اختصار به نکات
برجسته و فلسفه اجتماعی این فیلم اشاره میکند.
این
جایزه به عنوان اولین جایزه آمریکایی به صنعت توانمند و خلاق سینمای
ایران، در حالی داده میشود که بیشترین اخباری که در مورد ایران و آمریکا
شنیده میشود، به تحریم ها ، منزوی کردن ایران، عملیات و فعالیتهای
مخفیانه، و تهدید جنگ اختصاص دارد. در چنین فضایی، ویژگی بارز خبر دریافت
چنین جایزهای باعث میشود که تصویر واقعیتری از مردم و جامعه ایران بدست
دهد که امیدواریم بتواند سهم بزرگی در درک متقابل و روابط دو ملت ایران و
آمریکا ایفا کند. همانطور که آقای فرهادی کارگردان فیلم هنگام دریافت
جایزه به درستی اشاره کرد «مردم ایران مردمی حقیقتا صلح دوست هستند.»، بدون
تردید آنان منتظر روزهایی هستند که دو ملت بتوانند با احترام و بعنوان دو
شریک برابر باهم کار کنند.
*این هم اصل خبر
خبر آنلاین : رئیس سازمان سینمایی میگوید :
…میخواهی
جایزه بگیری قطعا نمیتوانی با شاخصهای خودت عمل کنی و طبیعی است که
بتوانی با شاخصهای آنها عمل کنی، اما برای ما این مهم بود که با شاخصهای
آنها عمل کنیم اما منافع ملی مارا زیر سئوال نبریم.
-
در فرآیند اسکار فیلمی انتخاب شد، رفت و حمایت شد. برنامهریزی شد اما
بعضیها منکر هستند و میگویند برنامهریزی شده نبود، تصادفی بود. آنها
ممکن است خلقت و هستی را هم تصادف بدانند البته آنها در خیالات خودشان سیر
میکنند. بیایند ببینند در کجا میتوان در راستای خلقت تصادفی کار کرد و
به جایی رسید. ممکن است بر حسب تصادف به تنایج اولیه برسید، اما یک قله را
هدف گرفتن و به آنجا رسیدن هیچ وقت بر حسب تصادف اتفاق نمیافتد. ما طراحی
کردیم و حتی لابیگری کردیم تا این اتفاق بیفتد و برای همه ایرانیان مهم
بود که یک فیلم ایرانی اسکار بگیرد. فیلمساز برای ما مهم نبود بلکه مهم این
بود که فیلم از سینمای ایران جایزه بگیرد..
در پایان بد نیست سروده ی محمد رضا شریفی نیا بازیگر تواب و محبوب احمدی نژاد را تقدیم کنیم به شیفتگان نادر وسیمین
«چقدر اصغر فرهادي بودن خوب است .
چقدر اصغر فرهادي خوب مينويسد .
چقدر زندگي را خوب ميشناسد .
و چقدر ارتباط آدمها را خوب ميفهمد .
چقدر ليلا حاتمي را دوست دارم .
چقدر نگاهش خوب است .
چقدر شهاب حسيني خوب است .
چقدر غيرت خوبي دارد .
چقدر تعصب خوبي دارد .
چقدر بابک کريمي قاضي پرونده خوب است .
چقدر مرز حق و باطل را درست ميبيند ..
چقدر مريلا زارعي خوب است .
و بالاخره چقدر اصغر فرهادي بودن خوب است .
و چقدر اصغر فرهادي همه چيز را درست روايت ميکند .
دين را، مذهب را
و من چقدر دلم ميخواهد که در کمال احترام؛
دست اصغر فرهادي را ببوسم و ده سیمرغ جشنواره را بالای سرش به پرواز در آورم» مخلص مقام ولایت محمد رضا شریفی نیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر