۱۳۹۲ آذر ۲۲, جمعه



قبول کنیم که بچه‌هامون رو نمی‌فهمیم و از روی این نفهمیدن انتظار داریم اون‌ها به جای پلی‌استیشن و ایکس‌باکس٬ سنگ کاغذ قیچی یا پلم پلوم پلیش بازی کنند...
وقتی رفتم سر ساختمون نیمه‌تموم سر خیابون‌مون و به نگهبان اون‌جا گفتم یه تیکه سنگ مرمر کوچیک می‌خوام٬ پرسید واسه چی؟! وقتی بهش گفتم که این سنگ را برای بچه‌ام می‌خوام که لی‌لی بازی کنه٬ کلی به من خندید که بچه‌تون خوبه لی‌لی بازی می‌کنه. بچه‌ی من فقط آتاری بازی می‌کنه. دیگه نگفتم بهش که بچه‌ی من هم از صبح تا شب پای کامپیوتره و این سنگ را می‌گیرم که از او بخوام با هم لی‌لی بازی کنیم. راست‌اش دل خودم برای بازی لی‌لی خیلی تنگ شده.

تازه به غیر از این٬ لیس پس لیس هم بازی می‌کردیم. ولی آقای خامنه‌ای از الک دولک و لی‌لی و گرگم به هوا اسم برد و ما رو به هوس انداخت که برگردیم به دوران بچگی‌مون. البته دیگه نگفت که با صفحات کتاب «بیست و یک» بازی می‌کردیم و با توپ دو پوسته٬ شوت یه ضرب تیغی! خود آقا هم حتما از این بازیا می‌کرده ولی حالا مصلحت نیست از اون‌ها اسم ببره.

گیرم مثه قدیما لی‌لی بازی کنیم یا هفت‌سنگ و کش‌بازی. مثلا می‌شیم دانشمند یا مثلا می‌شیم آدم فرهیخته؟ نه باباجون! با همون بازی‌ها هزار تا کار بد می‌شد کرد. سر تیله‌بازی خدا می‌دونه چند تا تیله باختیم و بردیم یا تو لیس پس لیس سنگ‌های قشنگ‌مون رو از دست دادیم و یا موقع بیخ دیواری پول تو جیبی‌مون رو قمار کردیم. این آه و فغان «آقا» دردی رو از جوون‌های امروز درمون نمی‌کنه.

قبول کنیم که بچه‌هامون رو نمی‌فهمیم و از روی این نفهمیدن انتظار داریم اون‌ها به جای پلی‌استیشن و ایکس‌باکس٬ سنگ کاغذ قیچی یا پلم پلوم پلیش بازی کنند. دنیای امروز ما چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم دنیای تکنولوژیه. بچه‌ها با بازی کردن‌هاشون پا به این دنیا می‌ذارن و با اون اُخت می‌شن. من و شما و امثال «آقا» هستیم که تو عصر حجر موندیم و می‌خوایم بچه‌هامون رو توی اون عصر نگه داریم. 
خب. حالا که از نوشتن و فیس‌بوک بازی خسته شدم می‌رم روی زمین با زغال یا گچ چند تا چهارخونه بکشم و با این سنگ لیز خوشگل٬ یک کم لی‌لی بازی کنم!

هیچ نظری موجود نیست: