حسنعلی منصور
هیئت موتلفه اسلامی گروهی بود که در زمان شاه مشغول مبارزه با حکومت شاه
بود و شامل سه هیئت مذهبی که متحد بودند که بصورت مسلحانه و غیر مسلحانه
فعالیت داشتند و معروف ترین اقدام آنها اقدام حسنعلی منصور وزیر شاه
بود.این گروه عقاید خود را از انجمن حجتیه که تشکیلاتی بود که برای مبارزه
با بهائیت و زمینه سازی برای فراهم کردن ظهور امام زمان بود شکل گرفته بود.
هسته اولیه این گروه را افرادی مانند صادق امانی، صادق اسلامی، حسین رحمانی، مهدی بهادران، هاشم امانی، لاجوردی، احمد قدیریان، مهدی شفیق، عسگراولادی، مهدی عراقی، میرمحمد صادق و ابوالفضل توکلی متشکل می شدند.
این گروه در شکل گیری 15 خرداد نیز نقش دادند و بعد از 15 خرداد به این نتیجه رسیدند که مبارزه سیاسی با رژیم شاه بی فایده است و وارد فاز مسلحانه شد.
در اول بهمن 1343 محمد بخارایی جوان 17 ساله ای از نزدیکان مجتبی نواب صفوی حسنعلی منصور را در مقابل مجلس شورای ملی ترور کرد.هنگامی که ماشین منصور در برابر مجلس توقف کرد بخارایی با نامه ای به طرف حسنعلی منصور می دود و اسلحه را از زیر نامه در آورده و پنج تیر به طرف حسنعلی منصور شلیک می کند.بخارایی هنگام فرار در مقابل مسجد سپهسالار توسط ماموران دستگیر می شد.منصور بعد از شش روز در هفتم آبان در بیمارستان پارس تهران جانش را از دست می دهد و در آرامگاه رضا شاه دفن می شود که بعد از انقلاب قبر وی نیز همراه بقیه افرادی که آنجا دفن شده بودند به دستور خلخالی تخریب می شود.
بخارایی ، امانی ، نیك نژاد وهرندی كه درروز 26 خرداد 1344 تیرباران شدند.حبیب الله عسگراولادی نیز پس از تحمل 13 سال حبس با تقاضای عفو آزاد شد.
اجداد عسگر اولادی یهودیان ثروتمندی از دماوند بوده اند که در زمان ناصر الدین شاه به سلام گرویده بودند و به همین خاطر اسم فامیل وی عسگراولادی تازه مسلمان بود وی خودش همیشه از پرداختن به این موضوع امتناع ورزید.
عسگر اولادی در زمان شاه نیز از تمکن مالی زیادی برخوردار بود و همزمان با تحصیل در حوزه در بازار مشغول آهنفروشی بود.وبه عقاید حجتیه علاقه مند شده بود..
عسگر اولادی در گفت وگویی درباره اتهامات خود در مورد ترور منصور گفته است: «اتهام بنده در پرونده اعدام انقلابی حسنعلی منصور سه مورد بود. مورد اول نمایندگی وجوهات آیت الله خمینی بود. اتهام دوم این بود که شهید صادق امانی و یارانش از من خواسته بودند که از امام فتوا بگیرم و امام فتوا ندادند و با اعدام حسن علی منصور موافقت نکردند؛ چون از آیت الله میلانی، آیت الله مطهری و آیت الله فومنی فتوای اعدام را گرفته بودند، باز هم من را نزد امام فرستادند تا از ایشان بخواهم نهی خودشان را از این کار بردارند. اما امام باز فرمودند که این کار مفید نیست. اتهام سوم هم این بود که چمدان حاوی اسلحه و نارنجک را به امانت از شهید امانی و شهید عراقی گرفته بودم که به منزل خواهرم فرستاده بودم. این سه اتهام باعث شد که برای من درخواست اعدام کنند و در نهایت به حبس ابد محکوم شوم.»
[http://www.youtube.com/watch?v=shGedswn9Gc]
بعد از انقلاب نیز عسگر اولادی رهبری تشکیلات را بر عهده گرفت و وارد فعالیت های گسترده مالی شد و تقریبا کنترل بازار تهران را در دست گرفت و در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بعنوان کاندید شرکت کرد و در دوره اول دولت میرحسین موسوی بعنوان وزیر بازرگانی منصوب شد.ثروت او را تا مبلغ 400 میلیون دلار ارزیابی می کنند در حالی که برادرش اسدالله عسگراولادی ثروتی بسیار زیادتر از برادریش را دارا است.
هیئت موتئلفه بعد از انقلاب جزو گروه های اصول گرا به شمار می رفت که در انتخابات ریاست جمهوری ایران(۱۳۷۶) از علی اکبر ناطق نوری، در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) از علی لاریجانی، در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از محمود احمدی نژاد و در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۹۲) از علی اکبر ولایتی حمایت کرد.
هسته اولیه این گروه را افرادی مانند صادق امانی، صادق اسلامی، حسین رحمانی، مهدی بهادران، هاشم امانی، لاجوردی، احمد قدیریان، مهدی شفیق، عسگراولادی، مهدی عراقی، میرمحمد صادق و ابوالفضل توکلی متشکل می شدند.
این گروه در شکل گیری 15 خرداد نیز نقش دادند و بعد از 15 خرداد به این نتیجه رسیدند که مبارزه سیاسی با رژیم شاه بی فایده است و وارد فاز مسلحانه شد.
در اول بهمن 1343 محمد بخارایی جوان 17 ساله ای از نزدیکان مجتبی نواب صفوی حسنعلی منصور را در مقابل مجلس شورای ملی ترور کرد.هنگامی که ماشین منصور در برابر مجلس توقف کرد بخارایی با نامه ای به طرف حسنعلی منصور می دود و اسلحه را از زیر نامه در آورده و پنج تیر به طرف حسنعلی منصور شلیک می کند.بخارایی هنگام فرار در مقابل مسجد سپهسالار توسط ماموران دستگیر می شد.منصور بعد از شش روز در هفتم آبان در بیمارستان پارس تهران جانش را از دست می دهد و در آرامگاه رضا شاه دفن می شود که بعد از انقلاب قبر وی نیز همراه بقیه افرادی که آنجا دفن شده بودند به دستور خلخالی تخریب می شود.
بخارایی ، امانی ، نیك نژاد وهرندی كه درروز 26 خرداد 1344 تیرباران شدند.حبیب الله عسگراولادی نیز پس از تحمل 13 سال حبس با تقاضای عفو آزاد شد.
اجداد عسگر اولادی یهودیان ثروتمندی از دماوند بوده اند که در زمان ناصر الدین شاه به سلام گرویده بودند و به همین خاطر اسم فامیل وی عسگراولادی تازه مسلمان بود وی خودش همیشه از پرداختن به این موضوع امتناع ورزید.
عسگر اولادی در زمان شاه نیز از تمکن مالی زیادی برخوردار بود و همزمان با تحصیل در حوزه در بازار مشغول آهنفروشی بود.وبه عقاید حجتیه علاقه مند شده بود..
عسگر اولادی در گفت وگویی درباره اتهامات خود در مورد ترور منصور گفته است: «اتهام بنده در پرونده اعدام انقلابی حسنعلی منصور سه مورد بود. مورد اول نمایندگی وجوهات آیت الله خمینی بود. اتهام دوم این بود که شهید صادق امانی و یارانش از من خواسته بودند که از امام فتوا بگیرم و امام فتوا ندادند و با اعدام حسن علی منصور موافقت نکردند؛ چون از آیت الله میلانی، آیت الله مطهری و آیت الله فومنی فتوای اعدام را گرفته بودند، باز هم من را نزد امام فرستادند تا از ایشان بخواهم نهی خودشان را از این کار بردارند. اما امام باز فرمودند که این کار مفید نیست. اتهام سوم هم این بود که چمدان حاوی اسلحه و نارنجک را به امانت از شهید امانی و شهید عراقی گرفته بودم که به منزل خواهرم فرستاده بودم. این سه اتهام باعث شد که برای من درخواست اعدام کنند و در نهایت به حبس ابد محکوم شوم.»
[http://www.youtube.com/watch?v=shGedswn9Gc]
بعد از انقلاب نیز عسگر اولادی رهبری تشکیلات را بر عهده گرفت و وارد فعالیت های گسترده مالی شد و تقریبا کنترل بازار تهران را در دست گرفت و در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بعنوان کاندید شرکت کرد و در دوره اول دولت میرحسین موسوی بعنوان وزیر بازرگانی منصوب شد.ثروت او را تا مبلغ 400 میلیون دلار ارزیابی می کنند در حالی که برادرش اسدالله عسگراولادی ثروتی بسیار زیادتر از برادریش را دارا است.
هیئت موتئلفه بعد از انقلاب جزو گروه های اصول گرا به شمار می رفت که در انتخابات ریاست جمهوری ایران(۱۳۷۶) از علی اکبر ناطق نوری، در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) از علی لاریجانی، در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) از محمود احمدی نژاد و در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۹۲) از علی اکبر ولایتی حمایت کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر