۱۳۹۲ دی ۱۴, شنبه

آیا روشنگری دوای دردِ کارگران وزحمتکشان نیست؟


http://radiobarabari.com/pics/mohamad.jpg
http://radiobarabari.com/pics/mohamad.jpg
محمد قراگوزلو کیست؟
نگاهی به گذشته وهم اکنونِ آقای دکترمحمد قراگوزلو
الف: قراگوزلو پیش ازانقلاب57

------------------------------------------------------------------------------
امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم-3عروج وافول سوسیال دموکراسی
نگارش: محمد قراگوزلو
قراگوزلو درجایی ازمقاله فوق می گوید؛

همان زمان، برای خروج از کشور و تماس با یک هسته ­ی فعال مرتبط با عراق و فلسطین به قم رفتم. با آیت­الله مرتضا پسندیده (برادر بزرگ­تر آیت­الله خمینی) ملاقات کردم، در بازگشت به تهران حامل پیامی بودم برای آیت­الله مهدوی­ کنی که امام جماعت مسجد جلیلی (خیابان ایرانشهر) بود و همان جا پیش از تسلیم پیام دستگیر شدم از سوی ساواک

من شخصاً در ده روز نخست اردی­بهشت 58 دو بار با آیت­الله ملاقات کردم یک بار تنها و به دلیل پیش گفته و بار دیگر به همراه سرهنگ عزیزالله امیررحیمی

متن کامل را درلینک ذیل ملاحظه فرمائید
ازقرارجناب آقای دکترمحمد قراگوزلو،استاد سابق دانشگاه درجوانی،پیام رسانِ
جنایتکارانی بوده است؛ که سینما رکس آبادان وسینمای قم را به آتش کشیدند
http://iranian.com/data/images/dgpnqwmbbcn.jpg
http://iranian.com/data/images/dgpnqwmbbcn.jpg
ازقرار قراگوزلو؛
پیام رسانِ همان جنایتکارانی است؛ که ازفردای انقلاب خون زنان ومردانِ آزادیخواه
و عدالت جو را درشیشه کردند
هواداران قراگوزلو می گویند: نباید انسانها را برحسب گذشته شان ارزیابی کرد؛
می گویند: قراگوزلو دیگرآن جوان مذهبیِ عقب افتاده ومتحجرنیست؛
می گویند: او متحول و مارکسیست شده است
می گوئیم: بسیارخوب ما گذشته ی ننگین وی را بکنارمی گذاریم ودرذیل
نگاهی می کنیم به فعالیت های هم اکنون ایشان

 ب: محمد قراگوزلو بعد ازانقلاب57

http://ilna.ir/news/mi_news/Original/1391/09/Small/28271-943.jpghttp://www.iranglobal.info/sites/default/files/styles/medium/public/pictures/akshaye-mataleb/afshin.ousanloo.gif?itok=xH9sH3iyhttps://www.naakojaa.com/sites/default/files/imagecache/author/0_43.jpg
http://ilna.ir/news/mi_news/Original/1391/09/Small/28271-943.jpg

http://www.iranglobal.info/sites/default/files/styles/medium/public/pictures/akshaye-mataleb/afshin.ousanloo.gif?itok=xH9sH3iy

https://www.naakojaa.com/sites/default/files/imagecache/author/0_43.jpg


فعالان کارگری مانند ستار بهشتی،افشین اسانلو و.....با نگارش چند مطلب دردفاع ازحقوق
کارگران وزحمتکشان،دستگیر،شکنجه و سربه نیست می شوند؛اما آقای محمد قراگوزلو
به عنوان منتقد درداخل کشور،ازانقلاب،جنبش کارگری،رادیکالیسم،سوسیالیسم و
مارکسیسم سخن می گوید،اما همواره ازگزندِ پاسداران سرمایه درامان بوده است

به نمونه ذیل توجه کنید
نام کتاب:امکان فروپاشی سرمایه داری ودلایل شکست سوسیالیسم اردوگاهی
نویسنده : محمد قراگوزلو
ناشر: مؤسسه انتشارات نگاه - تهران
مجوز برای چاپ کتاب: وزارت ارشاد
چاپ اول 1392
قیمت کتاب 185000 ریال
مراکز پخش و فروش مقابل دانشگاه تهران و بازار
------------------------------------------------------------------
آیا شوروی ستیزی،اسم رمزِ قلم به دستانِ سرمایه برای بی اعتبار کردن سوسیالیسم نیست؟

آیا مصونیت سیاسی قراگوزلو بخاطرموضع ضدِ کارگری وضدِ کمونیستی اونیست؟
 
---------------------------------------------------------------------------
امکان فروپاشی سرمایه داری - گفتگوی آرش کمانگربا محمد قرگوزلو
http://www.youtube.com/watch?v=1BZar8WA-cQ
-------------------------------------------------------------
خانه کارگرتهدیدی دایمی علیه جنبش کارگری:غفلت جایز نیست
نگارش : امیر پیام

مطلبی از محمد قرا گوزلو زینت بخش سایت های اینترنتی شده است. این مطلب که عنوان « سیاست خارجی جنبش کارگری » را برخود دارد ابتدا در سایت های « اتحاد سوسیالیستی کارگری » (1) و « کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری » که مطالب قرا گوزلو را منعکس می کنند منتشر شد و سپس در دیگر سایتها انتشار یافت. مطلبی که حاوی یک بدعت ضد کارگری است و متاسفانه مورد بی توجهی قرار گرفت. محمد قرا گوزلو می گوید؛
« نگارنده بر این باور است که: الف- جنبش کارگری از سمپات ها و دلالان خانه کارگر تا تشکل های مستقل، جنبشی است که گرایش های مختلف اعم از راست ارتجاعی تا چپ سوسیالیستی را در بر می گیرد. ب- جنبش کارگری، مستقل از مواضع راست و چپ احزاب و گروه ها عمیقا و ذاتا ضد امپریالیست است.» (2

اگر چه در این گفته موجز و روشن، تطهیر خانه کارگر از نهاد سرکوب و ابزار ارتجاع حاکم برای تحمیق و اسارت و بردگی طبقه کارگر، و تبدیل این جریان باند سیاهی و کارگرکش به بخش و جزیی از جنبش کارگری، و ترسیم آن به عنوان نهاد خودی درون جنبش، و به این ترتیب غسل تعمید خانه کارگر از جنایات تاکنونی اش،  واضح تر از آنست که نیازی به توضیح باشد اما هنوز لازم به تاکید است که در اینجا:
 
1- خانه کارگر ابتدا از یک دستگاه عریض و طویل مافیایی به مشتی « سمپات ها و دلالان » تنزل داده می شود تا فورا به درون جنبش کارگری منتقل شده و به بخشی از آن ارتقا یابد.
 
2- این اصل حیاتی برای جنبش کارگری که محک تاریخی بیش از سه دهه سلطه خونبار خانه کارگر را بهمراه دارد، یعنی اصل نهاد سرکوب بودن خانه کارگر دود شده و به هوا رفته و جای آنرا « سمپات ها و دلالان خانه کارگر …. اعم از راست ارتجاعی » گرفته است.
 
3- صفت « اعم از راست ارتجاعی » که قرار است به این بدعت ضدکارگری ظاهر چپ بدهد ابدا ربطی به نهاد سرکوب بودن خانه کارگر و ماهیت امنیتی و پلیسی آن نداشته، بلکه صرفا به معنای وجود افکار و عقاید عقب مانده و مذهبی و سیاست های راست روانه است. اینجا خانه کارگری ها از اقشار سنتی و مذهبی و به لحاظ سیاسی عقب مانده جامعه القا می شوند که بهرحال در جنبش کارگری هم هستند. حزب توده و اکثریت نیزهمان موقع که ارتجاع اسلامی را ضد امپریالیست و خلقی و انقلابی نامیدند و راه  سلاخی کمونیست ها و بهترین فرزندان طبقه کارگر را هموار نمودند هیچگاه « خصلت دوگانه  »  خرده بورژازی معبود خود و ضعف های « اعم از راست ارتجاعی » آنرا پنهان نکردند.
 
4- بند ب می گوید: « جنبش کارگری ( و دیدیم از نظر قرا گوزلو شامل خانه کارگر و تشکلات مستقل کارگری هر دو است – پرانتزها از من) عمیقا و ذاتا ضد امپریالیست است. » و به این ترتیب بین خانه کارگر و تشکلات مستقل کارگری وحدت ذاتی خلق می کند تا بتواند مبنایی به اصطلاح تئوریک برای همکاری این دشمنان طبقاتی بتراشد.
 
5- در بند ب همچنین تاکید می شود جنبش کارگری (شامل خانه کارگر و تشکلات مستقل کارگری) « مستقل از مواضع راست و چپ احزاب و گروه ها » دارای وحدت ذاتی بر ضد امپریالیسم است. می بینیم که وحدت ذاتی مورد نظر قرا گوزلو به خانه کارگر محدود نشده و  احزاب و گروه های  دارای مواضع راست را هم در بر می گیرد. این  احزاب و گروهها چیزی جز جریانات اکثریت و توده نیستند که « مستقل از مواضع راست » و جنایت بارشان «عمیقا و ذاتا » ضد امپریالیسم اند و لذا دارای وحدت ذاتی با سوسیالیسم قرا گوزلو می باشند.(3)
 
هدف اینجا پرداختن به نظرات قرا گوزلو نیست (4بلکه طرح این سوالات در برابر فعالان جنبش کارگری است که چرا به این بدعت ضد کارگری برخورد نشد؟ چرا این نظر در سایت ها جولان داد بدون اینکه مورد انتقاد قرار گیرد؟ آیا دچار فراموشی جمعی شدیم و یادمان رفت که خانه کارگر با همه زیر مجموعه هایش نهاد سرکوب طبقه کارگر است؟ چرا ما به تحبیب اینچنانی نهادی ضد کارگری در پوشش چپ بی تفاوت ماندیم؟ آیا با شیفتگی به ادعاهای «مارکسیستی »  کسی به نظرات مخرب وی به دیده اغماض می نگریم؟ مهمتر اینکه آیا « کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری » این نظر را متعلق به خود دانست که منتشر نمود؟ آیا رفقای ما محتوی ضد کارگری آنرا تشخیص ندادند که چگونه در زیر عبارات پردازی های چپ، خانه کارگر به عنوان متحد تشکلهای مستقل کارگری بزک می شود؟ اگر قدرت تشخیص یکی از مهمترین منفعت های طبقاتی مان آنهم از طرف کمیته ای که خود را ضد سرمایه داری و رادیکال می داند و بنا به تعریف بیشترین مسئولیت را در این موارد بردوش دارد اینقدر ضعیف است؛ آنگاه نباید برای سرنوشت کل تشکلهای مستقل کارگری نگران بود؟

آری باید نگران بود،  هم برای بی تفاوتی نسبت به پیدایش جریان ضد کارگری « کانون عالی انجمن های صنفی کارگری »، هم برای انفعال در برابر تلاشهای مذبوحانه برای تطهیر خانه کارگر، و هم برای برخورد سهل انگارانه به نقش خانه کارگر و امکان و توان آن برای تخریب تلاش های مستقل کارگری. و نیز دهها بار باید نگران بود چرا اکنون دیگر این تنها اکثریتی ها و توده ای ها نیستند که مزدورانه برای خانه کارگر فرش قرمز پهن می کنند و « کانون عالی انجمن های صنفی کارگری » را « سندیکاهای کارگری » معرفی می کنند (5 بلکه کسانی هم در بین خودمان پیدا شده اند که به آنان لبیک گفته و برای باز نمودن در قلعه جنبش مستقل کارگری از درون بروی خانه کارگر فریاد وحدت ذاتی ضد امپریالیستی سر داده اند. 
آرایش سیاسی در جنبش کارگری ایران صف آرایی دو جبهه متخاصم و دو قطب آشتی ناپذیراست. در یکسو و در سمت میلیونها برده مزدی و در صف طبقه کارگر، جنبش مستقل کارگری با همه مبارزات و تشکلات و فعالین و محافل و اختلافات و نظرات و گرایشات درونی و خودی طبقه کارگر قرار دارد.  در سوی مقابل  و در جبهه متخاصم، اما دشمنان طبقه کارگر از کل طبقه سرمایه دار و احزاب و دستجات سیاسی رنگارنگ آن تا جمهوری اسلامی با همه گرایشات دیروز و امروز و درون و بیرون اش بهمراه خانه کارگر با همه زیر مجموعه هایش قرار دارند. سعادت و خوشبختی طبقه کارگر در به زیر کشیدن کل طبقه حاکمه و قدرت سیاسی آن و در گرو استقرار قدرت سیاسی خود است. اما تا آنروز و در مسیر حرکت به آنسو، افشا و انزوای فزاینده خانه کارگر و زیرمجموعه هایش و خنثی نمودن تحرکات و توطئه های آن، و جارو نمودن کل این مجموعه مافیایی و آدمکش از برابر پیشروی جنبش مستقل کارگری، و اعمال هژمونی این  جنبش به عنوان تنها نماینده و سخنگوی کارگران  در ایران و جهان از وظایف اولیه و اساسی جنبش ماست. وظیفه ای که نه می تواند و نه می باید با نگاهی سهل انگارانه مورد قصور وغفلت قرارگیرد. بویژه امروز که افشای ماهیت ضد کارگری « کانون عالی انجمن های صنفی کارگری » امری حیاتی است؛ باید نسبت به توطئه های خانه کارگر بیش از هر موقع هوشیار بود.
متن کامل را درلینک ذیل ملاحظه فرمائید
http://amirpayam.wordpress.com/2010/11/15/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF/
مقاله "سیاست خارجی جنبش کارگری"ازمحمد قراگوزلو را درلینک ذیل ملاحظه فرمائید

HTTP://WWW.KHAMAHANGI.COM/POST1010.HTM

قابل ذکر است که بعدا محمد قرا گوزلو تلاش نمود تا نظرات موجود در « سیاست خارجی جنبش کارگری » را در نوشته دیگری به عنوان « جنبش کارگری و امپریالیسم » که آنهم در سایت کمیته هماهنگی موجود است توجیه نموده واندکی تلطیف کند. اما این نوشته دوم نیز در تایید همان تبیین  ضد کارگری ایشان از خانه کارگر و اعلام تعلق خود به کمپ ضدامپریالیسم  است

------------------------------------------------------------------------------------------
آیا تلویزیون برابری وابسته به " راه کارگر" که به همکاری با قراگوزلو مباهات می کند؛
شریک جرم این عوام فریبی ها نیست؟
تکثیراز جهانگیر محبی

هیچ نظری موجود نیست: