۱۳۹۲ اسفند ۵, دوشنبه

مردان وامانده از راه !

مردان وامانده از راه !


تاریخ درد ناک است وحقارت بسی ارزان، مهتدی در قامت یک رعیت مطیع در بارگاه بارزنی و یکی از اعضا  کنگره ملی  کرد، همراه سران 12-12-05kحزب دمکرات. به پابوس مرگان تاریخ چون. رضا پهلوی رفت و در اوج حقارت با محسن. سازگارا یکی از بیناد گزاران سپاه عکس یاد گاری  انداخت و برای مرگ منتظر در اوج تنهایی، چنان  مقاله در ستایش آن روحانی نوشت وقتی که من آن را خواندم تازه متوجه شدم که آقای مهتدی فرزند نا مشروع. آیت الله منتظری ست. تاریخ واقعا یعنی تکرار؟  شاید  هر بار به گونه ای ! جلال طالبانی قبر خمینی را بوسید. و هواداران آن مرحوم برای پنهان حقارتشان آن را سیاستمدار نامندن ، مهتدی در برابر قبر آتا ترک» مصطفی کمال آتاترک»زانو زد و اشک بر چشمانش جاری شد ، هوادارانش او را کاکه عبه دانا.(زیرک) معرفی کرده اند. به راستی زمانه شوم و غم انگیز است و انسان ها کوچک و کوچکتر ، اما من با مرزبندی کامل. با چنین اشخاصی وجدانم را بیدار نگاه می دارم و پرچم سرخ مارکیست را. بر فراز بام خونه ام بر افراشته، نگاه خواهم داشت . قضاوت تاریخ درمورد، مماشاتگران، حیله گران و احمقها خود فروخته بر جسته خواهد بود. عبدالله مهتدی در طول 14 سال گذشته جز خاری و ذلت، تن دادن به حقارت چیزی دیگری در کارنامه اش نیست . یعنی در واقع کوچکتر کوچکهاست ………آقای  مهتدی  شیفته قدرت است به هر تریقی که باشد /  زمانی  به رویا  سوار بر تانکهای امریکا  به ایران می رفت و همچون جلال طالبانی  به درون کاخ ریاست جمهوری  راه یافت  اما حالا به خیال  همچون  عبدالله اجلان در زندان است و چشم امیدش به کاک مسعود بارزانی است  تا وی را برای مذاکره با lمهتدی در ترکیهروحانی  آماده کند  گویا رنگ سبز و بنفش  برای افسرده گی  کارساز است/ روزگارعجیبی ست نازنین دوست،  بعضی از  وامانده مردان در راه ،  بر این باورند  «کاکه عبه» گرچه در عالم خیال،  گویا راه میانبر در نظر دارد/ ولی مشکل  اینجاست  که ایران و عراق  دو کشور متفاوند و حتی  دو کردستان متفاوت . که درک  این مسئله در هوش و ذکر مهتدیها   نمی گنجده و نه در رویا سران حزب دمواکرات /اینها به هر قیمتی می خواهند سری در خورجین  اشرافیت داشته باشند   و برای رسیدن به این رویا  پا روی خون ریخته شده  هزاران انسان آزادیخواه و شریف می گذارند و بر سر قبر آتا ترک ادای احترام می کنند در یک کلام  خلاصه می کنم  اینها مردان شومند که فردا  دستشان به اندکی قدرت،  گر برسد تفاوت چندانی  با کار به دستان  خود کامه   ندارند. شمی صلواتی

هیچ نظری موجود نیست: