۱۳۹۳ فروردین ۱۲, سه‌شنبه





همره شو با کارگرانِ کوچک اندام،همنوع من
http://shokoohbakhtiari.files.wordpress.com/2013/02/bacheh.jpg?w=640&h=368
http://shokoohbakhtiari.files.wordpress.com/2013/02/bacheh.jpg?w=640&h=368
وهم و خرافه بر کنم، با دستهای ماهرم
آزادی است آئین من، مهرش ره دیرین من
اندیشۀ جانم ببین، آنرا بگستر بر زمین
----------
مهر طبیعت پیشه ام، پویش سرخ اندیشه ام
نامردمی را برکنم، با ضرب داس و تیشه ام
همره شو با این گامها، کارگر همنوع من
----------
شاعر: زندیک
شعرکامل را درلینک ذیل جستجوکنید

http://www.zendic.org/?p=52#more-52
----------
http://jomhouriat.ir/PooyaSoftPublisher/Storage/Images/20131211090332cb-4.jpg
چهره زشت بورژوازی
http://jomhouriat.ir/PooyaSoftPublisher/Storage/Images/20131211090332cb-4.jpg
تفاوت بزرگ بورژوازی و کمونیستها در این است که بورژوازی برای خواسته‌های خود، زحمتکشان را می کشد و کمونیستهای انقلابی برای خواسته‌های زحمتکشان است؛که خود را به کشتن می دهند
 کمونیستها حقیقت را میدانند، آنها میدانند که تمام زشتیهای جوامع کنونی نتیجه سلطه سیستم بورژوازی است. بورژوازی برای بقا و حفظ این سیستم دست به هرجنایتی می زند،میلیونها انسان که در اثر گرسنگی میمیرند،میلیونها انسان که در اثر جنایات جنگی میمیرند وهزاران جنایت دیگرنتیجه این سیستم است که به جزسودآوری وانباشت سرمایه به چیزی کار ندارد.این است که کمونیستها خواهان برچیدن وبرکندن ریشه این همه ظلم که منشاء آن مالکیت خصوصی است میباشند
چهره زشت بورژوازی
نگارش : عبداله باوی 
    با رشد نيروهای مولده و گسترش تولید در جوامع ماقبل سرمايه داری، سیستم جدیدی از تولید بر جامعه حاکم شد و سرمایه‌داران که به قول مارکس همان سرمایه شخصیت یافته هستند بر تمام عرصه‌های جامعه حاکم گشتند. اين طبقه از همان آغاز نشان داد که برای انباشت سرمايه و سود اندوزی از توسل به هيچ جنايتی در حق کارگران ديگر توده‌های مردم دريغ نمی ورزد. در جريان رشد روز افزون اين شيوه توليد و ورود سرمايه داری به فاز امپرياليسم هم ديديم که بورژوازی چه سياه کاری هائی که نکرد.  نگاهی به تاريخ اين طبقه خود مويد اين واقعيت می باشد.
1ــ در قرن شانزدهم اروپائیان در پی کسب تجارت سودآور مواد پر ارزش در قاره جدید(آمريکا)،90 درصد بومیان آمریکای لاتین و 97درصد بومیان آمریکای شمالی را نابود کردند که در تاریخ، بزرگترین نسل کشی به شمار می رود.

2ــ بین سالهای 1815 تا 1914 در نتیجه تلاش سرمایه‌داران برای سود هرچه بیشتر، یکصد میلیون انسان کشته می شوند تا سرمايه داری گسترش بيشتری پيدا کند.

3ــ بین سالهای 1914 تا 2004 در پی تلاش هرچه سود بیشتر سرمایه‌دارن، میلیونها انسان در نتیجه جنگ، قحطی و بیماری درگذشته‌اند که آمار آن به ترتیب زیر است
جنگ اول جهانی                                              22 میلیون
حمله 14 کشور به اتحاد جماهیر
شوروی در بین سالهای 1922 ــ 1918                    14 میلیون
سلطه ژاپن بر چین  1935 ــ 1945                        22 میلیون 
اردوگاههای مرگ آلمان نازی                                10 میلیون
غیرنظامیان شوروی در جنگ جهانی دوم                   18 میلیون
جنگ جهانی دوم (بجز ارقام بالا)                            34 میلیون
جنگ کره  1953 ـ 1950                                    2 میلیون
جنگ ویتنام، لائوس و کامبوج                                 3 میلیون 
جنگ در اندونزی 1966 ـ 1965                             2 میلیون
عراق در نتیجه بمباران و تحریمها 1999 ـ 1992          2 میلیون
عراق جنگ 2003                                              1 میلیون
قحطی 1990 ـ 1970 (24هزار نفر در روز)               185 میلیون
کودکان زیر 5 سال، بدلیل کمبود دارو                          280 میلیون
قحطی بین سالهای 2007 ـ 1990
(سی میلیون در سال)                                             540 میلیون
مجموع  یک میلیارد و 135 میلیون (1)
      اين يک ميليارد و 135 ميليون نفر جان خود را از دست دادند تا نظام سرمايه داری رشد کند و باقی مانده و حفظ شود. و تجربه نشان داد که در راستای حفظ اين سيستم  انسانها و در حقیقت کارگران و  زحمتکشان کالایی بیش نیستند که فقط در تولید و جنگ مورد استفاده قرار می گيرند و دیگر هیچ. اما با اين همه بورژوازی باید زحمتکشان را به پذیرش این وضعیت قانع کند و اینجاست که هزاران کارشناس و محقق و سیاستمدار و ... به میدان می‌آیند تا ناچاری پذیرش این وضعیت و ابدی بودن موقعيت موجود را توضیح دهند.

همانطور که معلم کبیر پرولتاریا گفت "طبقه‌ای که وسائل تولید مادی را در اختیار دارد وسائل تولید ذهنی را کنترل میکند"(2) و در همين
راستاست که آنها می کوشند  و به هر وسیله‌ای متوسل میشوند  تا جو ناامیدی را بر جوامع بگستراند  و از انقلاب جلوگيری کنند. در حاليکه مبارزه با سازمانهای کمونیستی  در سراسر دنیا و محدود کردن آنان از گرفتن رابطه با طبقه کارگررا پيش می برند در همان حال با  هجوم همه جانبه به کمونیستهایی که قدرت دولتی را بدست گرفته بودند و مراکز الهام دهنده توده های ستمديده هستند را مورد آماج حملات خود قرار میدهند. و از سوی دیگر، اين مشاطه گران بورژوازی سعی می کنند تا چهره بورژوازی را با فرهنگ و تولیدات خود مترقی و زیبا جلوه دهند. ولی چهره این بورژوازی را در جنوب هر شهری در سراسر این دنیای بزرگ میتوان دید. در فقر و فلاکت و در  فحشاء و اعتیاد و بیکاری ای که بیداد میکند. فحشاء را انتخاب خود زنان جلوه میدهند و از تجارت میلیونی دختران جوان و فروش آنها سخنی نمی گویند، اعتیاد را انتخاب معتادان تبلیغ کرده و از دست داشتن حتی دولتها در این جنایت سخنی نمی گویند و بیکاری را نیز نتیجه تنبلی و بيکارگی کارگران جلوه داده و از نظر اخلاقی آنرا بد جلوه میدهند.
     ولی کمونیستها حقیقت را میدانند، آنها میدانند که تمام زشتیهای جوامع کنونی نتیجه سلطه سیستم بورژوازی است. بورژوازی برای بقا و حفظ این سیستم دست به هر جنایتی می زند، میلیونها انسان که در اثر گرسنگی میمیرند، میلیونها انسان که در اثر جنایات جنگی میمیرند و هزاران جنایت دیگر نتیجه این سیستم است که به جز به  سودآوری و انباشت سرمایه به چیزی کار ندارد . این است که کمونیستها  خواهان برچیدن و برکندن ریشه این همه ظلم که منشاء آن مالکیت خصوصی است میباشند.
     تفاوت بزرگ بورژوازی و کمونیستها در این است که بورژوازی برای خواسته‌های خود، زحمتکشان را می کشد و کمونیستهای انقلابی برای خواسته‌های زحمتکشان است که خود را به کشتن می دهند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع   Encyclopedia Brittanica و نوشته سوزان جورج با عنوان "چگونه نیمه دیگر می‌میرد"
کارل مارکس "ایدئولوژی آلمانی"
http://www.siahkal.com/index/mid-col/chehreh-zeshte-bourjovazi.htm
منبع؛
http://www.siahkal.com

هیچ نظری موجود نیست: