۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه

بیش از سیصد و پنجاه تن از بازماندگان هولوکاست و فرزندان آن ها



بیش از سیصد و پنجاه تن از بازماندگان هولوکاست و فرزندان آن ها و دیگر قربانیان نسل کشی نازی ها، با ابراز انزجار و تنفر از آگهی تبلیغاتی «الی ویزل»، در پاسخ به او، و در محکومیت جنایات اسراییل در سراسر فلسطین، و به خصوص در غزه، به آزاد سازی تمام مناطق اشغال شده، به افشای ایده ئولوژی صهیونیسم، به تحریم همه جانبه ی اسراییل، و حمایت از کمپین «بی دی اس» (۱) فراخوان داده اند.

الی ویزل، از طریق روابط تنگاتنگ خود با اسراییل و لابی های جهانی آن، حتی موفق به دریافت جایزه ی صلح نوبل سال ۱۹۸۶ نیز شده است، و به کمک رسانه ها و محافل تحت نفوذ اسراییل، می کوشد تا خود را به عنوان سخنگوی بازماندگان هولوکاست معرفی کند.

او در اول اوت، و در بحبوحه ی قتل عام مردم غزه، نگران و وحشتزده از اعتراض وجدان های بیدار مردم سراسر جهان به کشتار کودکان توسط ارتش اسراییل، با انتشار یک آگهی تمام صفحه یی در نیویورک تایمز، از اوباما و دولتمردان غربی، و از افکار عمومی جهان دعوت کرده بود که حمایت فعال خود را از اسراییل دریغ ندارند تا اسراییل بتواند با یکسره کردن کار غزه، مانع قربانی کردن کودکان فلسطینی توسط حماس شود!

اسپانسر این آگهی، آنچنان که در پای خود آگهی نیز ثبت شده است، «شبکه ی ارزش ها» به رهبری Shmuley Boteach، یک خاخام ارتودوکس آمریکایی شدیداً طرفدار اسراییل و اشغال پیوسته رو به گسترش سرزمین های فلسطینیان است. او به طور خاص، شهرک سازی های مستمر اسراییل در مناطق فلسطینی را می ستاید، و معتقد است که حمایت های آمریکا از اسراییل، هنوز ناچیز است و باید خیلی بیشتر و محکم تر از این باشد!

این آگهی، در آمریکا، علاوه بر نیویورک تایمز، در نشریات دیگری از قبیل واشینگتن پست، و وال استریت ژورنال نیز انتشار یافت.
الی ویزل و خاخام ارتودوکس مزبور، که می خواستند این آگهی را در مطبوعات انگلستان نیز منتشر کنند، به سراغ تایمز لندن رفتند. اما تایمز لندن، تن به درج این آگهی نداد.
و سرانجام، گاردین درج این آگهی را پذیرفت، اما به منظور رفع اتهام از خود، در یادداشتی تصریح کرد که انتشار یک آگهی تبلیغاتی ربطی به تأیید محتوای آن ندارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

الی ویزل، در آگهی خود جنگ اسراییل با فلسطینی ها را نبرد میان دوستداران زندگی و دوستداران مرگ، و جنگ تمدن با بربریت معرفی می کند و می نویسد که آنچه امروز ما می بینیم جنگ اسراییل با فلسطینی ها نیست. جنگ تمدن است با بربریت.

او در این آگهی، اقرار می کند که حتی افراد میانه رو نیز ارتش اسراییل را مقصر می دانند و نه فلسطینی ها و حماس را.
الی ویزل می نویسد:
ـ میانه رو ها باید جهت انتقاد خود را به جای سربازان اسراییلی، به سوی تروریست های حماس تغییر دهند. چرا که سربازان اسراییلی چاره یی ندارند به جز آن که یا آتش بگشایند و خطر آسیب رسانیدن به سپرهای انسانی را بپذیرند، و یا با صرف نظر کردن از جنگ، خطر مرگ عزیزان خود را قبول کنند.

منظورش البته از آتش گشودن سربازان اسراییلی مشخص است: همان که تا به حال در تهاجمات متعدد و همیشگی اسراییل دیده ایم:
از توپ و تانک و گلوله و خمپاره و موشک گرفته تا بمباران های بی وقفه با بمب های نیرومند شده از اورانیوم ضعیف و غیر آن، و انواع سلاح های متعارف و غیر متعارف آزمایش پس داده، و یا سلاح های جدیدی که باید مورد آزمایش قرار گیرند و کارآیی اشان را ثابت کنند (۲)
و از آسمان و دریا و زمین.
و از شش جهت.
و به سوی یک میلیون و هشتصد هزار انسان محاصره شده از همه سو، و زندانی شده در ـ به تعبیر رابرت فیسک ـ «زندانی با آسمان باز (۴) به طول و عرض ۳۵ در ۱۰ کیلومتر (با احتساب زمین های غیر قابل سکونت) در سلول هایی به وسعت یک کیلومتر مربع برای هر چهار هزار و هفتصد زندانی.
زندانیان گرسنه، بی دارو و درمان، و به دلیل سالیان دراز تحریم غذایی و دارویی، ضعیف و مبتلا به انواع بیماری ها.

در میان این زندانیان، مبارزانی، و ظیفه ی دفاع از بقیه را به عهده گرفته اند، و نه جای دیگری در این زندانِ متراکم برای انتخاب کردن دارند، و نه اگر چنین جایی می داشتند هم حاضر می شدند که مردم خود را بی دفاع و تنها بگذارند تا ارتش اسراییل به راحتی و بدون برخورد با هر گونه مقاومتی، تمام محله های این مردمان را که از نظر اسراییل ـ همچون نظر نازی ها در مورد یهودیان ـ شبیه ترین حیوانات به انسان هستند و هر کاری با آن ها رواست (۵) به تسخیر کامل خود درآورد، و کل نوار غزه را زیر چکمه های خونین خود لگدمال کند و تحت سلطه ی مطلق خود بگیرد.
مبارزانی که سلاح هایشان عمدتاً راکت دست ساز یا ابتدایی است و کلاشنیکوف و اینجور چیز ها. در برابر ارتشی زمینی و دریایی و هوایی و مجهز به پیشرفته ترین سلاح ها.

آیا مبارزه ی یک خلق برای بقای خود، دفاع یک خلق از کرامت انسانی خود، و مقاومت یک خلق در برابر تجاوز به ساحت خود، در جایی به جز در میان خودِ خلق، و خودِ مردمان می تواند معنایی داشته باشد؟
آیا منطق مبارزه، چیزی جز این است؟
و این را، آیا سپر انسانی ساختن از مردم می توان نام نهاد؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

الی ویزل، نخستین برنده ی «جایزه ی نگهبان صیهون» است که از سال ۱۹۹۷ به بعد، توسط دانشگاه «بار ایلان» تل آویو، هر سال به یکی از یهودیان نقاط مختلف جهان که فعالیت های چشمگیری در پشتیبانی از دولت اسراییل داشته باشد اهدا می شود.
دانشگاه «بار ایلان»، بر مبنای همبستگی علوم دینی و علوم جدید (یا همان وحدت حوزه و دانشگاه) تأسیس شده است.

آلن گرش، نویسنده و روزنامه نگار برجسته ی فرانسوی، و سردبیر «لوموند دیپلوماتیک»، از الی ویزل به عنوان یک شارلاتان کلاهبردار، و یک «شیاد اخلاقی» (imposteur moral) یاد می کند و روی نقاط سیاه متعددی در زندگی او انگشت می گذارد. از جمله، در زمینه ی سیاسی:

ـ مواضع همیشگی الی ویزل علیه فلسطینیان، و در خدمت سیاست های نژادپرستانه ی دولت اسراییل، و مدافعات جانانه ی او از کشتار های پی در پی مردم فلسطین توسط ارتش اسراییل در مقاطع مختلف.

ـ حمایت الی ویزل از اجتناب اسراییل از پذیرش قطعنامه ی سازمان ملل متحد مبنی بر بازگشت به مرز های ۱۹۶۷. قطعنامه یی که همه ی نیرو های عمده ی فلسطینی، از جمله حماس، آن را پذیرفته اند و آمادگی خود را برای التزام به آن اعلام داشته اند. (۶)

ـ سخنرانی الی ویزل در سال ۲۰۰۹ در جمع «صهیون ـ مسیحی» ها در آمریکا، به ازای دریافت کمک های اقتصادی. (۶)

و در زمینه ی اخلاقی و شخصیتی نیز موارد متعددی مثل دستور الی ویزل به شکنجه دادن «برنارد مادُف»، یک سرمایه گذار که الی ویزل، بخشی از سرمایه ی حود را به او سپرده بود، ولی از کار های او ناخرسند بود.

ماجرا های الی ویزل، بسی مفصل تر از این هاست...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

الی ویزل، در آگهی کذایی که قسمت هایی از آن را در بالا نقل کردم، قتل عام مردم غزه در تهاجم اخیر دوستاقبان به این زندانی های تحت شکنجه ی دائمی خود ـ که دوستاقبان، «جنگ» می نامدش ـ را تلاش اسراییل برای ادامه ی بقای خویش معرفی کرده است، و نگران از فروریختن خاکریز های باقی مانده ی اعتبار متلاشی شده ی اسراییل به نزد مردم آمریکا، چنین می نویسد:
ـ من از افکار عمومی آمریکاییان می خواهم که سرسختانه در کنار مردم اسراییل باقی بمانند. اسراییل دارد، باز هم یک بار دیگر، برای ادامه ی بقای خود می جنگد.

پس از انتشار این آگهی توسط الی ویزل که تحت عنوان یدکی «بازمانده ی هولوکاست»، از اوباما و دولت های غربی درخواست کرده است که اسراییل را در انجام هرچه موفق تر هولوکاستی که در فلسطین برپا کرده (۷) یاری کنند، جان به در بردگان از هولوکاست نازی ها و فرزندان قربانیان آن هولوکاست، در ۲۳ اوت، طی بیانیه یی که تعداد امضا کنندگان آن ـ تا کنون ـ به بیش ار سیصد و پنجاه نفر رسیده است، مراتب نفرت و انزجار خود از نوشته ی الی ویزل، و حمایت همه جانبه ی خود از تحریم کامل اقتصادی و فرهنگی و آکادمیک اسراییل، و دفاع بی الّا و امّای خود از مردم و مقاومت فلسطین را اعلام داشتند.

این بیانیه، و کنفرانس مطبوعاتی یی که نمایندگان این جمع، در ۲۵ اوت در آمریکا برگزار کردند، به صورت گسترده یی مورد توجه رسانه های عمومی جهان، و حتی روزنامه ی اسراییلی «هاآرتص» قرار گرفت.
استقبال مردمی نیز از این بیانیه، بسیار چشمگیر بود.
به عنوان مثال، فقط در یک موردِ خشک و خالی روزنامه ی «هاآرتص»، بیش از پنجاه هزار به اشتراک گذاری در فیس بوک، و بیش از ده هزار به اشتراک گذاری در تویتر، تا دیروز.

سخنرانی هایی نیز شده است و گفتگو هایی نیز با تعدادی از امضا کنندگان این بیانیه در بعضی از این رسانه ها انجام گرفته است که هر کدام، حکایت جداگانه یی دارد.
من در اینجا، به منظور اجتناب از طولانی تر شدن این مقاله، فقط به ترجمه ی متن بیانیه، اکتفا می کنم.
خوانندگان گرامی می توانند از طریق مراجعه به لینک متن بیانیه، به پاره یی از آن بازتاب ها و از آن گفتگو ها و از آن سخنرانی ها، و همچنین به نام ها و سوابق امضا کنندگان بیانیه، دسترسی داشته باشند.

۵ شهریور ۱‍۳۹۳
۲۷ اوت ۲۰۱۴

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جان به در بردگان و بازماندگان جان به در بردگان و قربانیان نسل کشی نازی ها، قتل عام فلسطینی ها در غزه را صریحاً محکوم می کنند

ما، جان به در بردگان و بازماندگان جان به در بردگان و قربانیان نسل کشی نازی ها، با صراحت و به روشنی، و بدون ابهام، قتل عام فلسطینی ها در غزه، ادامه ی اشغالگری، و گسترش مناطق تحت اشغال، و کلونیزاسیون فلسطین تاریخی را محکوم می کنیم.

ما همچنین، ایالات متحده ی آمریکا را به خاطر تأمین مالی اسراییل برای انجام این حمله محکوم می کنیم. و به صورت کلی تر، کشور های غربی را که توان و وزن دیپلماتیک خود را به کار می گیرند تا مانع محکومیت اسراییل شوند.

ما از این راسیسم شدید، و تلاش برای مادونِ انسان جلوه دادن فلسطینی ها که اینک دیگر در اسراییل به اوج خود رسیده است، احساس خطر می کنیم.
سیاستمداران و کارشناسان، در تایمز اسراییل و در جروزالم پست، به صورت آشکار و عریان، به نسل کشی در حق فلسطینی ها فراخوان می دهند. و راستگرایان اسراییلی، بدون پنهانکاری، نشان های نئونازی ها را اقتباس می کنند.

سوء استفاده ی «الی ویزل» از صفحاتی در تاریخ ما [مقطع تاریخی هولوکاست] به منظور موجه جلوه دادن آنچه توجیه کردنی نیست، ما را دچار حالت تهوع و انزجار کرده است: موجه جلوه دادن تلاش گسترده ی اسراییل در ویران کردن غزه، و قتل عام بیش از دو هزار فلسطینی، که در میان آن ها صد ها کودکِ قتل عام شده وجود دارند.

هیچ چیز نمی تواند بمباران کردن پناهگاه های سازمان ملل، خانه ها، بیمارستان ها و دانشگاه هارا توجیه کند.
هیچ چیز نمی تواند محروم کردن مردمان از برق و آب را توجیه کند.

ما باید صدای اعتراض جمعی خود را بلند تر کنیم، و نیروی جمعی خود را به کار بگیریم تا بتوانیم بر هر نوع نژادپرستی، و از جمله نسل کشی بی وقفه در حق مردم فلسطین، نقطه ی پایان نهیم.

ما به پایان دادن به محاصره ی غزه، فراخوان می دهیم.
ما به بایکوت کامل اقتصادی، فرهنگی و آکادمیک اسراییل، فراخوان می دهیم.

شعار «هرگز دوباره» [شعاری که اسراییل در پشت آن، برای قتل عام فلسطینی ها، به بهانه ی جلوگیری از وقوع هولوکاستی دیگر، و دفاع از خود (۸) سنگر می گیرد] باید اینچنین معنا شود:
ـ هرگز دوباره برای هیچکس!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

٭ متن بیانیه، همراه با نام ها و مشخصات و سوابق امضا کنندگان:

ijsn.net

ناگفته نماند که «الی ویزل» علاوه بر محاسن یاد شده و یاد نشده در این نوشته، و علاوه بر نقطه نظر های درخشانش در باره ی ضرورت قتل عام «تروریست» های عرب در جنگ میان تمدن و بربریت، حُسن بزرگ دیگری نیز دارد؛ و آن هم این است که به شدت در فکر رهایی مردم میهن ما هم هست، و از همین رو، همراه با بزرگتر های خود و دولتمردان و نظامیان و مهره های اصلی حامی یا کارگزار اسراییل در جنگ افروز ترین مافیای جهانی خون و نفت و سرمایه و سلاح و جنایت و تجاوز و تهاجم و اشغال، و رییسان سیا و اف بی آی و مسئولان رسمی عملیات مخفی و شکنجه گاه های پنهان سیا، و فرماندهان نظامی جنگ های آمریکا در خاورمیانه، از افغانستان تا عراق و تا سوریه و تا لیبی (و اگر توفیقی دست دهد ایران نیز) جزو اسپانسر های «مقاومت ایران» و رییس جمهور برگزیده ی آن است، و «مقاومت ایران» هم بار ها او را با لقب ناقابل «پیام آور انسانیت»، به خورد هواداران خود داده است!

(تقصیر من نیست اگر در باره ی هر کسی می نویسم ـ و دفعه ی پیش در باره ی داعش و بقیه ی «انقلابیون» عراقی تحت هژمونی داعش بود ـ سنگ مستقیماً به دماغ بعضی ها می خورد و آن را به سوی من پرتاب می کنند. تقصیر بزرگی دَماغ و کوچکی دِماغ آن ها ست؛ و من متأسفانه خود را فقط در برابر حقیقت، مسئول می دانم، نه در برابر دَماغ و دِماغ این و آن.)

۱ ـ در باره ی کمپین بی دی اس که امضا کنندگان این بیانیه از آن حمایت کرده اند، و یکی دو ماه پیش، «گیدئون لوی» ستون نویس «هاآرتص» هم سرانجام بعد از این پا و آن پا کردن ها رسماً به آن پیوست، طی سال های متمادی، مطالب زیادی به همین قلم، نوشته و ترجمه شده است که با تورق در صفحات «خبر و نظر» سایت ققنوس می توان آن ها را یافت.

به اختصار کامل، و به نقل از یکی از این مقالات:
نام کارزار «بی دی اس» (بایکوت اسراییل، اجتناب از سرمایه گذاری و مشارکت در اقتصاد اسراییل، و اِعمال مجازات های بین المللی علیه اسراییل) از حروف اول سه کلمه ی زیر ساخته شده است:
Boycott, Divestmen, Sanctions

کارزار بی دی اس، که روز به روز در سراسر جهان رو به گسترش است، از شهروندان عادی تا برجسته ترین روشنفکران و هنرمندان و نویسندگان و شاعران و دانشگاهیان و فرهنگیان و تشکل های مترقی را در بر می گیرد. در جمع فعالان این کارزار، تعداد زیادی از افراد و تشکل های یهودی پیشرو و صلح طلب چهار گوشه ی عالم حضور دارند.

شناسایی فلسطین در سازمان ملل متحد: واقعیت و مجاز ـ میشل وارشاوسکی ـ به ترجمه و با توضیحات همین قلم ـ ۱۶ آذر ۱۳۹۱

۲ ـ سلاح های جدید ما را بخرید: در غزه امتحان خود را داده اند ـ ژان زیگلر ـ با ترجمه و توضیحات همین قلم ـ ۲۵ اسفند ۱۳۸۷

۳ ـ رابرت فیسک، در مقاله ی خود در شماره ی ۱۷ ژوئیه ی ایندیپندنت انگلستان (که متأسفانه فرصت ترجمه ی آن دست نداد) قسمت های مختلفی از سخنان رییس بخش تجزیه و تحلیل های بشردوستانه ی پزشکان بدون مرز را نقل می کند؛ و همزبان با او نوار غزه را یک زندان با سقف باز، زندانی با سقف آسمان، می نامد که طی همه ی این سال ها، اسراییل، ورود مواد اولیه ی غذایی و درمانی به آن را فقط در حد از گرسنگی نمردن اجازه داده است، و در همان حال، مردم غزه را وادار کرده است که در غزه بمانند و فکر خروج از آن را از سر بیرون کنند. سال هاست که اسراییل، نه می گذارد که ساکنان غزه از زندان خود خارج شوند، و نه اجازه می دهد که در آنجا زندگی کنند. از نظر اسراییل، زندگی کردن حق مردم غزه نیست، و این مردم فقط حق دارند که از گرسنگی نمیرند.

۴ ـ در زمینه ی فراحوان های آشکار و عریان، به نسل کشی در حق فلسطینی ها، و نیز تلاش سازماندهی شده ی همه سویه به منظور مادونِ انسان جلوه دادن آن ها:

نامه یی به هزارمین قربانی نسل کشی اسراییل در غزه ـ ایلان پاپه ـ با ترجمه و توضیحات همین قلم ـ ۱۳ مرداد ۱۳۹۳

گفتگوی ایل مانیفستو با ایلان پاپه، از «تاریخ نویسان نوین» اسراییل ـ به ترجمه و با توضیحات همین قلم ـ ۱۷ بهمن ۱۳۸۷

همچنین، یک روزنامه نگار و کارشناس اسراییلی امور تربیتی، در ۲۳ اوت، مقاله و گزارشی مستند در «هاآرتص» نوشته است با عنوان «نوجوانان اسراییلی: راسیست، و مغرور به راسیست بودن خود».
از آنجا که مطالعه ی متن انگلیسی این نوشته در سایت «هاآرتص» نیازمند آپونمان است، علاقمندان می توانند ترجمه ی این مقاله را به زبان فرانسه، در لینک زیر بخوانند:

۵ ـ برای دانستن نقطه نظر های حماس در این مورد، و همچنین برای شناخت بهتر آنچه در غزه می گذرد و ادامه ی قتل عام دسامبر ۲۰۰۸ و ژانویه ی ۲۰۰۹ اسراییل در غزه است، که خود نیز ادامه ی قتل عام های قبلی بود و مقدمه ی قتل عام های بعدی، و برای کشف دروغ های تبلیغاتی اسراییل، و نیز یاوه سرایی های مبلغان «شرمگین» و یا بی شرم ایرانی اسراییل که می کوشند تا با ترسیم نقش مار، خاک در چشم بی سوادان سیاسی بپاشند و «نواله ی ناگزیر» خود را که شاید گاهی چیزی در حد یکی دو مصاحبه با رادیو اسراییل و این طرف و آن طرف باشد، و یا حتی در این حد هم نباشد دریافت کنند:

صبح به خیر، حماس ـ یوری آونری، نویسنده و روزنامه نگار و فعال سیاسی صلح طلب اسراییلی ـ با ترجمه و توضیحات همین قلم‌

استریپ تیز مکتب «انسان دوستان» در تهاجم اسراییل به غزه ـ به همین قلم ـ ژانویه ی ۲۰۰۹

غزه، و هفت پرسش و پاسخ در باب راست و دروغ مدعیان ـ به همین قلم ـ ژانویه ی ۲۰۰۹

۶ ـ برای آشنایی بیشتر با «صهیون ـ مسیحی ها»، به عنوان یک نمونه ی کوچک از کار و بار آن ها:

کمدی سیاسی صهیون مسیحی در کاخ سفید

۷ ـ هولوکاستی که انکار می شود؛ و سکوت آنان که حقیقت را می دانند ـ جان پیلجر ـ با ترجمه و توضیحات همین قلم ـ ژانویه ی ۲۰۰۹

۸ ـ نوام چامسکی در مصاحبه یی می گوید که اسراییل البته حق دفاع از خود را دارد. همانطور که آلمان نازی هم حق دفاع از خود را داشت. اما حتماً حق دفاع از خود آلمان نازی، حملات بیشتر به کشور های دیگر، و اشغال سرزمین های بیشتر نبود.
حق دفاع از خود اسراییل، این است که سرزمین هایی که اشغال کرده است را به صاحبانشان بر گرداند تا مشکلی برایش باقی نماند و نیاز به حمله به مردم سرزمین های اشغالی برای دفاع از خود در سرزمین آن ها نداشته باشد!

https://www.youtube.com/watch?v=yoAjO5_wFXc

٭ ٭ در مورد تهاجم اخیر اسراییل به غزه:
روزشمار و تشریح یک جنایت از پیش اعلام شده (در حاشیه ی تجاوز اخیر اسراییل به نوار غزه) ـ به همین قلم ـ ۲۷ تیر ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست: