۱۳۹۳ مرداد ۲۰, دوشنبه

Shulami Aloni: مدت زمانی نه چندان خیلی دور، در دوران هذیان های نژاد پرستانۀ خاخام مایر کاهان ( rabbin Meir Kahane)، نویسنده و روزنامه نگار آموس الون (Amos Elon)، امروز وفات یافته، یک کپی از یک نامۀ ارسال شده توسط لرد روتشیلد (Lord Rotschild) به هرتسل (Hertzl) [بنیان گذار صیهونیسم و سازمان دهندۀ نخستین کنگرۀ صیهونیستی در سوئیس] در تاریخ اوت ۱۹۰۲ را به من داد. در این نامه، لرد روتشیلد توضیح می دهد که چرا او حمایت کردن تأسیس یک دولت یهودی در زمین اسرائیل را رد می کند.



Aloni-Shulami-1 ۱۳۹۳/۰۵/۲۰- Shulami Aloni: مدت زمانی نه چندان خیلی دور، در دوران هذیان های نژاد پرستانۀ خاخام مایر کاهان ( rabbin Meir Kahane)، نویسنده و روزنامه نگار آموس الون (Amos Elon)، امروز وفات یافته، یک کپی از یک نامۀ ارسال شده توسط لرد روتشیلد (Lord Rotschild) به هرتسل (Hertzl) [بنیان گذار صیهونیسم و سازمان دهندۀ نخستین کنگرۀ صیهونیستی در سوئیس] در تاریخ اوت ۱۹۰۲ را به من داد. در این نامه، لرد روتشیلد توضیح می دهد که چرا او حمایت کردن تأسیس یک دولت یهودی در زمین اسرائیل را رد می کند. او نوشت که "باید با انزجار استقرار یک مستعمرۀ یهودی خالص و  بسیط را مدّ نظر قرار داد؛ یک چنین مستعمره ای، امپراتوری ای در داخل امپراتوری [انگلستان] می تواند بشود، یک گتو ( Ghetto) با تمام پیش قضاوت ها می تواند بشود؛ یک دولت یهودی کوچک تنگ نظرانه می تواند بشود، ارتدوکس، ضد لیبرال، طرد کنندۀ غیر یهودی ها و مسیحی ها". 
 
با این وجود و علیرغم برهه هایی مانند برهۀ کاهان (Kahane)، سالیانی، اینجا امید فائق شده است، که برداشت هولناک روتشیلد بی اساس می تواند بشود؛ که اسرائیل در واقع می تواند "یک تساوی کامل حقوق اجتماعی و سیاسی برای تمام ساکنین اش را بیمه کند، هرچه مذهبشان، نژادشان، جنسیت شان باشد" و "آزادی مذهب، وجدان، زبان، آمورش و پرورش، و فرهنگ را تضمین کند، "همانطوری که اعلامیۀ تأسیس دولت اظهار می کند. 
 
زمان می گذرد و بسیاری از جانشینان کاهان (Kahane) سر بر آوردند- نه فقط بین یک جماعت وحشی و گرسنه- بلکه حتی بین "نمایندگان انتخاب شده توسط مردم" در کنست (پارلمان اسرائیل) و در حکومت. این آخری ها قوانین آشکارا نژادپرستانه ای را تهیه می کنند و ارتش را ارسال می دارند که از برگزاری مراسم فرهنگی بین المللی به ابتکار فلسطینی ها جلوگیری کند، برای اینکه رژیم ما اعتقاد دارد که عرب های سرزمین اسرائیل، فلسطینی های بومی، لایق انسان خطاب کردن نیستند. به قول آنهایی که قوانین را می نگارند، عرب ها مطمئناً از حقوق انسان برخوردار نیستند، بدون صحبت به میان آوردن از زندگی فرهنگی و روشنفکری، و بویژه صحبت به میان نیاورید از مالکیت، از زمین ها و از یک سقف؛ زیرا هزاران سال پیش، خداوند این زمین را به ابراهیم و دانه اش (= اسپرم اش= نسل اش) قول داده است.
 
این فوق العاده تأسف آور، و باعث خجالت است که بایستی ملاحظه شود که تمام آنچه لرد روتشیلد پیشگویی کرده بود، جلوی چشم ما در حال عینیت یافتن است. در بدترین کابوس ما، و  در میان سخت ترین مبارزات از زمان خلق دولت، ما هرگز تصور نکرده ایم که این هایی که مریدان زف یابوتینسکی ( Ze’ev Jabotinsky) نامیده می شوند، در اینجا ترور و ترس را توسط قوانین نامعقول نژاد پرستی موفق بشوند تحمیل کنند. ما هرگز تصور نکرده ایم که از تخریب سیستم قضائی برای جلوگیری کردن از تمام امکان اجرایی کردن عدالت اجتماعی و یک موضع انسانی  استفاده می توانند بکنند. بحث از چیز اساسی ای در جامعۀ دموکراتیک است، در موضعش نسبت به مردها، زن ها، بچه ها، با هر چه اصلیتش، نژادش، دین اش، و جنسیت اش می خواهد باشد.
 
به مدت ٤٢ سال، ما اشغال کرده، ستم ورزیده، زمین هایی که مال ما نیست، دزدیده ایم. برای آزاد بودن در سرزمین ما، آیا لازم است که ما کازاک های غارتگر بشویم، درخت ها را از ریشه درآورده؛ محصولات کشاورزی را سوزانده؛ زنان، سالمندان، غیر یهودی ها را اذیت و آزار رسانیم؟ ترانه ای نقل می کند: "ما این زمین را داریم، این زمین متعلق به ما است"، اما آنچه می بایست می گفت این است: "ما قدرت داریم، ما صاحب آنیم؛ ما پول داریم، ما صاحب آنیم؛ ما اجازه داریم، ما صاحب آنیم". گشنگی را به کل جمعیتی تحمیل کردن؛ به زندان انداختن؛ توسط حملات هوایی، بمب های خوشه ای و  فسفر سفید نابود ساختن، برای اینکه ما ارباب های روی زمین هستیم و اینکه ما هستیم که خداوند برای حکومت ورزیدن انتخاب کرده است. اینها برای بیمه کردن شرمساری ماست.
 
بن گورین (Ben Gourion) می نوشت: "مردمی منحصر به فرد". افسوس، منحصر به فرد، در واقع امر. بجای یک دولت یهودی و دموکراتیک، آنها به ما یک دولت تحت کنترل تعصب مذهبی داده اند، یک دولتی که حافظ خلوص نژادی است. آنها به ما یک دموکراسی با معنی ابتدائی این ترم داده اند- نه نگهداری ارزش های دموکراتیک، بلکه حاکمیت توده، عوامی که تحول اسرائیل  به یک قوم سالاری توتالیتر را دیکته می کند.
 
هورا برای نخست وزیر بنیامین نتانیاهو و وزیر امور خارجه آویگدور لیبرمن! آنها هرچه ما ساخته ایم، تمام آنچه آرزو کرده ایم، و تمام دلایلی که برایش مبارزه کرده ایم را به زمین انداختند.
 
***
Shulami Aloni،‌ در نوامبر ۱۹۲۸ در تل آویو به دنیا آمد و در ٢٤ ژانویه ٢٠١٤ در  Kfar Shemaryahu واقع در ناحیه اداری تل آویو درگذشت. در جوانی در سازمان دفاع از خود (هاگانا) فعالیت داشت. وی سیاستمدار و فعال جناح سیاسی چپ اسرائیلی بود. از فعالین جنگ های استقلال طلبانه نیز بود. در حکومت رابین طی سالهای ١٩٩٢ و ١٩٩٣ وزیر آمورش و پرورش شد. عضو عالی جبهه صلح بود. آلونی که تحصیلات حقوقی داشت، حزب رتز ( Ratz) را بنیاد نهاد. رهبر حزب مرتز ( Meretz) نیز شد. وی از سال ۱۹۹۶ برای بازگردانیدن زمین های اشغالی به فلسطینی ها و دولتی سکولار فعالیت داشت.  
 
مترجم: م.ر.راعی

هیچ نظری موجود نیست: