۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

عبور از گذرگاه خونین اجتناب ناپذیر است، چون فرماندهان جنایتکار سپاه قدرت مطلق می خواهند
ایرج شكری


تودهنی سریع همراه با خط و نشان کشیدن پاسدار جعفری به آخوند روحانی به خاطر اظهاراتی که او در مورد چگونگی گفتار بعد از توافق اتمی و برگزاری انتخابات و نقش صرفا نظارتی داشتن شورای نگهبان کرده بود، باز هم نشانه خیلی واضح و روشن دیگری بر این امر است که فرماندهان سپاه سرکوبگر پاسداران انقلاب اسلامی، به خاطر شرکتشان در جنگ، که با خر مرد رندی نقش ارتش را در آن به کلی نادیده می گیرند و حتی گاه به بی عملی یا بد عمل کردن در اوائل جنگ متهم می کنند (درحالی که درست برعکس این بود) ، خود را صاحب و همه کاره رژیم می داند و هیچ محدویتی برای اعمال نظر و اراده خود نمی شناسند و در پی قبضه کامل قدرت هستند. خشم فرمانده سپاه به نظر می رسد بیشتر از آن بخش از سخنان روحانی بود که نظر به محدود کردن عربده کشی و رجزخوانی در سیاست خارجی داشت. روحانی با تاکید بر این که «رویکرد جمهوری اسلامی ایران پافشاری بر حل و فصل همه معظلات جهان از طریق مذاکره و گفتگوست یاد آورشد:«نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت. باید همان مسیر سازنده و درستی را پیش ببریم که مردم در خرداد 92 به ان اقبال کردند و عامل این توفیق بود که اگر آن راه را ادامه ندهیم چه بسا توافق نیز پایدار نباشد.»
روحانی این حرفها را در جلسه مشترک هیات دولت و استانداران در روز 28 مرداد زد و پاسدار جعفری فرادی همان روز واکنش نشان داد و خط و نشان کشید. او بدون نام بردن از روحانی  گفت«برخی معتقدند رفتارهای ما باید در چارچوب اراده ی دشمن تنظیم شود و می گویند ما هر طوری که می خواهیم نمی توانیم حرف بزنیم و عمل کنیم؛ چون دیگران در مقابل ما واکنش نشان می دهند»(تاکید ازمن) پاسدار جعفری تاکید کرد«این اولین آثار زیر سؤال بردن عزت نظام و شور و شعور جامعه انقلابی و ملت مقاوم ما است که در اوج قدرت باید بر اساس این دیدگاه، رفتار خود را با عمل دشمن تنظیم کنیم. و به تعبیری صریح تر، این یعنی آغاز فرسایش استقلال و عزت نظام اسلامی و انقلابی ایران ».او خط و نشان کشید که:« کسانی که می خواهند با این سخنان مغایر با اصول انقلاب و فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی، روزنه های جدیدی را برای نفوذ بیگانگان در کشور بگشایند، بدانند هرگز اجازه ی رشد و پیاده سازی چنین تفکری را نخواهیم داد».
معنی آن حرف روحانی این بود که رجز خوانها و عربده کشهای صاحب مقام خارج از دولت، دست از رجز خوانی و تهدید در امور مربوط به سیاست خارجی بردارند و همان«مسیر سازنده و درستی را» که او دارد پیش میبرد دنبال کنند، معنی این حرف جعفری به روحانی این است که «خفه شو! تو رفتارا بنا براراده و عمل دشمن تنظیم می کنی و این فرسایش عّزت نظام است و ما این اجازه را بتو نمی دهیم» و با این حساب روشن است که میزان موفقیت دیپلماسی و مذاکره و «تعامل با جامعه بین المللی» برای «دولت تدبیر» نمی تواند خارج آن چیزی باشد که پاسدار جعفری و امثال او در سپاه اجازه اش را می دهند. توّهمات قدرت پرستانه و خودمحوربینانه فرمانده سپاه و دستیارانش را در سخنرانی های مختلف آنان به روشنی می شود دید.
از نمونه فرمایشهای فرمانده سپاه، این پاسدار انقلاب اسلامی که البته با الهام از رهنمودهای «مقام معظم رهبری» و با استناد به آن بیان شده و نشان دهنده توّهمات و عوالمی است که نه ربطی به واقعیتهای جهان کنونی دارد و نه ربطی به نیازهای مردم و کشور و نه کمترین شانسی برای عملی شدن، اما  در عین پوچی، باز هم هزینه های زیادی می تواند برای مردم کشور داشته باشد، آن است که در 15 مرداد سال قبل در « اجلاسیه سراسری شجره طیبه صالحین»! بر زبان راند. پاسدار جعفری گفت: «مجاهدت برای تشکیل بسیج جهان اسلام با الگوی انقلاب اسلامی نیازمند حضور و تلاش بی شائبه روحانیت برای استقرار و تعمیق معنویت در بین آحاد جوامع اسلامی و بشریت است»(تاکید از من) .وی درخصوص نقش سپاه در مورد یاد شده گفت:« سپاه به عنوان اصلی ترین پاسدار انقلاب و دستاوردهای آن برای تحقق این رسالت خطیر با تمام توان در این عرصه وارد شده و زمینه را برای اجرای نظام تربیتی صالحین به عنوان اصلی ترین ماموریت فراهم آورده است»(تاکید از نگارنده). سال قبل هم هم ضمن یک سخنرانی در رامهرمز گفته بود« الحمدالله انقلاب اسلامی با سرعت خوبی در حال پیشرفت است و نمونه آن صدور روز افزون انقلاب اسلامی می باشد و هم در  مرحله صدور انقلاب اسلامی، امروز وارد فصل جدیدی شده است و یکی از مصداق های آن همین نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا است که می بینیم با استقبال خوبی در خارج از کشور موجه بوده است» واقعا اینها اگرعقل درست و شعوری داشتند دچار چنین توّهماتی می شدند؟ این حرفها را اگر با آن گفته پاسدار سلیمانی در جمع بسیجیان در کرمان در آذر ماه 90 که گفت:« از خدا می خواهم به عنوان یک سرباز، در راه آرمان های اسلام که هر یک به تنهایی ارزش فدا شدن دارند، افتخار شهادت نصیبم کند. 
اگر میلیون ها انسان در این راه شهید شوند، ارزش دارد»*، کنار هم بگذاریم،  جدی بودن خطر مصائب بزرگی که این عناصر مشنگ اسلام پناه می توانند باز هم مثل آن جنگ پوچ اسلام باکفر و فتح قدس از کربلا، بر سر مردم و کشور نازل کنند، بیشتر خود را می نمایاند. اما یک ضرورتی برای این گسترش فرامرزی و رسالت «صدور انقلاب» را مشنگ دیگری که پاسدار نقدی است همین تازگی ها برزبان آورد. او که دائم «صدای مشکوک» از گلوی خود خارج می کند و خودش گمان می کند که «شیپور جنگ» با آمریکا و اسرائیل را می نوازد، ضمن پرت و پلا گویی هایی در روز 29 مرداد که در آن وعده برگزاری المپیک کشورهای اسلامی در بیت المقدس در سال 2025 را می داد گفت« اگر جمهوری اسلامی در حد خود بماند، محاصره و نابود خواهد شد و ما اجازه نفوذ آمریکا به کشور را نخواهیم داد.». معنی این حرف در واقع چیز جز این نیست که اینها یعنی پاسداران و ولی فقیه، ادامه قبضه انحصاری قدرت و مالک الرقابی بر ایران را، در گسترش دامنه مداخلات برون مرزی و «صدور انقلاب اسلامی» به عنوان عاملی که می تواند مثل بازوهایی در دوردست، خطر را از پیکره نظام دور نگهدارد و نیز با دادن هیبت هیولایی به نظام، به کار مرعوب کردن مخالفان و معترضان بیاید ، می دانند و همچنان که در داخل کشور با مطلق العنانی و خودسری کامل هر غلطی می خواهند می کنند و هیچ مرجعی هم از نهادهای «قانونی» رژیم، نه می خواهد و نه می تواند از آنها که نهادی تحت امر و در حیطه اختیار «رهبری» هستند، بازخواست و حسابرسی بکند، در روابط خارجی هم می خواهند به همان طریق عمل کنند. اینان اکنون با زیر مجموعه ها و نوچه ها و ریزه خواران، توهین و اتهام را آور آخوند روحانی کرده اند. در یکی از آخرین «تحلیل و تفسیرها»، آن «مشدی مشنگ» که حرفهایش از نوعی است که مردم در گفتگو، آن را در قالب نوعی «شعر»! دسته بندی می کنند، همان که دفتر و دستکی به اسم « مرکز بررسی های دکترینال امینت بدون مرز» برای خودش راه انداخته و رئیس آن است و علاوه بر آن به گفته خودش متبکر ادکلن زدن و عینک آفتابی(آن هم مارک آمریکن اُپتیک) زدن در نیروهای نظامی انقلاب اسلامی و تا کردن آستین پیراهن نظامی برای با ابهت جلوه کردن است
  اخیر در یکی از چرند گویی هایش که ویدئو آن را بسیج دانشجویی تهیه کرده و رجا نیوز هم آن را با عنوان «اظهارات تکان دهند عباسی در باره برجام»، در صفحه اول خود قرار داده است، بدون نام بردن از روحانی تاکید داشت که کلید روحانی همان کلیدی است که مک فارلن همراه کیک و کلت به ایران آورده بود و «امام» دستور داد که آن را نپذیرند و کلیدی آن کاندیدای سال 92 به مردم نشان داد و 80 در صد مردم فکر کردند که برای حل کردن مسائل اقتصادی است، برای بازکردن مشکلات اقتصادی نبود بلکه کلیدی است که حالا طرف ایرانی در دست گرفته و برای برقراری رابطه با آمریکا است. او گفت که طرح و نقشه آمریکا تخریب انقلاب اسلامی از داخل است و برای اینکار آنها به یک اسب تروا احتیاج داشتند (نقل به مضمون).
بنابر این با توجه به آنچه یاد آوری شد و با توجه این که شخص خامنه ای هم برای حفظ اقتدار خودش هیچ تردید در گذاشتن چوپ لای چرخ دولتی که مطیع نباشد به خود راه نمی دهد، انتظار هر گونه تغییر مهم چه در اداره امور داخلی و حقوق شهروندان و چه در روابط خارجی داشتن از دولتی که التزام به ولایت فقیه دارد و تحت امر ولی فقیه است، توّهمی بیش نیست. فرماندهان سپاه از آنجا که مثل موجود درنده یی هستند که با درندگی و کشتار و ریختن خون مردم رشد کرده اند، اولا نمی توانند تحمل زنجیری به دست و پای خود بکنند و از آنچه در برابرشان قرار می دهند تغذیه کنند، و نه بفرض این که سالها هم در قفس بمانند یا قلاده ای به گردن جایی بسته شوند، تغییری در خودی درنده شان ایجاد می شود. از طرفی برای پاسداران جنگ یک وسیله قدرت نمایی است که  برای قبضه کامل قدرت با استفاده از آنچه خودشان فکر می کنند نیروی کوبنده وشکست ناپذیری است، یعنی توانایی و امکانات نظامی که در اختیارشان است، بی تابی می کنند. اجالتا خامنه ای با محاسبه و با بکار گرفتن تاکتیکهای محدود کنند و تشرهای مرعوب کننده و سرکوبهای خفیف(مثل حصر موسوی و کروبی)، به اعمال ولایت ادامه می دهد، اما اگر او روانه گور شود، چیزی قادر به مهار سپاه در «یکسره کردن کار» نخواهد بود. سپاه ممکن است کسی مثل آخوند صادق لاریجانی را هم به عنوان ولی فقیه علم کند و بعد هم ترکیبی از سرکوب دوران طلایی امام ! و ارعاب دوران سردار سازندگی و با دسته های عربده کش موتور سوران به سردستگی سردار دکتر الله کرم و کسی مثل حاج بخشی و برچیدن کامل بساط اصلاح طلبان حکومتی و ربودن و سربه نیست کردن منتقدان.
این همه فساد و چپاول در سایه اختناق و سرکوب ممکن شده است که نیرو و ستون اصلی آن سپاه است. در زمان انقلاب سال 57 وقتی ارتش از سرکوب و خاموش کردن تظاهرات خیابانی و درهم شکستن اعتصابات ناتوان شد، ساواک شاه هم خود به خود خنثی و بی اثر شده بود. به هرحال پایان دادن به این وضع سرکوب و ستم و اختناق و خارج کردن کشور از فقر و فساد شدید موجود، مطلقا در ظرفیت جناح به اصطلاح اصلاح طلب رژیم نیست. مسائل مردم دائم روی هم انباشته می شود. کاهش شدید قیمت نفت باز هم به وخامت وضع خواهد افزود. فشار و آزار مردم بر سر لباس پوشیدن و جمع کردن آنتهایی ماهواره و بهم زدن جشن مختلط عروسی هم چنان دستور روز است. این فشارها، اعتراضات مردم در گروهها و صنفها و لایه های محروم اجتماعی را به همراه خواهد داشت. رژیم ولایت فقیه چون راه حل و پاسخی برای مشکلات و خواستهای مردم ندارد، برای حفظ خود راه خفه کردن اعتراضات مردم را با توسل به خشونت و سرکوب پیش خواهد گرفت. به نظر نگارنده در هر حال رویا رویی خونینی بین مردم و سپاه پاسداران به تمام زائدها و ضمایمش در سر راه است. روشن است که اوضاع کنونی جهان و روابط بین المللی نمی تواند روی خوش به نیرویی ارتجاعی و به فاشیسم اسلامی مثل سپاه پاسداران نشان بدهد و تردیدی نباید داشت که پیروزی از آن مردم خواهد بود. اما آنچه زیان بخش است و باعث هرز رفتن پناسیل و ظرفیت انقلابی جامعه می شود، خاک پاشیدن به چشم مردم و ایجاد توهم در آنها نسبت به این یا آن باند رژیم در گشایش وضع است. این کار به ویژه از سوی کسانی که اسم خودشان را اوپوزیسیون رژیم گذاشته اند، بشدت محکوم کردنی است. تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هست، آزادی کشی و مردم کشی و توهین تحقیر مردم پایان نخواهد یافت. این بساط باید بهم ریخته و برچیده شود. راه رهایی از فقر و تحقیر و سرکوب و ستم، رویا رویی با نیروی قهر و سرکوب رژیم است. عبور از این گذرگاه خونین اجتناب ناپذیر است، چون فرماندهان بیشعور و جنایتکار سپاه قدرت مطلق می خواهند. این آن چیزی است که اپوزیسیون باید پیوسته و با صدای هرچه بلند تر تکرار کند.

سخنان پاسدار سلیمانی:
http://www.ammariyon.ir/fa/news/16595
سخنان پاسدار نقدی:
یکشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۳ اوت ۲۰۱۵


هیچ نظری موجود نیست: