ابوعمر الشیشانی
عمر الشیشانی(چچنی)، با نام اصلی «طرخان تیمورازویچ باتیراشویلی، متولد 1986 در شهر بیرکیانی گرجستان است. الشیشانی، فرمانده میدانی گروه تروریستی-تکفیری دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و مغز متفکر نظامی این گروه به حساب میآید.
او از پدری گرجی و مسیحی ارتدوکس و مادری چچنتبار و مسلمان به دنیا آمد و کودکی خود را در منطقه سرسبز و کوهستانی «پانکیسی گرج» گذراند و به گفته پدرش در نوجوانی به چوپانی مشغول بود. گفتنی است که منطقه پانکیسی گرج در مرز جمهوری چچن، در اواسط دهه 1990 و حوالی جنگ دوم چچن با روسیه، مسیر اصلی عبور تروریستهای چچنی به سمت روسیه بود (هم اکنون هم این منطقه مرکز صدور مواد مخدر، اسلحه و تروریست جهادی
با وجود ورود به رده افسری، باتیراشویلی هیچ گاه تشویق نظامی دریافت نکرد. در سال 2010، به علت ابتلا به بیماری سل، چند ماهی را در بیمارستان نظامی گذراند و در نهایت به همین دلیل از خدمت نظام مرخص شد. درخواست او برای بازگشت به ارتش بی پاسخ ماند و او در بازگشت به زادگاهش نتوانست وارد نیروی پلیس محلی شود. در همین برهه، مادر او بر اثر سرطان مرد و بنا به گفته پدرش او به شدت دچار ضربه روحی شد.
بر اساس گزارش وزارت دفاع گرجستان، او در همین سال 2010، به جرم پنهان کردن اسلحه به سه سال زندان محکوم شد. تصور این که یک جوان 24 ساله افسرده، با سابقه آشنایی با تفکر افراطی، در زندانهای گرجستان به چه موجودی تبدیل شود چندان دشوار نیست. او بعد از گذراندن 16 ماه در زندان آزاد شد. بنا به اظهار خانواده اش، او چنین قراری در زندان با خود گذاشت:
«به خداوند قول دادم که اگر از زندان زنده بیرون بیایم، به جهاد برای خدا خواهم پرداخت!»
اود.
ابوعمر الشیشانی
او در ماه می 2013 از سوی «ابوبکر البغدادی» خلیفه خودخوانده داعش، به عنوان فرمانده میدانی این گروه در شمال سوریه برگزیده شد. البته بسیاری از جنگجویان قفقازی موافق بیعت او با البغدادی نبودند و بر بیعت خویش با «دکّا عمرف»، امیر امارت قفقاز باقی ماندند، در نتیجه الشیشانی را با فرمانده چچنی کاربلد دیگری به نام «صلاح الدین الشیشانی» جایگزین کردند.
دکا عمرف
در اواسط 2013، او به عنوان امیر شمالی (سوریه) داعش از سوی البغدادی انتخاب شد. در اواسط سال 2014، با مرگ نفر دوم داعش، تبعه عراق، ابو عبدالرحمن البیلاوی الانباری، ابوعمر الشیشانی به فرمانده ارشد نظامی داعش و عضو مهم شورای مشورتی آن تبدیل شد. بنا به گزارشها او با همسر چچنی خود به نام عائشه و دخترش سوفیا در ویلایی بزرگ در شمال غرب استان حلب زندگی میکند، که متعلق به تاجری سرشناس بوده است. البته این گزارشها هیچگاه تایید قطعی پیدا نمیکنند. حوزه فرماندهی الشیشانی حلب، رقه (پایتخت داعش)، لاذقیه و شمال استان ادلب است. مسوولیت کلیه جنگجویان چچنی، قفقازی، اوکراینی و افغان داعش با اوست و گفته میشود گروگانهای خارجی این گروه تروریستی هم زیر نظر او نگهداری میشوند.
شهر الرقه، پایتخت خودخوانده داعش در سوریه
در نوامبر سال گذشته، روزنامه «دیلی بیست»، در مصاحبه با پدر ابوعمر الشیشانی، ادعایی قابل توجه را مطرح کرده است. طبق ادعای پدر، با وجود نظامی بودن پسرش طرخان، او هیچ گاه نبوغ نظامی نداشت. به باور تیمور باتیراشویلی، ابوعمر تنها یک نقاب برای مغز متفکر اصلی عملیات نظامی داعش است که کسی نیست جز: تایماز باتیراشویلی، برادر بزرگتر طرخان یا ابوعمر.
تاکنون چندین بار خبر هلاکت این فرمانده ارشد داعش توسط گروههای مختلف اعلام شد که هیچ کدام حقیقت نداشت. شاید مهمترین موج رسانهای درباره مرگ او، وقتی به راه افتاد که در نوامبر گذشته، «رمضان قدیرف»، رهبر چچن، در اینستاگرام خود خبر هلاکت او را با عکسی که جنازه فردی شبیه او را نشان میداد، به اشتراک گذاشت، که البته بعد از دو سه ساعت این پست برداشته شد. در جریان محاصر عینالعرب در سال گذشته هم، گروه های مسلح کرد دو سه بار خبر از هلاکت الشیشانی دادند که بیشتر در راستای جنگ روانی تفسیر شد.
رمضان قدیرف
البته از حوالی دسامبر گذشته، به ناگهان حضور رسانهای او به طرز قابل توجهی کمتر شد. به این معنا که الشیشانی، که زمانی پیوسته شخصیت اول ویدیوها و عکسهای تبلیغاتی داعش محسوب میشد، در هیچ ویدیویی ظاهر نشد و تنها دو سه عکس نه چندان قابل تایید در ماه فوریه و مارس از او در حسابهای توئییتر مرتبط با داعش انتشار یافته است. به نظر می رسد که ملاحظات امنیتی، رهبری داعش را بر آن داشته که حضور پررنگ به اصطلاح فرمانده نظامی ارشد خود را درز بگیرد و از خیر تاثیر تبلیغاتی ستاره «ریش قرمز» خود بگذرد. کارشناسان گروههای تکفیری در عراق و سوریه، بر این اعتقادند که چچنیها ترسناکترین جنگجویان داعشی هستند، چرا که از نژاد و زمینهای زبانی و فرهنگی کاملا مجزا به عراق و سوریه میآیند و هیچ شناختی از منطقه ندارند. از این رو کاملا متکی به فرماندهان خود هستند و هر چه که فرماندهان بگویند انجام میدهند، حتی اگر کشتن کودکان باشد. از این رو فرماندهان چچنی داعش جایگاه متمایزی در میان نیروها تحت امر خود دارند و زود چهره میشوند.
الشیشانی در 24 سپتامبر 2014 در فهرست «تروریست جهانی ویژه» وزارت خزانه داری آمریکا قرار گرفت. در 5 می 2015 هم «برنامه پاداشها برای عدالت» وزارت خارجه آمریکا یک جایزه 5 میلیون دلاری برای اطلاعات منجر به دستگیری او تعیین کرد.
الشیشانی در لباس ارتش گرجستان
ابوعلی الانباری
درباره تاریخ تولد این فرماده داعشی گزارش قابل اعتمادی در دسترس نیست ولی از روی ظاهر و سوابق او میتوان حدس زد که او یکی از مسنترین چهرههای اصلی داعش با بیش از 50 سال سن است. الانباری از اقلیت ترکمن عراق و از اهالی موصل از استان نینواست. او در ارتش بعثی عراق به درجه سرلشکری رسید و از همین رو یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای داعش برای مقامات امنیتی و نظامی عراقی و آمریکایی است. او هم به سان بیشتر چهرههای عراقی رهبری داعش، مدتی را در کمپ معروف «بوکا» در جنوب عراق در نزدیکی شهر ام القصر، در اسارت آمریکاییها به سر برد و در همان جا بود که کنار ابوعمر البغدادی، ابوبکر البغدادی، الترکمانی و البیلاوی و امثال آنها شالودههای دولت اسلامی را بنا گذاشتند. اصولا کمپ بوکا، در میان عراقیها به دانشگاه تروریستپروری مشهور شده است، چرا که تقریبا همه تروریستهای معروف کنونی در عراق، گویی مدتی در این دانشگاه! دورههای علمی لازم را گذراندهاند!
او از 1990 وارد حزب بعث شد و تا زمان سرنگونی صدام در 2003 وفادار سرسخت صدام بود. با تسلط آمریکایی ها بر عراق، در جریان «بعثی زدایی» عراق توسط پاول ولفوویتز، او هم به زندان افتاد. الانباری پس از آزادی به یک گروه سنی شورشی مخالف دولت عراق به نام «انصار الاسلام» پیوست. ظاهرا به دلیل اتهام فساد و سوءاستفاده مالی از سوی گروه، از آن اخراج شد. او در حوالی سال 2005، به القاعده پیوست و در سلک همراهان ابومصعب الزرقاوی فرمانده شاخه عراق القاعده در فلوجه درآمد. نقش الانباری در گروه دولت اسلامی ابوعمر البغدادی و بعدتر داعش چندان روشن نبود، تا این که در ژوئن سال گذشته، با حمله نیروهای ویژه آمریکایی به خانه فرمانده نظامی داعش، ابوعبدالرحمن البیلاوی، که به کشته شدن او انجامید، در فلش مموریهایی که در خانه او به دست آمد، نقش پررنگ الانباری در ساختار داعش آشکار گشت.
الانباری در کنار ابومسلم الترکمانی (معدوم) دو معاون ارشد ابوبکر البغدادی بودهاند، به این مفهوم که ترکمانی مسوول قلمرو عراق داعش و الانباری مسوول قلمرو سوریه بودند. در حال حاضر هم مسوولیت تمامی امور نظامی و غیرنظامی سوریه اوست و او نظارت بر 12 به اصظلاح فرمانداری داعش در قلمرو اشغالی سوریه توسط داعش به عهده دارد. برخی از منابع، او را مسوول شورای اطلاعات و امنیت داعش و عضو مهم شورای مشورتی خلیفه بغدادی معرفی میکنند. محل استقرار الانباری عمدتا در شهر «رقه» سوریه، پایتخت خودخوانده دولت موسوم به عراق و شام، و او نماینده سیاسی ویژه البغدادی برای رایزنیها و رساندن دستورات یا پیغامهای وی است.
یکی از معدود تصاویر منسوب به ابوعلی الانباری
عبدالرحمن مصطفی القدولی
شاکر وهیب
شاکر وهیب الفهداوی، متولد 1986 استان الانبار عراق، یکی از تبلیغاتی ترین فرماندهان داعش است. او را «خوش تیپ داعش»، «مانکن داعش»، «شیر صحرا» و امثال این خزعبلات نامیده اند.
.
ب
طارق الحرزی
با نام اصلی «طارق تحریر فلاح العونی الحرزی»، متولد 1981 یا 1982 در تونس و شهروند تونس است. او یکی از نخستین جنگجویان خارجی است که به داعش ملحق شده است.
از میان مسوولیتهای کلیدی او در داعش، یکی هم تسهیل سفر داوطلبان اروپایی است و الحرزی جنگجویانی را از
جان جهادی
نام اصلی او محمد جاسم عبدالکریم علیان الظفیری معروف به «محمد اِموازی» است. او متولد 1988 در کویت است که در 6 سالگی به همراه والدین خود به بریتانیا مهاجرت کرد.
در 18 سالگی وارد دانشگاه وست مینیستر لندن شد و به تحصیل در رشته سیستم اطلاعات در مدیریت بازرگانی تحصیل کرد. در اوایل دوره دانشگاه، بنا به گزارش هم دورههایش، اصلا یک «مسلمان خوب» محسوب نمیشد چرا که بدون ملاحظه مشروب میخورد و مواد مصرف میکرد و دنبال دختربازی بود. کم کم در دوران دانشگاه تحت تاثیر امام جماعتی در غرب لندن به نام «هانی السبایی» قرار گرفت و دچار تحول شخصیتی شد.
ی
فردی به نام ابوایمن، عضو سابق داعش، او را به یاد میآورد که سرد و کم حرف بود و در نماز جماعت به دیگران ملحق نمیشد و به تنهایی نماز می خواند. در آگوست 2014، اولین ویدیوی او ظاهر شد که سر «جیمز فولی» آمریکایی را برید. بعد ویدیوهای با کیفیت دیگری از او منتشر شد که همین بلا را بر سر آلن هنینگز، پتر کسیگ و استیون سوتلوف آورد (این ویدیوها توسط مرکز الحیات، بازوی رسانهای داعش، ساخته شد). خیلی زود محمد اموازی که حالا لقب «جان جهادی» گرفته بود، تبدیل به یکی از نمادهای داعش شد و حال عناصر روانی، مشکلدار و تحقیر شده در سرتاسر دنیا او را الگویی برای تخلیه خشم خود میبینند.
منابع:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر