۱۳۹۵ خرداد ۱۴, جمعه

اعتراض ِکانونِ نویسندگان ایران به مجازاتِ شلاق



مردم ِ آزاده ی ایران
درشرایطی که درگوشه ای از این سرزمین ِگرفتار، کسانی که یک شبه به ثروت های بادآورده ونجومی رسیده اند دریک حراج برای به رخ کشیدنِ ثروت خود ، یک تابلوی نقاشی معمولی را " سه میلیارد تومان " می خرند ، درگوشه ی دیگری ازآن صاحبان سرمایه وحامیان آنان ، این کیمیاگرانی که خون انسان رابه طلاتبدیل می کنند ، کارگرانی راکه درتلاش تامین نانِ شبِ زن و فرزند خویش به کارفرما اعتراض کرده اند ، به شلاق می بندند. ازماجرای کارگران اخراجی معدن طلای آق درّه ی تکاب سخن می گوییم ؛ ابتدا 350 کارگر، یکجا به بهانه ی پایان یافتنِ مدّتِ قرارداد ، اخراج وبیکارمی شوند. ازآن میان یکی که گرسنه وشوربخت، همه ی راه ها رابه روی خود بسته می بیند، خودکشی می کند وهنگامی که سایرکارگران دراعتراض به این شرایط درمقابل معدن تجمع می کنند ، با حراست معدن و مداخله ی " دادستانی" تکاب روبه رومی شوند که کارگران را بازداشت می کنند و سرانجام علیه 17 نفرازآنان احکام زندان ، جریمه ی نقدی وشلاق صادر می شود و کارگران را به شلاق می بندند . همین امسال در مشهد نیز زنان و مردانی را که در یک مهمانی شرکت کرده بودند ، شلاق زدند . به همین گونه دختران و پسرانی را که در قزوین ، برای خودجشنِ فارغ التحصیلی گرفته بودند ، شلاق زدند تا به گفته ی یک مسئول قضایی قزوین " برای دیگران عبرت " شود! این شلاق هایی که برتنِ کارگرانِ بیکارِتکاب ، مردان و زنانِ مشهد و جوانانِ قزوین فرودآمده ، وجدان عمومی جامعه را زخمی و حرمت و کرامت انسانی را لگدمال کرده است .
کانون نویسندگان ایران ، اجرای احکام ظالمانه ی شلاق را که بازمانده ی زشت ِ عهدِ برده داری و نمونه ی بارزِ شکنجه در ملاء عام در لباس قانون است ، محکوم می کند و خواهانِ الغای آن است
کانون نویسندگان ایران
12خرداد 1395

هیچ نظری موجود نیست: