۱۳۹۵ دی ۵, یکشنبه

معركه گيرى پهلوانان حقه باز با «منشور حقوق شهروندى»؛ ف. م. سخن

IMG_5004.JPG
كلمات، بيان كننده ى آن چه در بيرون رخ مى دهد و در ذهن شكل مى گيرد هستند. اگر كلمات با رخداده هاى بيرونى و شكل گرفته هاى ذهنى منطبق باشند، «حقيقت» بيان مى شود. در اين صورت، يا حقيقت به صورت ناقص بيان مى شود يا كلا «دروغ» گفته مى شود. يك نويسنده ى صادق بايد تلاش كند، آن چه مى نويسد از نظر مفهوم و محتوا و حتى تك تك كلمات، بيان كننده ى «واقعيت» باشد و به اين صورت، «حقيقت» را تا جاى ممكن تمام و كمال بنويسد.
براى توصيف آن چه «منشور حقوق شهروندى» نام گرفته و با سر و صداى بسيار به جامعه عرضه شده، بايد كلماتى به كار برد كه معمولا در نوشته هاى جدى جايى ندارند. به كار بردن اين كلمات، نوشته را سَبُك و جلف نشان مى دهد ولى وقتى «منشورى» كه رييس جمهور اسلامى زير آن را امضا مى كند و برايش مجلس رونمايى مفصلى برگزار مى شود و ادعا مى شود كه براى نوشته شدن اين منشور، هيات متخصصان چند سال كار تخصصى انجام داده و از طرف يكى از خانم هاى نماينده پيشنهاد مى شود كه اين منشور از دوران ابتدايى در مواد درسى گنجانده شود و برخى از مواد منشور به دانش آموزان ياد داده شود، به كار بردن سخيف ترين كلمات هم براى توصيف واقعيت منشور كم است!
از قديم الايام مى گويند طرف را به ده راه نمى دهند، سراغ خانه ى كدخدا را مى گيرد. حسن روحانى، كه مثلا «رييس» جمهور ايران است، نظرش و حرف اش و حتى عمل اش به پشيزى گرفته نمى شود و از پس انجام ساده ترين كارها بر نمى آيد، آن گاه طى مراسمى با شكوه، در حضور خبرنگاران و ميهمانان، موشكِ «منشور» را هوا مى كند! منشورى كه صادر كنندگان آن، خودْ به صراحت مى گويند «ضمانت اجرايى خاصى ندارد!»
به راستى حسن روحانى خودش و كابينه اش را مسخره كرده يا مردم را گول و احمق گير آورده است؟ يعنى چه ضمانت اجرايى خاصى ندارد؟ البته رييس دار و دسته ى فريب كاران بنفش، حتى اگر مى گفت كه تك تك مواد ١٢٠ گانه ى اين منشور اجرا خواهد شد، ما با اطمينان مى گفتيم اجرا نخواهد شد، براى اين كه دولت در اين مملكت تنها كارى كه اجازه دارد انجام دهد، اجراى منويات رهبر است. او تصميم نهايى را مى گيرد، دولت به عنوان تداركاتچى، كه چيزى ست در حد آبدارچى، تصميم او را به اجرا در مى آورد. حال حسن روحانى با دارام دوروم پاى متنى امضا مى گذارد كه نه مجلس آن را ديده، و نه رهبر پسنديده، و قرار هم نيست كار اجرايى خاصى بر اساس آن صورت گيرد! آيا به اين كار، جز شامورتى بازى براى ورود ظفرمند به عرصه ى انتخابات آتى رياست جمهورى مى توان نامى نهاد؟
IMG_5003.JPG
حسن روحانى لازم نيست ١٢٠ ماده در مورد حقوق شهروندى بنويساند و خود را زياد به درد سر بيندازد. او اگر مى تواند، لطف كند ٣٠ ماده ى اعلاميه حقوق بشر را كه جهان آزاد آن را پذيرفته، در ايران به اجرا در آوَرَد. اگر هم نمى تواند همه ى مواد آن را اجرا كند، دستكم چند ماده ى آن را اجرا كند. اگر آن چند ماده را هم نمى تواند اجرا كند، دستكم ساكت شود و در گوشه اى به انجام «كارها» و «خواسته هاى» «آقا» بپردازد و با دروغ و دغل بر زخم مردم بينوا نمك نپاشد. براى انتخاب شدن در دوره ى بعد، به اين ژانگولر بازى ها نيازى نيست. اگر «آقا» تشخيص دهند كه حسن بايد بيايد، حسن خواهد آمد حتى اگر يك نفر به او راى نداده باشد و اگر بگويد نيايد، نخواهد آمد حتى اگر مثل مهندس موسوى اكثر آراى انتخابات را به خود اختصاص داده باشد.
از روحانى انتظارى غير از همين عمليات محيرالعقول و صدور اعلاميه و اطلاعيه و منشور نمى رود. ظاهرا اين نوشته هاى بدون ضمانت اجرايى هر چه طويل تر باشد، مرغوب تر مى شود. مثل نامه ى بسيار مفصل و رمانتيك محمد خاتمى رييس جمهور اسبق، كه به جاى پرداختن به بدبختى هاى امروز مردم ايران، به فرداى موهوم پرداخته بود و سخن اش را از توصيف آسمان كوير و بارش خورشيد در آن آغاز كرده و به گفت و گوى همدلانه انتقادى و ايمان به خداوند و اميد به آينده و اصلاح گرى ختم كرده بود.
در اينجا بايد گفت: طرف را نمى گذاشتن

هیچ نظری موجود نیست: