۱۳۹۵ دی ۱۵, چهارشنبه

استالین بعدها با ممنوع کردن ایجاد فراکسیون، نفع بسیاری برد زیرا عملاً دیگر کسی نمی‌توانست با سیاست‌های رهبر حزب مخالفت کند. تا سال ۱۹۲۸ (سال اول از برنامه‌های پنج ساله) استالین بین رهبری، از همه بالاتر بود و سال بعد تروتسکی به جرم مخالفت، تبعید شد.

  
Soviet_Union%2C_Lenin_%2855%29.jpg

ولادمیر لنین


استالین بعدها با ممنوع کردن ایجاد فراکسیون، نفع بسیاری برد زیرا عملاً دیگر کسی نمی‌توانست با سیاست‌های رهبر حزب مخالفت کند. تا سال ۱۹۲۸ (سال اول از برنامه‌های پنج ساله) استالین بین رهبری، از همه بالاتر بود و سال بعد تروتسکی به جرم مخالفت، تبعید شد. استالین سپس از شر اپوزیسیون راست بوخارین هم خلاص شد و با دفاع از کلکتیوازیسیون و صنعتی سازی، کنترل خود بر حزب و کشور را کامل کرد.

با این حال محبوبیت سایر سران شوروی همچون سرگئی کیروف و ماجرای ریوتین ثابت کرد که استالین هنوز قدرت کامل را به دست نیاورده‌است و این تا تصفیه کبیر در سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ طول کشید.

tumblr_lwb1pogwAR1qdh92x.jpg

فعالیت‌های جاسوسی و پلیس مخفی استالین
قدرت نیروهای پلیس مخفی شوروی در زمان استالین به اوج خود رسید. گرچه پلیس مخفی شوروی، چکا (بعدها گپو و اوگپو) در زمان لنین هم از قدرت برخوردارد بود اما در زمان استالین به اوج خود رسید.

استالین در ضمن فعالیت‌های بین‌المللی پلیس مخفی و اطلاعات خارجی را افزایش داد. تحت رهبری او بود که شبکه‌های اطلاعات در اکثر کشورهای مهم دنیا تأسیس شدند: آلمان (حلقه جاسوسی معروف روته کاپله)، بریتانیای کبیر، فرانسه، ژاپن و آمریکا. استالین فرقی بین جاسوسی، پروپاگاندای سیاسی کمونیستی، و خشونت دولتی نمی‌دید و تمام این‌ها را به ان. ک. و. د (کمیساریای خلق برای مسائل داخلی) سپرد. استالین در ضمن از جنبش بین‌الملل سوم هم برای این اهداف استفاده می‌کرد و همیشه اطمینان کسب می‌کرد که احزاب کمونیست خارجی پروشوروی و پرواستالین باقی بمانند
.


cheka.jpg

سازمان مخوف جاسوسی و کمونیستی "چکا"

یکی از اولین نمونه‌های کار پلیس مخفی استالین در خارج از کشور در ۱۹۴۰ اتفاق افتاد. پلیس مخفی به دستور او در این سال لئون تروتسکی را در مکزیک به قتل رساند.


چکا (به روسی: чрезвыча́йная коми́ссия) یا کمیسیون بایستار نخستین سازمان امنیتی شوروی بوده است که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی به دستور لنین رهبر وقت آن کشور ، تاسیس شد.

این سازمان در جریان پاکسازی بزرگ در دوران زمام‌داری استالین نقش ویژه‌ای ایفا نمود و بسیاری از مخالفان را اعدام و یا تبعید نمود فلیکس ژرژینسکی،سیاست‌مدار اهل لهستان اولین ریئس سازمان چکا بود.

کار اصلی سازمان چکا در داخل کشور شناسایی و قتل و ترور دستگیری و شکنجه و سر به نیست کردن مخالفین و منتقدین نظام کمونیستی بود و در خارج از کشور روسیه نیز به جاسوسی و استخدام مزدور و فعالیت علیه مخالفین تبعیدی روسیه می پرداخت. وظایف عوامل چکا در خارج از روسیه و بعدها شوروی, به چند دسته تقسیم بندی شده بود. جمعی از آنها در پوشش مخالفین حکومت کمونیستی در واقع به توجیه حکومت کمونیستی مشغول بودند، جمعی دیگر مخالفین نظام کمونیستی را شناسایی می کردند، گروهی در دستگاه های نظامی و سیاسی کشوری که در آن مقیم بودند برای حکومت کمونیستی روسیه جاسوسی می کردند و جمعی نیز مخالفین سرشناس و تبعیدی حکومت کمونیستی لنین را در خارج از روسیه ترور کرده و سربه نیست می کردند . سازمان اطلاعات و امنیت نظام کمونیستی روسیه "چکا" به سرعت تبدیل به قدرتمندترین دستگاه دولتی در آن کشور شد. چکا چندین هزار مدیر و معاون و مامور و بازجو و کارمند و عامل داشت، اما بجز شخص فلیکس ژرژینسکی کس دیگری برای مردم روسیه (و بعد شوروی) شناخته نبود. نه تنها مردم، بلکه حتی مقامات حکومت کمونیستی نیز از شنیدن نام سازمان چکا به خود می لرزیدند.

428px-RIAN_archive_6464_Dzerzhinsky.jpg

فلیکس ژرژینسکی


فلیکس ژرژینسکی(Felix Dzerzhinsky) در سال ۱۸۷۷ در کشور کنونی روسیه سفید (بلاروس) به دنیا آمد و در سال ۱۹۲۶ با عارضه سکته قلبی از دنیا رفت. بعد از لنین، صمیمی ترین دوست و همفکر فلیکس دیژ رشنسکی, ژوزف استالین بود. مهمترین تخصص فلیکس دیژرشنسکی نه برخورد با تهدیدهای امنیتی شوروی بلکه افکار مالیخولیایی وی بود. او همه فعالان سیاسی و اجتماعی و روشنفکران و نویسندگان و اندیشمندان را به چشم خطراتی بالقوه و کسانی که ممکن است برای نظام کمونیستی دردسرساز شوند می دید و کوچکترین انتقاد یا مخالفتی را نشانه توطئه گری و دشمنی افراد و گروههای مخالف با حکومت تلقی می کرد و به سادگی آنها را متهم به مزدوری و وابستگی به دشمنان خارجی می نمود و با همین اتهام نیز دست به دستگیری و زندان و شکنجه و تبعید و اعدام و ترور و سربه نیست کردن آنها می زد. سازمان چکا با همین تصورات و دشمن پنداری های موهومی که سرلوحه کار خود قرار داده بود، روزی نبود که خبر از کشف و خنثی سازی یک توطئه و یا دستگیری عوامل و جاسوسان بیگانه و سرکوب ضد انقلاب های داخلی و یا مزدوران خارجی را منتشر نکند. شیوه ای که Felix Dzerzhinsky و سازمان چکایش در پیش گرفتند، در زمان حکومت Joseph Stalin منجر به قتل عام دست کم شش میلیون بی گناه به اتهامات واهی مختلف شد.

بعد از مرگ Dzerzhinsky در سن ۴۵ سالگی، مقامات حکومت شوروی بیادش شش شهر را در جمهوری های مختلف آن کشور بنامش کردند و نه تنها در کشور اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوری بلکه در همه کشورهای کمونیستی، مجسمه های وی را در میادین و معابر مختلف نصب کردند و هزاران خیابان و مرکز و موئسسه را نیز به افتخارش Felix Dzerzhinsky نامیدند! اما اعمالی غیر انسانی و بی رحمانه ای که وی در طول ریاستش بر سازمان چکا مرتکب شده بود هرگز از یاد مردم شوروی نرفت و همیشه از او با نفرت نام می بردند و یاد می کردند. شاید کمتر کسی در ایران بداند که وقتی کشور شوروی و نظام کمونیستی آن کشور در سال ۱۹۹۱ منحل شد، اولین مجسمه ای را که مردم خشمگین و آزاد شده به زیر کشیدند نه مجسمهء لنین و استالین بلکه مجسمه دیژ رشینسکی بود. Felix Dzerzhinsky برای علاقمندان به تاریخ در ایران چندان شناخته شده نیست اما می دانم (نویسنده اصلی) که ۲۸ سال پیش کتابی بنام ”فلیکس یعنی خوشبختی” و درباره زندگی وی در تهران منتشر شده بود که البته اطلاعی از محتوای آن ندارم!

مردم رها شده از جور و ظلم نظام های کمونیستی، پیش از همه، مجسمه های Felix Dzerzhinsky را به زیر کشیدند.



220px-Smoke_of_chimneys_is_the_breath_of

 پوستری درباره صنعتی سازی در اتحاد جماهیر شوروی مربوط به جمهوري روسيه : "دود دودکشها نفس روسیه شوروی است"




GolodomorKharkiv.jpg

دهقانان گرسنه در یکی از خیابان های خارکف - سال 1933

رژیم استالین به اشتراکی سازی اجباری در کشاورزی پرداخت. هدف این امر افزایش بازده کشاورزی از مزارع بزرگ و مکانیزه بود. و در ضمن اعمال کنترل سیاسی بیشتر روی دهقانان و کارآ ساختن روند جمع آوری مالیات. اشتراکی سازی به معنای تغییرات عظیم اجتماعی بود که از لغو نظام سرفی در ۱۸۶۱ به اینطرف دیده نشده بود. اشتراکی سازی در ضمن به معنای سقوط سطح زندگی بسیاری از دهقانان بود و باعث واکنش خشونت آمیز بعضی از آنها شد.

در سال‌های اول کشاورزی تخمین زده شده بود که تولید صنعتی و کشاورزی به ترتیب ۲۰۰ درصد و ۵۰ درصد رشد می‌کند اما تولید کشاورزی در حقیقت سقوط کرد. استالین تقصیر این سقوط را به گردن کولاک‌ها (دهقانان ثروتمند) انداخت که با اشتراکی سازی مخالفت می‌کردند. (کولاک‌ها تنها ۴ درصد جمعیت دهقانان را تشکیل می‌دادند.) از همین رو هر کسی که با برچسب «کولاک»، «حامی کولاک» و یا «کولاک سابق» دستگیر می‌شد یا به قتل می‌رسید یا به اردوگاه‌های کار اجباری گولاگ می‌رفت و یا به مناطق دور کشور تبعید می‌شد.

بعضی از تاریخ دانان معتقدند اشتراکی سازی از دلایل اصلی قحطی‌های بزرگ پس از آن بوده‌است. (مائو زدونگ در چین هم با سیاست گام بزرگ به جلو باعث به وجود آوردن قحطی مشابهی از ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ شد).

در سال‌های قحطی ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ در اکراین و منطقه کوبان، این تنها «کولاک»ها نبودند که به قتل می‌رسیدند و زندانی می‌شدند. کتاب‌های مختلف و از جمله کتاب جنجالی «کتاب سیاه کمونیسم» بر نقش مقامات شوروی در گسترش قحطی و مرگ و میر مردم در این منطقه تاکید داشته‌اند.

 .


تصاویری از یوسف جوگاشویلی ، کوبا ، عموجوزف ،استالین و..........


IMG_0001.jpg

نادژدا علی لویووا ، همسر دوم استالین و واسیلی ( اوایل دهه 1930)

واسیلی استالین ، بعدها به درجه ژنرالی نیروی هوایی ارتش سرخ منصوب شد و پس از مرگ استالین از ارتش اخراج گردید .


IMG_0002.jpg

از چپ به راست

میکویان ، کیروف و استالین ،

مسکو ، 1932

IMG_0003.jpg

استالین در میان نمایندگان اعزامی به نخستین کنگره کارگران کالخوز ، مسکو 1933

کالینین در پشت استالین ، در حال خمیازه کشیدن است .

IMG_0004.jpg

استالین در جلو و خروشچف ، مالنکوف ، بریا و مولوتف در مراسم راهپیمایی ورزشکاران ، ژوییه 1945


    786px-Christ_saviour_explosion.jpg

    تصویر گرفته شده از تخریب کلیسای جامع Cathedral of Christ the Saviour در مسکو - سال 1931



    260px-Stalin_church_1939.jpg

    کاریکاتوری از استالین رفیق کبیر مذهب، در زمانی که در طول جنگ جهانی دوم کلیساها اجازه فعالیت پیدا کردند

       
    شاعر معروف روس، آنا آخماتووا، زیر فشار و سرکوب بود اما هرگز دستگیر نشد. شوهر اولش، نیکولای گومیلیف (شاعر و نظامی)، در ۱۹۲۱ تیرباران شد و پسرش، لف گومیلیف (تاریخ‌دان)، دو دهه در گولاگی اسیر بود.

    این که استالین شخصاً چقدر درگیر مسائل بوده‌است مورد بحث است اما مسلماً او در مسائل فرهنگی هم مثل بقیه چیزها اظهار نظر می‌کرد و در بسیاری از موارد حکم آخر، حرف او بود.

    مثل بقیه زندگی استالین موارد عجیب و غریب شخصی نیز موجود هستند. مثلاً میخائیل بولگاکوف، نویسنده و نمایشنامه نویس معروف، همواره سرکوب شده 

    در معماری، شیوه امپراتوری استالینیستی (که نوعی نئوکلاسیسیسم به روز شده در سطحی بسیاری بزرگ بود که با هفت آسمان خراش مسکو تداعی می‌شود) جای کانستراکتیویسم دهه ۲۰ را گرفت.

    نقش استالین در رابطه با کلیسای ارتدوکس روسیه مورد اختلاف و پیچیده‌است. .


    url32131213213123123123.jpg




    در واقع بسیاری از سیاست‌مداران در ایالات متحده پس از «بحران اسپوتنیک» نگران بودند که در علم و تحصیلات عمومی از شوروی عقب مانده باشند.


    12312123123.jpg


     .



    321121231213123.jpg


    هیچ نظری موجود نیست: