هولوکاست شیعی
شکایتِ دکتر محمد ملکی و محمد نوری زاد از سرانِ جمهوری اسلامی ایران
مخاطبان این نامه:
جناب آنتونیوگوترش - دبیرکل سازمان ملل
بانو عاصمه جهانگیر - گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران
عالیجنابان، بزرگواران،
اجازه میخواهیم برای شما از یک فاجعهی هولناکِ شیعی بگوییم. فاجعهای که در زیرِ آوارِ جنگ هشت سالهی ایران و عراق دفنش کردند. و در هیاهویِ اشغال سفارتخانهها به حاشیهاش بردند. و با جاذبهی پولهای روفته شدهی مردم ایران دهان بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی را بستند. و در غوغای تأسیساتِ هسته ایِ زیرزمینی، و ولولهی دستیابی روحانیان شیعه به بمبِ اتمی گم و گورش کردند. و صدایش را در پسِ غریوِ چکمهی نظامیان ایران که حریصانه برای شیعه گستری به سمت نا آرامیها و کشتار و تخریب کشورهای منطقه خیز بر میداشتند محو کردند. و تا توانستند به صورتش خاک افشاندند تا مبادا امواج سهمگینِ آن فاجعهی مخوف، از خیابانها و کوچههای ایران گذر کند و به خانهی عاملانش داخل شود و تک به تکِ آفرینندگانِ آن فاجعه را بکامِ دادخواهیاش فرو بکشد.
این فاجعه، که ما از آن به «هولوکاستِ شیعی» نام میبریم، در ایرانِ سالِ ۱۹۸۸ بهم پیوست و خانوادههای هزاران ایرانی را سیاهپوشِ داغ فرزندانشان کرد. در آن سال، آیت الله خمینی رهبر صاحب نام جمهوری اسلامی، با نوشتهای چهار خطی، فرمان به کشتار زندانیانی داد که سابقهی همگونش در هیچ کجای تاریخ مشاهده نشده. به محضِ نگارشِ آن چهارخط، جمعی از طلبههای جوان دست بکار شدند و حریصانه و در یک فشردگیِ زمانیِ چند ماهه، بیش از سی هزار زندانیِ بی پناه را در تهران و دیگر شهرهای ایران به جوخههای اعدام سپردند. آنان دست به کشتار زندانیانی بردند که با قانون جمهوری اسلامی دادگاهی شده و سالها بود که مشغول گذران دورانِ محکومیتشان بودند. داغ اینجاست که این کشتار، نه در پی اعتراض و اعتصاب و آشوب زندانیان پا گرفت و نه بی هیچ خطایی که بشود جرمِ تازهای بر پروندهی یک زندانی نشاند و فی الفوراعدامش کرد.
شتاب آیتالله خمینی برای به سرانجام رساندنِ این کشتار بزرگ آنچنان سراسیمه بود که شبانه جنازهی اعدام شدگان را از زندانها با کامیونهای کمپرسی به مکانهایی چون گورستانِ «خاوران» در تهران و دیگر گورستانهای بی نشان در سایر شهرهای ایران بردند و بصورتِ جمعی در گودالهایی نچندان عمیق دفن شان کردند.
عجبا که آیتالله خامنهای رهبر فعلیِ جمهوری اسلامی ایران برای این که آن فاجعه را رسماً به ورطهی بی اهمیتی فرو بتپاند، و برای دهن کجی به مردمان زخمی، همین امسال یکی از عاملان مستقیمِ آن کشتار هولوکاستی (سید ابراهیم رییسی) را کاندیدای ریاست جمهوری میکند و برای مطرح شدنش میلیاردها پول به پایش میریزد. و دیگری (شیخ مصطفی پورمحمدی) را تا مقام وزیر کشوری و وزارت دادگستری بالا میکشاند.
تقاضای ما – محمد ملکی و محمد نوری زاد - به نمایندگی از جمع کثیری از مردم ایران این است که: شما دو بزرگوار این کشتار هولوکاستی را در آمار جنایتهای بزرگِ جهانی جای دهید و از آن به «هولوکاستِ شیعی در ایران» یاد کنید. نیز با اصرار بر اعزام هیأتهای حقوقی و کاوشگرانِ بینالمللی، پرده از این جنایتِ هولناک بردارید و سران جمهوری اسلامی ایران را درمجامع حقوقی و بین المللی به محاکمه بکشید.
همراه با این نامه، عکسهایی از گورستان خاوران و جنازههای بیرون زده از خاک، و فایل صوتیِ آیت الله منتظری که در آن برمجریان این جنایت بزرگ بر میاشوبد، و نیز فیلم اعتراف شیخ مصطفی پورمحمدی تقدیم تان میشود که در آن به این کشتار بُهت آور اعتراف میکند و حتی میگوید: حکم خدا را اجرا کرده و شبها را نیز بی هیچ عذاب وجدانی راحت خوابیده است.
با احترام و ادب
دکتر محمد ملکی:
نخستین رییس دانشگاه تهران و فعال مدنی و زندان رفته در جمهوری اسلامی
محمد نوری زاد:
نویسنده، فیلمساز، و فعال حقوق بشر و زندان رفته در جمهوری اسلامی
شکایتِ دکتر محمد ملکی و محمد نوری زاد از سرانِ جمهوری اسلامی ایران
مخاطبان این نامه:
جناب آنتونیوگوترش - دبیرکل سازمان ملل
بانو عاصمه جهانگیر - گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران
عالیجنابان، بزرگواران،
اجازه میخواهیم برای شما از یک فاجعهی هولناکِ شیعی بگوییم. فاجعهای که در زیرِ آوارِ جنگ هشت سالهی ایران و عراق دفنش کردند. و در هیاهویِ اشغال سفارتخانهها به حاشیهاش بردند. و با جاذبهی پولهای روفته شدهی مردم ایران دهان بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی را بستند. و در غوغای تأسیساتِ هسته ایِ زیرزمینی، و ولولهی دستیابی روحانیان شیعه به بمبِ اتمی گم و گورش کردند. و صدایش را در پسِ غریوِ چکمهی نظامیان ایران که حریصانه برای شیعه گستری به سمت نا آرامیها و کشتار و تخریب کشورهای منطقه خیز بر میداشتند محو کردند. و تا توانستند به صورتش خاک افشاندند تا مبادا امواج سهمگینِ آن فاجعهی مخوف، از خیابانها و کوچههای ایران گذر کند و به خانهی عاملانش داخل شود و تک به تکِ آفرینندگانِ آن فاجعه را بکامِ دادخواهیاش فرو بکشد.
این فاجعه، که ما از آن به «هولوکاستِ شیعی» نام میبریم، در ایرانِ سالِ ۱۹۸۸ بهم پیوست و خانوادههای هزاران ایرانی را سیاهپوشِ داغ فرزندانشان کرد. در آن سال، آیت الله خمینی رهبر صاحب نام جمهوری اسلامی، با نوشتهای چهار خطی، فرمان به کشتار زندانیانی داد که سابقهی همگونش در هیچ کجای تاریخ مشاهده نشده. به محضِ نگارشِ آن چهارخط، جمعی از طلبههای جوان دست بکار شدند و حریصانه و در یک فشردگیِ زمانیِ چند ماهه، بیش از سی هزار زندانیِ بی پناه را در تهران و دیگر شهرهای ایران به جوخههای اعدام سپردند. آنان دست به کشتار زندانیانی بردند که با قانون جمهوری اسلامی دادگاهی شده و سالها بود که مشغول گذران دورانِ محکومیتشان بودند. داغ اینجاست که این کشتار، نه در پی اعتراض و اعتصاب و آشوب زندانیان پا گرفت و نه بی هیچ خطایی که بشود جرمِ تازهای بر پروندهی یک زندانی نشاند و فی الفوراعدامش کرد.
شتاب آیتالله خمینی برای به سرانجام رساندنِ این کشتار بزرگ آنچنان سراسیمه بود که شبانه جنازهی اعدام شدگان را از زندانها با کامیونهای کمپرسی به مکانهایی چون گورستانِ «خاوران» در تهران و دیگر گورستانهای بی نشان در سایر شهرهای ایران بردند و بصورتِ جمعی در گودالهایی نچندان عمیق دفن شان کردند.
عجبا که آیتالله خامنهای رهبر فعلیِ جمهوری اسلامی ایران برای این که آن فاجعه را رسماً به ورطهی بی اهمیتی فرو بتپاند، و برای دهن کجی به مردمان زخمی، همین امسال یکی از عاملان مستقیمِ آن کشتار هولوکاستی (سید ابراهیم رییسی) را کاندیدای ریاست جمهوری میکند و برای مطرح شدنش میلیاردها پول به پایش میریزد. و دیگری (شیخ مصطفی پورمحمدی) را تا مقام وزیر کشوری و وزارت دادگستری بالا میکشاند.
تقاضای ما – محمد ملکی و محمد نوری زاد - به نمایندگی از جمع کثیری از مردم ایران این است که: شما دو بزرگوار این کشتار هولوکاستی را در آمار جنایتهای بزرگِ جهانی جای دهید و از آن به «هولوکاستِ شیعی در ایران» یاد کنید. نیز با اصرار بر اعزام هیأتهای حقوقی و کاوشگرانِ بینالمللی، پرده از این جنایتِ هولناک بردارید و سران جمهوری اسلامی ایران را درمجامع حقوقی و بین المللی به محاکمه بکشید.
همراه با این نامه، عکسهایی از گورستان خاوران و جنازههای بیرون زده از خاک، و فایل صوتیِ آیت الله منتظری که در آن برمجریان این جنایت بزرگ بر میاشوبد، و نیز فیلم اعتراف شیخ مصطفی پورمحمدی تقدیم تان میشود که در آن به این کشتار بُهت آور اعتراف میکند و حتی میگوید: حکم خدا را اجرا کرده و شبها را نیز بی هیچ عذاب وجدانی راحت خوابیده است.
با احترام و ادب
دکتر محمد ملکی:
نخستین رییس دانشگاه تهران و فعال مدنی و زندان رفته در جمهوری اسلامی
محمد نوری زاد:
نویسنده، فیلمساز، و فعال حقوق بشر و زندان رفته در جمهوری اسلامی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر