۱۳۹۶ شهریور ۲۸, سه‌شنبه

راهیان نور: راهی به‌سوی خرافه و مرگ!

کاریکاتور از مانا نیستانی
رامین دادخواه
به گزارش خبرگزاری‌های ایران و به گفته سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین قرار است امسال 8 میلیون نفر به اردوهای راهیان نور اعزام می‌شوند.
تاکنون طبق آمارهای اعلام‌شده هرساله حدود 5 میلیون نفر از طریق راهیان نور به مناطق عملیاتی دوران جنگ با عراق اعزام می‌شدند. امسال نیز همانند سال‌های گذشته دولت بودجه قابل‌توجهی برای انجام این کار اختصاص داده است. برای نخستین بار این نهاد در دولت روحانی در ردیف بودجه، دارای بودجه اختصاصی شده است. تاکنون از طرق ارگان‌های نظامی یا برخی وزارتخانه‌ها بودجه این نهاد تأمین می‌شد. بودجه این نهاد که متولی بزرگ‌ترین عملیات "فرهنگی" کشور است در لایحه بودجه سال ۹۶، 32 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافت. به گفته نماینده رئیس‌جمهور در ستاد راهیان نور، بر اساس آمار سالیانه اعتباری بالغ‌بر 400 تا 500 میلیارد تومان در بودجه استانی و ملی برای راهیان نور در سطح کشور هزینه می‌شود. این بودجه حدوداً برابر با کل کمک مستقیمی است که سالانه دولت به مساجد می‌کند. این بودجه، تقریباً برابر با یک‌دهم کل بودجه "فرهنگ و هنر، رسانه‌های جمعی و گردشگری" است که بین دستگاه‌های مختلف فرهنگی و هنری و مذهبی توزیع می‌شود. برای قیاس بهتر لازم است گفته شود که هزینه راهیان نور سه برابر هزینه‌ای است که صرف مطبوعات و کتاب می‌شود. بودجه راهیان نور فاصله چندانی با بودجه سازمان بسیج (۶۲۷ میلیارد تومان) ندارد که بودجه‌اش تقریباً دو برابر بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این هزینه در شرایطی صرف می‌شود که به گفته وزیر آموزش و پروش رقم 500 میلیارد تومان برای استانداردسازی سیستم گرمایش مدارس و کلاس‌های درس سراسر کشور کافی است.

اهمیت نهاد "راهیان نور" چیست و چرا جمهوری اسلامی در شرایط کنونی به تقویت آن می‌پردازد؟

ایده راهیان نور متعلق به جمعی از ارتشیان و به یاد صیاد شیرازی از سرکوبگران اصلی مردم کردستان بود، اما در درازمدت و در عمل بسیج، که امکانات فراوان لجستیکی در سرتاسر ایران در اختیار داشت، ابتکار عمل را به دست گرفت و آن را تبدیل به تور گردشگری ویژه برای معرفی نمادهای جنگ و ایدئولوژی اسلامی کرد. راهیان نور نامی است برای گروه بزرگی از کاروان‌های سیاحتی - مذهبی که به بازدید از مناطق جنگی می‌پردازند. بیشتر این کاروان‌ها هم‌زمان با تعطیلات نوروزی و نیز تعطیلات تابستانی، برای مناطق غرب کشور، فعال می‌شوند و مناطق مرزی استان خوزستان به‌ویژه منطقه شلمچه می‌روند.

کاروان‌های راهیان نور به‌طور رسمی در سال ۱۳۷۶ به راه افتادند. در سال ۱۳۷۷ بسیج دانشجویی از ظرفیت‌های اردوهای راهیان نور استفاده کرد و اعزام کاروان‌های دانشجویی شروع شد. سپس بسیج محلات نیز شروع به اعزام کاروان‌هایی کردند. خامنه‌ای نیز تاکنون در چندین نوبت در مراسم راهیان نور حضور یافت و بر اهمیت حفظ و ادامه کاری آن تأکید کرد. در سال 1384 ستاد مرکزی راهیان نور تأسیس شد. ستاد مرکزی با در اختیار گرفتن ساختمان فعلی و منابع انسانی و منابع مالی گوناگون به این حرکت مذهبی شتاب بیشتری بخشید. ستاد مرکزی به‌صورت متمرکز، امر مدیریت زائرین، راویان و خادمین را بر عهده گرفت و با استفاده از ظرفیت ارتش، سپاه و بسیج توانست به گسترش راهیان نور کمک کند. در سال 1386 برای پیشبرد هر چه بهتر راهیان نور، نماینده تام‌الاختیار رئیس‌جمهور و نمایندگان تام‌الاختیار تمامی وزارتخانه‌ها در امر راهیان نور معرفی شدند. روز ۲۰ اسفندماه نیز به مناسبت نخستین حضور سید علی خامنه‌ای در این نهاد به "روز ملی راهیان نور" نام‌گذاری شده است.

درواقع نزدیک به بیست سال نهادی دولتی شکل گرفت که بر مبنای شعائر دینی و روش زیارت و زواری بخشی از گردشگری کشور را به انحصار خود درآورد و به تبلیغ ارزش‌های جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران جنگ ارتجاعی ایران و عراق پرداخت. طبق معمول این قبیل نهادهای مذهبی کانالی برای توزیع رانت دولتی و پخش "نان قندی" و "ساندیس" در بین پایه‌های ایدئولوژیک - نظامی رژیم محسوب می‌شود. به گفته فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور تمام بودجه مربوط به راهیان نور به سپاه استان‌ها واگذارشده است.

اما کارکرد این نهاد فراتر از اهداف اقتصادی است. این نهاد اساساً ابزاری برای تحمیق ایدئولوژیک مردم و دخالت در زندگی روزمره آنان است. هدفش این است که مردم را وادارد که بر مبنای ارزش‌های دینی حاکم سیر و سیاحت کنند. برای این کار فقط کافی است به برخی برنامه‌های روزمره راهیان نور نگاهی انداخت. برای نمونه جزئیات برنامه راهیان نور بسیج وزارت نفت ازاین‌قرار بوده: روز اول، برگزاری یک برنامه افتتاحیه، حرکت به سمت هویزه، بازدید از طلائیه، صرف ناهار، یادواره شهدای رمضان، برگزاری نماز مغرب و عشا در مرقد علی بن مهزیارو بازگشت به مرکز علوم و فنون اهواز. روز دوم، حرکت از اهواز به سمت شلمچه و اروندکنار، روز سوم حرکت به سمت دهلاویه، کذابه، فکه و دو کوهه و سپس بازگشت. در طول سفر شرکت‌کنندگان شاهد برنامه‌های ورزشی، فرهنگی، آموزش‌های قرآنی و یکسری فیلم‌های آموزشی در قالب بسته‌های فرهنگ دینی و سخنرانی یک روحانی در کاروان بودند. به گزارش دیگری در تمامی این تورها هر اتوبوس باید یک راوی یا مداح یا کسی که اطلاعاتی از "دفاع مقدس" به روایت جمهوری اسلامی و اهداف موردنظر مسئولان راهیان نور داشته باشد تا بتواند اطلاعات موردنظر را برای مسافران توضیح دهد. هزینه این "راهنمای توریست مذهبی" بر عهده مسافران است.

آماج اصلی نهاد راهیان نور، جوانان به‌ویژه دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان کشور است. تقریباً هرسال یک‌میلیون نفر از افرادی که به اردوی راهیان نور اعزام می‌شوند را دانش آموزان و معلمان تشکیل می‌دهند. به گفته معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه پیام نور بزرگ‌ترین کاروان‌های راهیان نور متعلق به این دانشگاه است. بر اساس آمار ارائه‌شده از سوی وزارت آموزش‌وپرورش، تعداد کل دانش آموزان دوره دوم متوسطه (دبیرستان شامل کلاس‌های دهم، یازدهم و دوازدهم) 3.2 میلیون نفر اعلام‌شده است. این رقم دانش آموزان اعزام‌شده (یک‌میلیون نفر) در کنار جمعیت کل دانش آموزان نشان می‌دهد تقریباً همه آن‌ها دریکی از سال‌های دوره دوم متوسطه (سال اول تا پیش‌دانشگاهی) باید به این سفرها بروند.

هرچند به‌ظاهر رفتن به اردوهای راهیان نور اجباری نیست، اما جو عمومی موجود در مدارس به‌گونه‌ای است که در عمل به ثبت‌نام و اعزام اجباری دانش‌آموزان منجر می‌شود. این اجبار به گونه دیگری نیز به اعمال‌شده است. از سال 1390، اردوهای راهیان نور در قالب محتوای آموزشی وارد مدارس کشور شد و عنوان دوره عملی درس آمادگی دفاعی دبیرستان را به خود گرفت. تا مدت‌ها ده نمره درس دفاعی مربوط به این سفر بوده است و این امر تهدیدی برای دانش آموزان و والدین آن‌ها محسوب می‌شده است و به‌نوعی با اعمال چنین فشاری از والدین امضا می‌گرفتند. به‌ویژه آنکه در کنکور نیز نمره معدل بسیار مهم است. بعد از اتفاقی که در آبان ماه سال ۹۱ برای دانش آموزان دختر و کشته شدن ۲۶ تن از آن‌ها رخ داد، فضا اندکی دگرگون شد و ظاهراً اجباری برای این کار نیست و افراد می‌توانند با دادن امتحان نظری ده نمره موردنظر را اخذ کنند. تازه در دی‌ماه 93 قاسم حبیب زاده، جانشین بسیج دانش‌آموزی کشور اعلان کرد که: "برای اعزام دانش‌آموزان به اردوهای راهیان نور رضایت فرد و والدین ضرورت دارد و حضور دانش‌آموزان در این اردوها اجباری نیست و تأثیری در نمره درس آمادگی دفاعی نیز ندارد."

اما رژیم از فقر اکثریت مردم که خود باعث‌وبانی‌اش است نیز حداکثر استفاده را برای کشاندن بخش‌هایی از مردم به چنین سفرهایی می‌کند. بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان فقیر و همچنین دیگر اقشار مردم که امکان دسترسی به سفر تفریحی ندارند به‌ناچار به چنین امکاناتی روی می‌آورند که بخشی از هزینه‌هایش را دولت تأمین می‌کند. برای مثال تحقیقات از والدین دانش‌آموزانی که به این‌گونه اردوها اعزام می‌شوند نشان می‌دهد نحوه پرداخت هزینه به دو گونه است. دانش‌آموزانی که برای درس دفاع شخصی (درس دوم دبیرستان) اعزام می‌شوند، هزینه‌های آن‌ها از سوی آموزش‌وپرورش و بسیج تأمین می‌شود، اما آنانی که تحت عنوان تور گردشگری یا به انگیزه دیدار از مناطق یادشده می‌روند باید خود بخشی از آن را بپردازند.

به گفته معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه پیام نور برای اعزام هر دانشجو به مناطق اعزامی، ۳ تا ۴ میلیون ریال هزینه می‌شود که ۵۰ درصد آن توسط دانشگاه‌ها و وزارت علوم پرداخت، ۲۰ درصد توسط دانشجویان و ۳۰ درصد توسط بسیج پرداخت می‌شود. بودجه فرهنگی دانشگاه‌ها که معمولاً ۵ درصد بودجه جاری دانشگاه‌ها است عمدتاً به چنین برنامه‌هایی اختصاص داده می‌شود تا دانشگاه‌ها اسلامی باقی بمانند.

اما راهیان نور روی دیگری هم دارد. تصادف‌های مرگبار این نهاد را به قتلگاه فرزندان مردم بدل کرده است. تاکنون صدها تن از عزیزان مردم حین سفر در سوانح جاده‌ای کشته یا زخمی شده‌اند. آخرین آن حدود دو هفته پیش بود که به کشته شدن 11 تن از دختران دانش‌آموز و زخمی شدن 34 تن دیگر منجر شد و استان هرمزگان را به عزا نشاند. دل‌خراش‌ترین آن‌هم زنده‌زنده سوختن 22 دانشجوی پسر دانشگاه فردوسی مشهد در اسفندماه 1386 در اثر تصادف اتوبوس حامل آنان با یک تانکر نفت بود. دیگری حادثه ۲۸ مهر سال ۹۱ در محور ایذه به لردگان بود. در آن تصادف اتوبوس حامل ۴۴ دختر تصادف وحشتناکی کرد و ۲۶ تن کشته و بقیه به‌شدت مصدوم شدند. ابعاد آن حادثه چنان وسیع بود که وزیر آموزش‌وپرورش به مجلس فراخوانده شد و کار به آنجا کشید که در ۱۷ آبان ماه کمیسیون امنیت ملی مجلس گزارشی از این حادثه تهیه کرد اما این گزارش در صحن علنی مجلس خوانده نشد و تنها در اختیار هیئت‌رئیسه مجلس قرار گرفت و بعدها هم طبق معمول خبری از آن نشد. عملاً هر سفر کاروان‌های راهیان نور مصادف است با ذره‌ذره آب شدن دل والدین و اطرافیان کسانی که در انتظار بازگشت سالم عزیزانشان هستند.

اما آنچه برای رژیم مهم است حفظ و تقویت احساسات، ارزش‌ها و اخلاقیات اسلامی است. به قول نماینده رئیس‌جمهور در این نهاد "هر گامی که برای راهیان نور برمی‌داریم قدمی در مسیر بهشت خواهد بود." این همان منطقی بوده که هزاران هزار جوان و نوجوان را در جنگ ارتجاعی با عراق را با به روی مین بردن به بهشت فرستاد. برای گردانندگان جمهوری اسلامی جان فرزندان مردم پشیزی ارزش ندارد. به‌ویژه در دوره‌ای که در حال یازی با آتش هستند و هر آن دخالت‌های نظامی‌شان می‌تواند به جنگ‌های منطقه‌ای وحشتناک‌تر از جنگ با عراق بدل شود. امروزه جمهوری اسلامی نیاز دارد در بین جوانان بر تبلیغات ایدئولوژیک ارتجاعی‌اش بیفزاید. ایدئولوژی مرگ خواه و مرگ‌زای اسلامی خود را تبلیغ کند. خرافه مذهبی را با چاشنی تعصب ملی در هم آمیزد. بی‌جهت نیست که خامنه‌ای تأکید می‌کند:"راهیان نور باید ادامه یابد تا جامعه از گزند خطرات مصون بماند" و نماینده رئیس‌جمهوری طی سخنرانی‌اش در سنندج دوباره از به میدان آوردن "دفاع مقدس" به‌عنوان الگویی برای جوانان نام می‌برد و می‌گوید "مفهوم ملت‌سازی ایران با دفاع مقدس تکمیل‌شده است. وقتی اصفهانی در کردستان و کردستانی در جنوب می‌جنگد یعنی همه ما یک ملت واحد و جدانشدنی هستیم. زمانی که فرزندان این پدران برای بازدید از مناطقی که محل رزم پدرانشان بوده می‌آیند قطعاً می‌فهمند که خوزستان و کردستان پاره وطن و از آن جدانشدنی است." به گفته وی "فرهنگ دفاعی که در راهیان نور تولید و بازتولید می‌شود مهم‌ترین نیاز امروز جمهوری اسلامی است. این فرهنگ دفاعی در نیروهای جوان این آمادگی را ایجاد می‌کند که اگر جنگ اتفاق بیفتد برای مقابله با هر دشمنی آماده و همچون پدرشان در میدان حاضر خواهند بود."

بسیاری مواقع خود حاکمان بهتر از محکومان می‌دانند که بر چه زمین داغی گام برمی‌دارند و بیشتر از مردم می‌دانند که چه خطراتی آنان را تهدید می‌کند. ازاین‌رو بیشترین تلاش را دارند که مردم را به شیوه‌های مختلف تحمیق و سرکوب کنند و در صورت لزوم آنان را برای پیشبرد منافعشان در جنگ‌های ارتجاعی گوشت دم توپ کنند. در این راستا، گسترش راهیان نور قابل‌فهم است
.

هیچ نظری موجود نیست: