خرین روزهای سلطنت رضا شاه پهلوی
در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه، بنیانگذار سلسله پهلوی کمتر از یک ماه پس از اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، از پادشاهی ایران استعفا داد و سلطنت را به پسرش محمدرضا واگذار کرد.
بازتاب استعفای رضا شاه از سلطنت در روزنامهها
محمود طلوعی در کتاب «پدر و پسر» در این باره مینویسد: «روابط ایران و آلمان رو به گسترش نهاد و آلمان در آخرین سالهای سلطنت رضاشاه به صورت بزرگترین شریک تجاری ایران درآمد. رضاشاه، بخش اعظم ارز حاصله از سهم مشارکت ایران در شرکت نفت را صرف خرید کالا از آلمان میکرد و این برای انگلیسیها ناگوار بود.»
سیدجلالالدین مدنی نیز معتقد است: «در این زمان یعنی بعد از سال ۱۳۱۶، کارشناسان آلمانی در سراسر ایران خدمت میکردند. بسیاری از مؤسسات، از راهآهن تا مخابرات و حملونقل و اسلحهسازی در دست آنان بود. هیتلر نیاز به ایران داشت و میخواست متحدی در این سوی کره خاکی داشته باشد.»
استعفای رضاخان به قلم محمدعلی فروغی
رضاشاه در نامه استعفای خود که در تاریخ 25 شهریور 1320 در کاخ مرمر به امضا رسید، چنین نوشت: «نظر به اینکه من همه قوای خود را در این چند سال مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام حس میکنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازد و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد بنابراین امر سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم و از کار کناره نمودم. از امروز که بیست و پنجم شهریور ماه 1320 است عموم ملت از کشوری و لشکری ولیعهد و جانشین قانونی مرا به این سلطنت بشناسند و آنچه از پیروی مصالح نسبت به من میکردند نسبت به ایشان منظور دارند.»
رضاشاه در نامه استعفای خود که در تاریخ 25 شهریور 1320 در کاخ مرمر به امضا رسید، چنین نوشت: «نظر به اینکه من همه قوای خود را در این چند سال مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام حس میکنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازد و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد بنابراین امر سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم و از کار کناره نمودم. از امروز که بیست و پنجم شهریور ماه 1320 است عموم ملت از کشوری و لشکری ولیعهد و جانشین قانونی مرا به این سلطنت بشناسند و آنچه از پیروی مصالح نسبت به من میکردند نسبت به ایشان منظور دارند.»
رضا شاه پیش از رسیدن به سلطنت
مراسم تاجگذاری رضا شاه
رضاشاه به تصور این که متفقین حاضر نیستند با منصور نخستوزیر وارد مذاکره شوند، وی را برکنار و محمدعلی فروغی را که بیشتر مورد قبول انگلیسیها بود، مامور تشکیل کابینه جدید کرد. به پیشنهاد فروغی رضاشاه به کلیه واحدهای نظامی دستور ترک مقاومت صادر کرد. پس از این اقدام، فروغی با نمایندگان شوروی و انگلستان وارد مذاکره شد. در سیام اوت نمایندگان مزبور تقاضای دولتهای متبوع خود را به شرح زیر به دولت ایران اطلاع دادند: ۱- ترک مقاومت و تخلیه واحدهای ارتش ایران از کلیه نقاطی که از طرف متفقین اشغال شده است، ۲- اخراج همه اتباع آلمان به استثنای اعضای سفارت و چند نفر کارشناس، ۳- تعهد در تسهیل حمل و نقل اسلحه، مهمات و ادوات جنگی، از طریق ایران به روسیه. در مقابل انگلیسها متعهد شدند حقالسهم ایران را از نفت جنوب کماکان بپردازند. شورویها نیز تعهد کرده بودند عایدات ایران از شیلات شمال را پرداخته و هر وقت وضعیت نظامی اجازه دهد، هر دو دولت نیروهای خود را از ایران خارج کنند.
رضا شاه در تبعید
اشرف پهلوی میگوید: «پدرم به خاطر سن زیاد و ترس از روسها که با طرفدارانش به خشونت رفتار کرده بودند و این که وقتی دید ارتشی که آن همه برای ایجادش خون دل خورده و تمام اتکایش به آن بود به این زودی و سادگی مضمحل شده و روسها به طرف تهران حرکت کردهاند، روحیه خود را به شدت باخت.»
رضاشاه، نامه استعفایی را که توسط فروغی تهیه شده بود، امضا کرد و صبح روز ۲۵ شهریور راهی اصفهان شد. متن استعفا به این شرح بود:
«نظر به این که من همه قوای خود را در این چند ساله، مصروفِ امور کشور کرده و ناتوان شدهام، حس میکنم که وقت آن رسیده که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دایم لازم دارد، بپردازد و اسباب سعادت ورزی ملت را فراهم آورد، بنابراین امر سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود کرده و از کار کناره نمودم. از امروز که ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ است عموم ملت از کشوری و لشکری ولیعهد و جانشین قانونی مرا باید به سلطنت بشناسند و آن چه از سوی مصالح نسبت به من میکردند نسبت به ایشان منظور دارند.»
برنامه سفر رضاشاه که انگلیسیها برای او تنظیم کرده بودند، این بود که از طریق کرمان به بندرعباس برود و از آنجا با یک کشتی، عازم هندوستان شود. به رضاشاه گفته بودند که پس از مدتی اقامت در هندوستان، به هر جا که خودش مایل باشد، میتواند سفر کند. رضاخان به سرعت، سوار اتومبیلش شد تا به سوی اصفهان و سپس کرمان حرکت کند. خانوادهاش قبلاً به اصفهان رفته بودند. رضاخان هم عجله داشت که سریع تهران را ترک کند تا به دست قشون روس نیفتد، زیرا هر لحظه ممکن بود آنان از کرج به تهران برسند.
رضاخان از اصفهان به کرمان و سپس به بندرعباس رفت. او از بندرعباس با یک کشتی تجاری، عازم بمبئی شد. برخلاف انتظار مسافران، کشتی به بمبئی نرفت و مسیر جزیره موریس را در پیش گرفت. سرانجام رضاشاه به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی فرستاده شد. سه سالی در این جزیره روزگار گذراند تا این که سرانجام در چهارم مرداد ۱۳۲۳ بر اثر سکته قلبی درگذشت.
برنامه سفر رضاشاه که انگلیسیها برای او تنظیم کرده بودند، این بود که از طریق کرمان به بندرعباس برود و از آنجا با یک کشتی، عازم هندوستان شود. به رضاشاه گفته بودند که پس از مدتی اقامت در هندوستان، به هر جا که خودش مایل باشد، میتواند سفر کند. رضاخان به سرعت، سوار اتومبیلش شد تا به سوی اصفهان و سپس کرمان حرکت کند. خانوادهاش قبلاً به اصفهان رفته بودند. رضاخان هم عجله داشت که سریع تهران را ترک کند تا به دست قشون روس نیفتد، زیرا هر لحظه ممکن بود آنان از کرج به تهران برسند.
رضاخان از اصفهان به کرمان و سپس به بندرعباس رفت. او از بندرعباس با یک کشتی تجاری، عازم بمبئی شد. برخلاف انتظار مسافران، کشتی به بمبئی نرفت و مسیر جزیره موریس را در پیش گرفت. سرانجام رضاشاه به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی فرستاده شد. سه سالی در این جزیره روزگار گذراند تا این که سرانجام در چهارم مرداد ۱۳۲۳ بر اثر سکته قلبی درگذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر