مسئله کردها....ازکردستان برزنجی وکردستان بارزانی،تابرگرداندن کرکوک به دولت عراق
برگرفته شده ازسایت "العهد"'لبنان
مترجم :احمد مزارعی 25 مهرماه 1395(1)
جنجال ،شوروهیجان کردها برای استقلال مرابیاد این گفته سانتایانا،شاعر ونویسنده انداخت : "کسانیکه گذشته رافراموش کنند محکوم به تکرارش هستند".
شاید بعضیها ندانند که اقدام کنونی کردها برای حصول استقلال تازگی دارد،اما حقیقت غیر از این است،کسی که این را میداند این سؤال را مطرح میکند که بر فرض اینکه چنین دولتی تشکیل شد چه تضمینی وجوددارد که سرنوشتی همچون مملکت محمود برزنجی پیدا نکند که درسال 1922،تشکیل ودرسال 1924 برای همیشه به محاق رفت، قبل ازاین چهار بار کوششهای کردها به همین سرنوشت دچار شده بود،جمهوری کردستان در قفقاز،جمهوری ارارات در ترکیه وجمهوری مهاباد در ایران،سپس اخرین این اقدامات تشکیل "جمهوری کردی لا جین" بود.علت اصلی وجوهری شکست همه این کوششها این بود که مطالبات استقلال طلبانه کردها در شرایطی مطرح میشد که درست برعکس امواج دریائی متلاطم در دوره های مزبور بود .مملکتی که برزنجی تشکیل داد ، دربرهه ای ما بین خروج عثمانیها در سال 1918 از عراق بود ،از انطرف ورود انگلیسیها واشغال ان واینکه هردو انها مملکت برزنجی را از میان برداشتند. سپس "کرد ستان سرخ" بود که در اقلیم ناگورنی قره باغ و بنا به خواست لنین برای مقابله با تمرد وسرپیچی ارمنستان واذربایجان تشکیل شدم وپس از ارامش وبازگشت اندو به دامن روسیه،به حیات دولت کردستان سرخ نیز پایان داده شد.جمهوری ارارات سال 1927،شرق ترکیه که در منطقه قره قوش تشکیل شد واین عکس العمل کردها در مقابله با توافق لوزان دوم بود که امید کردها را برای داشتن دولت در بخشی از کردستان نادیده گرفته ودر این مرحله "مرزملی ترکیه" ترسیم شد.ارتش ترکیه تا سال 1930،همه اثار دولت مذکوررا ازمیان برد.جمهوری مهاباد که که با کمک ارتش سرخ در غرب ایرا ن تشکیل گردید وبطرف شمال ایرا ن در حال توسعه بود پس از خروج ارتش سرخ ازایران وبنا به توافقی که با امریکائیها کرده بود ند بتوسط ارتش ایران ودر ده ماهگی عمرش مرگش فرا رسید......،اخرین کوشش کردها تشکیل "جمهوری کردی لوجین" درسال 1991 بود که بخشی از اذربایجان است که در جنگ میان دو کشور اذربایجان وارمنستان ،بتوسط ارتش ارمنستان به اشغال در امد ، دولت ارمنستان جوانان کرد ساکن این کشور را برای جنگ به ان منطقه فرستاد تا برای دولت اتی خود بجنگند ،اما با ارسال کمکهای ترکیه به اذربایجان ، این دولت نیز در چند ماهگی عمرش بپایان رسید.
یک شخص دقیق بین مشاهده میکند که کردستان عراق در شرایط فعلی درست همچون تجربیات شکست خورده سابق عمل میکند ، وجود جنگ ودرگیریهای گوناگون که کشورهای همسایه را برای سالها سخت مشغول داشته بود وپس از سیاستهای گسترده خرابکارانه "تخریب سازنده" که دران امریکا از همه ابزارهای تکفیری وتروریستی بین المللی خود برعلیه این کشورها استفاده کرد، اکنون این کشورها توانسته اند همه ابزارها وامکانات سابق را از دست امریکا گرفته وهر گونه ماسکی را از چهره اش بردارند ،اینبار امریکا میخواهد مرحله تازه ای را اغاز کند ، هدف شروع این مرحله بتوسط امریکا این است تا شاید بتواند خسارتهای خودرا جبران کرده ودست خالی از منطقه"هلال الخصیب"خارج نگردد. اری در اینجا است که قضیه کردها بمثابه ابزار تازه ای در دست امریکا مورد استفاده قرارمیگیرد.
رؤیای دولت
کردها چشم خود را بر همه این تجربیات سابق بسته وهمچنان در تحقق رؤیای گذشته صرف نظر از امکانات پیروزی و یا ادامه یافتن ان به عبث کوشش میکنند . هنگامی که ملا مصطفی بارزانی ادعای داشتن حق وسهمیه در نفت کرکوک نمود در حقیقت برروی قراردادی که با حکومت مرکزی عراق بسته بود خط بطلان کشید ،قراردادی که در ماه مارچ سال 1970 ، به امضا رسیده بود با کوششها وهمکاریهای مخلصانه ومذاکرات طولانی همه گروهها واحزاب عراقی بود ، در ان زمان قرارداد مذکور مسئله کرکوک را پایان یافته اعلام نکرد زیر سرشماری قومیتهای مختلف ساکن ان انجام نگرفته ولذا تعیین تکلیف قطعی ان را به بعد موکول کرده بودند ، در ان زمان همگان قرارداد را به فال نیک گرفته وبه عنوان شروعی امیدوار کننده ومبارک بدان مینگریستند ،کردها نیز در این قراردا رؤیا های خود را تحقق یافته میدیدند زیرا همه حقوق ملی انها داده شده واموزش به زبان کردی نیز در مؤسسات اموزشی رسمیت یافته بود ،به اضافه اینکه شرکت انان را هم در امور حکومت عراق تضمین کرده بود. اما مشکل اصلی رهبران کرد که همانا عدم رشد وتسلط کافی در امور مسائل سیاسی بو همچنان پا برجا مانده وانها را وا دار میکرد تا گوشهای شنوایی به خارج داشته باشند!...واین خود انان را بسوی بی اعتمادی وعصیان برعلیه بغداد سوق میداد وهمین فضا باعث شد تا بارزانی بر اساس موضوعات جزئی وساختگی قراردادرا لغو کند ،در این دوره نباید اعمال فشار ودخالتهای شاه ایران را در امور عراق نا دیده گرفت ! . در اینجا ما مجموعه جنایایاتی که از خونریزی ، ودردها ورنجهائی که بتوسط صدام حسین بر کردها ،که فجیع ترین ان انفال بود اعمال شد ،نادیده نمیگیریم . در اینجا ضروری است به این موضوع نیز اشاره شود که ملا مصطفی بارزانی طرفداران خود را در درگیریهای شدیدی با همه دولتهای عراقی ودر همه دوره ها از جمله عبد الرحمن عارف وارد کرد وباید گفت که عبدالرحمن عارف بیشترین ارامش ، صبر وتحمل ومسالمت را با همه تحدیدها ونیروهای داخلی بویژه با مسئله کردها داشت ،همین صفات صادقانه وی بود که قرار شماره 29 را درسال 1966، به تصویب رساند که بموجب ان حقوق سیاسی وملی کردها را رسمیت داد،این اقدام شجاعانه عبد الرحمن عارف مورد تایید طیفهای گوناگون عراقی ، کردها از جمله جمال عبد الناصر رئیس جمهور مصر قرارگرفت . عبد الناصر دریکی از سخنرانیهای خود ،در اینمورد چنین گفت :" ما همیشه ندا در میدادیم که میان تک تک فرزندان عراق باید مسائل بطور مسالمت امیز حل شود ، حکومت عراق توانست در اینمورد به یک راه حل نهائی برسد وبه انقلاب پایان دهد".به گفته عبد الناصر که در ان زمان رهبر همه اعراب به حساب میاید توجه کنید ، وی از انقلاب کردها نام میبرد این نشاندهنده نگاه اخلاقی وعربی ، به قضیه کردها بود. لازم به توضیح است که در ان زمان شاه ایران ،بارزانی را تحریک نمود که با پیشنهادات عبد الرحمن عارف به مخالفت پرداخته و متاسفانه ملا مصطفی چنین کرد . این مخالفت بارزانی موجب شد تا در حزب دموکرات کردستان عراق شکاف وجدائی بروز کند. در این مرحله جلال طالبانی واحمد ابراهیم تصمیم به جدا شدن از حزب گرفته وبا عبد الرحمن عارف در جنگ علیه بارزانی شرکت کردند بطوریکه بارزانی مجبور شد به تهران فرار کرده ودر انجا اقامت گزیند.
انچه که از بارزانی بجا مانده است !
بارزانی پدر سیاست تکیه بر بیگانگان را بطور جدی در دستور کار خود قرارداده وقضیه کرد رادر اسارت بازیهای بین المللی قرارداد،شاه ایران بارزانی را وادار نمود تا قرارداد 1970، را منحل اعلام کند وبجای ان درسال 1975،قرارداد الجزایر را امضا کرد،شاه بارزنی را وادار نمود که در مخالفت با عبد الناصر وعبد الرحمن عارف حرکت کند واین در نتیجه درگیریهای اندوره بود که شاه در "پیمان اسلامی" شامل ترکیه،عربستان، اردن وایران (وهمچنین سنتو)عضو بود که رسا لتش مخالفت با عبد الناصر ، وهرگونه جنبش ملی گرائی.ومترقی منطقه ای بود.اگرچه ما مسئولیت اعراب را در برخورد شان با کردها تبرئه نمیکنیم، اما طرح مظلومیت ومظلوم نمائی کردها وبکار گیری ان برای جدا شدن از عراق را اگر با نیتی صادقانه در نظر بگیریم ، امری کاملا ساقط شده میباش .برای اثبات این نظریه خود به نوشته یکی از نویسندگان ازاد اندیش کرد بنام سامان کریم مراجعه میکنیم که در یکی از مقالاتش ودر قسمت پایانی چنین نوشت :" پس از سقوط نظام بعثی صدام حسین درعراق ، از ظلم وسرکوبهای قومی گذشته چیزی باقی نمانده است ". وسپس اضافه میکند :" در کردستان دیگر کسی نیست که از ستم ملی سخن بگوید ، اما در کرکوک واطراف موصل ،کسانیکه به زبانهائی غیر از کردی صحبت میکنند همه از سرکوب گریهای نیروهای پیشمرگه حرف میزنند".
مسعود بارزانی در مصاحبه اش با مجله واشنگتن پست چنین میگوید : "اعلان زمان همه پرسی وشیوه مستقل شدنمان بعد از همه پرسی پس از مذاکرات ومشاورات با بغداد ،کشورهای همسایه وجامعه بین المللی خواهد بود،.....،اما با بغداد بطورجدی وعملی خواهیم بود. در اینجا این پرسش مطرح میشود که ارزش این همه پرسی با توضیحات فوق در چیست که بارزانی هم از قبل میداند که همسایگان اکثرا مخالف تشکیل یک دولت کردی در مرزهای خودهستند وهم اکنون بارزانی باید از خود بپرسد :
"چه برگ برنده ای دردست دارد تا پس از سقوط کرکوک بتواند با ان از انبارهای نفتی کرکوک بهره برداری کرده وکردستان را با در امدهایش اداره کند ؟ "
از سوی دیگر سقوط کرکوک وتسهیلاتی که در اختیار نیروهای عراقی قرار داده شد،بتوسط بخش مهمی از پیشمرگه ها وهمکاریشان فراهم شده بو د که نشان میدهد انها وزنه بزرگی در کردستان هستند،واین برعکس ادعای بارزانی است که ادعا میکرد همه پرسی وی از طرف اکثریت جامعه کردها ی کردستان حمایت شده است ! با این وضع باید گفت که حتما در همه پرسی تزویر بکار برده شده است .والبته این دودستگی ودرگیریها برای حل اختلافات داخلی میان کردها امر تازه ای نیست وازسالهای درازی ادامه داشته است ،بارزانی میکوشد برای حل مشکلات موجود به نفع خود، از امریکا واسرائیل استفاده کند ، در مقابل در مسائل ژئو استراتژیک وظیفه کمک ودادن تسهیلات به انها حرکت کند ،بویژه اینکه اسرائیل از مرز جنوبی خود به نیروها ئی سر سپرده وگوش به فرمان نیاز دارد،درشرایط فعلی که امریکا در موقعیتهای مختلف با شکست روبرو شده ومواضع خودرا ازدست داده است، تنها کردستان برایش مانده است ، حتی ترکیه نیز در یک تضاد عمیقی با امریکا قرار گرفته است ، مصر نیز میکوشد از طریق نزدیکی با دولت سوریه حمایت روسیه را نسبت بخود جلب کند ،کشورهای خلیج هم بوسیله درگیریهایشان در جنگهای منطقه ای واختلا فات داخلیشان تحلیل میروند. برای امریکا در منطقه تنها اسرائیل مانده وامید دیگر امریکا به کردستان بارزانی بود که انهم کرکوک وچاههای نفتش درحمله ای برق اسا بتوسط ارتش عراق ودر پیشا پیش ان حشد الشعبی بتصرف درامد که در نتیجه بارزانی هم اکنون به سرباری برای امریکا ورئیس جمهورش اقای ترامپ تبدیل شده است.پایان.
(1) _ برای فهم بهتر وبیشتر مسئله کردستان عراق به دو مقاله زیر در سایت مجله هفته واشتراک مراجعه کنید :
"استراتژی اسرائیل در کردستان عراق" ترجمه احمد مزارعی
"نظرات انحرافی اقای رضا علوی در مورد کردستان عراق،سوریه و...." نوشته :احمد مزارعی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر