کجاست سرخی فریادهای بابک خرم. خسرو گلسرخی
زمان حادثه رویید با نشانه دیگر
چنین زمانه چه سخت است در زمانه ی دیگر
هزار خنجر کاری به انحنای دلم آه
مخوان، ترانه مخوان، باش تا ترانه ی دیگر
بهانه بود مرا شرکت قیام گذشته
عطش، عطش تو بمان گرم، تا بهانه دیگر
همیشه قلب مرا زخم، زخم کهنه کاری
همیشه دست ترا تیغ، تیغ فاتحانه ی دیگر
سکوت در دل این آشیانه ی ممتد وای
کجاست منزل امنی، کجاست خانه ی دیگر
خروش و جوشش دریاچه در کرانه ی من بین
که این ترانه نبوده است در کرانه ی دیگر
جوانه سبز نبوده است در گذشته ی این باغ
بمان تو سبزی این باغ، تا جوانه ی دیگر
زمان حادثه خوش آمدی، سلام بر رویت
که شب نشسته به خنجر در آستانه ی دیگر
به جان دوست از این تازیانه باک ندارم
که زخم جان مرا هست تازیانه ی دیگر
کجاست سرخی فریادهای بابک خرم
کجاست کاوه ی آزاده ی زمانه ی دیگر؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر