دفاعیات دکتر تقی اِرانی در دادگاه جنائی
...
عشق به هر لحظه ندا میکند
بر همه موجود صدا میکند
هر که هوای ره ما میکند
گر حذر از موج بلا میکند
پا ننهد بر لب دریای من
خانمها و آقایان محترم، دوستان، خواهران و برادران عزیز، این بحث به دفاعیه دکتر تقی ارانی یکی از اعضای گروهی که به ۵۳ نفر مشهور شدند، میپردازد.
گروه ۵۳ نفر اشاره به آن دسته از زندانیان سیاسی است که در دوران رضاشاه در سال ۱۳۱۶ شمسی بازداشت شدند. این زندانیان که اکثرا در زندان شماره ۲ قصر (در بندهای ۲ و ۷) زندانی بودند بیشتر تمایلات چپ و سوسیالیستی داشتند و شماری از آنها بعداً حزب توده ایران را بنیان گذاردند. بین آنان انسانهای فرهیخته و شریف کم نبود و چند نفر هم بودند که هیچ ربطی با زندان و زندانی سیاسی و مقاومت و این چیزها نداشتند و به اصطلاح میان آن عده، بُر خورده بودند. من درقسمت یازدهم خاطرات خانه زندگان، زندان قصر یکی از ارکان تاریخ معاصر ایران است - نام همه آنها را آوردهام. (در پانویس همین مطلب هم نوشتهام)
...
با دستگیری گروه ۵۳ نفر، عبدالصمد کامبخش علاوه بر خودشیرنی و معرفی دکتر تقی ارانی به عنوان مسئول اول گروه و تکنویسیهای دیگر، دست پیش میگیرد و به دیگران القا میکند ارانی همه را به پلیس لو دادهاست!
بند به هم میریزد و خیلیها از دکتر ارانی که انفرادی بود، منزجر میشوند.
وی در دالان سوم زندان موقت (سلول ۲۸)، در اتاقی مرطوب و متعفن که تا کمر دیوارش قارچ داشت تک و تنها بود و هربار به هواخوری برده میشد، برخی زندانیان با صدای بلند داد میزدند خائن...خائن...
وقتی دکتر ارانی به بند عمومی زندان قصر منتقل میشود، آنجا هم همین آش و همین کاسه بود. بایکوت میشود و حتی خلیل ملکی با وی دست به یقه شده توی صورتش میکوبد...
این بلبشوی غم انگیز خوشبختانه دیری نمیپاید چون در پروندهخوانی دست باعث و بانی رو میشود و وکیلمدافع گروه ۵۳ نفر نام عامل اصلی دستگیریها یعنی عبدالصمد کامبخش را در حضور خودش و دیگر زندانیان، به اطلاع همه میرساند.
...
دکتر ارانی در همان زندان جان داد اما صمد آقا بعدها عضو شورای مرکزی حزب توده شد و حزب توده خود را داعیهدار اندیشه دکتر ارانی معرفی نمود.
عبدالصمد کامبخش که در زمان جنگ جهانی اول برای تحصیل راهی امپراتوری روسیه شده بود، از شرکت کنندگان در انقلاب روسیه (۱۹۱۷)، و از بنیانگذاران حزب توده ایران بود. وی جدا از تالیفاتی که داشت، نقشهای مثبتی هم ایفا نمود و همه زندگی او در نوع برخوردش نسبت به دکتر ارانی و پرونده ۵۳ نفر خلاصه نمیشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر ارانی در دفاعیهاش در دادگاه، ضمن اشاره به عبدالصمد کامبخش، او را زیر سؤال میبرَد. اما این بخش از اظهارات وی از متن دفاعیهاش که حزب توده منتشر نموده، حذف شده و تنها یکی دو جمله آن را امثال ایرج اسکندری نقل کردهاند.
در واقع رابطه کامبخش با اداره شهربانی وقت با بازجویان، و نسبتدادن دروغین به گروه ارانی، علنی نمیشود.
...
دکتر ارانی در دادگاه گفته بود: «من با اینکه خودم کتاب نویس هستم اما هیچوقت نمیتوانم ظرف چند ساعت چنین کتابی را که کامبخش [در بازجویی] با این فصول مرتب و در ظرف چند ساعت تنظیم نموده بنویسم»
روزنامه اطلاعات از تاریخ ۱۱ تا ۲۶ آبان سال ۱۳۱۷، بخشی از جریان محاکمه دکتر ارانی را منتشر نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آذر ماه ۱۳۲۱ ایرج اسکندری پرونده دکتر ارانی را از دادگستری گرفت اما موضوع کامبخش از این پرونده بیرون کشیده شد و متن سانسورشده دفاعیه را مطبوعات حزب توده چاپ کردند.
بعداً، در توجیه این سانسور گفته میشود کامبخش از سال ۱۳۲۲ تا سال ۱۳۲۵ مسؤول کل تشکیلات حزب توده ایران بود و اگر متن دفاعیات واقعی دکتر ارانی چاپ میشد، دیگر کسی که به عنوان لودهنده تعدادی از ۵۳ نفر و تبانی کننده با پلیس بود، نمیتوانست با داشتن چنین پیشینهای مسؤول کل تشکیلات حزب توده باشد.
...
گرچه گفته میشود بازجویان ممکن است از محمد شورشیان و محمود بقراطی که قبل از کامبخش دستگیر شده بودند، مطالبی علیه دکتر بهرامی و دکتر ارانی، بخصوص، کشیده باشند. همچنین چه بسا ضیاء الموتی، انور خامهای و احسان طبری، این یا آن مطلب را حین استنطاق در میان گذاشته باشند، اما آن فردی که به قول دکتر ارانی به اندازه یک کتاب، اطلاعات در اختیار بازجویان میگذارد، عبدالصمد کامبخش بود.
به روایت خسرو شاکری، کامبخش پس از آزادی از زندان، گزارشی در ارزیابی امکانات بهرهبرداری از تواناییهای فردی اعضای ۵۳ نفر به سود کمونیسم روسی نوشت و توسط پ.م فتین مشاور امور امنیتی استالین برای بینالملل کمونیست ارسال کرد. بخش پایانی این گزارش منتشر شده و من دیدهام.
در گزارش مزبور، کامبخش ضمن اشاره به اینکه خاطره ارانی نباید به هیچ مناسبتی تیرگی یابد یا به آن خدشه وارد آید و ما باید از او همچون بهترین انقلابی و مبارز برای کمونیسم و کسی که زندگی خود را برای انقلاب کبیر کمونیستی از دست داد، یاد کنیم، ادعا نمود ارانی بعدها که به من نزدیکتر شد و من و گذشتهام را شناخت، [در رابطه با دفاعیه اش در دادگاه) اعلام کرد که در مورد من اشتباه کرده بود...
...
وی در توجیه همکاری خود با بازجویان، گفته بود بعد از مشورت با همسرم اختر(خواهر نورالدین کیانوری) و پس از ۲۴ ساعت فکر، برای جلوگیری از تهمت جاسوسی که رژیم در صدد بود به زندانیان بزند، و برای حفظ بخش نظامی و [سرهنگ عزتالله] سیامک، چاره را در آن دیدم که آن اطلاعات را به بازجوها بدهم و پیش خود فکر کردم خب اینها را میگیرند و مدتی نگه میدارند و به آنها کاری ندارند. میگفتند کامبخش گفتهاست که مسأله را با روسها هم در میان گذاشته و حل و فصل نمودهاست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متن «لایحه دفاعیه دکتر ارانی» در ۴۲ صفحۀ اوراق «ادارۀ زندان»، قابل استناد است و آنچه سال ۱۳۲۴ با عنوان «لایحۀ دفاعیۀ ارانی» توسط حزب توده منتشر شده، تبلیغات حزبی است و غیر قابل اطمینان. متاسفانه دفاعیه خسرو روزبه نیز وقت انتشار، کم و زیاد شدهاست.
...
آنچه در مورد دفاعیه دکتر ارانی و کم و زیاد کردن آن هنگام انتشار توسط جزب توده گفتم، اشتباه برداشت نشود.
فراموش نکنیم که در گذشته، دورهای هم بود که تودهای و روشنفکر برای قشر عظیمی از جوانان دو مفهوم مترادف بود و حزب توده با شعارها و آرمانهای ترقی خواهانه توانسته بود در جلب برخی از درخشانترین چهرههای ادبی و فرهنگی زمان خویش موفقیتی چشمگیر داشته باشد.
امثال صادق هدایت، نیمایوشیج، احمد شاملو، شاهرخ مسکوب، محمد قاضی، سعید نفیسی، اردشیر مُحِصّص، دکتر محسن هشترودی، مرتضی راوندی، محمود بهآذین، جلال آل احمد و پرویز شهریاری ریاضیدان نامی و...گرچه همهاشان تودهای نبودند یا تودهای نماندند، امّا به آرمانهای حزب و یا افرادی چون «دکتر تقی ارانی» تعلق خاطر داشتند.
دورهای که از آن صحبت میکنم حزب توده حرف اول را میزد و نظایر «سید ضیا» و «جمال امامی» و «علی دشتی» یا «حزب ایران» در برابر آن جاذبهای نداشتند.
...
خاطره عبدالحسین نوشین که در پایهگذاری تئاتر نوین و رئالیستی ایران نقش اساسی داشت، فراموش ناشدنی است. از حق نباید گذشت. بسیاری از برجستهترین آثار ادبی و علمی را وابستگان حزب توده ترجمه و تألیف نمودند.
وقتی حزب توده تأسیس شد، پیشروترین افراد طبقات زحمتکش کشور را دور خود جمع کرد، اتحاّدیههای صنفی را سازمان داد، با انتشار روزنامهها و مطبوعات در روشن کردن مردم و افشای ماهیت رژیم وابسته شاه توفیق یافت و تشکیلاتی بودن و از راه جمعیت و تشکیلات کارکردن را به خیلیها آموخت و در اولین سالهای مبارزه مخفی توانست تعداد زیادی از صدیقترین مبارزین را به دور خود جمع کرده و سازمان متشکلی که تا آن تاریخ در کشور ما سابقه نداشت به وجود آوَرد.
...
با پیدایش حزب توده واژههایی که چندان به گوش مردم آشنا نبود بر سر زبانها افتاد. حقوق مردم، حقوق زنان، سازمان جوانان، حقوق کارگران، کلوپ، تئاتر، موسیقی، اُپرا...
در تاریخ مبارزات نفتگران جنوب میبینیم که بخش اعظم نفتگران تحت رهبری حزب توده است که سازماندهی میشوند و فعالیت میکنند و بر علیه نیروهای انگلیسی وارد عمل میشوند. حزب توده سندیکاها، اتحادیههای کارگری، اتحادیههای کشاورزی ایجاد کرد و از دورترین نقاط خراسان تا دورترین نقاط خوزستان تأثیرگذار بود.
...
زمانی بود که غیر از «سید مجتبی نواّب صفوی» و «خلیل طهماسبی» و...(از فدائیان اسلام)، و نیز «رضازاده قشقائی» ــ بقیه، یعنی بیش از ۹۵ درصد از زندانیان سیاسی، تودهای بودند و رژیم شاه بالاترین فشارها را به آنان وارد میکرد.
برخورد ناصادقانه رهبری حزب با توده حزبی، دستکاری در دفاعیه خسرو روزبه یا کم و زیاد کردن دفاعیه دکتر تقی ارانی، همچنین وابستگی به شوروی سابق و... موضوعی دیگر است.
به دفاعیات دکتر تقی ارانی برگردیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دفاعیات دکتر ارانی اینگونه آغاز میشود: برای اولینبار است که یک عده پنجاه و چند نفری از منورالفکر و کارگر با سواد ایران، یعنی افرادی که با چراغ در این محیط تاریک باید جستجو شوند، در محکمه جنایی، یعنی در محلی که دزدان مسلح، قطاع الطریق و قاتلها محاکمه میشوند، بعنوان داشتن یک عقیده اجتماعی به پیشگاه قوه قضائی دعوت شدهاند.
سپس اضافه میکند «محکمه امروز نافذ تر از آن است که در داخل این دیوارها محصور بماند، بلکه آنها را شکافته به دنیا خواهد رسید»، چشم و گوش دنیا متوجه این دادگاه است...و با صدور رأی و گزارش آن به مقامات مافوق تمام نمیشود. محاکمه، ادعانامه و دفاع ما، هر سه، تاریخی است و مانند آثار محاکمات قرن هجدهم فرانسه...در صفحات تاریخ ایران باقی خواهد ماند.
وی با تأکید بر این نکته که وظیفه دفاع جمع را بر عهده دارد و آنچه در دادگاه میگوید صرفاً دفاع از شخص خودش نیست، میپرسد:
آیا ممکن است قوانینی که بدست اقلیت[اقلیتی ظالم] وضع شده حاکی از عدالت باشد؟
چه صحنههای جنایت و قوانین جابرانه که بنام عدالت در تاریخ بشر ظاهر و منسوخ گردیدهاست. در یونان قدیم بنام همین قوانین تیره و مفتضح جام شوکران بدست سقراط بعنوان مخالف با ارباب انواع شهر که آنروز مقدس بود، داده شد.در روم جمع کثیری در صحنهها طعمه وحوش گرسنه شد. در قرون وسطی به نام خدا و مسیح از طرف ادارات انگیزاسیون[تفتیش عقاید] زبانها بریدند، و افراد معترض را زنده زنده در آتش انداختند. در قرون وسطی محاکمه بین ارباب و رعیت، جنگ تن به تن بود و در آن خانها سواره و با سلاح، و رعیت پیاده و بدون سلاح، در مقابل هم قرار میگرفتند. پس از ختم آن صحنه فجیع نعش آن رعیت بعنوان محکوم، از جلسه محاکمه بیرون کشیده میشد. در دوره تجدد (رنسانس) پیشوایان سعادت بشر مانند «جوردانو برونو» را به سوختن در آتش و بریدن زبان محکوم کردند...
هر قدر که این محکمه و لباسهای رنگارنگ شما به نظرتان مقدس میآید، قانون اعدام سقراط و تعصبات مذهبی کاتولیکی هم به نظرشان مقدس بود. مطمئن باشید این جلسه مضحک و فجیع هم، روزی موضوع برای صحنه نمایشات خواهد بود.
...
واقعاً شرم آور است تمام پرونده ما پُر است از سؤالاتی چون:
آیا شما فلان کتاب را خوانده، ترجمه کرده یا امانت[گرفته و] دادهاید؟ آیا فلان بحث علمی را کردهاید؟
خود مرا با تصمیم عامدانه برای کشتن به کلی عریان کرده در یک سلول مجرد مرطوب اتاق ۲۸ دالان سوم زندان موقت که فرش پر حشرات آن را هم جمع کرده بودند مدت چهارماه انداختند. چون معلوم شد که من شبها کفشهای خود را زیر سر میگذارم و ممکن است بتوانم با وجود سختی و رطوبت زمین، قدری بخوابم، آنها را هم گرفتند. میخکردن پنجره اتاق مجرد من با شهادت نَجّار و طبیب زندان، به قصد منع ورود هوا و اعدام تدریجی نیز جزو این شکنجههاست...
به من گفتند [از بالا] فرمودهاند: «آنقدر شکنجه بدهید که هر چه میخواهید اقرار کند. شکنجه به قصد کشت باشد. اگر هم مُرد به دَرَک»
[آقایان] تاریخ پر از قوانین تیره و تار است، اما نشان خواهد داد کدام[یک از] ما حق داریم.
دکتر تقی ارانی متن دفاعیهاش را که نقد دستگاه قضا در آن دوران بود، و من فقط بخشهایی از آن را آوردم در چهار سرتیتر خلاصه میکند.
۱- قانون و قوه مقننه
۲- پروندهها و قوه مجریه
۳- قوه قضائیه
۴- ما و قوه ملی
در بخش اول، شخص قاضی را به ماشینی تشبیه میکند که باید امر مورد قضا و قانونِ مترتب بر آن را، در حال حرکت و تکامل، بفهمد و بسنجد و نه ساکن و ایستا، همچون مادهای جامد.
سپس با ارائه تعریفی از حق که مجموع اختیارات یک فرد است، عدالت دستگاه قضا را به چالش میکشد و تصریح میکند «عدالت و حقانیت واقعی، حق حیات و آزادی است. بنابراین فقط آن قانونی مقدس است که حافظ منافع مردم باشد.»
دو بخش بعدی دفاعیه او با عنوان «پروندهها و قوه مجریه» و «قوه قضائیه»، در امتداد بحث اول است.
...
در بخش چهارم تحت عنوان «ما و قوه ملی» با اشاره به گروه ۵۳ نفر میگوید متهمین فعلی برگزیدهترین نمونه ملت ایران هستند و جز خدمت تاکنون عملی انجام نداده و همواره مایه افتخار ایران بودهاند و اگر ادعاهای دادستان محرز شود تازه باز هم همین دسته [۵۳ نفر] زنده بودن ملت ایران را ثابت کردهاند.
پانویس
همانطور که پیشتر گفتم روزنامه اطلاعات از تاریخ ۱۱ تا ۲۶ آبان سال ۱۳۱۷، بخشی از جریان محاکمه دکتر ارانی را انتشار داد. بعدها فدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در آلمان فدرال و برلن غربی نیز، بخش عمدهای از آن را با عنوان یک اثر فناناپذیر، منتشر کردند.
جدا از دو مورد فوق، دفاعیات دکتر ارانی، بهار و تابستان ۱۳۴۲، در مجلهی دنیا، دورهی دوم شمارههای ۱ و ۲ درج گردید. البته بدون قسمت سانسور شده. همین متن در کتاب دنیای ارانی نوشته آقای باقر مومنی هم موجود است.
آنچه حزب توده از دفاعیه دکتر ارانی منتشر کردهاست، با «لایحۀ دفاعیه»ای که در پرونده وی موجود بود، اختلاف دارد. از آقای بابک امیر خسروی شنیدم که نمونهای از [اصل] آن را زنده یاد خسرو شاکری، در واشنگتن یافته و کپی کردهاست. متاسفانه نتوانستم آن را گیر بیآورم.
...
اسامی گروه ۵۳ نفر
۱. تقی ارانی
۲. عبدالصمد کامبخش
۳. محمد شورشیان
۴. محمد بهرامی
۵. محمود بقراطی
۶. علی صادقپور
۷. ضیاء الموتی
۸. عباس آذری
۹. محمد پژوه
۱۰. محمد باقر فرجامی
۱۱. بزرگ علوی
۱۲. مهدی رسایی
۱۳. نصرت الله اغرازی
۱۴. انور خامهای
۱۵. ایرج اسکندری
۱۶. مرتضی یزدی
۱۷. رضا رادمنش
۱۸. مهدی لاله
۱۹. نصرتالله جهانشاهلو
۲۰. علینقی حکمی
۲۱. محمد رضا قدوه
۲۲. عزت الله عتیقه چی
۲۳. اکبر افشار
۲۴. مجتبی سجادی
۲۵. مرتضی سجادی
۲۶. رحیم الموتی
۲۷. ولی خواجوی
۲۸. آناقلیج خضربابا
۲۹. مرتضی رضوی
۳۰. خلیل انقلاب آذر
۳۱. شعبان زمانی
۳۲. تقی شاهین
۳۳. رضا ابراهیمزاده
۳۴. فریدون منو
۳۵. عماد الموتی
۳۶. تقی مکینژاد
۳۷. حسن سجادی
۳۸. ابوالقاسم اشتری
۳۹. فضلالله گرگانی
۴۰. علی اکبر شاندرمنی
۴۱. رجبعلی نسیمی
۴۲. بهمن شمالی
۴۳. سید جلال حسن نایبی
۴۴. سیفالله سیاح
۴۵. یوسف ثقفی
۴۶. خلیل ملکی
۴۷. حسین تربیت
۴۸. احسان الله طبری
۴۹. عباس نراقی
۵۰. حکیم الهی
۵۱. نورالدین الموتی
۵۲. حسن حبیبی
۵۳. مهدی دانشور
۲. عبدالصمد کامبخش
۳. محمد شورشیان
۴. محمد بهرامی
۵. محمود بقراطی
۶. علی صادقپور
۷. ضیاء الموتی
۸. عباس آذری
۹. محمد پژوه
۱۰. محمد باقر فرجامی
۱۱. بزرگ علوی
۱۲. مهدی رسایی
۱۳. نصرت الله اغرازی
۱۴. انور خامهای
۱۵. ایرج اسکندری
۱۶. مرتضی یزدی
۱۷. رضا رادمنش
۱۸. مهدی لاله
۱۹. نصرتالله جهانشاهلو
۲۰. علینقی حکمی
۲۱. محمد رضا قدوه
۲۲. عزت الله عتیقه چی
۲۳. اکبر افشار
۲۴. مجتبی سجادی
۲۵. مرتضی سجادی
۲۶. رحیم الموتی
۲۷. ولی خواجوی
۲۸. آناقلیج خضربابا
۲۹. مرتضی رضوی
۳۰. خلیل انقلاب آذر
۳۱. شعبان زمانی
۳۲. تقی شاهین
۳۳. رضا ابراهیمزاده
۳۴. فریدون منو
۳۵. عماد الموتی
۳۶. تقی مکینژاد
۳۷. حسن سجادی
۳۸. ابوالقاسم اشتری
۳۹. فضلالله گرگانی
۴۰. علی اکبر شاندرمنی
۴۱. رجبعلی نسیمی
۴۲. بهمن شمالی
۴۳. سید جلال حسن نایبی
۴۴. سیفالله سیاح
۴۵. یوسف ثقفی
۴۶. خلیل ملکی
۴۷. حسین تربیت
۴۸. احسان الله طبری
۴۹. عباس نراقی
۵۰. حکیم الهی
۵۱. نورالدین الموتی
۵۲. حسن حبیبی
۵۳. مهدی دانشور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- خسرو شاکری، تقی ارانی در آینه تاریخ
- باقر مومنی، دنیای روشنگر دکتر ارانی
- حمید احمدی، تاریخچه فرقه جمهوری انقلابی ایران و گروه دکتر ارانی
- حسین فرزانه، پروندۀ پنجاه وسه نفر
- انور خامهای، پنجاه و سه نفر
- بزرگ علوی، داستان «خائن»، در مورد عبدالصمد کامبخش و تکنویسیهای وی در مورد دکتر تقی ارانی
- گزارش سری عبدالصمد کامبخش به بین الملل کمونیست در باره ویژگیهای ۵۳ نفر
- حسین بروجردی، فراسوی جنبشهای چپ در ایران، پرونده دکتر تقی ارانی در دادگستری (شعبه ۳ بازرسی دادرسی تهران)، ۱۱ آذر ۱۳۲۱
- آخرین دفاع دکتر ارانی در دادگاه جنائی تهران
...
در همین رابطه
مبارزه با فراموشی یک وظیفه تاریخی است
من مارکسیست نیستم اما به امثال دکتر تقی ارانی که آزادی برایشان آرمان بود نه تجارت، ارج مینهم. جانهای شیفتهای که مانند شمع سوختند تا روشنی بخش محفل دیگران باشند. از همین رو، یادمانها را زنده نگه میدارم. یادمانهایی که به قول رومن رولان هیچ دشمن پیروزی نمیتواند از ما بستاند.
...
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر