خون پای هویت و امکانات: طلب افغانهای «مدافع حرم» از سپاه پاسداران و نظام مقدس
-بطور متوسط هفتهای 20 هزار افغانستانی ایران را به خاطر تورم، کاهش ارزش ریال و بیکاری ترک میکنند.
- حدود سه میلیون افغان بطور قانونی و غیرقانونی در ایران ساکن هستند.
- نسل دوم و سوم افغانهای ساکن ایران برای تطبیق خود با جامعهی ایران دست به هر تلاشی زدهاند و حتی در راه اهداف جمهوری اسلامی خون دادهاند!
- بازگشت افغانهای «مدافع حرم» که در دفاع از رژیم بشار اسد در سوریه جنگیدهاند پس از پایان جنگ به ایران مشکلات تازهای را برای جمهوری اسلامی که به آنها بدهکار است رقم خواهد زد.
- نسل دوم و سوم افغانهای ساکن ایران برای تطبیق خود با جامعهی ایران دست به هر تلاشی زدهاند و حتی در راه اهداف جمهوری اسلامی خون دادهاند!
- بازگشت افغانهای «مدافع حرم» که در دفاع از رژیم بشار اسد در سوریه جنگیدهاند پس از پایان جنگ به ایران مشکلات تازهای را برای جمهوری اسلامی که به آنها بدهکار است رقم خواهد زد.
پنج شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۷ برابر با ۲۳ اوت ۲۰۱۸
روزنامه لسآنجلس تایمز در گزارشی به تاثیر کاهش شدید ارزش ریال و بحرانی شدن شرایط اقتصادی در خروج کارگران افغان و خانوادههای آنها از ایران پرداخته است.
بر اساس مصوبه شورای عالی کار، کارفرمایان بابت به کار گرفتن هر روز اتباع خارجی غیرمجاز باید بیش از یک و نیم میلیون تومان جریمه پرداخت کنند و بنا به تخلفشان از یک تا ٩٠روز حبس برایشان در نظر گرفته میشود
جنگ، آشوب، خشونت و بیثباتی در افغانستان سبب شد در سه دههی گذشته حدود سه میلیون افغان راهی ایران شوند و کارگری در مشاغل سخت و زندگی در حومه شهرهای بزرگ و کوچک با حداقل امکانات را به شرایط جنگی زندگی در افغانستان ترجیح دادند.
اما در یکی دو سال گذشته وضعیت تغییر کرده است. در شرایطی که تورم و بیکاری چنان زیاد شده که حتی شهروندانی ایرانی به تنگنا افتادهاند خروج افغانها از کشور نیز تشدید شده است. اغلب آنها به کشور خود افغانستان بازمیگردند اما عدهای از آنان نیز به قصد پیدا کردن شغل و درآمد به صورت قاچاق از طریق مرزهای زمینی و دریایی راهی کشورهای دیگر منطقه شدهاند و عدهای دیگر هم راه اروپا را در پیش گرفتهاند تا شاید شرایط بهتری برای خود فراهم کنند.
بحران آب آشامیدنی در ایران تاثیر زیادی بر بیکاری افغانها دارد. هزاران افغانستانی در شهرهای مختلف در زمینهای کشاورزی، مزارع و باغات کار میکردند که در ماههای اخیر بیکار شدهاند.
روزنامه لسآنجلس تایمز زندگی چند جوان افغان را که سالهایی در ایران زندگی و کار کردهاند روایت کرده و در بخشی از این گزارش نوشته دو برادر افغان که پنج سال در ایران کار کرده و شش ماه است به کشور خود بازگشتهاند تا سال ۱۳۹۶ خورشیدی روزانه معادل ۱۰ دلار درآمد داشتند اما سال ۹۷ درآمد آنها به حدود ۳٫۵ دلار کاهش یافت و کار کردن در ایران دیگر برای آنها صرف نمیکرد و به همین دلیل به کشور خود بازگشتند.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت بطور متوسط هر هفته ۲۰ هزار افغانستانی از ایران میروند. اغلب آنها خود را به شهرهای نزدیک مرز ایران و افغانستان میرسانند و به شکل زمینی از مرز خارج میشوند.
گزارش این روزنامه آمریکایی تنها بخشی کوچک و کلی از وضعیت مهاجران افغان در ایران را به نمایش میگذارد.
تجمع دختران افغان برای حق تحصیل در ایران
مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۶ اعلام کرد حدود یک میلیون و ۶۰۰هزار افغان در ایران زندگی میکنند اما ۲۸ خرداد سال ۱۳۹۷ علیاکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی که به مناسبت نود و نهمین سالروز استقلال افغانستان در سفارت این کشور در تهران سخنرانی میکرد گفت حدود سه میلیون افغان در ایران زندگی میکنند.
صالحی همچنین گفت بیش از ۵۰۰ هزار دانشآموز افغان در مدارس ایران در حال تحصیل هستند.
نسل اول افغانستانیهایی که وارد ایران شدند پناهجویانی بودند که قانونی و غیرقانونی برای فرار از جنگ داخلی افغانستان بار سفر به ایران بستند و برای گذراندن امورات زندگی خود جذب مشاغل غیررسمی و کار سیاه شدند و بدون بیمه با دستمزدهای پایین زندگی خود را تأمین میکردند.
آنها مجبور بودند برای داشتن حداقل دستمزد تن به کارهایی دهند که بسیاری از ایرانیان به دلایل مختلف میل به انجام آن نداشتهاند. کم نبودند کارفرماهایی که ترجیح میدادند بجای پرداخت دستمزد بیشتر به کارگر ایرانی که بیمه هم میخواست با دستمزدهای بسیار پایین بدون کمترین مسئولیت در قبال تأمین اجتماعی کارگران افغان، آنها را جذب کنند و هر طور که خواستند از آنان بهرهکشی کنند.
نهم فروردین سال ۱۳۹۴ حدود ۸۰ هزار هوادار افغان در ورزشگاه آزادی تیم کشورشان را مقابل تیم ملی المپیک ایران تشویق کردند
زندگی افغانها در ایران مجموعهای تلخ از مشکلات ریز و درشت است که سهم زنان در تلخیها خیلی بیشتر از مردان افغان است. مثلاً بعضی از زنان افغان که غیرقانونی در ایران ساکناند با مردان ایرانی ازدواج کردهاند و از آنها فرزند دارند. بعضی از این مردان مسئولیت فرزندانشان را قبول نکرده و یا در ادامه زندگی به دلایل مختلف از آن زن جدا شده و یا فوت کردهاند و مادر و فرزند یا فرزندان بدون داشتن هیچ حق قانونی به عنوان شهروند ایران بلاتکلیف ماندهاند.
بسیاری از زنان و دختران افغان در شهرهای مختلف ایران مورد تجاوز قرار گرفتهاند اما چون قاچاقی زندگی میکنند دم فرو بستهاند. در این میان کم نیستند افغانهایی که مرتکب موارد متعدد بزهکاری و جرم شدهاند اما چون هویت مجهول داشتند از چنگ قانون گریختهاند. همچنین حق و حقوق بسیاری از کارگران افغان پایمال شده اما صدایشان به جایی نرسیده است.
عدهی بسیار کمی از نسل اول مهاجران افغان در ایران توانستند کار مناسب و زندگی خوب برای خود و خانوادهشان فراهم کنند اما نسل دوم مهاجران افغان و فرزندان نسل اول که در ایران به دنیا آمدند و یا دوران کودکی و نوجوانی خود را در ایران گذراندند وضعیتی متفاوت نسبت به پدران و مادران خود پیدا کردهاند.
هزاران کودک، نوجوان و جوان افغان در ایران زندگی میکنند که حتی افغانستان را ندیدهاند اما در ایران هویت حقوقی نداشته و بدون شناسنامه هستند. آن هم در شرایطی که پدران و مادران آنها نیز بطور غیرقانونی در ایران اقامت داشتهاند و این یعنی گرفتاری مضاعف برای نسلی که هیچ نقشی در تعیین زندگی و سرنوشت خود در هیچیک از دو کشور ایران و افغانستان نداشته است.
از سوی دیگر، جنگ سوریه فرصت خوبی برای هزاران مرد افغان بهخصوص جوانان بود که خود را بیشتر در جامعهی ایران بروز دهند. گرفتاریهای مالی و امید به دریافت حداقل حقوق، آنها را جذب سپاه پاسداران و شاخهی قدس کرد. البته نه در سطح یک نیروی رسمی بلکه به عنوان مزدبگیرانی که در جهت اهداف کارفرمایی خود، یعنی جمهوری اسلامی و سپاه، میجنگند اگرچه ممکن است در این جنگ کشته شوند چنانکه بسیاری از آنان زنده بازنگشتند. اما برای کسی که به فکر سیر کردن شکم خود و خانواده است هیچ چیز مهمتر از رسیدن به حداقل درآمد نیست و از همین رو نیز مردان جوان افغان خطر حضور در میدان جنگ را پذیرفتند.
تشییع پیکر یک افغان در شهر قم که در سوریه کشته شد
از این گذشته بسیاری از سرداران سپاه و نمایندگان مجلس به افغانها وعده دادند که حضورشان در جنگ سوریه و عراق تحت عنوان «مدافع حرم» میتواند امتیازی برای گرفتن اقامت و تابعیت ایران نیز باشد و این مشوق بزرگی بود تا آنها را به مسلخ بکشاند.
تا حالا جنگ سوریه هشت سال طول کشیده است. افغانها در آغاز این جنگ در قالب گروه «فاطمیون» میجنگیدند اما شمار آنها آنقدر بالا رفت که گردان، تیپ و در نهایت تیپ فاطمیون تشکیل شد. تخمین زده میشود بین ۱۸ تا ۲۰ هزار افغان در سوریه در حمایت از رژیم بشار اسد جنگیده باشند که با پشتیبانی سپاه قدس صورت گرفته است.
جنگیدن برای افغانهای مهاجر در ایران تبدیل به یک شغل شد این در حالیست که همزمان دهها جوان افغان توانستند مدارج ترقی در نظام آموزش و پروش ایران را طی کنند و راهی دانشگاه شوند. تحصیل افغانها در ایران و صدور مجوزهای قانونی برای عدهای از آنان از اقدامات نادری بود که جمهوری اسلامی برای جامعهی رنجدیدهی افغانهای ساکن ایران در نظر گرفت و گروهی از این امتیاز حداقلی بهره بردند.
پایان جنگ در سوریه هر زمان که باشد دردسرهای بزرگ جدیدی برای جمهوری اسلامی رقم خواهد زد. یکی از آنها پاسخگویی به جوانانی است که در رکاب سپاه قدس جنگیده و به ایران باز میگردند. آنها هم نان سپاه را خوردهاند و هم چه بسا سپاهی فکر میکنند!
دیدار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس از خانواده یکی از کشتههای «مدافع حرم» در سوریه؛ مرداد ۱۳۹۵
اغلب افغانهای ساکن ایران شیعهاند و حسینیههای مخصوص به خود دارند. پایگاههای بسیج محلات با هدف ترویج شیعهگری در دل این حسینیهها رسوخ کرده و امکانات حداقلی در اختیارشان گذاشته و نمکگیرشان کرده است. این ترفند اتفاقاً موفق هم بود چون زیر سایه تفکر انقلابی و شیعی و افزون بر آن نیازهای مالی و نیاز به دریافت هویت جدید همراه با اقامت رسمی در جامعه ایران، افغانهای نسل دوم و سوم را به سوریه کشانده است.
برای جمهوری اسلامی خروج افغانها از ایران هم مزیت دارد و هم ضرر. از یک سو از مشکل پاسخگویی به حقوق آنها خلاص میشود ولی از سوی دیگر داوطلبان جنگیدن در سوریه را از دست میدهد.
اما در عین حال پایان جنگ در سوریه نیز حتما مشکلات فراوانی به همراه خواهد داشت که یکی از آنها لشکر افغانهایی است که برای جمهوری اسلامی جنگیدهاند، در میدان خشونت تجربه جمع کردهاند و توقعات خود را از رژیم ایران دارند: آنها «شهید» داده اند، جانباز دارند، نه فقط سپاه بلکه نظام جمهوری اسلامی به آنها بدهکار است! افغانهای «مدافع حرم» در دفاع از رژیم بشار اسد خطر کرده و خون دادهاند تا هویت دریافت کنند و از این حق خود که رژیم ایران برای آنها قائل شده به آسانی نخواهند گذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر