ظهارات مشاوررئیس جمهور ترکیه و پیوند آن با کنفرانس یالتا!
نیره انصاری
نیره انصاری
(وبسایت سوشال) – ما قبل از این گفته بودیم که دیگها در «خلیج عربی» [یاسین آقطای مشاور رجب طیب اردوغان خلیج فارس را «خلیج عربی» نوشته است!] برای ایران میجوشند اما هنوز مشخص نیست که سر چه کسی واقعا در این دیگها باید پخته شود. دیگهایی که چندین بار در گذشته هم برای ایران به جوش آمدند اما در نهایت دیدیم که مردم افغانستان، عراق، سوریه یا مردم یمن در آن سوختند و رژیم جمهوری اسلامی از این تهدیدهای ظاهری و طولانی تنها سود برده است.
«ما از اینکه جمهوری اسلامی دستاوردهایی داشته باشد به این کشور حسادت نمیکنیم و امیدوارم دستاوردهای بیشتر و بیشتری داشته باشد اما نکته غمانگیز اینجاست که برای اینکه ایران بیشتر سود ببرد کشورهای اسلامی باید ویران شوند و بهای گزافی را بپردازند بعلاوه، این دستاوردها هرگز به نفع «ملت ایران» نیز نبوده است.»
«رژیم اسلامی در ایران هر چقدر از بابت اشتباهات سیاسی آمریکا در خاورمیانه نفوذ خودش را در عراق، سوریه، لبنان و یمن، گسترش دهد، به همان اندازه رنج، فقر و مشقت مردم ایران نیز بیشتر مضاعف میشود. توسعه نفوذ نظام اسلامی به ضعف سیاسی بیشتر رژیم ایران و از بین رفتن تدریجی قدرت سنتی- اسلامی این کشور منجر شده و پروسه انقلاب اسلامی از نقطهای آغاز و سپس به ابزاری برای حاکمیت یک قشر خاص تبدیل شد؛ قشری که هرگز نگران ملت ایران نیست، این نخبگان حاکم(!) با عملکرد خود همه آرمانها و ارزشهای انقلاب را دفن کردهاند.»
«هیچ جای شک نیست که ما هم خواهان وقوع جنگی میان آمریکا و ایران نیستیم، ای کاش این دو با هم نزاعی نمیداشتند و ای کاش جنگی میان هیچ کشوری رخ ندهد و همه به صلح خاورمیانه فکر کنند و برای آن ارزش قائل شوند و برای رسیدن به صلح، صادقانه تلاش کنند اما آنچه اتفاق میافتد آنان [جمهوری اسلامی و آمریکا] در ظاهر در نزاع سختی بسر میبرند اما در عمل هر کدام به نوعی از این خصومتها به نفع خود سود میبرد.»
«ما نمیگوییم که توافقی رسمی یا مخفی بین آنها [آمریکا و جمهوری اسلامی] برای ایفای چنین نقشی وجود دارد کما اینکه نمیگوییم که ایالات متحده، جمهوری اسلامی در ایران و اسرائیل به گونهای شبیه به توافق مخفی کنفرانس یالتا، که در سالهای اولیه جنگ سرد بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد، نقش بازی میکنند اما آنچه میخواهیم بگوییم این است که طی ۴ دهه جنگ سرد میان واشنگتن و تهران تنها این دو از ز نزاع بهرهمند شدهاند اما بقیه کشورهای منطقه به ویژه جهان اسلام چیزی جز زیان و ضررهای جبرانناپذیر از این نزاع ندیده است!سعودی، عراق، سوریه، یمن و افغانستان مهمترین نمونههایی که به دلیل این جنگها که جمهوری اسلامی و آمریکا نقشی در آن ایفا کردند، زیانهای فراوانی دیدهاند. در اینجا باید یادآوری کنیم بیشترین ضرر از تهدیدهای نظام اسلامی را کسانی میبینند که از سوی این نظام در ایران تهدید میشوند و سپس ناچار به واشنگتن روی میآورند؛ ایالات متحده نیز همواره در سیاست خود منبع تهدیدها را هرگز از بین نمیبرد بل، با مدیریت بحران از منابع تهدیدها به نفع خود بهرهبرداری میکند و این معادله هم درباره تهدیدهای داعش و هم در باره تهدیدهای جمهوری اسلامی صادق بوده است.»
تحلیلی بر گفتار مشاور رجب طیب اردوغان
در این خصوص میتوان بیان داشت: که در بین کنفرانس های مهم زمان جنگ دوم جهانی، کنفرانس «یالتا» مشهورترین و برجستهترین آنهاست.
در حقیقت تقسیم اروپا یا حتا دنیا به دو منطقه نفوذ جهان غرب و اتحادشوروی (روسیه امروزین) در این کنفرانس صورت گرفت. پنجاه سال دوران جنگ سرد در روابط شرق و غرب و وقایعی که آن را بوجود آورد و یا اساساً معلول آن بود، همواره به تصمیم سران کشورهای ایالات متحده امریکا، بریتاینا واتحاد شوروی آن زمان در کنفرانس «یالتا» نسبت داده شده است.
البته در زمان صدرات «نیکیتا خروشف» شبه جزیره کریمه به اوکراین واگذار شد و امروز میبینیم که آن شبه جزیره توسط پوتین یکشبه به سرزمین روسیه ملحق شد و پوتین دلیلش را تنها «اشتباه تاریخی در کنفرانس یالتا » قلمداد کرد.
در زمان تشکیل کنفرانس یالتا آلمان نازی با شکست کامل و تسلیم بدون شرط فاصله چندانی نداشت. از همین رو، تعیین سرنوشت آلمان پس از جنگ و نحوه توزیع منابع آن، به عنوان غرامت جنگ، مهمترین موضوع برنامه کار کنفرانس یالتا بود.
از منظر آمریکا در آن زمان دو موضوع دیگر برای گفتگو حائز اهمیت بود.
- اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ صلح و امنیت بین الملل در آینده از راه ایجاد سازمان ملل متحد و
- پیشبینی موجبات پیدایش حکومت های مورد تائید مردم با برگزاری انتخابات آزاد، در کشورهای اروپای شرقی پس از پایان جنگ بود.
البته این تفکر نخستین بار در سندی تحت عنوان «منشور آتلانتیک» مطرح شد که اصل «برقراری سیستم جامع و دائم امنیت جمعی» پس از پیروزی بر آلمان نازی و دیگر اصول مهم دیگری مثل:« حق کشورهای محروم از آزادی در تعیین سرنوشت خود» و « حق همه کشورها از بزرگ و کوچک به حاکمیت برابر«منع هر نوع توسل یا تهدید به کار بردن زور در روابط بین دولت ها».
در حقیقت مندرجات منشور آتلانتیک بعدها به منزله ستون و پایه اساسی از «منشور ملل متحد» درآمد. در برنامه کاری که هیات نمایندگی آمریکا برای کنفرانس یالتا تهیه کرده بود؛ مساله ایران نیز وجود داشت که قرار شد بریتانیایی ها مساله ایران را در یالتا مطرح کنند. که در هفتم فوریه (1945) بررسی مساله ایران به پیشنهاد نخست وزیر بریتانیا به شوروی و آمریکا سپرده شد.
در حقیقت از یکسو افزایش احتمال مشارکت رهبران و مقام های عالی کشورهای مختلف جهان در کنفرانس لهستان مطرح بود. زیرا که بطور معمول بسیاری از کشورهای جهان هر سال در کنفرانس مونیخ شرکت می کنند.[ به حیث بُعد مسافت و زمان] و این بهانه را از رهبران ووزرایی که به هر دلیلی ممکن بود از حضور در نشست ورشو سرباز زنند را گرفت.
البته تجربه نشست مونیخ گویای این بوده که محلی برای ردوبدل کردن پیامهای محرمانه نیز هست. در جریان چنین کنفرانسی مقام های سیاسی و امنیتی کشورهای مختلف میتوانند به سود و زیان یکدیگر لابیگری کنند، یارکشی کنند و یا برای تحت فشار قرار دادن کشوری دیگر به توافق و هماهنگی برسند. پس اینها مجموع مسائلی است که زمینه هایش در کنفرانس ورشو فراهم گردید.
از دیگر فراز سفر افسران بلندپایه روسی به اسرائیل و گفتگو با امیرال ارتش این کشور در خصوص ریشهکنی «سپاس قدس در سوریه» در بین بود. البته مهدی سنایی سفیر ج.ا در مسکو از عزم مشترک تهران – مسکو برای ارتقای روابط اقتصادی – تجاری گفته و در مصاحبه اش به گوشهای از انواع و اقسام باج هایی که ج.ا حاضر شده برای ماندن در زیر چتر حمایتی روسها پرداخت کند اشاره کرد.
پایان سخن
افزون بر این وضعیت کنونی رژیم ج.ا اینگونه است که نیروهای داخلی نظام که هریک طی چهل سال گذشته به سهم خود در ایجاد چنین گرفتاری نقش دارند دروضعیتی مشابه گرفتارند وهر اندازه می کوشند که از این مخمصه رهایی یابند اما از سیاستهای خودشان آسیب میبینند و دوباره سقوط می کنند.
در حقیقت برگزاری کنفرانس لهستان تمهیدات لازم را برای ایجاد وضعیت کنونی فراهم آورد؛ به نحوی رژیم را آشفته کرده که در این روزها تا حدودی بین جریان های داخلی سیاسی،« برای حفظ نظام» همسویی ایجاد شده است. بطوری که حتا حسن خمینی نزدیک به استمرارطلبان در سخنانی که مشخص نیست بر پایه کدام شواهد بوده، مدعی شد که «شکست نشست ورشو قطعی است!»هرچند که رژیم ج.ا مانند بسیاری از مخالفانش کنفرانس لهستان را یک تلاش برای براندازی و تغییر نظام ارزیابی می کند. با توجه به اینکه آمریکایی ها به گفته خودشان و مقاماتی که این کنفرانس را سازماندهی کردند روی براندازی نظام تأکید نمی کرده و اعلام میدارند که خواستار تغییر رفتار در نظام اسلامی در ایران هستند؛ اما تأثیر روانی این تصور، فشار کنفرانس را بر ج.ا دوچندان کرده است.
به هر روی بنابر آنچه پیش گفته، از یک سو سیاستمداران امروز بر اساس «منافع مشترک و به ویژه منافع کشور خود» عمل می نمایند که آمریکا نیز نمیتواند از این قاعده [ تمرکز بر سرمایه و انتقال ثروت به منظور دستیابی به بازار ایران و...] مستثنا باشد و قدرمتیقن عملن کنفرانس یالتا عینیت می یابد.
از دیگر فراز تاریخ بشر، جهانگشایان بسیاری بخود دیده است اما تنها عده ی معدودی از آنان خصال دولتمردان را داشتهاند وبسیاری از آنها حاصل فتوحاتشان را در فتنه، فساد و جنایاتی که در پی جنگها بوجود می آید، هدر می دهند.
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
27،5،2019
6،3،1398
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر