۱۳۹۸ دی ۱۰, سه‌شنبه

نقش عربهای ایرانی در پیدایش اسلام. محسن بنایی، آرمین لنگرودی و مانی

Michael Moore on Impeachment, Trump's Chances in 2020 & Why He Supports ...

Irak : la jeunesse en première ligne | ARTE

14 Siècles d'Esclavage et de Traite Négrière Arabo-Musulmane - HD

Michel Onfray: Généalogie de l'Islam - UN PARADIS A L’OMBRE DES ÉPÉES

How The New York Times rigs news on Israel Palestine - James North

ALERTE - la Chine Vend des Organes Prélevés sur des Ouïghours Vivants

(REDIFFUSION) Pierre Jovanovic : Deutsch Bank, agonie avant liquidation ...

Iraq War 3.0? New US Attack Infuriates Baghdad

LE TOPO - Les chrétiens de Gaza sont-ils privés de Noël par Israël ?

John Steinbeck - Nobel Prize Author | Mini Bio | BIO

Biography: John Steinbeck: Am American Writer

Non, Michel Onfray ne "soutient" pas François Asselineau

Hannah Arendt "Zur Person" Full Interview (with English subtitles)

Entretien entre Hannah Arendt et Roger Errera, New York, 1973

ISLAM - Macron a Donné 43 Milliards aux Plus Riches ! (Mélenchon) 13

Michel Onfray invité de Natacha Polony Nous vivons dans une époque de...

Le déclin de l'autorité

La Crise de la Culture - H. Arendt

A Quick Message From Hannah Arendt (1964)

۱۳۹۸ دی ۹, دوشنبه

عفونت دندانپزشکی ولایی
ایرج مصداقی
پیش از این در مقاله‌های زیر چگونگی خودی‌سازی نظام اسلامی در حوزه‌ی علوم پزشکی از طریق اختصاص سهمیه‌های گوناگون برای پذیرش دانشجویان پزشکی، دوره‌های تخصصی و فلوشیب شرح داده شد و به سوابق پاره‌ای از نخبگان اسلامی اشاره شد.
رشته‌ی دندانپزشکی نیز از آنجایی که رشته‌ای پولساز است مورد علاقه‌ی وابستگان نظام اسلامی است. اهرم‌های اجرایی، آموزشی، و… این رشته‌‌ نیز طی ۴ دهه‌ی گذشته در دست پزشک‌کادرهای وابسته به نظام بوده است. آن‌چه در پی می‌آید مشت نمونه خروار است؛ لیست فسادکاری‌ها بسی طولانی است. نظام ولایی دندانپزشکی را هم به چرک خود آلوده است.
رانت دولتی و سهمیه در حوزه‌ی دندانپزشکی
سهمیه‌های گوناگون در رشته‌ی دندانپزشکی بیشتر ار حوزه‌های دیگر است چرا که به زعم کارگزاران نظام اسلامی تحصیل در آن هم راحت‌تر از رشته‌ی پزشکی است و هم نتیجه‌اش پردرآمدتر.
بشیر خالقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مهر ۱۳۹۸ با انتقاد از قانون سهمیه اعضای هیأت علمی گفت: بر اساس اطلاعات رسیده در سال گذشته حدود ۷۰ درصد از دانشجویان دندانپزشکی با سهمیه در دانشگاه‌ها پذیرفته شده‌اند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه در حوزه انتقال غیرقانونی دانشجویان علوم پزشکی از خارج کشور به دانشگاه‌های کشور توضیح داد: متأسفانه در مواقعی مشاهده می‌کنیم که افرادی برای ادامه تحصیل به دانشگاه‌های نامعتبر برخی از کشورهای خارجی مراجعه می‌کنند و با دور زدن قانون با طی کردن دوره کوتاهی از تحصیل برای ادامه دادن تحصیل‌شان به داخل کشور منتقل می‌شوند.
وی با بیان اینکه بررسی‌های ما نشان می‌دهد برخی از این افراد فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها هستند، توضیح داد: در راستای مبارزه با این ظلمی که در حق دانشجویان مستعد صورت می‌گیرد لازم است وزارت علوم و وزارت بهداشت اقدامات مؤثری را انجام دهند.
خالقی با بیان اینکه افزایش ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی کمکی به رفع این معضل نمی‌کند، گفت: با افزایش دادن ظرفیت‌ها باز هم شاهد جذب بیشتر فرزندان اعضای هیأت علمی خواهیم بود.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس تصریح کرد: مطابق بررسی‌های ما سال گذشته حدود ۱۶۰۰ نفر از دانشجویان ایرانی در کشور اوکراین در حال تحصیل بودند که همین افراد نیز ممکن است با دور زدن قانون برای ادامه تحصیل به کشور مراجعه کنند و مجلس نیز تمام تلاش خود را برای جمع کردن بساط دلالان به کار خواهد گرفت.[1]
بایستی توجه داشت که بسیارند کسانی در میان اعضای هیأت علمی‌ دانشگاه‌ها که خود با استفاده از رانت‌‌های ویژه به مقام استادی رسیده‌اند.

پدرخوانده‌های رشته دندانپزشکی

■ عباس هنردوست عضو بخش پزشکان حزب جمهوری اسلامی و یکی از پدرخوانده‌های حوزه‌ی دندانپزشکی است. او یکی از اعضای بسیج جامعه دندانپزشکی است و از سال ۱۳۸۴ رئیس آن بوده است. هنردوست رییس اولین دوره هیات مدیره انجمن دندان‌پزشکی ایران (قبل از ادغام با جامعه) و رییس دو دوره شانزدهم و هفدهم انجمن دندان‌پزشکی ایران و عضو هیات‌مدیره پنج دوره جامعه اسلامی دندان‌پزشکان بوده است.
عباس هنردوست
عباس هنردوست
او به همراه دکتر علی‌اکبر ولایتی، دکتر علیرضا مرندی، دکتر کامران لنکرانی، دکتر حسینعلی شهریاری، دکتر علیرضا زاکانی، دکتر محمدحسن طریقت‌منفرد، دکتر ناصرسیم‌فروش، دکتر مسعود خاتمی، دکتر بهرام عین‌الهی، و کسان دیگری که راجع به آن‌ها در بخش‌های قبلی این تحقیق روشنگری شد، جزو هزار پزشک و دندانپزشک و پیراپزشکی بود که در سال ۱۳۹۴ از قلع و قمع کاندیداهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی حمایت کرد. [2]
عباس هنردوست در بحبوحه‌ی کودتای انتخاباتی ۸۸ جزو ۱۳۲ عضو «جامعه علمی کشور» بود که خطاب به محسن رضایی نوشته و گفتند «چرا سران فتنه را به پیروی از قانون و عقلانیت فرا نمی‌خوانید» [3]
خسرو نامجوی نیک، کاظم آشفته یزدی، مهدی اعتمادی، حمید‌رضا پاکشیر عباس منزوی، عباس هنردوست، نصرت‌الله عشقیار، محمدصادق احمد آخوندی، مسعود فلاحی‌نژاد قاجاری، امیررضا رکن، مهدی شهرابی، احمد سوداگر، و بهمن نوابی از سال ۱۳۶۱ تاکنون جزو گردانندگان جامعه اسلامی دندانپزشکان بوده‌اند.[4]
 دکتر محمدجعفر دالایی متولد ۱۳۱۷متخصص جراحی دهان، فک و صورت و استاد بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، مشاور عالی پنجمین کنگره انجمن جراحان دهان، فک و صورت است.
محمدجعفر دالایی
محمدجعفر دالایی
دالایی یکی از پیشکسوتان و پدرخوانده‌های دندانپزشکی کشور است که عهده دار دو دوره ریاست دانشکده دندانپزشکی از سال ۶۰ تا ۶۲ و ۶۶ تا ۷۶ بوده است. او عضو علی‌البدل هیأت مدیره انجمن جراحان دهان، فک و صورت بوده و در سال ۱۳۷۶ ریاست کنگره ۳۷ انجمن دندانپزشکی ایران را به عهده داشته است. او جزو دندانپزشکانی بود که در انتخابات ریاست جمهوری از ابراهیم رئیسی حمایت کرد.
دکتر کاظم دالایی، فرزند او، که در حال حاضر استادیار بخش ارتودنسی است، در سال ۱۳۷۲ وارد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی شد. او در حالی که پدرش ریاست دانشکده‌ی دندانپزشکی شهید بهشتی را به عهده داشت نفر دوم دانشجویی به لحاظ معدل اموزشی در میان دانشجویان ورودی سال ۱۳۷۲ دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی ۱۳۷۸-۱۳۷۲، دانشجوی نمونه دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی در سال‌های ۱۳۷۷- ۱۳۷۶، دارای رتبه اول در مقالات علمی در کنگره دانشجویی دندانپزشکی در سال ۱۳۷۵، نفر سوم مسابقات قران دانشجویی کشور در سال ۱۳۷۶، نفر سوم ازمون ورودی دستیاری دندانپزشکی در سطح کشور در سال ۱۳۸۱ بوده است.
■ دکتر امیررضا رکن ورودی قبل از انقلاب دانشگاه تهران در رشته‌ی دندانپزشکی است. او به خانواده‌‌ای مذهبی که به انجمن حجتیه گرایش داشتند تعلق دارد. او در سال ۱۳۶۴ دکترای دندانپزشکی‌اش را اخذ کرد و در سال ۱۳۶۹ در رشته‌ی پریودنتولوژی از دانشگاه علوم پزشکی تهران فارغ‌التحصیل شد. او مدتی خزانه‌دار و در دورانی هم عضو و رئیس‌هیأت‌مدیره انجمن پریودونتیست‌های ایران بوده است و در آذرماه ۱۳۹۶ به ریاست دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران منصوب شد.
امیررضا رکن
امیررضا رکن
در اسفند ماه سال۹۷ و با حکم رییس دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، دانشکده دندان‌پزشکی پردیس بین‌الملل دانشگاه علوم پزشکی تهران در زیر مجموعه دانشکده دندان پزشکی تهران قرار گرفت و دکتر امیررضا رکن سومین حکم ریاست خود را از رییس دانشگاه علوم‌پزشکی تهران دریافت کرد.
دکتر امیررضا رکن را می‌توان یکی از سه چهره مهم و صاحب نفوذ دندان پزشکی کشور دانست که مسئولیت سه واحد از مهم‌ترین مراکز علمی دندان پزشکی کشور را بر عهده دارد.
او عضویت در شورای سلامت دهان وزارت بهداشت را نیز در کارنامه دارد. تاکنون عده‌ا‌ی زیادی از عناصر خودی، از طریق او از رانت اسلامی برخوردار شده‌اند.
■ دکتر محمدرضا نخستین، همسر مرضیه وحید دستجردی نیز در دوران وزارت او مشاورش در زمینه‌ی امور دندانپزشکی بود. او عضو هیات علمی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی هم هست.
مرضیه وحید دستجردی و محمدرضا نخستین
مرضیه وحید دستجردی و محمدرضا نخستین
خانواده وحید دستجردی اعم از خواهران و برادران و همسران و… همگی از رانت‌های ویژه برخوردارند و در خدمت جناح راست نظام هستند. او به همراه همسرش از حامیان رئیسی یکی از اعضای هیأت کشتار ۶۷ در انتخابات ریاست جمهوری بودند.
نخستین همچنین جزو ۲۵۰ نفری بود که تحت عنوان «جمعی از اساتید و نخبگان جامعه پزشکی» در نامه به لاریجانی ضمن تبریک انتخاب او به ریاست قوه قضاییه خواهان سرکوب مردم در جنبش ۸۸ شدند:
«ضمن تشکر از برگزاری دادگاه عاملان فتنه‌های اخیر به شکل علنی، در راستای تنویر افکار عمومی و روشن شدن ماهیت واقعی دست اندرکاران داخلی و خارجی، خواهان ادامه این روند و نیز پخش اعترافات عناصر اصلی بازداشت شده، به تمام و کمال می‌باشیم.
متأسفانه سران آشوب و طراحان اصلی حوادث اخیر با وقاحت آشکار، همچنان به تحریکات و ماجراجویی‌های خود ادامه داده، مصرانه در پی بهم زدن آرامش جامعه و تداوم تنش و التهاب درجامعه می‌باشند. به تحقیق راه اصلی حفظ آرامش جامعه و خشکاندن ریشه این آشوب‌ها، برخورد قاطع و بدون ملاحظه با سران اصلی این غائله می‌باشد. اینجانبان خواهان برخورد قاطع جنابعالی و دستگاه قضا با این عناصر فتنه‌گر می‌باشیم.
در حالیکه مراکز درمانی در بحبوحه درگیری‌ها و بحران‌های ایجاد شده، موظف به ارائه خدمات درمانی به همه مجروحین و آسیب دیدگان می‌باشند، متأسفانه در اوج ناآرامی‌ها، عده‌ای قلیل از همکاران با نادیده گرفتن قداست حرفه پزشکی و عرصه درمان، در تدارک تحصن و به تعطیلی کشاندن بعضی از مراکز درمانی کشور بودند و در واقع با چشم‌پوشی از وظایف درمانی و قانونی خویش، عرصه درمان و سلامت کشور را به میدان گروکشی سیاسی تبدیل کردند. این افراد متأسفانه در روزهای اخیر هم در سایه کرامت و سعه صدر نظام، به شیوه‌های گوناگون تحریکات و اقدامات تنش زای خود را ادامه می‌دهند که در آستانه شروع سال تحصیلی جدید می‌بایست، هوشیاری و بیداری همه جانبه لحاظ گردد تا خدای نخواسته شاهد تکرار حوادث غم بار ماه‌های ابتدای سال جاری نباشیم.
ما خواهان برخورد قانونی با عواملی که به ایجاد تنش و التهاب در عرصه درمانی کشور دامن می‌زنند، می‌باشیم.»[5]
■ بهرام شکری، در مردادماه سال ۱۳۳۶ در میانه متولد شد و در سال ۱۳۵۴ وارد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه ملی شد. او یکی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه ملی بود و ضمن عضویت در کمیته انقلاب اسلامی پس از تأسیس جهاد سازندگی به این ارگان پیوست.
بهرام شکری
بهرام شکری
شکری در سال ۱۳۵۷ یا زهرا مینا طاهریان، دانشجوی سال سوم دندانپزشکی ازدواج کرد و در مرداد ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و کلینک دندانپزشکی سپاه پاسداران را راه‌اندازی کرد و مسئولیت آن را به عهده گرفت. بعدها این کلینیک به یکی از مراکز مهم دندانپزشکی کشور تبدیل شد و دندانپزشکان برخوردار از سهمیه‌های مختلف در آن مشغول کار شدند. او در مرداد‌ماه ۱۳۶۰ در خیابان ولی‌عصر توسط مجاهدین به قتل رسید.

عده‌ای دیگر از دندانپزشکان برخوردار از رانت ولایی

■دکتر مجتبی صفارهرندی برادرزاده سرتیپ محمدحسین صفار هرندی وزیر سابق ارشاد اسلامی در دولت احمدی‌نژاد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم خامنه‌ای است.
مجتبی صفارهرندی
مجتبی صفارهرندی
مجتبی در سال ۱۳۵۳ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۷۳ با استفاده از رانت خانوادگی در رشته‌ی دندانپزشکی دانشگاه زاهدان پذیرفته شد و در سال ۷۹ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.
او با استفاده از رانت ولایی، دندانپزشک امین صدا و سیما است و در بسیاری از برنامه‌ها در شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی حضور دارد. او در کار خوانندگی نیز هست و اولین آلبوم او به نام «افسانه و افسون» در سال ۱۳۹۳ با دکلمه خانم ژاله علو منتشر شد. او از تبلیغات سرسام‌آوری در فضای مجازی برخوردار است.
■ محسن صفارهرندی دیگر برادرزاده سردار صفارهرندی که برای تحصیل پزشکی به خارج از کشور رفته بود پس از مدتی به همدان انتقال یافت و در رشته‌ی دندانپزشکی فارغ‌التحصیل شد.
محسن صفارهرندی
این دو بلافاصله بعد از پایان تحصیلات با استفاده از رانت عمویشان وام‌های کلان گرفتند و در سال ۱۳۸۴ اولین درمانگاه شبانه روزی «سیرنا» را در مرکز تهران واقع در خیابان انقلاب تأسیس کردند و پس از آن به فاصله‌ی دو سال با ایجاد مراکز جدید در مناطق دیگر سعی در توسعه فعالیت خود داشتند. اینک در مناطق مختلف تهران از جمله میدان فردوسی، خیابان شهید بهشتی (عباس آباد)، خیابان مطهری، میدان صادقیه و تهرانپارس دارای مراکز مجهزی هستند.[6] شریعتی بالاتر از میرداماد دیگر شعبه سیرنا است.
دیگر شریک این دو در مجموعه سیرنا محمدمهدی صفار‌هرندی فرزند سردار محمد‌حسین صفارهرندی است.
وی که با استفاده از رانت اسلامی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه تهران بود در سال ۱۳۹۰ با حضور فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران، به عنوان مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی معرفی شد. او جزوِ رهبران بسیجیان حمله کننده به سفارت بریتانیا بود.
■ محمد جعفر اقبال متولد ۱۳۳۹ پس از انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۱ در رشته‌ی دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد. او یکی از فعالین جهاد دانشگاهی بود.
محمد جعفر اقبال
محمد جعفر اقبال
 اقبال در سال ۶۶ در حالی که ۲۷ ساله بود تحت عنوان گذراندن طرح، به کرمان فرستاده شد و ریاست دانشکده دندان‌پزشکی کرمان را بر عهده گرفت. او در سال ۱۳۶۹ با استفاده از سهمیه در دانشگاه مشهد دوره تخصصی خود را پی گرفت. او مدت‌ها ریاست دانشکده دندانپزشکی قزوین را به عهده داشت.
■ رضا مسائلی در سال ۱۳۷۴ با سهمیه رزمندگان و ایثارگران و به عنوان بورسیه ارتش وارد دانشکده دندانپزشکی تهران شد و در بسیج دانشگاه فعال شد.
رضا مسائلی
رضا مسائلی
او به کمک رانت پدرش و نفوذ بسیج دانشجویی و کمک اساتید پس از ده سال، موفق به اتمام دوره عمومی شد و به کمک رانت ولایی و بدون سپری کردن تعهد مادام‌العمرش به ارتش به سمت مدیر کلی تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت در دولت اول احمدی نژاد منصوب شد. او سپس با بورسیه دولتی به ادامه تحصیل در رشته مواد دندانی در انگلستان مشغول شد؛ اما پس از اشغال سفارت انگلستان، از آن کشور دیپورت شد. رضا مسائلی پس از دریافت مدرک دکترا، استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران شد و کرسی عضویت هیأت علمی این دانشگاه را به دست آورد.
مسائلی در دولت روحانی نیز مدیریت کل تجهیزات پزشکی وزارت بهداشت و عضویت شورای سلامت را بر عهده داشته و مشاور وزیر است. نزدیکی او به علی زاکانی و سمت پدرش در لایه‌های حکومتی از دلایل پیشرفت‌های خلق‌الساعه‌ی او است.
■ الهه وحید ‌دستجردی خواهر مرضیه وحید‌دستجردی وزیر بهداشت و درمان دولت احمدی‌نژاد، در سال‌های اولیه انقلاب در سرویس اجتماعی روزنامه کیهان کار می‌کرد اما بعدها با استفاده از رانت ولایی به دندان‌پزشکی روی آورد.
الهه وحید ‌دستجردی
الهه وحید ‌دستجردی
او که در سال‌های دورتر به عنوان معاون پژوهشی دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال خدمت بود، در سال ۱۳۹۰ از سوی ریاست دانشگاه، به سمت ریاست دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انتخاب شد.
مصطفی گودینی
مصطفی گودینی
■مصطفی گودینی با سهمیه شاهد وارد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بهشتی شد؛ سپس به لطف سهمیه وارد دوره اندودنتیکس در همین دانشگاه گردید.
او اکنون عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه است.
دندانپزشکان ولایی مجلس‌نشین
 ■ علی تاجرنیا، در سال ۱۳۴۸ در یک خانواده روحانی در قم به دنیا آمد. او در جبهه‌های جنگ ایران و عراق زخمی شد و با استفاده از رانت اسلامی وارد دانشگاه شد و به در دانشگاه علوم پزشکی مشهد دندانپزشکی خواند.
علی تاجرنیا
علی تاجرنیا
او در سال ۷۸ به عنوان جوان‌ترین نماینده به مجلس ششم راه یافت. تاجرنیا یکی از اعضای دفتر تحکیم وحدت بود و ضمن عضویت در هیأت مدیره انجمن دندانپزشکان ایران طی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ نماینده گروه دندانپزشکان ایران در شورایعالی سازمان نظام پزشکی بود. او در شورای سلامت دهان وزارت بهداشت و شورای عالی انتظامی سازمان نظام‌پزشکی عضویت دارد.
تاجرنیا به خاطر عضویت در کمیته صیانت از آراء ستاد میرحسین موسوی در جریان انتخابات ۱۳۸۸ دستگیر شد و به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و نیز تبلیغ علیه نظام به ۶ سال حبس تعزیری و به دلیل توهین به محمود احمدی‌نژاد به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد اما در آذرماه ۱۳۸۹ از زندان آزاد شد.
■ احمد بیگدلی، در سال ۱۳۵۵ در شهرستان خدابنده استان زنجان به دنیا آمد و با رانت فرزند شهید به دانشگاه راه یافت و در سال ۸۲ در رشته دندان پزشکی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و دوره تکمیلی ارتودنسی و ایمپلنت را در مرکز جهاد دانشگاهی واحد تهران گذراند. علاوه بر پدرش، عمو، دایی و پدر همسرش نیز به همراه ۱۲ نفر دیگر از اقوامش در جبهه‌‌های جنگ کشته شدند. به همین دلیل از رانت‌های متعدد برخوردار است.
احمد بیگدلی
احمد بیگدلی
بیگدلی از سال ۸۲ به طبابت در شهر تهران و بیمارستان امام حسین زنجان مشغول بوده است. او پیشتر سرپرستی درمانگاه سهروردی تامین اجتماعی استان زنجان را نیز عهده دار بوددر سال۹۵ و در دور دوم انتخابات مجلس دهم، به عنوان به مجلس راه یافت.
■ محمدحسین قربانی متولد خرداد ۱۳۴۴ در شهرستان آستانه اشرفیه است. او برادرزاده زین‌العابدین قربانی‌لاهیجی، امام جمعه رشت و نماینده ولی فقیه در گیلان و حاکم شرع جنایتکار دهه‌ی ۶۰ گیلان است.
محمدحسین قربانی
محمدحسین قربانی
 محمدحسین قربانی در سن ۱۵ سالگی به همراهش برادرش به جبهه رفت. او مجروح شد و برادرش کشته شد. او پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۹ با استفاده از رانت‌های مختلف اسلامی وارد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی شد. او در سال ۱۳۷۳ مسئول انجمن اسلامی دانشکده دندانپزشکی شد و در سال ۱۳۷۵پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه بلافاصله در وزارت بهداشت شاغل شد ولی بعداً مسئولیت در وزارتخانه را رها کرد و در دانشگاه علوم پزشکی گیلان مشغول شد و به دندانپزشکی در شهر خود آستانه اشرفیه پرداخت. او به عنوان «عضو جامعه معتمدین معین ایثارگر استان» انتخاب شد و در عین حال مشاور استاندار گیلان در امور ایثارگران گردید. در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی شکست خورد اما در دور دوم به این مجلس راه یافت. قربانی سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و عضو شورای سلامت دهان وزارت بهداشت است.
■ زهره طبیب‌زاده نوری متولد ۱۳۳۹ و دارای دکتری دندان‌پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است و دوره تخصصی خود را با استفاده از رانت اسلامی در جراحی لثه دنبال کرده است. او در دهه شصت وارد فعالیت‌های دانشجویی شد و با انتخاب محمود احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری و تشکیل دولت نهم به عنوان مشاور رییس جمهور، رییس مرکز امور زنان و خانواده، دبیر شورای عالی زن و خانواده و عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان در این دولت شروع به فعالیت کرد. در سال ۱۳۸۸ به ریاست دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی منصوب شد و تا مرداد ماه ۱۳۹۰ که خواهر وزیر بهداشت وقت، دکتر وحید دستجردی جای او را گرفت، در این سمت فعالیت نمود.
زهره طبیب‌زاده نوری
زهره طبیب‌زاده نوری
زهره طبیب‌زاده نوری از اعضای جبهه پایداری است که نماینده‌ی دوره نهم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در استان تهران بوده است. او یکی از موافقان افزایش سن مجوز خروج دختران از کشور به ۴۰ سال بود.
طبیب‌زاده، در واکنش به سخنان علی مطهری نسبت به طولانی شدن بدون محاکمه حصر موسوی و کروبی، گفته: اگر نگوییم آقای مطهری به عنوان عامل MI6 نظر می‌دهد، قطعاً تحت تأثیر سرویس‌های جاسوسی بوده، چرا که فکر نمی‌کنم آنقدر کند ذهن باشند که نتوانند تشخیص دهند فتنه ۸۸ یک توطئه براندازانه نظام بوده است. اگر افرادی مثل آقای مطهری که خودشان نیز مسئله‌دار باشند خیلی سریع در تور آژانس‌های امنیتی قرار می‌گیرند تا در زمین آن‌ها بازی کنند که من فکر می‌کنم آقای مطهری چنین مشکلی برایشان به وجود آمده و عملاً افکار و اظهاراتشان مدیریت می‌شود. [7]
در پی اعلام خبر گم شدن طرح ملی بررسی اشکال خشونت خانگی علیه زنان در ۳۲ جلد، اشرف بروجردی، مشاور امور زنان وزارت کشور در دوره اصلاحات و از مجریان این طرح اعلام کرد: «این پژوهش در سال ۱۳۸۵ در دولت آقای احمدی نژاد و زمان حضور زهره طبیب‌زاده نوری در مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و نماینده کنونی مجلس، به خمیر تبدیل شد.» [8]
در تمام چهار سال حضورش در مجلس همچون سایر نمایندگان زن کم سرو صدا بود و در پایان کار مجلس نهم دوباره به دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی بازگشت.
■ محمدجواد نظری‌مهر در سال ۱۳۴۵ در بندرگز به دنیا آمد. او برادر همسر منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه است. از آن‌جایی که او در سال ۱۳۶۰ در بندرگز بازجو و شکنجه‌گر بود، محمدجواد نیز با وجود سن کم در سرکوب شرکت داشت. پدر او در جبهه‌ی جنگ کشته شد و او همچون خواهرش با استفاده از رانت اسلامی فرزند شهید در رشته‌ی دندانپزشکی از دانشگاه شهید بهشتی فارغ‌التحصیل شد. او فارغ‌التحصیل حقوق هم هست.
محمدجواد نظری‌مهر
محمدجواد نظری‌مهر
نظری‌مهر نماینده وابسته به جبهه‌ی پایداری مجلس هشتم و نهم از حوزه انتخابیه کردکوی، بندرگز و بندرترکمن و عضو کمیسیون بهداشت و درمان و فراکسیون محیط زیست بود اما در انتخابات دوره دهم مجلس رد صلاحیت شد.
او جزو نمایندگانی بود که در تاریخ ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۴ طرح ۳ فوریتی «توقف مذاکرات هسته‌ای تا قطع تهدیدات آمریکا» را امضا کردند.
محمدجواد نظری‌مهر عضویت در کمیته ملی المپیک، فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی و شورای سلامت دهان وزارت بهداشت و ریاست بیمارستان بندر گز را در کارنامه دارد. او در مورد فعالیت‌هایش پس از بازماندن از شرکت در انتخابات مجلس می‌‌گوید:‌
«بنده هم در حال حاضر به دندانپزشکی مشغول هستم و در رشته‌ی ورزشی , رئیس هیأت کشتی گلستانه و عضو فذراسیون ورزشی کشتی کشور هستم و با آقای خادم همکاری دارم و در خود وزارت بهدشت و درمان بنده در قسمت‌های مختلف غذا و دارو و… با وزیر همکاری می‌کنیم.»
■ سیدعلی ریاض، در سال ۱۳۳۷ در کربلا به دنیا آمد. دارای مدرک دکترای دندان‌پزشکی از دانشگاه شهید بهشتی است. او در سال ۱۳۸۲ در قالب تشکیلات آبادگران وارد مجلس شد و از حامیان جدی احمدی‌نژاد و یکی از چهره‌های شاخص و فعال مجلس و نماینده‌ی عقب‌مانده‌ترین لایه‌های نظام اسلامی بود.
سیدعلی ریاض
سیدعلی ریاض
ریاض نائب رئیس اول کمیسیون اصل نود، رئیس فراکسیون ایرانیان مقیم خارج از کشور، دبیر فراکسیون قرآن و عترت و فراکسیون حمایت از معلولان، رئیس سه گروه دوستی پارلمانی ایران و عراق، ایران و عربستان، ایران وکرواسی را بر عهده داشت و همزمان مشاور فرهنگی و رئیس بازرسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران بود.
او پس از اتمام دوره نمایندگی مجلس به عنوان مشاور وزیر بهداشت و قائم مقام معاون حقوقی و امور مجلس احمدی‌نژاد فعالیت کرد. ریاض رئیس هیأت پزشکی حج و زیارت هلال احمر جمهوری اسلامی و معاونت حقوقی و پارلمانی سازمان نظام پزشکی را نیز در کارنامه دارد. او در انتخابات شورای شهر تهران در لیست محافظه‌کاران قرار داشت اما همچون دیگر اعضای این ائتلاف توفیقی به دست نیاورد. سید‌علی ریاض به عنوان سخنگو و رییس کمیته سیاسی انجمن اسلامی پزشکان یکی از حامیان ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری بود.
■ بهرام پارسایی متولد ۱۳۴۹ در شهرستان ممسنی و دانش‌آموخته رشته دندان‌پزشکی از دانشگاه رفسنجان است. او به واسطه‌ی یک سال حضور در جبهه از رانت اسلامی برخوردار بود. سه برادر دیگر او نیز هر کدام یکسال یا بیشتر در جبهه حضور داشتند و یکی از آن‌ها جانباز است.
بهرام پارسایی
بهرام پارسایی
 پارسایی در سال۹۴ از شیراز به مجلس دهم راه یافت و در حال حاضر سخنگوی فراکسیون امید و سخنگوی کمیسون اصل۹۰ مجلس است. او عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه است. او عضویت در شورای اسلامی شهر شیراز و عضویت در هیأت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت فارس را نیز در کارنامه دارد که هیچ‌یک با تخصص او ارتباطی ندارد. او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ رئیس ستاد انتخاباتی محسن رضایی در استان فارس بود.
■ احمد پورنجاتی در سال ۱۳۳۳ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۲ در رشته‌ی دندانپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در دوران دانشجویی به دلیل فعالیت‌های سیاسی از اردیبهشت سال ۱۳۵۳ تا بهمن سال ۱۳۵۵ توسط ساواک دستگیر و زندانی گردید. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدرک تحصیلی‌اش در رشته‌ی دندانپزشکی را از دانشگاه تهران دریافت کرد در حالی که از همان ابتدا بدون آن که مدرک تحصیلی اش را دریافت کرده باشد مدیر کمیته پزشکی جهاد سازندگی و سپس به مدت چهار سال به عنوان مدیرکل سیاسی وزارت کشور در زمان تصدی علی‌اکبر ناطق نوری فعالیت نمود.
احمد پورنجاتی
احمد پورنجاتی
پورنجاتی در سال ۱۳۶۵ از طریق علی ربیعی به وزارت اطلاعات پیوست و همان موقع به عقل منفصل ری‌شهری معروف شد. او در جریان کشتار زندانیان سیاسی که طرح آن توسط وزارت اطلاعات ری‌شهری ریخته شد و در جریان برکناری آیت‌الله منتظری از نزدیکان ری‌شهری و مسئولان وزارت اطلاعات بود.
احمد پورنجاتی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ همراه با روح‌الله حسینیان، علی رازینی، محمد‌ شریعتمداری، محمد محمدی‌ری‌شهری، ربیعی و… که همگی عناصر اطلاعاتی و امنیتی و قضایی بودند، جمعیت ارزش‌ها را پایه‌ریزی کردند و از ری‌شهری در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردند.
از دیگر مسئولیت‌های احمد پورنجاتی ، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت سیما و قائم مقام صدا و سیمای جمهوری اسلامی در دوران ریاست علی لاریجانی بوده است. اما پس از انتخاب خاتمی در دوم خرداد ۱۳۷۶، او به عنوان مشاور امور رسانه‌ای او منصوب گردید. در همان ایام شریعتمداری و ربیعی نیز در دولت خاتمی پست گرفتند. او در انتخابات سال ۱۳۷۸ به مجلس شورای اسلامی راه یافت و رئیس کمیسیون فرهنگی شد. در جریان انتخابات ۸۸ عضو ستاد انتخاباتی موسوی بود اما دستگیر نشد.
از دیگر مشاغل احمد پورنجاتی عضویت در دبیرخانه شورای امنیت ملی است. او به همراه جنتی خاتمی، حسین شریعتمداری و مهاجرانی عضو کمیته‌ای بودند که ریاست‌اش با حسن روحانی بود و دبیری‌اش با پورنجاتی. او در سال‌های گذشته فعالیتی در رشته‌ی دندانپزشکی نداشته است.
مهدی رسول‌پناه
مهدی رسول‌پناه
■ مهدی رسول‌پناه با رانت اسلامی به دانشگاه شهید بهشتی راه یافت و در رشته دندانپزشکی فارغ‌التحصیل شد. او مطب خود را در سال ۱۳۷۷ در ورامین گشود.
رسول‌پناه عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته انتخابات حزب اعتماد ملی است و در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی جزو کاندیداهای این حزب از حوزه انتخابیه تهران و شمیرانات بود. او که دندانپزشک مسعود سلطانی‌فر وزیر ورزش و عضو حزب اعتماد ملی است بدون آن که سابقه‌ی ورزشی یا مدیریتی داشته باشد با حمایت وزیر ورزش به عضویت هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس درآمد و سپس ریاست آن را به عهده گرفت. او دنداپزشک مورد اعتماد دستگاه قضایی است.

رانت‌خواران مشغول کار در شهرداری و دیگر ارگان‌های نظام

■ سمیه حاجوی در سال ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد. او فرزند “شهید” است و با استفاده از رانت ولایی به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی راه یافته است.
سمیه حاجوی
 حاجوی پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه در شهرداری به کار مشغول شد و مسئولیت واحد دندان‌پزشکی شرکت شهر سالم را بر عهده گرفت. او پس از آن مدتی، مدیر اجرایی و مسئول دبیرخانه جامعه ایمن منطقه ۴ شهرداری تهران شده و سپس، پیش از این‌که شهرداری ناحیه ۱ منطقه ۴ را بر عهده بگیرد، مدتی مدیر اداره سلامت شهرداری منطقه ۴ بوده است.
سمیه حاجوی توسط نجفی شهردار تهران ارتقای مقام یافت و شهردار ناحیه ۷ تهران شد. او که تا پیش از شهردار منطقه شدن با مانتو و مقنعه در محل کار حاضر می‌شد در تصاویری که پس از دریافت حکم شهردار در اینترنت منتشر شد با چادر مشکی رویت شد.
■ سعید طلوعی در سال ۱۳۴۳ در قصر شیرین به دنیا آمد و از ۱۷ سالگی و به مدت هشت سال در جبهه حضور داشته و فرمانده گردان پیاده لشگر نبی اکرم بوده است. او جانباز ۷۰ درصدی است و با استفاده از رانت «جانبازی» و «رزمندگان» پس از پایان جنگ وارد دانشکده دندانپزشکی همدان شده است. او همچنین بدون حضور در دانشگاه «کارشناس ارشد» مدیریت از دانشگاه شهید بهشتی هم هست.
سعید طلوعی
سعید طلوعی
او در سال ۱۳۸۷ با حکم قالیباف شهردار منطقه ۱۰ تهران شد و سپس در دوران او این منصب را در مناطق ۵ و ۷ و ۸ نیز تکرار کرد. او مسؤل بسیج دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و مسئول حراست بیمارستان بقیه‌الله الاعظم نیز بوده است و از هر جهت کارنامه‌ی پر و پیمانی دارد.
طلوعی به علت نداشتن تخصص لازم در حوزه صنفی دندان‌پزشکی فعالیت چندانی نداشته است.
■ ذبیح‌الله واحدی در سال ۱۳۳۹ در کاشمر به دنیا آمد. در سال ۱۳۷۱ از دانشکده علوم پزشکی مشهد در رشته دندانپزشکی فارغ‌التحصیل شد. او همچنین دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس حقوق است و سابقه‌ی ۳۱ سال کار کیفری دارد و در حال حاضر رییس شعبه سوم دیوان عدالت اداری است. در واقع او از قوه قضاییه با رانت اسلامی به دانشگاه راه یافت و دکترای دندانپزشکی گرفت.
ذبیح‌الله واحدی
ذبیح‌الله واحدی
در دهۀ شصت به عنوان دادیار در حوزۀ قضایی استان خراسان شاغل و در سال‌های ۷۲ تا ۷۴ مدیر امور حقوقی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. هم‌زمان به عنوان مربی در مرکز بهداشت‌کاران دهان و دندان فعالیت می‌کرد. در‌‌ همان زمان به صورت پاره‌ وقت به عنوان رییس شعبه تجدید نظر تعزیرات حکومتی و معاون مدیر کل تعزیرات حکومتی خراسان به پرونده‌های تعزیراتی امور بهداشتی و درمانی رسیدگی می‌کرد.
ذبیح‌الله واحدی در سال ۷۶ به تهران منتقل شد و در سازمان بازرسی کل کشور به عنوان بازرس قضایی مشغول خدمت شد. در سال ۸۲ به دیوان عدالت اداری منتقل شد. ابتدا به عنوان دادرس و رییس شعبه ششم و سپس در شعبه چهارم تجدیدنظر به عنوان مستشار. پس از تغییر قانون دیوان عدالت اداری در سال۸۵ تاکنون، به عنوان رییس شعبه سوم در خدمت دستگاه قضایی است. در طول این سال‌ها او به عنوان دندان‌پزشک عمومی در مطب خود نیز مشغول کار بوده و در یکی از دانشکده‌های دندان‌پزشکی هم دندان‌پزشکی قانونی تدریس می‌کند.
■ سیدسلمان سامانی در سال ۱۳۵۹ به دنیا آمد. او با استفاده از رانت اسلامی از دانشگاه مشهد در رشته دندانپزشکی فارغ‌التحصیل شد و سپس مدرک کارشناسی ارشد حقوق عمومی از دانشگاه شهید بهشتی کسب کرد و در رشته‌ی دکترای تخصصی حقوق (حقوق عمومی) در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. او پله‌های ترقی را به سرعت طی کرده و هم‌اکنون قائم‌مقام وزیر کشور در امور مجلس و هماهنگی استان‌ها و سخنگوی وزارت کشور و عضو شورای عالی هلال احمر است.
سیدسلمان سامانی
سیدسلمان سامانی
سامانی در سال ۸۵ به شورای شهر شهرستان فاروج راه یافت و در ادامه به عنوان عضو هیات رییسه و سخنگوی شورای عالی استان‌ها انتخاب شد. تا سال ۹۲ به عنوان مشاور رییس کل و مدیرکل حوزه ریاست دیوان محاسبات کشور فعالیت می‌کرد و در دولت یازدهم، به سمت ریاست مرکز مدیریت عملکرد، بازرسی و امور حقوقی وزارت کشور منصوب شد. او ریاست هیأت مرکزی بازرسی انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد.
سید سلمان سامانی در گذشته به عنوان رئیس مرکز مدیریت عملکرد، بازرسی و امور حقوقی وزارت کشور، مشاور وزیر کشور و نماینده تام الاختیار وزیر در رسیدگی به تخلفات اداری، رئیس هیأت مرکزی بازرسی انتخابات کشور (انتخابات اخیر)، رئیس کمیته حقوقی ستاد انتخابات کشور، مشاور رئیس کل و مدیر کل حوزه ریاست دیوان محاسبات کشور، عضو شورای عالی و بازرس کل جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران خدمت کرده است.
یک نمونه دیگر از دندانپزشکان درآمده به خدمت نظام
به دلیل حاکم بودن نظام اسلامی و سقوط اخلاقی‌ای که جامعه طی چهار دهه گذشته داشته است، جامعه پزشکی و دندانپزشکی نیز بری از آن نبوده است. افراد با آن که قرابتی به لحاظ اعتقادی با نظام اسلامی ندارند اما به خاطر بهره‌بردن از امکانات نظام و خوان نعمتی که گسترده شده به خدمت حاکمان درآمده و ارزش‌های انسانی را زیرپا می‌گذارند.
■ صنم‌بر یزدانی تنها یک نمونه است. او سال‌ها در آمریکا زندگی کرده است. از آن‌جایی که از استعداد لازم برای تحصیل در رشته‌ی دندانپزشکی در دانشگاه‌های داخل کشور اعم از دولتی و آزاد برخوردار نبود به دبی مهاجرت کرد و پس از مدتی با نفوذی که پدرش علی یزدانی داشت به دانشگاه‌ «شهید بهشتی» منتقل شد و در سال ۱۳۸۶ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و فعالیتش را در مطب پدرش شروع کرد. صنم‌بر از مهرماه سال ۱۳۹۲ فعالیت خود را در انجمن دندان‌پزشکان عمومی آغاز کرد و از همان سال عضو هیأت مدیره این انجمن شد که پدرش ریاست آن را دارد.
پدر او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی فعلی) در رشته دندانپزشکی در سال ۱۳۵۳ به پایان رساند. دوره‌های دندانپزشکی را در کالج سلطنتی جراحان انگلستان و بوستون گذرانده است.
وی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۴ در دانشگاه آزاد، دانشگاه رفسنجان، دانشگاه همدان و دانشگاه زاهدان مشغول تدریس بوده است. او در این مدت عضو هیات مدیره‌های جامعه دندان پزشکی ایران، تعاونی دندان پزشکان ایران و رییس هیات مدیره انجمن دندان پزشکی ایران در مقاطع مختلف بوده است. او همچنین مشاورت سازمان‌های دولتی مختلف مثل وزارت بهداشت، وزارت علوم و مؤسسه استاندارد را به عهده داشت. او بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ در دانشگاه بوستون مشغول تدریس بوده است. هم‌اکنون در دانشگاه شهید بهشتی مشغول تدریس است و ریاست هیات مدیره انجمن دندانپزشکی ایران را به عهده دارد. او همچنین به عنوان مشاور چندین کمپانی سازنده مواد و تجهیزات دندانپزشکی مشغول است و از این بابت پول‌های هنگفتی به جیب می‌زند. بخشی از ادعاهای او راجع به شیوه‌های ترمیمی و ابداعات او توسط دندانپزشکان تکذیب شده است. [9]
صنم‌بر یزدانی در کنار و درباره "عمویش"، محمد شریعتمداری
صنم‌بر یزدانی در کنار و درباره “عمویش”، محمد شریعتمداری
روابط نزدیک او با محمد شریعتمداری یکی از چهره‌های امنیتی نظام اسلامی که نقش مهمی از ابتدای تشکیل نظام اسلامی در سرکوب داشته، باعث شده تا دخترش از این جنایتکار به عنوان عمو یاد کند.
به تصویر صنم‌بر یزدانی با محمد شریعتمداری و ادبیاتی که در مورد «عموی عزیزش» به کار برده توجه کنید:‌
«دکتر محمد شریعتمداری (رئیس ستاد انتخاباتی روحانی و معاون اجرایی آقای روجانی) عموی عزیزم، مرد خستگی‌ناپذیر و بزرگمردی که در دنیای رنگارنگ امروز یکرنگ است و دل دریایی و قلب پرمهرش برای مردم ایران می‌تپد. بیش از بیست و پنج‌سال است که همیشه مهربانیش را دیده‌ام، زحماتش برای مردم ایران و نگرانیش برای بهتر شدن روزگارشان در چشم‌هایش پیداست. گاهی آنقدر خسته به مطب می‌آید که فقط برایش دعا می‌کنم تا سالم بماند و وجود ارزشمندش سایه‌ای باشد بر سرما. »
این در حالی است که او مطلقاً شعائر اسلامی و حجاب را رعایت نمی‌کند اما برای برخورداری از رانت قدرت به جنایتکارانی همچون شریعتمداری نزدیک می‌شود و آن‌ها را «عموی عزیز» می‌خواند و…
صنم‌بر یزدانی وقتی مورد پرسش قرار می‌گیرد که چگونه محمد شریعتمداری عموی او است می‌نویسد:
«خیلی‌ها توی دایرتکت می‌آن و می‌پرسن که چرا می‌نویسی عمو ولی فامیلیتون یکی نیست. عمو یعنی همراه هر لحظه و امروز روز بعد از پیروزی بزرگ با یک‌دنیا خستگی چند ماه گذشته به مطب اومدن تا ما رو در شادیشون شریک کنن ولی خودشن همیشه در غم‌های ما همراهن و لحظه به لحظه کنارمونن. دلیلی بالاتر پیدا نمی‌کنم تا کسی رو عمو صدا کنم. خوشحالم که باز خنده رو روی لابشون دیدم و ارامش رو در چشمانشون. عموی عزیزم تبریک می‌گم و خسته نباشید برای آسمونی که امروز ابی‌تر از پریروزه و هوایی که می‌شه توش نفس کشید. زحمات شما این آبی آسمان رو به ما هدیه داد.»
نکته‌ی جالب توجه آن معاونت حقوقی مجلس شورای اسلامی در مورد مدرک تحصیلی محمد شریعتمداری که صنم‌بر یزدانی او را دکتر می‌خواند گزارش داده است:
«مدرک لیسانس ارائه نشد و محل تحصیل دوره فوق‌ لیسانس مشارالیه اعلام نشده لذا امکان بررسی فراهم نگردید.»[10]
محمد‌هادی رضوی، داماد شریعتمداری یکی از جرثومه‌های فسادی است که با پشتوانه‌ی پدرزنش با بالا کشیدن صدها میلیارد تومان پول صندوق فرهنگیان در غارت شریف‌ترین قشر جامعه سهیم بوده است. سرلشکر صالحی فرمانده ارتش شوهرخواهر او است و دختر صالحی یکی از کسانی که در فساد مالی گسترده دست داشته است. پسر شریعتمداری نیز از زندگی لاکچری برخوردار است.

رشته دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی

سنگ بنای واحد دندانپزشکی دانشگاه آزاد را دکتر هوشنگ فاضل گذاشت. او دکتر ویژه‌ی خامنه‌ای بود پس از مصدوم شدن خامنه‌ای در انفجار مسجد ابوذر در تیرماه ۱۳۶۰ مسئولیت ترمیم دندان‌های او را به عهده گرفت. دندان‌های مصنوعی خامنه‌ای را او در دهانش کارگذاشته است. او یکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود که در سال ۱۳۵۸ به دستور بهشتی سکان هدایت وزارت بهداری را به دست گرفتند.
دکتر هوشنگ فاضل
همسر وی، شهلا حریری مطلق مادر دو فرزند به نام‌های پندار و پیام در سال ۱۳۶۱ پس از تحمل سبعانه‌ترین شکنجه‌ها در اوین اعدام شد. اتهام او این بود که به مجاهدین اطلاع داده بود مهدی کروبی به خانه‌ی آن‌ها رفت و آمد می‌کند و آمادگی خود برای به قتل رساندن او را اعلام کرده بود.
دلیل تقرب بیش از حد هوشنگ فاضل نزد مسئولان نظام اسلامی این بود که در جریان انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۸، شهلا حریری مطلق به خاطر هواداری از مجاهدین به شدت مورد ضرب و شتم نیروهای حزب‌اللهی قرار گرفت و تصویر دیدار او با موسی خیابانی و مسعود رجوی در نشریه مجاهدی پخش شد. دکتر هوشنگ فاضل که یکی از معاونت‌های وزارت بهداری بود به جای حمایت از همسرش که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود به دفاع از حزب جمهوری اسلامی و چماقداران و… پرداخت.
دکتر پیام فاضل فرزند او در نامه‌ی سرگشاده‌ای که به خامنه‌ای تحت عنوان «چرا شریک خون جوانان بی‌گناه شدید» نوشت، تأکید کرد:
«بیاد دارید که وقتی مجروح بودید با پدرم برای قالب گیری دندان شما به بیمارستان قلب آمدیم؟
به خاطر دارید که پدرم مرا بعلت نبوسیدن دست شما شماتت کرد و من صادقانه در حالی که کودکی ۱۳ ساله بودم قد برافراشته گفتم: من به جز خدای عظیم به هیچ کس تعظیم نمی‌کنم»! [11]
دکتر هوشنگ فاضل، در سال ۱۳۳۹ فارغ‌التحصیل شد و از سال ۱۳۵۸ در سمت‌های مختلف اداری و سیاسی به
نظام اسلامی خدمت کرد. او مسئول اداری جامعه دندان پزشکی ایران، دبیر جامعه دندان پزشکی اصفهان، مشاور وزیر بهداری و بهزیستی و سرپرست وزارت بهداری برای یک مدت کوتاه بود. او همچنین به عنوان رئیس مراکز پزشکی و روابط عمومی بنیاد شهید و بیمارستان امام خمینی فعالیت کرد. دکتر هوشنگ فاضل در سال‌های آخر عمر ترجیح داد ام‌القرا اسلام را ترک کرده و به کانادا برود. او عاقبت در خرداد ۱۳۹۲ در ونکوور کانادا به علت بیماری سرطان درگذشت. (پس از انتشار مطلبم در ارتباط با شهلا حریری مطلق او طی تماسی با من گفت در این باره صحبت خواهد کرد، اما به وعده خود عمل نکرد و من هم پیگیر نشدم.)
برای درک فاجعه‌ای که در کشور می‌گذرد قابل ذکر است که دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان استان اصفهان طی ۲۴ سال گذشته ۹۰۲ دندانپزشک حرفه‌ای و ۸۵ دندانپزشک تخصصی تربیت کرده است. از همین‌جا می‌توان فهمید که چه بر سر علم و دانش در این کشور آمده است. تصور این که یک واحد دانشگاهی در یکی از نقاط عقب‌افتاده کشور دست به کار تربیت کادر پزشکی کشور شود بیانگر نگاه حضرات به علم و تخصص است.
دکتر آرش قدوسی معاون علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) می‌گوید: «دانشکده دندانپزشکی واحد اصفهان (خوراسگان) اکنون دارای ۵۰۹ دانشجوی دکتری حرفه‌ای و ۸۲ دانشجوی دکتری تخصصی دندانپزشکی است.» [12]
برای درک آن‌چه نخبگان جامعه با آن روبرو هستند می‌توان به خبری که در کانال پزشکان آمده توجه کرد: «برای دکتر ستاره سهرابی، کسب رتبه‌‌ اول آزمون دستیاری دندانپزشکی سال ۹۴ هم دور از انتظار نبوده است، در تمام مدت تحصیل یکی از شاگرد اول‌های دانشکده دندانپزشکی اصفهان بوده و پیش از آزمون هم از کسب رتبه زیر بیست اطمینان خاطر داشته است. اما نکته جالب این است که با این که بالاترین نمره آزمون سال ۹۴ را کسب کرده است، با توجه سهمیه ۷۰درصدی داوطلبان شاهد و ایثارگر، احتمالاً او در جایگاه پنجم خواهد نشست و ممکن است در رشته‌ی دلخواه دانشگاه مورد نظر یعنی ارتودنسی دانشگاه شهید بهشتی، قبول نشود! »

تحصیل در رشته‌ی دندانپزشکی در خارج از کشور

در رشته‌ی دندانپزشکی چنانچه کسی از نورچشمی‌ها با استفاده از سهمیه‌های گوناگون نتواند به دانشگاه‌های دولتی و آزاد راه پیدا کند، با استفاده از رانت‌ دولتی به یکی از دانشگاه‌های خارج از کشور اعزام می‌شود و بعد از پاس کردن تعدادی واحد شرایط انتقال او به بهترین دانشگاه‌های دولتی داخل کشور فراهم می‌شود.
آسایش، مسئول فرهنگی سفارت ایران در فیلی‌پین، یکی از کسانی است که زمینه لازم برای تحصیل دختر و پسرش در یکی از دانشگاه‌های درجه چندم و بی اعتبار فیلی‌پین را ایجاد کرد.
در فیلیپین بر اساس ارزش‌یابی‌‌های صورت گرفته در وزارت علوم چند دانشگاه مورد تأیید بیشتر نبود. با ورود آسایش به سفارت، جمهوری اسلامی در مانیل هیأت بررسی برای تعیین وضعیت دانشگاه‌های فیلیپین وارد این کشور شد. هیأت بررسی، چند دانشگاه غیر معتبر را به جای دانشگاه‌های معتبر قبلی مورد تأیید قرار داد. برای مثل دانشگاه CEU (Centro Escolar University) را که جزو دانشگاه‌های بی‌اعتبار فیلیپین بود مورد تأیید قرار دادند و دختر و پسر آسایش «محمدعلی» و «» در این دانشگاه مشغول تحصیل شدند. این دو که از وضعیت تحصیلی ضعیفی برخوردار بودند و قادر به ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه‌ UE (University of East) که در زمره‌ی دانشگاه‌های معتبر فیلی‌پین است نبودند، به این دانشگاه درجه چندم منتقل شدند.
موضوع برخورداری محمدعلی آسایش که با رانت پدرش دندانپزشک شده بود تا آن‌جا ادامه یافت که شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی برای او رپرتاژ آگهی ۶ دقیقه‌ای تهیه کرده و به دروغ او را جوان‌ترین دکتر کشور و نخبه دندانپزشکی و… جا زد. در حالی که او از کمترین صلاحیت علمی برخوردار است.[13]
این فرد با استفاده از رانت‌های اسلامی، تخصص جراحی لثه و دهان خود را در یزد گرفت. او رابطه نزدیکی با جهاد دانشگاهی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی دارد.
معاونت آموزشی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی در اردیبهشت‌ماه سال جاری خبر داد که «سومین کارگاه آموزشی جراحی عقل نهفته ویژه دندانپزشکان عمومی با هدف ارتقای سطح دانش و توانایی‌های دندان پزشکان، به مدت دو روز از تاریخ ۲۱/۰۲/۹۶ از ساعت ۹-۱۶ در مرکز جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی (بخش تئوری) و بیمارستان طالقانی (بخش عملی) برگزار می‌گردد. دوره مذکور با تدریس آقای دکتر محمد علی آسایش و به مدت مجموعا ۶ ساعت آموزش تئوری و ۸۸ ساعت آموزش عملی با سرفصل‌های آموزشی : آشنایی با انواع نهفتگی دندان ها، آشنایی با روش‌های جراحی، آشنایی با عوارض جراحی و مدیریت آنها و کار عملی روی بیمار برگزار خواهد شد.»[14]
خانم دکتر جهانشیری معاون آموزشی واحد مذکور اعلام کرد: «هدف از کارگاه جراحی عقل نهفته ارتقا سطح مهارت‌های حرفه‌ای دندانپزشکان در ارائه خدمات بهینه‌تر به جامعه است که این تعالی با بهره‌مندی از تیم مدرسین مجرب و مطابق با علم روز دنیا و با بهره گیری از به روزترین و معتبرترین سیستم‌ها تحقق می‌یابد.» [15]
استاد «تیم مدرسین مجرب» در واقع فارغ‌التحصیل یکی از بی‌اعتبارترین دانشگاه‌های فیلیپین است.
تعدادی از افراد برخوردار از رانت‌های حکومت اسلامی بعد از گذراندن واحد‌های پایه (یک مدت ۷۲ واحد و یک زمان ۴۲واحد) در دانشگاه‌های اروپای شرقی، روسیه، دبی، فیلیپین و هند به بهترین دانشگاه‌های کشور مثلاً «شهید بهشتی» انتقالی می‌گرفتند.
دکتر سیدعلیرضا طباطبایی که پدرش یکی از کارمندان وزارت بهداشت بود پس از گذراندن همین تعداد واحد از دبی به یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور انتقال یافت. او هم‌اکنون دوره‌ی تخصص جراحی لثه و دهان در دانشگاه بابل را می‌گذراند.
انتقال دانشجویان به دانشگاه‌های داخل کشور پس از طی چند واحد باعث شد تا دولت هند اعلام کند هرکس که در دانشکده‌های دندانپزشکی این کشور ثبت نام می‌کند ملزم به پرداخت کلیه‌ی هزینه‌های تحصیلی (۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان) در همان ابتدای شروع تحصیل است.

مرگ دو کودک به علت قصور دندانپزشک

در شهریور ۱۳۹۷ دو کودک به فاصله ۴ ماه در مطب دکتر سارا مهرمنش که همسرش نیز دندانپزشک است جان خود را از دست می‌دهند. در مطب این دندانپزشک کودکان، دو سه دستیار دست و پای بچه را می‌گیرند و او در حالی که بچه‌ها به شدت ترسیده‌اند و فریاد می‌زنند مشغول کار روی دندان‌ آن‌ها می‌شود. پزشکی قانونی علت فوت روناک رضا‌یی‌زاده دختر بچه‌‌ی سه سال و نیمه را «مرگ مغزی در زمینه هیپوکسی طول کشیده و عوارض ناشی ازآن» عنوان کرد. پزشکی قانونی قصور و اشتباه دندانپزشک را تأیید می‌کند. «امیرعلی ترابی» کودک سه سال و نه ماهه نیز به علت درد دندان نزد دکتر مهرمهنش برده می‌شود. دست و پا و سر این کودک که به شدت ترسیده بود نیز توسط سه نفر از دستیاران دکتر گرفته می‌شود. بعد از ده دقیقه، تنفس کودک قطع می‌شود. بلافاصله به بیمارستان برده می‌شود و… »[16]
نحوه‌ی برخورد با کودکان در مراکز پزشکی بیانگر فرهنگ حاکم بر نظام درمانی کشور نیز هست.
مادر روناک می‌گوید:‌
یک جلسه روناک را نزد پزشک بردم، جلسه دوم هنگامی که قرار شد دخترم تحت درمان قرار گیرد، خون دماغ شد، از دکتر خواستم اجازه دهد خون بینی‌ روناک قطع شود، اما او گفت نیازی نیست، دستمالی را در بینی روناک گذاشت، به کمک دستیارانش روناک را به زور نگه داشته و مشغول درمان دندان شدند که بعد از گذشت ۵ دقیقه ناگهان نفس روناک بند آمد، دکتر دستمال را از بینی دخترم خارج کرد، ناگهان خون زیادی از بینی او بر زمین ریخت، از ترس نمی‌دانستم چه کنم، هیچ امکانات و وسیله‌ای برای احیا نبود، تمام صورت و بدن روناک کبود شده بود، بلافاصله از اورژانس درخواست کمک کردیم، اورژانس آمد و دخترم را به بیمارستان راه‌آهن منتقل کردند.روناک ۳۸ روز در بیمارستان بستری و سطح هوشیاریش پایین بود، دخترم کم کم ریه و قلب و تمام اعضای بدنش را یکی یکی از دست داد، امکان انتقالش به تهران نبود و در نهایت جان شیرینش را از دست داد. بعد از مرگ روناک از دندانپزشکش شکایت کردیم، پزشکان سعی می‌کردند قصور پزشکی را کتمان کنند و بگویند روناک بیمار بوده، حتا به ما گفتند در سر روناک غده بوده است، درحالی که دختر من هیچ بیماری نداشت و سالم سالم بود. در طول مدتی که منتظر پاسخ پزشکی قانونی بودیم، بارها و بارها از مسئولان نظام پزشکی درخواست و التماس کردیم دکتر «س. م» را معلق کنند، تا بلایی که سر فرزند من آمد برای کسی تکرار نشود، اما متاسفانه در پاسخ گفتند قانون پزشکی چنین اجازه‌ای را به ما نمی‌دهد و تا حکمی صادر نشود ما نمی‌توانیم چنین کاری بکنیم. بعد از چندین ماه و درست یک روز قبل از اینکه برای امیرعلی این حادثه اتفاق بی‌افتد، حکم پزشکی قانونی صادر و پزشک صد درصد مقصر شناخته شد، روز یک شنبه کیفرخواست صادر شد و دوشنبه این اتفاق برای امیرعلی اتفاق افتاد که اگر بعد از اتفاقی که برای روناک افتاد با پزشک متخلف برخورد می‌شد و جلوی فعالیت او گرفته می‌شد، قطعا این اتفاق برای دومین بار رخ نمی‌دهد و امروز امیرعلی ترابی با مرگ دست و پنجه نرم نمی‌کرد
 غلام ترابی پدر امیرعلی هم در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اراک اظهار داشت: «سه بعد از ظهر ۱۵ بهمن ماه همسرم امیرعلی را به مطب دکتر (س. م) که بعد از حادثه روناک به خیابان خرم منتقل شده بود، برد تا از درد دندان امیرعلی بکاهد…. امیرعلی ۳ سال و ۹ ماه سن دارد، وقتی دکتر بعد از تزریق آمپول مشغول درمان می‌شود، پسرم بی‌قراری می‌کند، سه نفر از دستیاران پزشک دست و پای او را می‌گیرند و هنگامی که مادرش می‌خواهد مانع از ادامه کار شود، به او می‌گویند شما دخالت نکن، ناگهان بعد از چند دقیقه امیرعلی دچار ایست شد و قلب و نبضش از کار می‌افتد، شوهر دکتر که در طبقه بالا دندانپزشک بزرگ‌سالان بود، بلافاصله پایین آمد و پسرم را با خود به طبقه بالا برد، بعد از گذشت پنج دقیقه مجدد امیرعلی را پایین آورد، با اورژانس تماس گرفته و او را به بیمارستان راه آهن منتقل کردیم، چند روز است امیرعلی با سطح هوشیاری پایین در بیمارستان بستری است و هیچ کسی هم پاسخگو نیست. سوال من این است چرا با اینکه پزشکان می‌دانستند این دندانپزشک چند ماه قبل موجب مرگ روناک شده باز اجازه داده‌اند این پزشک به کار خود ادامه دهد.» [17]
خانواده‌‌های زیادی هستند که از رفتارهای خارج از عرف پزشکان با کودکان شان آزار دیده‌اند:‌
«آیدا» یکی از آن‌ها است. او «مبینا»، دختر ۹ ساله اش را به خاطر دردهای شکمی به بیمارستان فوق تخصصی «البرز» در کرج می‌برد. همسرش بیرون اتاق معاینه منتظر آن‌ها می‌ماند و آیدا با دو دختر ۹ ساله و ۴ ساله‌اش وارد اتاق دکتر می‌شود. هنگامی که دکتر در حال معاینه بچه بود، «مانا»، دخترک چهارساله آیدا تقویم رومیزی دکتر را جا به جا می‌کند. بار اول دکتر حین معاینه مبینا، به کودک چهار ساله تذکر می‌دهد که تقویم را بگذارد همان جا و بار دوم در یک حالت به شدت عصبی و نگران کننده یقه دخترک چهارساله را گرفته، او را بلند می‌کند و به بیرون سالن پرتاب می‌کند. صورت دکتر کاملا قرمز شده و بچه یک بند جیغ می‌کشد. دکتر پس از پرتاب کودک به وسط سالن شروع می‌کند سمت مادر او فریاد زدن. «خانم این‌جا مهدکودک نیست»
شوهر او که بیرون سالن ایستاده بود، در اتاق معاینه را باز می‌کند و به دکتر می‌گوید شما به چه حقی دخترم را چند متر آن طرف تر پرتاب کردید؟ اگر سرش به جایی اصابت می‌کرد یا آسیب می‌دید، چه می‌کردید؟ دکتر این بار کار عجیبی انجام می‌دهد و کل مردمی که در سالن انتظار نشسته بودند را شوکه می‌کند. دختر ۹ ساله نیمه برهنه او را از روی تخت معاینه بلند می‌کند و حتا اجازه نمی‌دهد لباس هایش را بپوشد. او را از اتاق بیرون می‌کند. دخترک وسط جمعیتِ منتظرِ داخل سالن با وضعیت نیمه برهنه احساس شرم می‌کند. دکتر فریادزنان می‌‌گوید:‌ «زنک انگار خواسته بره عروسی، این که طرز لباس پوشیدن برای بیمارستان و معاینه نیست! »
مادر کودک در پاسخ به این سوال که چرا به بخش نظارت یا حراست بیمارستان مراجعه نکرده است، پوزخند می‌زند و می‌گوید: «این برخوردها برای ما عادی و معمول شده‌اند. دیگر دردمان نمی‌آید. کوچک‌ترین حمایتی از بیمار در این سیستم وجود ندارد. حراست و نظارت و مدیریت و این حرف‌ها هم با دکتر هم منفعت هستند. مردم می‌آیند توهین می‌شنوند و راه چاره‌ای ندارند. سرشان را می‌اندازند پایین و می‌روند.» [18]

پانویس‌ها