۱۳۹۸ آذر ۲۱, پنجشنبه

۱ چندین باره تاکید آقای خاتمی بر «اسلامی» بودن و «اسلامی» ماندن نظام در پیام تازه او بیان صریح دشمنی اصلاح‌طلبان حکومتی است با جدائی دین از حکومت و حکومت بر رای آزاد اکثریت در انتخابات آزاد

چهار نکته ساده در باره پیام روز ۲۱ آذر آقای خاتمی؛ مهری دیگر بر گواهی فوت اصلاح‌طلبی حکومتی – فرج سرکوهی


فرج سرکوهی
۱
چندین باره تاکید آقای خاتمی بر «اسلامی» بودن و «اسلامی» ماندن نظام در پیام تازه او بیان صریح دشمنی اصلاح‌طلبان حکومتی است با جدائی دین از حکومت و حکومت بر رای آزاد اکثریت در انتخابات آزاد.
«جمهوریت براساس موازین اصیل و واقعی اسلامی» و «حاکمیت معیارهای الهی و معنوی»، که آقای خاتمی در پیام خود می‌گوید، در بهترین تفسیر یعنی حکومت در چارچوب اسلام و این درست همان مرزی است که دموکراسی را از استبداد دینی جدا می‌کند. در دموکراسی معیار رای آزاد اکثریت در انتخابات آزاد است حتا اگر این رای مخالف با مبانی اسلام یا هر دینی، با هر تفسیری ، باشد. حکومت بر «مبانی و موازین اصیل و واقعی اسلامی» و «حاکمیت معیارهای الهی»، که آقای خاتمی می گوید، با هر تفسیری از دین، نفی رای آزاد اکثریت است.  
۲
تاکید بر شرکت در انتخابات اسلامی در پیام آقای خاتمی مهر تائیدی است بر این واقعیت که اصلاح‌طلبان حکومتی جز سهمی بیش‌تر از قدرت و ثروت و رانت و غارت نمی‌خواهند.
آقای خاتمی می‌گوید«انتخابات مجلس شورای اسلامی فرصت مناسبی است» و  «اصلاح طلبان اعلام کردند که در انتخابات شرکت می‌کنند».
«انتخابات» در چارچوب قانون اساسی اسلامی، با هر تفسیری، حتا با لغو «نظارت استصوابی» که خواست اصلی اصلاح طلبان حکومتی است، انتخابات آزاد نیست چرا که بندهای دیگر قانون اساسی اسلامی آزادی بیان، حزب‌ها، تجمع‌ها و … و حق حضور و فعالیت آزاد بسیاری از گرایش‌های فکری و سیاسی را نفی می‌کنند. انتخابات مطلوب اصلاح‌طلبان حکومتی حداکثر به سهمی بیش‌تر از قدرت و ثروت برای آنان منجر می‌شود.
۳
آقای خاتمی می گوید که جمهوری اسلامی «آش خاله» مردم ایران است و باید که آن را تحمل کنند چرا که به پندار او «آن سوی جمهوری اسلامی… چیزی جز آشوب و خشونت و ویرانی میهن و فراهم آمدن زمینه حضور و استیلای تحقیرآمیز بیگانگان و عوامل آنان بر ملت و تجزیه کشور یا استقرار یک جباریت و دیکتاتوری نفس گیر که دین و دنیای مردم را ویران خواهد کرد، نیست.»
آیا جمهوری اسلامی همان «خشونت، ویرانی مهین، جباریت، دیکتاتوری نفس گیر»ی نیست که آقای خاتمی مردم معترض را از آن می ترساند؟ و البته با این تفاوت که به جای «استیلای تحقیرآمیز بیگانگان و عوامل آنان بر ملت» این حکومتیان همه جناح‌های حکومتی، دارندگان قدرت و ثروت، نزدیکان به هرم قدرت، نهادهای امنیتی و نظامی سرکوب‌گر و… هستند که «استیلای تحقیرآمیز» را «بر ملت» تحمیل می‌کنند. 
۴
و «تجزیه»، که آقای خاتمی می‌گوید، و نیز سوریه‌ای شدن، لیبی‌شدن و دیگر شدن‌ها نیز در گفتار همه جناح‌های حکومتی، به جای هشداری به اندیشیدن و تغییر سیاست به چماقی بدل شده‌ است برای خفه کردن مردم معترض.

هیچ نظری موجود نیست: