۱۳۹۹ فروردین ۲۱, پنجشنبه


آیا کرونا شیخ حسن بنفش را هم خواهد برد؟

(قدر مسلم، روغن بنفشه افاقه نخواهد کرد)
Wed 8 04 2020

محمدعلی اصفهانی

esfahani.jpg
احتمالاً کرونا، شیخ حسن ما را هم خواهد برد، و هیچ روغن بنفشه یی هم افاقه نخواهد کرد. حتی اگر روغن و پنبه را از چین وارد کنند یا از روسیه. و حتی اگر توسط علمای باسابقه و پرتجربه ی حوزه ی های علمیه، بدون درد و خونریزی، در موضع مربوطه نهاده شود.
میان این کرونا و آن کرونا که با روغن بنفشه و بستری شدن و قرنطینه درمان می شود، فرقی است از دولت بنفش تا دولت سیاه مافیا های سپاه و بسیج و مستضعفان و مؤتلفه و جبهه ی پایداری و بیت حضرت آقا و غیره و غیره.

البته، در مورد این که اگر شیخنا بتواند روغن بنفشه و پنبه را از آمریکا و کاخ سفید و دفتر کار دونالد ترامپ وارد کند چه پیش خواهد آمد تردید ها و تأملاتی وجود دارد.
بنا به گفته ی بعضی پزشکان، در آن صورت می توان امید شفای عاجل داشت، چرا که جان تازه یی به اقتصاد محتضر و ورشکسته در پی تحریم ها دمیده می شود، و حتی محتمل است که بعد از مدتی نامزدبازی و ناز و عشوه و قهر و آشتی، به میمنت و مبارکی، مراسم رسمی ازدواج و عقد قرارداد جایگزین فرجام هم برگزار شود.

اما گروه دیگری از پزشکان، نظر متفاوتی دارند و معتقدند که اتفاقاً چنان فرض نه چندان معقولی اگر احتمال تحققش جدی شود، نتیجه یی به جز تعجیل در یکسره کردن کار شیخنا نخواهد داشت.
این گروه که عمدتاً متخصص بیماری های عفونی، و همچنین صاحب مدارک فوق تخصصی پاتولوژی هستند، اخراج پزشکان بدون مرز که به دعوت دولت روحانی به ایران آمده بودند توسط دولت مافیا های مزبور در فوق را یکی از تازه ترین عوارض بالینی عفونت ریشه داری می دانند که محصول بافت مشبک و خوشه خوشه یی و غیر متمرکز اما منقبض اندام ج.ا است که در آن هر عضوی به دفع عضو دیگر مشغول است و سرانجام هم پاره پاره شدن همه ی این پاره پاره ها بیمار را رهسپار دیار باقی خواهد کرد.

اخراج پزشکان بدون مرز، از نظر این متخصصین و فوق متخصصین، به منظور انسداد مجاری باز شده به چشم انداز مذاکره و مصافحه و معانقه و معاشقه و مجامعت با غرب به بهانه ی وضعیت اضطراری پیش آمده بر اثر اپیدمی کرونا در ایران بوده است.

راقم این سطور، قبل از رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشته یی که به جز واحد های روان شناسی آن، کوچک ترین قرابتی با علوم پزشکی نداشت، فارغ التحصیل رشته ی علوم طبیعی بوده است، و به دلیل علاقه ی بسیار به درس زمین شناسی و تکامل، با داینازور ها و چگونگی حیات و ممات و پیدایش و انقراض آن ها آشنایی هایی دارد.
و از همین روست که با وجود سررشته نداشتن از علم پزشکی، در ترکیب زمین شناسی و تکامل با توضیحات این گروه دوم از پزشکان، نظرش به نظر این ها نزدیک تر است.

ــــــــــــــــــــ

اصلاً عجیب نیست این که روحانی، تا این اندازه، از قرنطینه ی کامل و واقعی می ترسد و حتی استاندارانش را تهدید می کند که مبادا سرخود تصمیم به قرنطینه ی استانی بگیرند.
نگرانی او از آخر و عاقبت کار دولت خودش است. دستکم از دو سو:
ـ سوی اقتصادی،
ـ و سوی نظامی.

سوی اقتصادی:

اگر تولید و توزیع و خدمات، به دلیل قرنطینه ی کامل نتوانند فعالیتی داشته باشند، از کجا بیاورد و خرج کند و از کجا بیاورد و جبران این رکود را بکند و تا کجا خواهد توانست از کیسه بخورد؟
اموال خامنه ای که در دست او نیست، و در صورت آزاد شدن قسمتی از آن هم، آن قسمت، در کف دست رقیبان روحانی گذاشته خواهد شد نه او.
خامنه ای، اگرچه بعد از ده دوازده روز خواهش و تمنای روحانی، بالاخره با برداشت یک میلیارد دلار از «صندوق توسعه ی ملی» موافقت کرد، اما میلیارد ها و میلیارد ها تومان و دلار و یورو و پوند و نمی دانم یوان و روبل و ین و لیر و دینار و چه و چه ثروت تحت کنترل خودش مثل اموال ارزی و غیر ارزی و منقول و غیر منقول ستاد اجرایی مولتی میلیاردر فرمان امام، و بنیاد مستضعفان، و بنیاد ها و نهاد های اقتصادی و غیره، موارد مصرف واجب تری برای او دارند و چیزی از این ها به شیخنا نخواهد ماسید.

اموال سپاه و مافیا های اقتصادی غول پیکر و مهیب انحصارگر آن ـ که عملاً اقتصاد ایران را در دست دارند ـ هم که اصلاً خارج از دایره ی بحث هستند، و خطور وسوسه ی سوء دست اندازی و تجاوز به آن ها از ذهن و از دل روحانی همان و استخر رفسنجانی همان.

سوی نظامی:

در شرایط قرنطینه ی کامل، چیزی شبیه حکومت نظامی غیر رسمی بر ایران حاکم می شود، و همین اندک اقتدار شل و ول دولت هم اندک تر و اندک تر خواهد شد، و عملاً اداره ی مملکت به دست نظامیان خواهد افتاد.
و صد البته نه در حد کودتا.
اما آماده کننده و هموار کننده ی راه، حتی برای همان گزینه ی شاید در شرایطی خاص، نه خیلی هم غیر محتمل.
حالا، شاید یک خورده نرم تر.
و شاید هم یک خورده سفت تر.

یک سردار سرلشکر پاسدار، در مقام رییس ستاد کل نیرو های مسلح را خامنه ای فرمانده صحنه ی میدانی مبارزه با کرونا کرده است. سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری. همان که از امضاکنندگان نامه ی ۲۴ فرمانده ارشد سپاه پاسداران به خاتمی در جریان خیزش دانشجویی ۷۸، و تهدید صریح و آشکار رییس جمهور بود که:
«با کمال احترام و علاقه به حضرت ‌عالی اعلام می ‌داریم کاسهٔ صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌ دانیم.»

اراذل و اوباش بسیج و سپاه و نیروی انتظامی و مجموعه ی سرکوب نظامی و کشتار مردم در کوچه ها و خیابان ها، و همان ها که هنوز خون شهیدان آبان روی دست و رو هاشان و لباس هاشان و پوتین هاشان خشک نشده است، سواره و پیاده، همه جای ایران را تسخیر کرده اند و مشغول مبارزه با کرونا هستند!
و جالب است که نه از سر ترک عادت که موجب مرض است، بلکه به منظور قباحت زدایی از کلمه ی سرکوب، و نوعی وجهه ی مثبت دادن به آن، کار خودشان را رسماً «سرکوب کرونا» می نامند.

ــــــــــــــــــــ

قرار بود که ـ و علناً هم قرار بود که ـ در مجلس آینده، با آن انتخابات رنگ و رو رفته و مفتضح تر از همیشه اش ـ روحانی را استیضاح کنند. تعداد آرای لازم برای کله پا کردن او هم که در مجلسی محصول چنان انتخاباتی، پیشاپیش تضمین شده بود (و هست).
حتی یکی شان گفته بود که روحانی را اول، استیضاح و برکنار می کنیم و بعد هم اعدام!

دور دوم انتخابات مجلس جدید که می بایست در اواخر همین فروردین برگزار شود را کرونا به اواخر شهریور (اگر شهریوری در کار باشد و در شهریور وضعیت کرونا بدتر از فروردین و اردی بهشت و خرداد و تیر و مرداد نشود ـ که ظاهراً می شود) موکول کرده است.
مجلس فعلی هم که اوضاع مرتبی ندارد، و حتی نتوانست تکلیف یکی از مهم ترین و حیاتی ترین موارد، یعنی بودجه ی سال جاری را هم تعیین کند، و به همان ترتیبی که دیدیم، حضرت آقا برای این که زحمت نمایندگان نباشد و یک وقت کرونا نگیرند، بودجه را شخصاً تصویب و ابلاغ کرد!

و بعید است که از مجلس یازدهم، اگر در خرداد، پست خود را از مجلس دهم تحویل بگیرد، با این تعداد کم و این سر و وضع مندرس و ژنده و پاره پوره، کاری جدی برآید.

پس آیا این آشفتگی و در هم فرو ریختگی و این استیصال بی سابقه و غیر منتظره ی دم افزون تر از دم افزون، در حالی که حتی کشور های ثروتمند و مسلط و پر هیبت دنیا هم روز های سیاهی را برای خود و اقتصاد خود و آینده ی خود پیش بینی می کنند، اجازه خواهد داد که رقیبان، منتظر بمانند؟
و اگر هم بخواهند منتظر بمانند، آیا آن ها و این ها و او و او ها و ایشان و اوشان، کلهم اجمعین را بحران و بحران های پیش آمده جارو نخواهد کرد؟

ــــــــــــــــــــ

روحانی، چه به دلیل سست عنصری، و چه به دلیل ناتوانی از مشاهده ی چشم انداز آینده ی نزدیک خود، بدترین بازی زندگی سیاسی اش را در همین دوران کرونا ست که کرده است و دارد می کند.
تسلیم شدن در برابر اراده ی خامنه ای و سپاه و حسین طائب ها و جمعی از علمای اعلام و غیر اعلام، و لاپوشانی اولیه ی ورود کرونا به قم و از آنجا به مناطق دیگر ایران، و در نتیجه و همچنین، عدم اقدام بازدارنده ی به موقع، شاید نخستین اشتباه او در این زمینه بود.
این اشتباه اما، دومینو وار، همه چیز را یکی بعد از دیگری بر سر او فرو ریخت.
حالا، او مانده است و سیاهکاری هایی که به نام او ثبت شده اند و به نام او ثبت خواهند شد.
و سرانجام هم اگر قرار باشد متهمی در این میان بیابند و قربانی اش کنند، آن متهم و آن قربانی، خود او ودولت او خواهد بود و خواهند بود.
زمزمه ها هم دیری است که آغاز شده اند و به فریاد نزدیک می شوند.
انتقادهایی که نوک تیزشان نه متوجه خامنه ای، و یا کل نظام ج.ا، بلکه متوجه روحانی است را همیشه نمی توان تصادفی و یا با نیت خیر و یا مثلاً از سر تقیه دانست.

روحانی، شاید متوجه نیست که آنچه می توان او را به آن متهم کرد ـ و عملاً هم این اتهام فقط یک اتهام خشک و خالی نیست ـ کشتار جمعی است.
قتل عام است.
قتل عام مردم ایران.

ــــــــــــــــــــ

تا اینجا، سخن از آنچه پیش آمده است و آنچه می تواند پیش بیاید بود.
از آنچه در غیاب ما پیش آمده است.
و از آنچه در غیاب ما می تواند پیش بیاید.
اما در این میان، ما برای حضور در سرنوشت خود و مردم خود و میهن خود، چه می توانیم بکنیم؟
اگر قصد حضور داشته باشیم البته.

۲۰ فروردین ۱۳۹۹
ققنوس ـ سیاست انسانگرا
http://www.ghoghnoos.org

ــــــــــــــــــــــ

در تکمیل این مقاله، خواندن دو مقاله ی مرتبط پیشین هم، اگر خالی از فایده نباشد، خالی از ضرر نخواهد بود:
کرونا نباید مبارزه را به فراموشی یا وقفه یا انفعال بکشاند (و سه سناریوی سیاه، خاکستری، به رنگی نامعلوم) ـ ۱۲ اسفند ۱۳۹۸
www.ghoghnoos.org/aak/200302.html
شرط درونی سقوط ج.ا فراهم است، شرط بیرونی را رصد کنیم ـ ۲۰ اسفند ۱۳۹۸
">www.ghoghnoos.org/aak/200310.html

هیچ نظری موجود نیست: