پا بميدان گذاشتن نبود و سكوت مرگ بار در مورد حقي و يا حقوق پامال شده اي
همه درميگرفت ,قلم مردي پا بميان ميگذاشت وجانانه حق كلام را ادا مينمود,
اين وجدان بيدار و شرف انسانيت نامش علي اصغرحاج سيد جوادي است.
هنگامی امضای شما را در پای نوشته مشترک مندرج در لوموند 28 فوریه، زیر عنوان (سازمان ملل بر ضد حقوق بشر) دیدم که از برکت بمباران بدون وقفه ارتش اسرائیل، صدها کشته و زخمی از مردم بیدفاع نوار غزه، بر خاک بلادیده فلسطین بر جا مانده است.
امضای شما در کنار امضای کسانی است که چه در مقام همکیشی و همنژادی و چه در مقام هممسلکی و همعقیدتی سیاسی، سالهای درازی است که در هر موقعیت و به هر مناسبت با احساس تکلیف و تعهد و تعصب، با گذاشتن پا بر روی حق مسلم مردم بیپناه فلسطین از استمرار تجاوز و ادامه اشغال نظامی سرزمین فلسطین با حمایت بیقید و شرط آمریکا با استفاده از جایگاههای ممتاز اجتماعی و علمی و سیاسی خود، در وسایل ارتباط جمعی و افکار عمومی غرب دفاع میکنند.
بر خود بقبولانیم که خانم الیزابت بادنتر و پاسکال برونر و ژرژ شارپاک و پاتریک کسل و آلنفینکیلکرو و برنار دبره و کورین لاپاژ و الی ویزل و کلود لانزمان و غیره به خاطر همکیشی و همنژادی، و امثال آندره تقیاف به علت هممسلکی و همعقیدتی خواستهاند با وقوف کامل به دروغی که در این نوشته میبافند و به خورد افکار عمومی (معمولاً بیاطلاع) میدهند، با گذاشتن یک درخت ظاهر فریب در جلوی صحنه، جنگل سیاه و انبوهی را که در پشت مخفی شده است، از دید تماشاچی پنهان کنند. خانم شهلا شفیق اما شما چرا؟
خانم شهلا شفیق شما چرا بر پای نوشتهای امضا میگذارید که عنوان برجسته و چهارستونی آن در لوموند 28 فوریه سراپا مجعول و عاری از حقیقت است
جمعی که شما به آنها پیوستهاید به خوبی میدانند که سازمان ملل در مدت شصت سال پس از اعلامیه جهانی حقوق بشر درختی خوشنما و سروی بیثمر است که در پشت بنای بستر تو خالی آن، جنگلی سیاه از جانوران وحشی و تشنه خون و پول با چنگالهائی مجهز به آتش ویرانگر مرگ و گرسنگی و کینه مسلط بر فضای زمینی و دریائی و هوائی کره خاکی ما وجود دارد که نام آن «شورای امنیت سازمان ملل متحد» است. آن جانوری که در ظاهر پرفریب نیرومندترین مدافع آزادی و دموکراسی، با توطئه کودتای 28 مرداد 1332 حرکت آزادیخواهی و مردمسالاری را در ایران به حمایت از شاه و به خاطر منافع سرشار شرکتهای نفتی خود منکوب کرد، و با حمایت بیقید و شرط از اسرائیل به خاطر حق وتوی خود در مدت شصت سال پس از تأسیس آن همه قرارهای شورای امنیت را در تخلیه اراضی اشغالی فلسطین به دست اسرائیل به زبالهدانی سازمان ملل انداخت یکی از پنچ عضو اصلی این جنگل پرتوحش است و هموست که با دشمنی علنی با آزادی و مردمسالاری ایران و با نشاندن مجدد شاه بر تخت سلطنت استبداد خودکامه راه صعود تدریجی دینمداران حوزههای مذهبی را به قله قدرت و حکومت سیاسی استقرار ولایت مطلقه فقیه هموار نمود.
آن جانوری که به نام حمایت از زحمتکشان و تهیدستان و برای جلوگیری از سقوط حکومت پوشالی نظامیان افغانی در برابر موج فزاینده انقلاب بهمن 1357 ایران، افغانستان را با نیروی نظامی اشغال کرد و راه خروج طلبههای مدارس قرآنی پاکستانی را به کمک دلارهای عربستان سعودی با سازماندهی آمریکا و پاکستان به جبهه مبارزه با ارتش سرخ گشود، از اعضای با نفوذ همان جنگلی است که به نام شورای امنیت چرخ سازمان ملل را در محور منافع سیاسی ـ افتصادی خود از زمان تأسیس تا امروز میچرخاند. و هموست که با استفاده اختصاصی از حق وتوی خود بر هر گونه مداخله سازمان ملل و مجامع غیر دولتی مدافع حقوق بشر را در نگاه بر مصیبت و ستمی که از مسکو بر مردم بیدفاع چهچن و جمهوریهای مسلمان فدراسیون روسیه میگذرد مهر باطله میزند.
آن جانوری که با تئوری محاصره شهرها از راه روستاها برای رهائی صدها میلیون انسان زیر ستم با تسلط قدرت بر جمهوری جوان وارث امپراطوری هزار ساله در اشغال سرزمین تبت و زیر و روکردن هویت فرهنگی و سنتی مردم بیدفاع آن لحظهای غفلت نکرد و اکنون بر سر مردم مسلمان ترکستان شرقی تابع خود در همان راهی است که همسایه دیوار به دیوار خود در چهچن و همکار صمیمی خود در شورای امنیت سازمان ملل میرود. از مستعمرهچیهای قدیمی اروپا که اکنون خود در جنگلی لبریز از تشنگی پول و خون با حق وتو نشستهاند بگذریم که در ظاهر خلع شده از خلعت استعمارگری بر سجاده دموکراسی به لباس گربه شد عابد و مسلمانا نشستهاند بگذریم که به نسبت قوای تحلیل رفته خود با حداکثر توانائی از تجربههای اندوخته خود در خوردن لاشههای بازمانده از شکار پر زورترها لحظهای مسامحه نمیکنند که در جنگل وحوش اگر در سهمیهبندی حق وتو همه برابرند اما به قول ژرژ اورول، برخی برابرترند.
به این ترتیب وقتی دبیر کل سازمان ملل و مسئولان صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی ـ سازمان خواربار و کشاورزی جهانی ـ سازمان یونیسف ـ سازمان یونسکو ـ سازمان تجارت جهانی ـ سازمان پناهندگی جهانی و همه ارکان وابسته به سازمان ملل جز با تأیید و تصویب پنچ عضو اصلی و دارای حق وتو در شورای امنیت این سازمان ، منصوب نمیشوند و هنگامی که پطرس غالی دبیر کل مصری سازمان ملل به خاطر عدم رضایت کلینتون رئیس جمهور آمریکا از طرز برخورد او با سیاست آمریکا از تجدید دورۀ دیگر در مقام دبیر کلی محروم میشود و تاریخ شصت ساله سازمان ملل متحد مملو از این گونه دخالتهاست، باید به این نتیجه برسیم که شورای امنیت سازمان ملل در حقیقت رکنی از ارکان تابعه سازمان نیست، بلکه سازمان ملل متحد تابع سیاست و منافع سیاسی ـ اقتصادی ـ نظامی پنچ عضو سازمان ملل متحد عموماً و آمریکا در رأس آن خصوصاً میباشد
دنباله مقاله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر