۱۳۸۷ اردیبهشت ۱, یکشنبه

گرانی غذا،شورش نان و دو چهره,جامعه جهانی



تصاویری که به ما نشان میدهند و تصاویری که از ما پنهان میکنند. همه تصاویر از هائیتی است و منشاء مشترکی دارد. شرح آن را در زیر مقاله بخوانید*اگر مبلغين نوليبرال کشورهای شمال همه شعارهای شان را در مورد خودشان هم به اجرا در می آوردند، اين کلان سرمايه داران شمال بودند که بايد بها ميدادند، زيرا به گفته کارتر بهای توليد يک پوند پنبه در آمريکا 83 سنت و در آفريقای غربی 21 سنت بود. *و ناگهان مسير همه بی باکی های سرمايه در يک نقطه همديگر را قطع کرده اند... و همه به صورت يک زنجيره علت و معلولی سراز نظامی در می آورند که گرسنگان خود را نمی تواند سير کند، اما ارقام مربوط به ,توسعه, و , رشد, ی که ارائه می دهد اعجاب آوراست. http://www.roshangari.net/ دومينيک اشتراوس کان دبيرکل صندوق بين المللی در پايان هفته دوم آوريل 2008 هشدار داد به علت افزايش بهای مواد غذايی ,صدها هزار نفر خواهند مرد., کان در کنفرانسی در واشينگتن، بعد از يک اجلاس مشترک با بانک جهانی صحبت ميکرد. اين ها دو نهادی هستند که نزديک سه دهه تحت عنوان ,آزاد سازی, اقتصاد، با توانايی ,خارق العاده,، از يک طرف بر شکاف طبقاتی و تعداد گرسنگان جهان افزودند، از طرف ديگر اقشار کم درآمد و مزدبگير را در سراسر جهان از ايالات متحده تا هائيتی و مصر، در مقابل خطر گرسنگی و فشار برحياتی ترين وسيله زيست يعنی غذا،خلع سلاح کردند. حالا آقای کان ميگويد عواقب گسترش گرسنگی درنتيجه افزايش بهای مواد غذايی ,وحشتناک, خواهدبود. خطاب هشدار آقای کان کيست؟ همان ,جامعه جهانی, که منبع قدرت ,خارق العاده, ی اين دو سازمان جهانی است؟ چه رابطه ای بين اين ,جامعه جهانی,، که نام ديگر قدرت های برتر کشورهای شمال است، و گرسنگی توده ای وجود دارد؟ و اين رابطه برای مقابله با گرسنگی چه ظرفيتی را به نمايش گذاشته است؟ چرا,وحشتناک,؟ آقای کان گفت صدها هزار نفر در اثر گرسنگی ,خواهند, مرد. ولی هم اکنون صدها هزار نفر از فقرو گرسنگی ,دارند ميميرند,، سال گذشته، ياسال 2000، يا درهمه سالهای 90 صدها هزار نفر به همين ملت ,مرده اند., خلاصه اين پديده جديدی نيست. با وجود اين ابراز نگرانی ها يک توطئه خبری نيست. گرانی غذا رشد شتاب انگيزی داشته است. گاردين از قول رابرت زوليک رئيس بانک جهانی نوشته است بهای کليه مواد غذايی در عرض سه سال، 80 درصد افزايش داشته است. سرجان هلمز رئيس بخش کمک های انسانی سازمان ملل ميگويد از تابستان گذشته يعنی در عرض 9 ماه بهای مواد غذايی در سطح جهان بطور متوسط 40درصد افزايش يافت. آنچه وضعيت را وخيم تر ميکند اين است که: اولا افزايش قيمت ها بيشتر دامن اقلامی را ميگيرد که غذای توده کم درآمد از آنها تامين ميشود. مثلا در حاليکه بنا برپيش بينی کنونی صندوق نسبت تورم در کشورهای درحال توسعه بطور متوسط 7.4 است [در ژانويه اين رقم 6.4 درصد پيش بينی ميشد]، در سال گذشته بهای برنج دو برابر شده و بهای گندم 130 درصد افزايش داشته است. ثانيا نسبت افزايش بها در کشورهای فقير بطور غيرقابل مقايسه ای بالاتر از افزايش در کشورهای ثروتمند است. ثالثا غذا برای فقرا رقم عمده هزينه زندگی را تشکيل ميدهد. مثلا در آمريکا هزينه مواد غذايی 13 درصد هزينه يک خانوار را تشکيل ميدهد. در حاليکه خانواده های فقير چينی بيش از 60-50 درصد درآمد خود را صرف تهيه مواد غذايی ميکنند. در درون خود کشورها هم فقرا و ثروتمندان همين الگو را به نمايش می گذاردند. به همه اينها بايد چيزی را اضافه کرد که در گذشته خيلی نزديک ظفرمندانه به عنوان "گلوباليسم, در بوق ها ميدمند و وعده ميدادند به رشد اقتصادی و کاهش عمومی قيمت ها و بهبود وضع رفاهی خواهد انجاميد و نتيجه عمومی آن هم اکنون عبارت است از تورم، و کاهش عمومی دستمزدهای واقعی بر اساس الگوی نئوليبرال. افزايش بهای مواد غذايی يک شبه نازل نشده است. از دو سه سال پيش کارشناسان بطور جدی اعلام خطر ميکردند دوران غذای ارزان به سر رسيده و گرانی غذا پايدار خواهد بود.آنها حتی چشم انداز نگران کننده ای برای حداقل يک دهه ارائه ميدادند. اما اين خبر مهم و هشدارها در رسانه های بزرگ انحصاری سرکوب ميشد. حتی سال گذشته وقتی سياست تغيير خط توليد سوخت از منابع فسيلی به منابع کشاورزی با اعتراض روبرو شد، سرکوب اطلاعاتی ادامه داشت و انتقاد کسانی که استدلال ميکردند اين سياست نان را سفره مردم بر می دارد، عمدتا در رسانه های مستقل با برد محدود برای خود جا دست و پا کرد. تحول ناگهانی در موضع گيری مقامات جهانی وقتی صورت گرفت که شورش های گرسنگی از حدی که بتوان اخبار آن را ناديده گرفت فراتر رفت. سخنرانی آقای کان بعد از شورش گرسنگی در هائيتی به عمل آمد. در حقيقت شورش ها بسيار فراتر از موارد معدود مثل هائيتی و مصر بود که اخبار آن ها باز تاب گسترده داشت. گاردين علاوه بر مصر و هائيتی از شورش های زير در چند هفته ای که به اجلاس مشترک صندوق و بانک ختم شد، نام برد: شورش کامرون در فوريه که 40 کشته بر جای گذاشت، شورش های سنگين در موريتانيا، موزامبيک و سنگال، شورش در سواحل ايوري، ناآرامی های مرتبط با نان در ازبکستان، يمن، بوليوي، اندونزي، اردن. هنوز ميتوان به ليست گاردين افزود: مراکش، نيجر، مکزيک، بورکينو فاسو... مقامات سازمان ملل تعداد کشورهايی راکه در معرض خطر آنی شورش های نان وبی ثباتی سياسی مرتبط با آن هستند، بيش از 36 کشور اعلام کرده اند. بعضی از اين شورش ها بسيار گسترده بوده است. مثلا در کامرون رقم 40 کشته را منابع دولتی داده اند، تعداد دستگيری ها را منابع رسمی حقوق بشری بيش از 1500 نفر ذکرکرده اند. آنها خود مستقيما زير آتش نيروهای امنيتی قرار داشتند که به سوی جمعيت معترض شليک ميکردند. رويترز تعداد کشته ها را در يمن بيش از ده نفر ذکر کرد. مراکش، مقصد سفرهای توريستی کشورهای شمال، نيز شاهد اعتراضات گسترده و دستگيری بيش از 40 تن بود. به گزارش گاردين رشد ناآرامی برای دولت ها به حدی نگران کننده بوده که برخی از توليد کننده های بزرگ برنج مثل چين، هند، ويتنام و مصر صادرات خود را کاهش داده اند تا عرضه به بازار داخل را افزايش دهند، و اين خود بر افزايش بها و وخيم تر شدن وضعيت کشورهای وارد کننده مواد غذايی افزوده است. در هائيتی خشونت تا آنجا بالا گرفت که در پايتخت، مامور گروه صلح سازمان ملل را از ماشينی که برای اعضای گروه غذا حمل می کرد بيرون کشيدند وبا شکليک گلوله به گردن او را کشتند. جنايت در هر حال محکوم است و شايد هم مامور قرباني، فرد بی گناهی بود که تقاص جنايات ديگران را داده است. اما اين حقيقت نبايد مانع درک اين مساله باشد که شورشيان گرسنه هائيتی به شرحی که به آن اشاره خواهد شد، در چهره ماموران ,جامعه جهانی, قاتلانی را می بينند که خانواده های آنها را قتل عام کردند تا غارتگران با دست باز بتوانند اين گرسنگی را به آنها تحميل کنند. در هر حال اين همان هائيتی است که بان کی مون دبير کل سازمان ملل در ماه اوت سال گذشته نويد داد ,نقطه عطف طلايی, تاريخ آن فرارسيده است. در آن زمان گروه های نظامی وابسته به سازمان ملل بعد از يک هجوم شش هفته ای محله های فقير نشين را از زاغه نشينان يا به اصطلاح خبرگزاری های رسمی ,اراذل و اوباش, پس گرفته بودند. با توجه به اين شورش هاست که معنای ,وحشتناک, در توصيف رئيس صندوق روشن ميشود. منظور رنج و مرگ مردم نيست، وگرنه صندوق، بانک جهاني، جی 8، سازمان تجارت جهانی و مقامات ,جامعه جهانی, و حداقل بخش مهمی از کارشناسان و پژوهشگران و ,اقتصاد دانان, و ,شوک تراپيست ها,ی مستخدم آنها، طی اين دهه ها که سياست ,آزاد سازی اقتصادی, را پيش می بردند، به خوبی ميدانستند که ميلياردها انسان زير ضربات اين سياست ها از پای در ميايند، اما آنرا وحشتناک نمی يافتند. از ,ميليون ها, کشته، مجروح وگرسنه در اثر جنگ در فاصله کمتر از 5 سال می گذريم. اوضاع وقتی وحشتناک شده است که شورش های گرسنگي، برای ,نظم, و , امنيت, تهديد محسوب شد. اين مساله راسر جان هلمز مسئول بخش هماهنگی کمک های انسانی سازمان ملل بهتر از آقای کان توضيح داده است. او در کنفرانسی در دوبی گفت: , در حاليکه شورش غذا از سراسر جهان گزارش ميشود، عواقب امنيتی [بحران مواد غذايی] را نمی توان دستکم گرفت,. خانم جوزت شيران، رئيس سازمان غذای سازمان ملل توصيف بازهم روشن تری از شورش گرسنگی ارائه داد که مستقيما با سياست های صندوق و بانک در ارتباط قرار ميگيرد.او گفت: , ما اکنون چهره جديدی از گرسنگی را می بينيم. مااکنون بيش از هر زمانی در تاريخ شاهد گرسنگی در شهرها هستيم. ما شاهد آنيم که غذا در پيشخوان مغازه ها هست، ولی مردم قادر به خريد آن نيست., اين ديگر آن گرسنگی مزمن نيست که درعزلت روستاها بی صدا آدم می کشت، شبيه گرسنگی دهقانان هندی نيست که دسته دسته خودکشی ميکردند، بی اينکه شهرها خم به ابرو بياورند. اين گرسنگی انبوه، درست در جوار و خانه به خانه ی ثروت انبوه است، و به همين جهت شعله های خشم را فروزان ميکند و نظم را به هم ميريزد و تفنگ حاکم را به سوی خود جلب ميکند و ميتواند ثبات نظامی را به هم بريزد که تا همين ديروز به ما ميگفتند ,پايان تاريخ, است. چگونه انتخاب بهينه، گزينه مرگبار از آب در آمد

دنباله مطلب

هیچ نظری موجود نیست: