۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

خبرهای تکان دهنده از افغانستان

http://www.roshangari.net/ روشنگری. روزنامه گاردين در گزارشي، چهارشنبه 21 نوامبر، خبر تکان دهنده ای دارد: افغانستان در آستانه سقوط به دست طالبان هاست. در مطلبی که چکيده گزارش يک گروه لابی با تجربه طولانی در منطقه است، آمده طالبان ها در 54 درصد کشور حضور دايمی دارند و عليرغم حضور ده ها هزار سرباز ناتو و ميلياردها دلار کمک، شورشيان طالبانی که در حمله 2001 از قدرت رانده شدند، اکنون مناطق بسيار گسترده ,از جمله روستاها، برخی از مراکز ايالات و راه های ارتباطی را بدون هرنوع چالشی تحت کنترل خود گرفته اند., گزارش گروه مزبور که ,Senlis Council, ناميده ميشود، حاوی اخبار بازهم تکان دهنده تری است که نشان ميدهد چگونه ,جنگ با ترور, پايه های دمکراسی در کشور را ويران کرده و عامل اساسی شکل گيری دمکراسی يعنی وسيع ترين اقشار توده ای را به بغل طالبان ها انداخته است. در اين گزارش آمده است شورشيان طالبانی ,به نحو موثری کنترل روانشناسی, مردم را در دست دارند و ,هر روز بيش از روز پيش در اذهان مردم.. پيدا می کنند., گزارش می گويد خط مقدم جبهه به نحو فزاينده ای به کابل نزديک ميشود. اين هشدار را گاردين منطبقه با گزارش سازمان ملل ميداند که ميگويد افغانستان هرچه بيشتر برای مددکاران غربی به يک منطقه ورود ممنوع "no go"تبديل ميشود. گزارش مزبور تا آنجا پيش رفته است که ميگويد:,ارزيابی تاسف بار از اوضاع جاری افغانستان اين است که مساله ای که اکنون با آن روبروئيم ديگر اين نيست که آيا طالبان به کابل باز خواهند گشت، بلکه اين است که کی اين امر صورت خواهد گرفت و به چه صورت., و گزارش تاکيد ميکند اگر جامعه بين المللی قبل از اينکه دير شود، طرح استراتژيک خود را تغيير ندهد، تاريخی که اغلب اعلام شده، يعنی رسيدن طالبان ها به کابل در سال 2008 اکنون بيش از هر زمان ديگر امکان پذير به نظر ميرسد. به نوشته گاردين اکسفام Oxfam نيز هشدار مشابهی داده است. کميته توسعه بين المللی وابسته به مجلس عوام که يک نهاد حقوق بشری و ياری است نيز هشدار ميدهد فساد گسترده در دولت مرکزی و حکومت های ايالتی در تشديد خرابی اوضاع امنيتی افعانستان تاثير چشمگيری دارد. در گزارش آمده است ميليون ها نفر در افغانستان در وضعيت فلاکت باری به سر می برند و موقعيت فاجعه بار انسانی در آن قابل قياس با فقير ترين بخش های آفريقا است. اين در حالی است که کشور از سال 2001 بيش از 15 ميليارد دلار کمک دريافت کرده ولی بنابر گزارش اکسفام بيشتر اين کمک ها به دست مردمی که به آن نياز دارند نمی رسد يا صرف پروژه های توسعه پايدار که بتواند وضع زندگی مردم را بهبود ببخشد نمی شود. اگرچه گزارش با هدف ديگری تهيه شده، اما محتويات آن نشان ميدهد ,جنگ باترور, حداقل از دو طريق بزرگ ترين خدمت را به نيروهای بنيادگرا ارائه داده است. از يک طرف با برکشيدن نيروهای وابسته که از آغاز خود را به سياست توسعه طلبانه آمريکا فروخته بودند، قدرتی منفور را در مرکز نشانده که شرح فساد حيرت انگيز و تکان دهنده آن در اين مختصر نمی گنجد.اين نيروی وابسته و فاسد که فاقد هرنوع مشروعيتی است به ناگزير به ائتلاف با جنگ سالارانی دست زده که تفاوتی با طالبان ها ندارند و برخی از آنها در اتحاد با طالبان ها يا نيروهای شبه طالبانی هستند ويکی از کارکردهای آنها استفاده از پول های دريافتی در خدمت از هم پاشيدن بيش از پيش اقتصاد، نباشتن ثروت، قاچاق مواد مخدر و اسلحه است. از طرف ديگر کشتار مردم بی گناه و دامن زدن به ناامنی توسط نيروهای ناتو که متحد اين دولت محسوب می شوند، ملجاء و مرجعی برای پناه بردن نگذاشته است به جز همان طالبان های مرتجع که حداقل با اين دولت و نيروهای ناتو مخالفت ميکنند. در رابطه با اين مورد دوم، در گزارش گاردين آمده است تنها امسال تاکنون 1200 شهروندغيرنظامی کشته شده اند نيمی از آنها در عمليات نيروهای ناتو و متحدين افغانی اش. به گزارش اکسفام حملات هوايی در افغانستان چهار برابر عراق بوده است. مقامات ارشد نيروهای نظامی آمريکا و انگليس عليرغم اينکه در بيانيه های عمومی بر موفقيت های کوتاه مدت بر طالبان ها تاکيد ميکنند، بطور خصوصی با نتايج گزارش توافق دارند. شورشيان از دو جزء تشکيل شده اند: ,پايه های توده ای فقر زده که بخش گسترده تر را تشکيل ميدهند، و يک هسته متمرکز از ,اسلام گرايان تندرو,. Senlis Council، گروهی که اين پژوهش را تهيه کرده است، برخلاف ژنرال ها و مقامات رسمی به بخشی از حقايق افغانستان اشاره کرده، زيرا هدف از تهيه گزارش تشديد عملياتی است که خود علت اصلی وضعيت کنونی است. اين نهاد که دفتر مرکزی اش در کابل است و گروه های پژوهش ميدانی آن در هلمند و قندهار و بخش های جنوبی افغانستان می فرستد، خواهان آن است که نيروهای ناتو که اکنون 40000 نفر هستند به دو برابر افزايش پيدا کنند و کشورهای اسلامی و نيز کشورهايی که حاضر به ارسال نيرو نيستند، يا کشورهايی مثل فرانسه و آلمان که حاضر به شرکت در عمليات جنگی نيستند، به افزايش نيرو کمک برسانند. عدم موفقيت اين سياست که در تعقيب همان استراتژی است که به تقويت طالبان انجاميده، قابل پيش بينی است تا به حدی که بين خود نيروهای موافق اشغال نيز تمايلی به اجرای آن ديده نمی شود. در مقاله گاردين آمده عليرغم فشار آمريکا و انگليس، هيچ نشانه ای از تقويت اعزام نيرو به افغانستان ديده نمی شود. بعلاوه در حالی که کشورهای غربی و نهادهايی مثل اکسفام و شورای سنليس اميد خود را به کرزای از دست داده اند، توافقی در مورد يک راه حل متقابل وجود ندارد. به گزارش گاردين شورای سنليس توصيه ميکند که تيم های بازسازی نيروهای ناتو وظايف بيشتری برعهده بگيرند، اما اکسفام معتقداست نيروهای نظامی بايد وظيفه تامين امنيت را برعهده داشته باشند. شورای سنليس خواهان مجاز شدن کشت خشخاش و خريد آن توسط جامعه بين المللی به منظور استفاده پزشکياست، اما اکسفام معتقد است با توجه به اوضاع جاری در افغانستان چنين پروژه هايی غير ممکن است. تجاوز به افغانستان و اشغال اين کشورکه به بهانه رهايی مردم از شر نيروهای تاريک انديش صورت گرفت، اين کشورها را وارد تونل وحشتی کرده که در درون آن طالبان های وحشی هم ميتوانند روح مردم را تسخير کنند. در ماه آوريل امسال ويديويی از فعاليت طالبان ها در ايالت پيشاور پاکستان در مرز افغانستان منتشر شد که مراسم گردن زدن مردی به نام غلام نبی را نشان ميداد. در اين ويديو پسرکی که 12-10 سال بيشتر نداشت، می گفت اين مرد جاسوس آمريکاست. سرنوشت کسانی که اينکارها را می کنند اين است. اين کودک مسلما ميوه تلخ و زهرآگين افکار طالبانی است، اما تنها در مزرعه ای ميتواند برويد که جنگ، تجاوز و ائتلاف با نيروهای مرتجع و خود فروخته بوجود آورده اند.

هیچ نظری موجود نیست: