۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبه

فرجامِ كار استبدادیان


با یاد 18 تیر 1378
روز قیام دانشجویان علیه استبدادیان



دكتر محمد ملكی
18 تیرماه 87


می‌گویند "اگر از نخستین استبدادگر تاریخ درس و عبرت گرفته می‌شد. استبدادگر دوم بوجود نمی‌‌آمد". آن‌ها كه با نوشته‌های صاحب این قلم آشنایند می‌دانند، سال‌هاست به‌خاطر آزادی و اگاهی و برابری مردمی كه قرن‌ها از سلطه‌ی صاحبان زر و زور و تزویر رنج برده‌اند قلم می‌زنم و بر این اعتقادم كه سعادت انسان‌ها میسر نمی‌گردد مگر با كاربرد "قلم" به‌جای "شمشیر"، قلمی كه در خدمت مردم باشد نه در خدمت زرمداران و زورمندان و تزویرگران.

به "نون و القلم" ای دوست خورده‌ام سوگند
كه جز به خدمت مستضعفان در غل و بند
قلم به دست نگیرم هر آن‌كه جز این كرد
بریده باد دو دستش همیشه باد نژند

اوایل اردیبهشت 87 نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای نوشتم كه در پایان آن آمده بود.
نمی‌دانم آن‌چه در كشور ما می‌گذرد چگونه و تاچه اندازه باطلاع شما می‌رسد اما میدانم وضع بسیار بدتر از آن است كه شما گاه‌گاه در فرمایشات خود به آن‌ها اشاره می‌كنید، احتمالاً افراد بیت و دوستان و نزدیكان به شما می‌گویند كه اكثریت قریب باتفاق مردم طرفدار رژیم هستند. گولِ این حرف‌ها و تظاهراتی كه صاحبانِ زر و زور و تزویر برایتان راه می‌اندازند را نخورید. بیایید برای نجات كشور و ثبت در تاریخ با استفاده از اختیاراتی كه قانون اساسی در بند 3 از اصل یكصد و دهم به شما داده است فرمان یك همه پرسی در مورد نظام ولایی را با تمام شرایطِ یك انتخابات آزاد و شفاف صادر فرمایید تا هركس كه "شناسنامه"‌ی ایرانی دارد بتواند در آن شركت كند و حكومت دلخواه خود را بار دیگر پس از گذشتِ 30 سال انتخاب نماید.... كه اگر امروز چنین نكنید فردا دیر است.
پیرو آن نامه سرگشاده در این یادداشت می‌خواهم در مورد جمله آخر آن نوشته كه گفته بودم "اگر امروز چنین نكنید فردا دیر است" كمی توضیح دهم البته من پس از 60 سال كار سیاسی و مبارزه با استبداد شاهی و شیخی خوب می‌دانم قدرت بدستان به چیزی جز انحصار قدرت فكر نمی‌كنند و هیچ توهمی در این مورد ندارم آما بنا به گفته‌ی اینیا تسیوسیلونه در كتاب مكتب دیكتاتورها معتقدم "والاترین كاربرد نویسندگی این است كه تجربه را به شعور تبدیل كند و جای واقعی نویسنده در درونِ جامعه است نه در نهادهای سیاسی كشور".
حال با چنین اعتقادی می‌خواهم نخست ویژگی‌های رژیم‌های دیكتاتوری و سلطه‌گر را بیان كنم بعد نمونه‌هایی از فرجام كار دیكتاتورها و فاشیست‌ها و سلطه‌گرایان در طول تاریخ را تحلیل نمایم. در دایره‌المعارف بین‌المللی علوم اجتماعی صفات ویژه‌ی زیر را در مورد رژیم‌های توتالیتر ذكر می‌كند.
1- تعهد در برابر یك هدف یگانه.
2- غیر قایل پیش‌بینی بودن (یعنی تفسیر دلبخواهی از ایدئولوژی رسمی، كه در نتیجه‌ی آن قهرمان امروز خائن دیروز و رفتار وفادارانه امروز خیانت و براندازی فرداست).
3- كاربرد گسترده‌ی خشونت سازمان یافته به وسیله‌ی نیروی نظامی و شبه‌نظامی و پلیس معمولی و مخفی
4- كاربرد خشونت به‌منظور از میان بردن یا به راه آوردن سازمان‌ها و كسانی كه همگام رژیم نیستند.
5- كاربرد خشونت برای شركت دادنِ عموم مردم در سازمان‌هایی كه وقف رسیدن به هدف اصلی هستند
6- جهانی كردن هدفِ یگانه‌ی رژیم به‌منظور آن‌كه همه‌ی بشریت به شكل جامعه‌ی زیرِ تسلط رژیم درآید.

كارل فردریك رژیم توتالیتر را مجموعه‌ای از شش صفت می‌داند كه با هم در ارتباط و تأثیر متقابل هستند.
1- یك حزب واحد توده‌ای كه معمولاًٌ یك رهبر كاریزماتیك آن را رهبری می‌كند
2- یك ایدئولوژی رسمی
3- كنترل حزب بر اقتصاد
4- كنترل حزب بر رسانه‌های همگانی
5- كنترل حزب بر سلاح
6- یك نظام تروریستی كنترل پلیسی

و اما لئونارد شاپیرو صفات ویژه‌ی رژیم توتالیتر را از ركن‌های اساسی رژیم جدا می‌كند.
صفات ویژه
1- اصلِ اصالت رهبر
2- انقیاد نظام قضایی
3- ممیزی قلمرو‌ی زندگی خصوصی
4- مشروعیت رژیم بر اساس تأیید ظاهری توده‌ای
5- بسیج توده‌ای
ركن‌های اساسی رژیم توتالیتر
1- دستگاه حاكم
2- ایدئولوژی
3- حزب
كتاب توتالیتاریسم (سلطه‌گرایی) از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی




با توجه به تعاریفِ نظام سلطه وجوه مشتركی در تمام آن‌ها مشاهده می‌گردد كه عبارتند از:
الف – اصالت رهبر
ب - سركوبی نظام قانونی
ج - كنترل اخلاق خصوصی
د - بسیج توده‌ای برای كسب مشروعیت
ه – سلطه بر همه جهان
و – شعبه شعبه كردن مردم
نخست پیرامون ویژگی‌های نظام‌های سلطه‌گر یا توتالیتر به‌گونه‌ی بسیار فشرده توضیح می‌دهم تا بعد ...

هیچ نظری موجود نیست: