کارگران فرانسه، دموکراسی و نافرمانی مدنی
لوک روسل رئیس توقیف شده شرکت تری ام غذا و نوشابه ای را که کارگران به او داده اند، میخورد. |
دليلی وجود دارد که فرانسه بهترين سيستم بهداشت جهان را دارد( بنا بر گزارش سازمان بهداشت جهانی)...و يکی از کوتاه ترين هفته ها کار و مولد ترين ساعت کار در جهان پيشرفته را.
روشنگری. روز اول ماه مه هشت اتحاديه کارگری فرانسه پس از دهه ها با هم ائتلاف کردند و بيش از 300 تظاهرات را در فرانسه سازمان دادند. بنا بر گزارش بزرگ ترين اتحاديه کارگری CGT بيش از 1.2 ميليون نفر در تظاهرات اول ماه شرکت کردند. پليس رقمی ,دقيق, و, بدون کم و زياد, ذکر کرد: 465000، و رسانه های بزرگ هم البته گزارش پليس را بدون چون و چرا می پذيرند، هرچند مجموعه ماجراهای مربوط به قتل يک روزنامه فروش توسط پليس در روز اجلاس G20 در لندن نشان داد چقدراعتماد به پليس به عنوان يک منبع بيطرف بی پايه است. در هرحال نيم ميليون يا 1.2 ميليون برای رسانه های انحصاری گويا تفاوتی ندارد، زيرا آنها بلندگوهای عمده خود را به روی ميليون ها کارگر معترض در سراسر جهان بستند و خبرهای معدودی منتشر کردند که آنهم عمدتا روی درگيری ها در استانبول، آلمان و اسپانيا متمرکز بود. در حاليکه در فرانسه،Francois Chereque رهبر اتحاديه CFDT گفت امسال کارگران بيش از 5 تا 6 برابر سال گذشته در تظاهرات شرکت کردند. سال گذشته تعداد تظاهر کنندگان را 100 تا 200 هزار نفر ذکر کرده بودند. بعلاوه موضوعی که کارگران و اتحاديه ها را به تظاهرات کشانده است مهم ترين موضوع روز در سياست جهانی است، يعنی بحران مالی و هزينه آن برای مردم. موضوعی که در رابطه با آن رسانه های بزرگ انحصاری تمام بلندگوهای خود را زير دهان رهبران کشورهای سرمايه داری گذاشته اند تا پرداخت ميلياردها و تريلياردها دلار پول مردم به بانکداران را توجيه کنند. Francis Viguie سخنگوی حزب جديد ضد سرمايه داری در تظاهرات مون پليه گفت: , چرا مردم بايد هزينه بحرانی را بپردازند که خود در بوجود آوردن آن هيچ نقشی نداشتند؟, برای اين گفته که درد و ميليون ها نفر است و در تظاهرات اول ماه مه در سراسر جهان يک صدا فرياد زده شد، به زحمت در انحصارات رسانه ای بلند گو و دوربين پيدا شد.
اين نوع تنگ کردن فضا برای مردم به نفع نخبگان زور و زر توسط رکن چهارم دموکراسی نشانه آشکار ترس قدرتمندان از دموکراسی و تلاش روزافزون آنها برای بی رمق کردن دموکراسی است. اما تمهيدهای اين چنينی نخبگان برای بی صدا کردن کارگران و بی رمق کردن دموکراسي، مزدبگيران را به واکنش متقابل در جهت تقويت دموکراسی واميدارد، واکنشی که خطر آن برای نخبگان و قدرتمندان و سرمايه داران کمتر از دموکراسی نيست: فرا رفتن از قانون، نافرمانی مدنی و سرانجام شورش. سال گذشته در يونان، کره جنوبي، ليتوانی و آيسلند طبقات حاکم ناگهان خود را مواجه با مردمی ديدند که خشم خود را روی اين يا آن فرد، اين يا آن جناح از حاکمان متمرکز نمی کردند، بلکه کل دستگاه حاکم را يک جا نشانه رفتند. فرانسه اکنون ماه هاست که شاهد گروگان گرفتن روسا توسط کارگران است. کريستوفر کچام نويسنده و تحليل گر آمريکايي، اين گروگان گيری ها را که با انگيزه برقراری عدالت برپا ميشود، ,نافرمانی مدنی, و وسيله ای برای مقابله با تمهيد سرمايه داران و قدرتمندان در جهت بی رمق کردن دموکراسی ميداند. چکيده ای از مقاله او را در زير ميخوانيد:
از طمعکاری روسا خشمگين هستيد؟ رئيس تان را گروگان بگيريد
در پاسخ به بحران اقتصادی و بيعدالتي، فرانسوی ها به گروگان گرفتن – توقيف – روسای شان روی آورده اند. قضيه به اين ترتيب پيش می رود: يکی از روسای کمپاني، شايد هم مديرعامل آن، در مقابل گروهی از مستخدمين خود ايستاده است، دست هايش را روی هم می گذارد، آهی می کشد، و بعد با ابراز تاسف، صاف و ساده توضيح ميدهد به خاطر الزامات بحران اقتصادی ( بخوانيد: حفظ سود در شرايط کسادی) بايد تعداد مستخدمين را کاهش داد.
مستخدمين تحمل شان را از دست ميدهند.. و بطرف رئيس حمله می برند. او را توی اتاقش نگه ميدارند، جلوی در باريکاد می گذارند، به او قهوه و نان ميدهد، و درخواست يک قرار داد عادلانه را پيش می گذارند. يک نوع ملايم حمله به باستيل.
و جالب اينکه، اين کار نتيجه بخش است. چند هفته پيش اين رويداد در کمپانی FM Logistics واقع در Woippy فرانسه صورت گرفت. 125 کارگر که قرار بود با 5 مدير کارخانه ملاقات کنند، اين مخلوقات بيچاره را يک روز به گروگان گرفتند. حداقل 475 کارگر اين کارخانه که شعبه ای از کمپانی Hewlett-Packard است به علت آنکه کمپانی در نظر دارد بخش بسته بندی چاپگرهای خود را به کار ارزان در مالزی واگذار کند، به عنوان کارگر اضافی در آستانه اخراج قرار دارند.
بنا بر گزارش رويترز حدود نيمه شب ، کارخانه دم چرخاند و قول داد در مورد کارگران اضافی ,طرح های جديد را مورد بحث قرار دهد,. رويترز از قول يکی از کارگران نقل کرد:,ديگر کافی است، ما يک سال است که داريم مذاکره می کنيم، اگر بتوان آن را مذاکره خواند، و مجبور بوديم کاری کنيم که به حرف هايمان گوش بدهند.,
درکارخانه دارويی 3M واقع درPithiviers به فاصله 50 مايلی پاريس، کارگران با شنيدن اين خبر که 110 نفرشان قرار است بيکار شوند، منفجر شدند. آنها مدير را محاصره کرده و او را به دفترش برند و 24 ساعت گروگان گرفتند تا 3M قبول کرد مذاکرات را از سربگيرد.*
رئيس سونی فرانسه در ماه مارس توسط کارگرانی که در مقابل درها و پنجره ها با تنه درختان باريکاد ايجاد کرده بودند، محبوس شد.
کارگران خشمگين کارخانه کاترپيلار واقع در گرنوبل چهار مدير را در روز اول آوريل گروگان گرفتند.
در ماه گذشته در سراسر فرانسه حداقل ده ها مورداقدام مشابه، که کارگران با درايت و اعتماد به نفس مخصوص خود آن را, توقيف, ميخوانند، صورت گرفت. در ميان آنها پنج مورد مدير عامل های کورپوراسيون های بزرگ بودند که به گروگان گرفته شدند. در همه موارد به رئيس توقيف شده غذا داده شده و رفتار خوبی صورت گرفته است، هرچند آنها گاهی مجبور شدند،آه، روی زمين بخوابند.
من به خانواده ام در فرانسه زنگ زدم تا در مورد اين شورش ها خبر دست اول بگيرم. همسر سابق و دخترمن در پاريس زندگی می کنند.
همسر سابق من گفت: , بيشتر مردم با آن موافق هستند، علتش les inegalites[نابرابری] است, . منظور از نابرابری اين است که ثروتمندان وضع شان خوب است در حالی که بقيه مردم قربانی می شوند.
همسر برادر او که معلم مدرسه است در پاسخ ای - ميل من نوشت: , گروگان گرفتن روسا بيشتر مواقع مسالمت آميز بوده است. برای من تکان دهنده نبود. کارگران کاملا مستاصل شده اند و به نظر من تلاش آنها برای اينکه به حرف شان گوش داده شود، تا زمانی که کسی صدمه نبيند، قابل سرزنش نيست., (او همچنين گفت شخصا يک رئيس کمپانی در جنوب فرانسه را می شناسد که برای روز مبادا رختخواب و غذای کافی در دفترش نگه می دارد.)
يک نظرسنجی در ماه جاری نشان داد 45 درصد فرانسوی ها با ربودن روسا موافق هستند و فقط 7 درصد آنرا محکوم می کنند. يک نظرسنجی ديگر نشان داد 55 درصد فرانسوی ها معتقدند ,اعتراضات راديکال, تحت شرايط کنونی کاملا حقانيت دارد، و 64 درصد گفتند گرفتن روسا نبايد قابل مجازات باشد. و شايد جالب ترين مساله اين باشد که مقامات گوش شان بدهکار شده است: در بيشتر موارد آنها از تعقيب کسانی که روسا را می گيرند صرفنظر کرده اند.
اين خبرها مطبوع است، و مطبوع تر برای من اين است که دخترم مايه رشدش را از سنت بزرگ فرانسه در برپا کردن آتش ميگيرد. سنتی که سابقه اش به انقلاب برميگيردد-- و فراخوان آزادي، برابري، برادری -- به کمون پاريس، به مقاومت.
اين کشوری است که در آن دو هفته پيش ماهيگيران بنادر کاله، بولونی و دوکرک ناوگان کوچکی متشکل از 500 قايق تشکيل دادند تا راه کشتی ها در بنادر بزرگ شمالی را بلوکه کنند(خشم آنها متوجه سهميه بندی ماهيگيری توسط اتحاديه اروپابود که از بالا و به نفع منافع سرمايه داران بزرگی که اتحاديه اروپا از آن حمايت ميکند، تصويب شده است.)پاسخ حکومت به بلوکاد اهدای 66 ميليون دلار وام به صنايع ماهيگيری برای رهايی از قروض در شرايط نامساعد بود.
در ماه ژانويه بيش از يک ميليون شهروند اعتصابی به خيابان آمدند تا به سياست دولت در خدمت به بازرگانان بزرگ و صاحبان منافع ويژه اعتراض کنند. کشور به معنای واقعی کلمه متوقف شد: پروازها لغو گرديد، متروی پاريس فلج شد، نقل و انتقال با قطار متوقف شد، مدارس، دانشگاه ها و ادارات پست بسته شدند.
وقتی اخيرا پرزيدنت سارکوزی از شهر کوچک Chatellerault ديدن کرد نه مثل نمونه های آمريکايی با جمعيتی گله وار و سربه زير، بلکه با هزاران معترض روبرو شد که به صف پليس محافظ مجهز به گاز اشک آور او تخم مرغ پرتاب می کردند.
دليلی وجود دارد که فرانسه بهترين سيستم بهداشت جهان را دارد( بنا بر گزارش سازمان بهداشت جهانی)، و شاغلين آن از برخی از بهترين مزايای شغلی برخوردارند، و سيستم آموزش رايگان دارد و يکی از کوتاه ترين هفته ها کار و مولد ترين ساعت کار در جهان پيشرفته را.
آن ها سروصدا می کنند، به خيابان ها می ريزند، ,رئيس ربايی, می کنند، گاهی چيزهايی را به آتش می کشند، در جاده ها باريکاد درست می کنند، به تخريب دست ميزنند( مثل مورد اخير در راه آهن فرانسه.)
شلدون ولين Sheldon Wolin يک استاد سابق علوم سياسی دانشگاه پرينستون اين نوع رفتار شهروندان را می ستايد زيرا به نظر او , نافرمانی هميشه معيار شاخص يک دموکراسی زنده است, و وقتی او از دموکراسی – که حالا به يک کلمه کهنه و بی رمق تبديل شده است - صحبت ميکند منظورش معنای قديمی آن در سياست است: حکومت و مقاومت آن چيز غير شسته و رفته خطرناکی که يونانی ها آن را demos – يعنی خود مردم – ميخواندند.
ولين که خود يک خلبان مسوول بمباران طی جنگ دوم جهانی بود، در کتاب درد سر سازش تحت عنوان ,Democracy Incorporated, که سال گذشته منتشر شد تاسف ميخورد که در آمريکا نافرمانی از سال های 60 رو به افول بوده است و اين کار به کمک يک دستگاه دولت وابسته به سرمايه های بزرگ و ضد دمکراتيک صورت گرفت، , دستگاهی به شدت مديريت شده، انتخابات های متکی بر پول، يک کنگره ی زير نفوذ لابی ها، يک رئيس جمهوری امپريال، سيستم قضايی و جزايی متکی بر طبقه،[و نه کمتر اهميت تر از همه] رسانه ها, که رام بودن، تهی شدن از سياست و خلاصی از مشارکت را تشويق می کنند.
او در کتاب خود مينويسد: , يکی از دلايل اينکه چرا سال های 60 همچنان کيسه بوکس مطلوب نئوکان ها و نئوليبرال هاست , اين است که اين دهه ای از آموزش سياسی توده ای بود که در تاريخ اخير آمريکا بی نظير است. موضوعاتی مثل راسيسم، سياست خارجي، قدرت کورپوراسيون ها، آموزش عالي، تهديد برای محيط زيست که هريک به اين يا آن شکل قلمرو نخبه سالاری است، مکرر عنوان ميشد.,
آنچه ولين می گويد تاکيد بر واقعيتی آشکار است: وقتی آمريکايی ها اعتراض ميکنند – و آنها حالا خيلی اعتراض نمی کنند، سيستم طوری تنظيم شده که به آن گوش ندهد، يا بهتر است گفته شود طوری تنظيم شده که آن را ناديده بگيرد.
هدف البته به گفته ولين اين است:, به حاشيه راندن مقاوت دموکراتيک، ايجاد عايق برای اين که جامعه صدای ناساز را نشنود و شتاب دادن به روند غيرسياسی کردن,.
به نظر ميرسد آمريکايی ها در غيرسياسی کردن استادند اما نه در , رئيس ربايی,.
*گزارش اينديپندنت در مورد ,توقيف, لوک روسل رئيس شرکت 3M در فرانسه
http://www.independent.co.uk/news/world/europe/french-strikers-hold-boss-hostage-1653907.html
منبع مقاله
http://www.alternet.org/story/139052/enraged_about_corporate_greed_kidnap_your_boss/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر