ترافيك فقرا در دهليزهاي كار
29 مهر 88ایلنا: در همهمه شهر كه گم ميشوي اين تنها كارگران هستند كه ميتوانند تو را با خود به انتهاي درد بكشانند و بوي ناخوشايتد زندگي را روي سرت پخش كنند. باور كنيد اين يك واقعيت است؛ كارگر بودن در روزگار امروز اقتصاد ايران سخت شده است و طعم گس زندگي را در گوشه دهان هميشگي ميكند. البته راه براي همه باز است. يعني هر كس كه بيكار است ميتواند براي درنگي جامه كارگري بر تن كند. در اين شهر هستند مشاغلي كه انتظار بيكاران را مي كشند؛ مشاغلي كه در آنها از قوانين كار، بيمه و حداقل حقوقي كه همواره چالش بين كارگر و كارفرما بوده است، خبري نيست.
اين مشاغل نه مشاغل زيرپلهاي و غيرقانوني هستند كه دولت خبري از آنها نداشته باشد و نه در جمع مشاغلي دستهبندي ميشوند كه پارهوقت بوده و نظارتي هم بر روي حقوق و دستمزد آنها اعمال نميشود.
اين مشاغل جزو آن دسته از مشاغلي هستند كه هر روز در نيازمنديهاي صبح تهران آگهي ميشوند و هر روز جويندگان كار در نيازمنديهاي صبح تهران در روياي به دست آوردن كار به آنها نگاه ميكنند و شايد هم صدها مسئول و شاغل بر آن نظر انداخته و بدون كنجكاوي از كنار آن بگذرند.
اما جويندگان كار به طور مداوم هشت دكمه تلفن را پيدرپي فشار ميدهند و با شنيدن حقوق و مزايايي كه هيچ نشاني از حداقل حقوق و دستمزد ندارند گوشي را گذاشته و شانس خود را بار ديگر با آگهي ديگري امتحان مي كنند و اگر هم جست و جوي طولاني براي پيدا كردن كار حداقل حقوق و بيمه را از ياد آنها برده باشد و آنها تنها به فكر پيدا كردن شغلي باشند براي پر كردن فرم و پيوستن به جمع تمامي ديگر جويندگان كاري كه حداقل حقوق را فراموش كردهاند آدرس را دريافت كرده و با نااميدي فرم درخواست كار را پر ميكنند تا بتوانند از ساعت 8 صبح تا 6 بعد از ظهر در يك كارگاه بسته بندي پوشاك مشغول به كار شده و ماهي 180 تا 200 هزار تومان حقوق بگيرند و يا در كارگاه مشابهي كه كمي منصفانهتر به حقوق كارگران نگاه كرده است 10 ساعت كار كنند و 220 هزار تومان حقوق بگيرند و بعد از يك سال نيز اميدوار باشند كه بيمه شوند.
كارگاههاي بستهبندي تنها نشان اين بيتوجهي به حق و حقوق كارگران نيستند، فروشندگان پوشاك و لوازم آرايشي و بهداشتي و به طور كل تمامي فروشندگان از اين قاعده مستثني نبوده و از جمع بيكاراني كه مهارتي در توليد نداشته و به پشتوانه فن بيان خوبي كه دارند جذب آن ميشوند، نيز در اين جرگه قرار مي گيرند.
فروشنده تازه كار براي حدود 12 ساعت كار 120 تا 140 هزار تومان حقوق دريافت ميكند و فروشندگان باتجربه نيز 200 تا 250 هزار تومان حقوق خواهند گرفت و اگر بتوانند در اين راه مهارت از خود نشان داده و فروش خوبي را در پرونده كاري ماهيانه خود ثبت كنند، پورسانت نير دريافت خواهند كرد، اما از بيمه خبري نيست.
اوضاع در بازار تايپيستها خيلي نگران كنندهتر است، براي هر صفحه تايپي 120 تومان پرداخت ميشود و يا تايپيست استخدام شده از ساعت 30/8 صبح تا 5 بعد از ظهر پشت مانيتور نشسته و تايپ ميكند و در نهايت هم ماهي230 هزار تومان حقوق دريافت خواهد كرد.
در اين ميان كارگران ساده نيز جداي از اين وادي بي قانون نيستند. در حالي كه تعيين حداقل حقوق كارگران در ماههاي پاياني هر سال و نيز در ماههاي ابتدايي سال، به چالشي بزرگ بين كارگران و كارفرماها تبديل شده و جلسات مختلف در شوراي عالي كار براي رسيدن به رقم واحدي براي آن برگزار ميشود و هر يك از طرفين يعني كارگران و كارفرمايان در تلاش هستند تا حقوق و دستمزد را بر اساس منافع خود بالا و پايين كنند، كارگران ساده از اين چالش بيبهره بوده و حقوق روزمزدي حدود هشت هزار تومان دريافت ميكنند كه با احتساب چهار روز تعطيلي ماهيانه، حقوق دريافتي آنها ماهي 208 هزار تومان خواهد بود.
همچنين كارگري براي 12 ساعت كار چسب زني كفش كه از 8 صبح تا 8 شب خواهد بود روزي 10 هزار تومان حقوق خواهد گرفت.
در اين بين واژه كارمند نيز كه كمي خوشبيني در خصوص حقوق دريافتي را به ذهن ميرساند تاثيري بر اين حقوق دريافتي نداشته و كارمندان آشنا به كامپيوتر براي كار كردن در كافينت نيز براي 12 ساعت كار يعني از 9 صبح تا 9 شب 200 هزار تومان حقوق در يافت ميكنند.
اين در حاليست كه كارمند دفتري نيز كه هشت ساعت كار را تجربه خواهد كرد حقوقي معادل 200 هزار تومان با 15 درصد پورسانت خواهد داشت.
همچنين با وجود اينكه در آگهيهاي اشتغال، حقوق منشيها حدود 300 هزار تومان قيد شده و حتي در برخي از موارد در آگهيهاي استخدام منشي اين حقوقها ارقامي از 300 تا 500 هزار تومان را نشان ميدهند، اما در بسياري از موارد منشي ها نيز حقوق مناسبي دريافت نميكنند، آنها در قبال هشت تا نه ساعت كار 200 هزار تومان، و حتي با توجه به پاره وقت بودن و يا نوع كار كه پاسخگويي به تلفن، تايپ نامه ها و ... باشد حقوقي كمتر نيز دريافت خواهند كرد.
رقم 200 هزار توماني حقوق كارگران كه اين روزها بيش از حداقل حقوق كارگران در بين كارفرماها به عرف تبديل شده و نخستين رقمي كه به جويندگان كار در نيازمنديهاي صبح اعلام ميشود حول اين ارقام ميگردد، حدود 70 هزار تومان با حداقل حقوقي كه وزارت كار براي دستمزد يك ماهه كارگران در نظر گرفته است، تفاوت دارد.
اين در حاليست كه در سالهاي اخير با رشد مشاغل بازاريابي در دنياي بازاريابان، حقوق ثابت معناي چنداني ندارد و بيشتر كارفرماهايي كه جويندگان كار را به منظور بازاريابي به استخدام در ميآورند از ابتدا در خصوص درصد پورسانت با جوينده كار صحبت ميكنند و بسياري از آنها اگر حقوق ثابتي هم براي اين منظور در نظر گرفته باشند، اين امر را يك مزيت ميدانند كه در كنار پورسانت پرداختي حقوق ثابتي نيز به فرد پرداخت ميكنند.
اما اين پايان راه حقوق و دستمزد نيروي كار بيكار نيست و پايتخت شلوغ ايران نيز تنها پايگاه ناديده گرفتن حقوق و مزاياي كارگران نيست، چرا كه در ساير شهرهاي كشور اوضاع از اين هم بغرنجتر است، در ساير شهرها حقوق دريافتي حدود 150 تا 200هزار تومان دريافت ميكنند. بيشتر كارفرماهايي كه نميخواهند نيروي كار خود را بيمه كرده و برطبق قانون كار حقوق پرداخت كنند، حدود 150 هزار تومان حقوق ثابت پرداخت كرده و در كنار آن حق پورسانتي نيز براي نيروي خود در نظر ميگيرند.
پرداخت حقوقهايي به دور از قوانين كار در حالي رقم ميخورد كه مدتي است ماجراي تعيين حداقل حقوق كارگران دوبار در سال مطرح شد و البته با مخالفتهايي كه با اجرايي شدن آن صورت گرفت حدود يك ماه است كه به فراموشي سپرده شده است و اين در حاليست كه زير پوست اين شهر و ساير شهرهاي كشور مشاغلي انتظار كارگران را ميكشد كه چالشهاي تعيين حداقل دستمزد، افزايش آن بر اساس تورم و كاهش آن بر اساس مصلحت كارفرماها نقشي در آن ندارد و اينجا قانون خودش را دارد، زيرا نيروي كار فراوان دست كارفرما را براي يافتن نيروي كار بيكار با پرداخت حقوق و مزايايي كه اجحاف در حق كارگران را به نمايش ميگذارد، باز گذاشته است و در پس اين اوضاع نگران كننده بيكاري حقوق و دستمزد كارگراني كه نظارتي بر ساعت كار، حقوق دريافتي و پرداخت حق بيمه آنها نميشود، بيكاران قربانيان، معضل بيكاري هستند تا براي 12 ساعت كار يعني چهار ساعت بيش از ساعت كار قانوني حقوقي كمتر از حداقل حقوق دريافت كنند و به حقوق 200 هزار توماني رضايت دهند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر