۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه

جزئیات تازه درباره برخی متهمان دادگاه‌های اخیر


بنا بر گزارش‌های منتشر شده، چهار تن از متهمان محکوم به اعدام در دادگاه‌های اخیر، قربانیان سناریویی طراحی‌شده از سوی مقام‌های امنیتی و قضایی ایران هستند که هدف آن تحریف اصالت اعتراض‌ها به "تقلب انتخاباتی" بوده است.

در دادگاه‌هایی که در هفته‌های اخیر برای محاکمه‌ی متهمان حوادث پس از انتخابات برگزار شد، در کنار چهره‌های سیاسی و مقام‌های دولتی سابق، جوان‌هایی نیز بودند که کیفرخواست دادستانی، آنها را مرتبط با سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق معرفی می‌کرد.

برگزارکنندگان دادگاه‌ها با قرار دادن این افراد در میان بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات، در صدد القای این امر به افکار عمومی بودند که سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق در اعتراض‌ها و آنچه که حکومت آن را "اغتشا‌شات" می‌نامد، دست دارند و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب نیز خواسته یا ناخواسته با آنها همگام بودند.

اما انتشار برخی اطلاعات و جزئیات تازه درباره افراد متهم به ارتباط با سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق، نشان می‌دهد که حقایق در باره این افراد کاملا متفاوت از آن‌چیزی است که مقام‌های امنیتی و قضایی ادعا می‌کنند.

رسانه‌های ایران در روزهای اخیر از چهار نفر با نام‌های "حامد روحی‌نژاد"، "محمدرضا علی‌‌زمانی"، "آرش رحمانی‌پور" و "ناصر عبدالحسینی" اسم برده‌اند که سه نفر نخست به ارتباط با «انجمن پادشاهی ایران» و نفر چهارم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق متهم شده‌اند. همه‌ی این چهار نفر به عنوان بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات در دادگاه حاضر شده بودند و اظهارات آنها به صورت دستچین‌شده از تلویزیون دولتی نیز پخش شده است.

«اسیر بازی ناجوانمردانه»

محمدرضا علی‌زمانی از جمله کسانی بود که در دومین دادگاه بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات حاضر بود. وی متهم به عضویت در «انجمن پادشاهی ایران» است و در کیفرخواست دادستانی از عوامل "اغتشاشات" پس از انتخابات معرفی شده بود. اما اکنون یکی از افرادی که به تازگی از زندان آزاد شده و مدتی با او در زندان بوده، در یادداشتی که در سایت "نوروز" وابسته به جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر شده، جزئیات دقیق‌تر، اما کاملا دگرگونه‌ای درباره وی نوشته است.

بنابر گزارش وبسایت نوروز، محمدرضا علی‌زمانی نه پس از انتخابات ۲۲ خرداد، بلکه در فروردین ۱۳۸۸ به همراه چندین جوان دیگر بازداشت شده است. او در زندان خبری از حوادث پس از انتخابات نداشته و درباره اتهام‌های خود نیز گفته است که هیچ اقدامی انجام نداده و «تنها چیزی هم که [مقام‌های امنیتی] از او دارند حرفها و داستان‌پردازی‌هایی بود که در جمع دوستانش باهم کرده بودند».

در یکی از روزها به وی خبر می‌دهند که دادگاهش قرار است آخر هفته برگزار شود. «کارشناس [بازجوی] پرونده به او قول داده که اگر در این دادگاه همکاری کند در صدور حکم کمکش می‌کنند».

علی‌زمانی پس از مدتی دودلی، به امید ایجاد روزنه‌ای در پرونده‌اش تصمیم می‌گیرد «همکاری کند»، بی‌آنکه بداند موضوع چیست و «برایش چه خوابی دیده‌اند».

آغاز تمرین‌ها

از فردای اعلام آمادگی علی‌زمانی برای «همکاری»، تمرین‌های فشرده‌ی وی آغاز می‌شود. از صبح تا ظهر و از ظهر تا شب. «هر روز با حضور در اتاقی که در اختیار او و افرادی که قرار بود در دادگاه صحبت کنند، تمرین می‌کرد که چه حرفهایی را در دادگاه بزند.»

آخرین تمرین او در «مجتمع امام خمینی» برگزار می‌شود؛ همان جایی که قرار بود دومین جلسه محاکمه‌ی فعالان سیاسی برگزار شود. براساس گزارش منتشرشده در وبسایت نوروز، «بسیاری از مقام‌های قضایی و امنیتی از قبیل دادستان وقت کل کشور، قاضی سعید مرتضوی، یکی از معاونین وزارت اطلاعات و .. حاضر بودند تا آخرین تمرین آنها را ببینند.»

روز موعود

علی‌زمانی روز شنبه ۱۷ مرداد با حضور در پشت تریبون دادگاه در مجتمع امام خمینی، آنچه را که مدت‌ها برای آن تمرین کرده بود، بازگو کرد. او گفت: «برنامه‌های مختلفی برای نفوذ در ستادهای انتخاباتی کاندیدای مختلف به منظور جهت‌دهی این ستادها از جمله برنامه‌هایی بود که قرار شد ما برای انجمن پادشاهی ایران و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا انجام بدهیم.» (خبرگزاری فارس / ۱۷ مرداد ۱۳۸۸)

علی‌زمانی همچنین گفت: «از جمله اقدامات دیگری که برای مدیریت آن بنده به ایران سفر کرده بودم، تشویش اذهان عمومی و کاهش حضور مردم پای صندوق‌های رای بود که در این بین می‌توانم به مهمترین اقدامات اشاره کنم که ایجاد شک و شبهه برای ابطال انتخابات و رای‌گیری مجدد است.» (خبرگزاری فارس / ۱۷ مرداد ۱۳۸۸)

با توجه به اینکه علی‌زمانی و دوستانش سه ماه پیش از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت شده بوده‌اند و در زندان به‌سر می‌برده‌اند، اکنون پرسش افکار عمومی از مقام‌های امنیتی و قضایی ایران این است که او و دوستانش چگونه می‌توانسته‌اند در احزاب و ستادهای کاندیداها نفوذ کرده و «شک و شبهه برای ابطال انتخابات و رای‌گیری مجدد» ایجاد کنند؟

علی زمانی چند روزی پس از حضور در دادگاه و همکاری با مقام‌های قضایی و امنیتی، از صدور حکم اعدام برای خود با خبر شد.

دیگر افراد متهم به عضویت در «انجمن پادشاهی ایران» نیز سرنوشت تقریبا مشابهی داشته‌اند. به عنوان مثال، حامد روحی‌نژاد نیز پیش از انتخابات ۲۲ خرداد و در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ بازداشت شده است. گفته می‌شود، شمار افرادی که در ارتباط با انجمن پادشاهی بازداشت شده‌اند، ۱۱ نفر هستند. فعالان حقوق بشر می‌گویند، هیچیک از آنها اساسا عضویتی در این انجمن نداشته‌اند و زیر شکنجه‌های جسمی و روحی و نیز با وعده‌ی آزادی، وادار به اعتراف علیه خود شده‌اند.

سرنوشت یک متهم دیگر

ناصر عبدالحسینی یک محکوم به اعدام دیگر، متهم به عضویت در سازمان مجاهدین خلق است. او جوان ۲۲ ساله‌ای است که به گفته‌‌ی خانواده‌اش هیچ سابقه و فعالیت سیاسی ندارد.

به گزارش وبسایت‌ خبری فعالان حقوق بشر، مجتبی عبدالحسینی، یکی از برداران ناصر عبدالحسینی می‌گوید: «به برادر من گفته بودند که بیا و در اعتراف‌های تلویزیونی شرکت کن تا حکم‌ات را کمتر کنیم. به او گفته بودند اگر قرار است حکم حبس داشته باشی، با این اعتراف‌های تلویزیونی خیلی زودتر از آن افرادی که اعتراف نمی‌کنند آزاد خواهی شد. به این طریق برادر مرا به تلویزیون کشیده‌اند اما جریان برعکس شده و برای او حکم اعدام صادر کرده‌اند.»

به اعتقاد برادر ناصر، بازجویان و مقام‌های امنیتی و قضایی «از ناصر سواستفاده کرده‌اند، سواستفاده‌ای که منجر به بازی کردن با زندگی وی شده است.»

در فیلمی که تلویزیون دولتی از اعترافات ناصر عبدالحسینی پخش شده، بخشی از شنود تلفنی نیز شنیده می‌شود که گویا زنی به نام زهره به ناصر تلفن کرده و به وی دستورالعمل‌های خرابکاری داده است.

اما برادر ناصر می‌گوید: «صدایی که به عنوان زهره پخش شده و آن را در تماس تلفنی با برادر من عنوان کرده‌اند، واقعیت ندارد. این یک صدای ضبط شده است و برادر من هیچگونه ارتباطی با آن شخص ندارد. چنین چیزی به هیچ‌وجه صحت ندارد. در صدای پخش‌شده از تلویزیون جمهوری اسلامی، گویا خانم زهره از برادر من می‌خواهد که آتش‌سوزی به راه بیاندازد و از کوکتل مولوتوف استفاده کند، این در حالی است که برادر من حتا نمی‌تواند کوکتل مولوتوف را تلفظ کند و در دادگاه هم اشتباه آن را تلفظ می‌کند. حالا برادر من چگونه چنین کارهایی می‌تواند بکند.»

نادر عبدالحسینی برادر دیگر ناصر نیز می‌گوید: «زمانی که برادرم را بازداشت می‌کردند، هیچگونه سندی در رابطه با جرمی که می‌گفتند مرتکب شده، به ما نشان ندادند و هیچ مدرکی نداشتند. از منزل ما هیچ مدرکی پیدا نکردند. برادر من حتا دیپلم هم ندارد، نه کامپیوتر دارد و نه حتا یک آدرس ایمیل، پس چطور می‌توانسته به قول اینها اطلاعات را به خارج از کشور بفرستد؟ برادر من یک بچه‌ی جنوب‌شهری است که نه پدر و مادر و نه هیچیک از افراد فامیل‌اش سیاسی نبودند.»

نادر عبدالحسینی می‌افزاید: «برادر من بیگناه است. او کاری نکرده است. او را با وعده‌هایی که برای آزادی داده‌اند، وادار به اعتراف کرده‌اند و برادر ساده‌ی من نیز باور کرده و این کار را کرده است. برادر من بی‌گناه است.»

روزنامه‌نگارانی که پرونده‌ی چهار متهم محکوم به اعدام را به دقت دنبال کرده‌اند می‌گویند، سرنوشت ناصر عبدالحسنیی نیز مشابه علی‌زمانی و دو متهم دیگر است. آنها گرفتار سناریویی شده‌اند که ماموران امنیتی و اطلاعاتی برای‌شان تنظیم کرده بوده‌اند.

دویچه ول

هیچ نظری موجود نیست: