۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

کانون نویسندگان: «قتل واژه‌ها به فرمانِ حذف»


می 7, 2010

کانون نویسندگان: «قتل واژه‌ها به فرمانِ حذف»
بدست irandocument

در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بسیاری ناشران اجازه شرکت ندارند. خیلی‌ها خود از شرکت خودداری کرده‌اند. سیری که از آن به «سیاهی» یاد می‌شود.

در این میان آن چه تازه‌گی دارد، بنابر اطلاعیه‌ی کانون نویسندگان ایران، این است که: «امسال برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران نه‌تنها با ايجاد گشت‌های نامحسوس و سانسورچی‌های آنلاين فضايی رعب‌آور ايجاد کرده‌اند، که پا را از اين فراتر نهاده و در آستانه‌ی نمايشگاه کتاب در حرکتی بی‌سابقه پروانه‌ی نشر تنی چند از ناشران را لغو و برخی از آن‌ها را به مراجع امنيتی احضار کردند.»
سیمین بهبهانی نویسنده و شاعرسیمین بهبهانی می‌گوید: «روز به روز بر ما تنگ‌تر گرفته می‌شود و برای ناشر، نویسنده و اهل قلم هر روز یک مشکل بیشتر از روز پیش پدید می‌آید. امیدوارم هرچه زودتر این وضع خاتمه پیدا کند و این یک روال دائمی نباشد، بلکه یک مشکلی باشد که زود برطرف شود.»

«جامعه بی‌کتاب، بی‌فرهنگ، بی‌‌اخلاق»

اطلاعیه کانون نویسندگان از حدیثی مکرر می‌گوید که در آن «واژه يا واژه‌هايی در محاق توقيف جان می‌بازند» و «حاصل انديشه‌ی نويسندگان، شاعران، مترجمان، محققان، هنرمندان، و ديگر دست‌اندرکاران حوزه‌ی رسانه‌ها در فضای خوف‌آلود سانسور مجال ظهور پيدا نمی‌کند» و زحمات اهل فرهنگ و انديشه خمیر می‌شود و برباد می‌رود:
«روندی است که در اين ديار سابقه‌ای ننگين و طولانی دارد. اين نيز که کتاب‌خانه‌ها مورد يورش قرار گيرند و فضای آشويتس‌وارِ کتاب‌سوزان از بوی سوختگیِ کلمات پُر شود در ايران بی‌سابقه نيست؛ حتی گاه عاشقانِ کتاب برای نجات جان خود يا انسان‌های ديگر به ناگزير خود کتاب‌های‌خويش را به آتش کشيده‌اند.»

سیمین بهبانی می‌گوید «اگر وضع براین منوال بماند، وضع فرهنگی مملکت به سیاهی و تباهی کشیده خواهد شد. می‌دانید وقتی جامعه‌ای فرهنگی نداشته باشد، اخلاق هم نخواهد داشت. اخلاق هم که نداشته باشد، همه چیز را از دست می‌دهد و تمام این فضایل اخلاقی که جامعه را حفظ می‌کند، منوط است به این که جامعه فرهنگ داشته باشد. وقتی فرهنگ ندارد، وقتی نویسنده ندارد، وقتی کتاب خوب نداشته باشد، این جامعه اصلا قابل ادامه و قابل حیات نیست.»

مجرمین پنهان در لابلای سطور

کانون نویسندگان به مجرمینی در ایران اشاره می‌کند که سال‌هاست تحت تعقیب‌اند: «کلمات»! «به کامپيوترهای اداره‌ی متولّیِ کتاب فرمان داده می‌شود کلمات مجرم را شناسايی کنند»! شناسایی این «مجرمین» ديری است که «به عادت سانسورچيان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبديل شده است.»

کانون نویسندگان روندی را محکوم می‌کند که «چند سالی است نه‌تنها از حضور برخی از ناشرانِ مستقل در نمايشگاه کتاب جلوگيری می‌کنند، بلکه آن‌ها را در چنان تنگنا‌های حرفه‌ئی قرار داده‌‌اند که شماری از اين ناشران، برای تن ندادن به تهديد و توهين و تحقير، عطای ورود به نمايشگاه کتاب و رويارويی با برگزارکنندگان آن را به لقايش بخشيده‌اند و نامشان به خطی از خطوط قرمز وزارت ارشاد تبديل شده است.»

سیمن بهبهانی: «راستش من ناشران زیادی را سراغ دارم که با آبرو تا حالا زندگی کردند و الان وضع‌شان خراب است. و به طور کلی ناشرها اگر شغل دیگری در کنار کار نشر نداشته باشند، نمی‌توانند روی پای خود بند شوند و غالبا مثلا فرض کنید ساختمانی می‌ساختند سابق براین که دستشان بازتر بود یا این که کار دیگری می‌کردند و از آن پولی برای نشر خرج می‌کردند. الان آن‌ها هم برایشان مشکل شده و خیلی از ناشرها کاری که می‌کنند، کاری است که بدون استفاده و غالبا با ضرر است. برای این که کاغذ گران است، به نویسنده سخت گرفته می‌شود، نویسنده‌ها دل و دماغ ندارند و آزادی نیست. به این جهت می‌بینید که کتابها روز به روز کمرنگ‌تر و کار ناشرها هم روز به روز سخت‌‌تر می‌شود و وضعیت مادی‌شان بدتر می‌شود. و این بسیار خطرناک است.»

هیچ نظری موجود نیست: