اجلاس غير متعهدها ؛ تَرتيزکی1 که قاتل جان شد
محمود خادمی
محمود خادمی
خيال پردازيها و آرزوهايِ دريا دوغی رژيم2 در مورد موفقيتها و دستاوردهای مربوط به برگزاری شانزدهمين اجلاس جنبش غير متعهدها در ايران ؛ مصداق ضرب المثل زيبا و معروف ايرانی " تَرتيزک خريدم قاتق نونم باشه قاتل جونم شد " می باشد . دستگاه تبليغاتی رژيم ؛ در هياهوی تبليغاتی که از روزها و هفته ها قبل از تشکيل اجلاس غير متعهدها در تهران براه انداخته بود سعی کرد به مردم چنين القاء کند که برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران پادزهر همه مشکلات و بحران های گريبانگير رژيم ميباشد و بعد از آن چرخ گردون بر مراد مردم و کشور ايران خواهد چرخيد و همه بلايا و گرفتاريها از بين خواهد رفت . و چنين وانمود می کرد که بعد از اين اجلاس ؛ بحران هائی مانند تحريم گسترده اقتصادی ؛ بن بست و شکست مذاکرات اتمی ؛ بحران مربوط به متحد استراتژيک رژيم در منطقه ــ سوريه ــ ؛ بحران های مربوط به مشروعيت زدائی ناشی از قيام 22 خرداد و ... تماما" آب خواهد شد و بزمين فرو ميرود .
همچنين رژيم سعی کرد شرکت رئيس جمهور مصر ــ محمد مرسی ــ و بان گی مون دبير کل سازمان ملل در اين اجلاس را ؛ بعنوان برگ برنده ای در تائيد مقبوليت و عملکرد سياسيِ مثبت خود نشان دهد . در همين رابطه اکثر مقامات رژيم يکصدا برگزاری شانزدهمين اجلاس سران عدم تعهد در تهران را نشانه تثبيت و اقتدار نظام و شکست سياستهای غرب در به انزوا کشاندن ايران اعلام کردند . به پاره ای از اين اظهار نظرها توجه کنيد :
محمد حسين ابو ترابی نايب رئيس مجلس آخوندی : اين اجلاس را نشانه " اقتدار بی بديل " جمهوری اسلامی توصيف کرد .
علاء الدين بروجردی عضو کميسيون امنيت ملی مجلس : حضور 120 کشور در اجلاس تهران ثابت خواهد کرد که ايران بر خلاف خواست امريکا منزوی نيست .
غلامرضا مصباحی مقدم عضو کميسيون اقتصادی مجلس : برگزاری اين اجلاس در تهران نشان می دهد که ما به تحريم ها بی اعتنائی کرده و تحريم بر اوضاع اقتصادی کشور تأثيری نداشته است .
عوض حيدر پور عضو کميسيون امنيت مجلس : جمهوری اسلامی از اجلاس سران برای دور زدن تحريم ها استفاده خواهد کرد و بهمين منظور 60 ميليارد دلار معاهده نامه اقتصادی برای امضاء آماده است .
بدليل همين محاسبات ساده لوحانه و فريبنده بود که رژيم اقدام به برگزاری يکی از پرهزينه ترين ــ مالی ؛ تبليغاتی ؛ امنيتی ــ اجلاس ها در تاريخ حيات نظام جمهوری اسلامی نمود . رژيم ميخواست با اين تبليغات و ولخرجی ها به رقبای غربی خود نشان دهد که ايران در انزوا نمی باشد و تحريم ها بی اثر بوده و کمر رژيم را نشکسته است .
هزينه ای بالغ بر 100 ميليارد تومان و تعطيلی 5 روزه تهران ــ که مطابق بر آورد کارشناسان حدود 3 ميليارد دلار به اقتصاد کشور زيان رسانده است ــ حداقلی است که از کيسه مردم ايران صرف بر گزاری اين اجلاس در ايران شده است . همچنين ايجاد برقراری تدابير ويژه امنيتی ــ حفاظتی در جريان اجلاس که بعدا" به آن اشاره خواهم کرد
اما بعد از پايان اين اجلاس پر هزينه ؛ می بينيم که نه تنها هيچيک از مشکلات نامبرده بالا حل نشده بلکه مشکل آبروريزی های سياسی ناشی از جعل و تحريف سخنان محمد مرسی و بان گی مون هم ــ که بيک آبرو ريزی داخلی و بين المللی برای رژيم تبديل شده ــ برای رژيم به يک قور بالا قوز تبديل شده است . بررسی تأثيرات اين اجلاس در موقعيت داخلی و بين المللی رژيم موضوع اين مقاله است ؛ اما قبل از پرداختن به اين موضوع لازم است توضيحاتی در مورد جنبش عدم تعهد ؛ تاريخچه ؛ کارکرد ؛ وزن سياسی آن در حل معادلات جهانی و ... داده شود .
الف ــ جنبش عدم تعهد و مشکل هويت :
به روايتی ايده اوليه تشکيل " جنبش عدم تعهد " از طرف دکتر محمد مصدق پيشوای نهضت ضد استعماری ايران به جواهر لعل نهرو ــ از برجسته ترين رهبران مبارزه ضد استعماری ؛ يار و همرزم گاندی داده شد ــ و اين جنبش بعد از تشکيل تا مدتها ــ در سالهای جهان دو قطبی ــ همان اهداف سياست " موازنه ی منفی " مصدق را دنبال می نمود .
در بحبوحه مبارزات ضد استعماری در کشورهای معروف به جهان سوم ؛ در سال 1955 اولين بار ــ در جريان کنفرانس " باندونگ " در اندونزی ــ طرح اوليه تشکيل " جنبش عدم تعهد " ــ بوسيله چهره های سياسی مطرح آن روزگار ؛ جواهر لعل نهرو از رهبران مبارزه ضد استعماری و رئيس کشور هند ؛ جمال عبدالناصر رئيس جهمور مصر و کسی که کانال سوئز را ملی اعلام کرده بود و دکتر سوکارنو رهبر مبارزات ضد استعماری اندونزی ــ ريخته شد و بعد در سال 1961 نخستين اجلاس سران غير متعهدها با حضور جواهر لعل نهرو ؛ جمال عبدالناصر ؛ دکتر سوکارنو بعلاوه " مارشال تيتو " رهبر انقلاب و رئيس جمهور يوگسلاوی و " قوام نکرومه " رهبر استقلال غنا در شهر بلگرادِ يوگسلاوی تشکيل گرديد و بدين ترتيب جنبش عدم تعهد موجوديت خود را اعلام کرد .
هدف تشکيل اين نهاد از طرف کشورهائی ( عمدتا" کشورهائی که تازه از قيد استعمار خلاصی يافته و استقلال خود را اعلام کرده بودند ) که آن را تأسيس نمودند به لحاط اساسنامه ــ اگر چه در عمل هم بدلايل ايدئولوژيکی و هم بدليل پايان دوران استعمار ؛ در تقابل با غرب و در کنار شرق قرار داشتند ــ اين بود که در رقابت غرب به رهبری امريکا و شرق به رهبری شوروی مستقل بمانند و به اين دو قطب متعهد نباشند ( همان سياست موازنه منفی دکتر محمد مصدق ) .
جنبش غير متعهد ها در دوران جنگ سرد و جهان دو قطبی ؛ به خصوص در آغاز حيات خود جريانی مترقی بود و به عنوان وزنه ای مؤثر و معتبر در معادلات جهانی نقش مؤثر داشت و بشکلی بعنوان بازوی سياسی جهان سوم عمل می نمود .
اما با فروپاشی اردوگاه شرق و يک قطبی شدن جهان ؛ اين جنبش علت اوليهِ وجودی خود ــ که از بر قراری سياست موازنه منفی بين دو ابر قدرت ميگرفت ــ را از دست داد و به عبارتی دچار نوعی بی هويتی شد . بعد از آن ؛ بدليل نبود اهداف مشترکی که در جهان دو قطبی می توانست کشورهای عضو ــ جنبش عدم تعهد ــ را به يک قطب قدرت مندی در عرصه تحولات جهانی تبديل کند ؛ بتدريج از خاصيت و توان تأثيری گذاری اش در تصميم گيريهای جهانی کاسته شد .
اکنون بخش اعظم حکومت های عضو اين جنبش از ديکتاتور ترين ؛ مرتجع ترين و وابسته ترين حکومت های جهان بشمار می روند . يعنی ديگر هيچ جنبه مترقی در افکار و سياست های سران اين جنبش وجود ندارد . و در آرايش سياسيِ جديدِ جهان ؛ برخی از اعضاء و ناظران شرکت کننده در اجلاس جنبش عدم تعهد خود به ابر قدرتها و قطب های بزرگ اقتصادی جهان تبديل شده اند و منافع ديگری را نمايندگی می کنند .
ديگر جنبش عدم تعهد نه دارای وحدت ديدگاهی ــ در ميان اعضاء ــ برای پيگيری اهداف مشترک گذشته است ــ اين موضوع به خوبی در رأی گيريهای سازمان ملل و رأی های بعضا" متضاد اعضاء جنبش بر سر موضوعات واحد خود را نشان ميدهد ــ و نه وزنه ای برای تغيير و تأثير گذاری در سياست جهانی است .
همچنين ساليان درازی است که ديگر اجلاس های ــ هر سه سال يکبار ــ اين جنبش بدون آنکه منشاء سودمندی برای اعضاء آن باشد و بدون اينکه توجه رسانه های بين المللی را به خود جلب کند ؛ در پايتخت يکی از کشورهای عضو ــ بی سر و صدا و بدون بازتاب قابل توجه ای ــ تشکيل می شود . در آخرين اجلاس غير متعهدها که سه سال پيش در شرم الشيخ مصر برگزار گرديد ؛ بيش از 140 کشور از جمله 118 کشور عضو جنبش و حدود 100 تن از سران و رهبران کشورها حضور داشتند
ايران تا قبل از انقلاب بهمن 57 بدليل وابستگی و هم پيمانی با غرب در جنبش عدم تعهد عضويت نداشت و در سال 1358 به عنوان هشتاد و هشتمين عضو جنبش پذيرفته شد .
ب ــ اجلاس عدم تعهد در ايران :
اين اجلاس با التماس و منت کشی از سران کشورهای عضو ؛ رؤسای قبايل افريقائی و کدخداهايِ باديه نشينان سودانی و ... سرانجام از تاريخ 7 تا 11 شهريور در تهران برگزار گرديد . بخاطر منفوريت بيش از حد و انزوای جهانی رژيم ؛ سران کشورهای عضو جنبش از ترس آبرو ريزی از علنی شدن نامشان برای آمدن به اجلاس بشدت واهمه داشتند ؛ بطوريکه سخنگوی ستاد برگزاری اجلاس می گويد : نام هر مقامی را که اعلام می کنيم او از آمدن انصراف می دهد . يعنی از بی آبروئيِ علنی و آشکار شدن نام خود برای شرکت در اجلاس واهمه داشتند .
مطابق اظهارات خود مقامات رژيم ؛ بيش از 100 ميليارد تومان صرف هزينه های اين اجلاس شده است . هزينه هائی مانند تزئين فرودگاه ؛ تزئين خيابانهای محل عبور اعضاء جنبش ؛ هزينه های احداث سالن برای اجلاس ؛ بازديد مهمانان از نمايشگاهها ؛ هزينه هتل ها و محل زيست مهمانان ؛ 200 مرسدس بنز 3s600 که برای جابجائی مهمانان دراختيار ناوگان حمل و نقل قرار گرفته بود و ..... . اينهمه مخارج برای برگزاری اجلاس غير متعهد ها در شرايطی صورت گرفت ؛ که تورم و گرانی و فقر و بيکاری در کشور جان مردم را به لب رسانده است .
از طرفی هم ؛ اقدام به برگزاری چنين اجلاس پر هزينه ای آنهم در شرايط اسفبار اقتصادی مردم ؛ باعث هراس و وحشت رژيم از اعتراضات واکنشی و خود جوش مردم و جوانان کشور شده بود . رژيم برای آنکه هيچ صدای اعتراضی و يا اقداماتی که پيام آور نارضايتی مردم از حاکمان ايران و وضعيت جاری کشور باشد بگوش شرکت کنندگان در اجلاس نرسد ؛ دست به اقدامات ويژه امنيتی از جمله تعطيلی اجباری کارکنان و برقراری نوعی حکومت شبه نظامی در تهران شده بود .
احمد رضا رادان از بکارگيری 110 هزار پليس و 850 تيم امنيتی ــ انتظامی برای پوشش حفاظتی شانزدهمين اجلاس سران در تهران خبر داد ؛ وی گفت : چهار حلقه امنيتی در تهران ؛ 360 ايستگاه بازرسی ؛ 2900 خودرو و 2500 موتور ؛ مأموريت تأمين نظم و امنيت اجلاس را بعهده دارند . وی همچنين ادامه ميدهد : برای تهران چهار لايه نظامی و امنيتی تعريف کرده ايم و پرسنل نيروی انتظامی در آماده باش صد در صد برای برگزاری هر چه با شکوه تر اجلاس از بعد امنيتی و انتظامی هستند .
از طرف ديگر بسياری از مهمانان شرکت کننده در اجلاس ؛ نه از موقعيت ملی و مقبوليت داخلی و نه از وزن و اعتبار بين المللی قابل توجه برخوردار بودند . در ميان مهمانان ؛ عمر البشير رئيس جمهور سودان ــ که به خاطر کشتار دارفو ؛ کشورش تحت تحريم های اقتصادی بين المللی قرار دارد و خود وی نيز باتهام ارتکاب جنايات جنگی و جنايت عليه بشريت ؛ مطابق حکم ديوان بين المللی لاهه تحت تعقيب ميباشد ــ " کيم يونگ نام " رئيس کشور و صدر هيأت رئيسه مجمع عالی کره شمالی ــ که به خاطر فعاليت های اتمی تحت تحريم بين المللی قرار دار و مردم کشورش دچار قحطی و گرسنگی می باشند ــ و رابرت موگابه رهبر زيمبابوه ــ ديکتاتور بيرحمی که بدليل سياست های اقتصادی و سرکوب مخالفان سياسی همواره تحت انتقاد محافل بين المللی قرار داشته است ــ و تا کرزای افغانستان حضور داشتند . هر چهار رئيس جمهور نامبرده با ولی فقيه هم ديدار داشته اند .
عليرغم تمام هزينه های سرسام آور و تمهيدات شديد امنيتی ؛ اين اجلاس يکی از بی رونق ترين اجلاس های سه سال يکبار جنبش عدم تعهد در طول حيان اين جنبش بوده است و عمده رسانه های معتبر بين المللی و تحليلگران آگاه ؛ از اين اجلاس به عنوان يک شکست و ناکامی ديپلماتيک برای نظام جمهوری اسلامی نام برده اند .
ج ــ اهداف رژيم از برگزاری اجلاس :
رژيم در حالی ميزبانی شانزدهمين اجلاس عدم تعهد را بعهده گرفت که چهار مشکل اصليِ لاينحل روی ميز خود داشت و دارد ؛ اين چهار مشکل عبارتند از پرونده فعاليت های اتمی ؛ تحريم های بين المللی ؛ بحران سوريه و پرونده نقض حقوق بشر و سرکوب آزاديها در کشور . رژيم ميخواست با استفاده از امتياز ميزبانی اين اجلاس ؛ از شدت بحران های گريبانگير بکاهد و برای مشروعيت بخشی و ترميم چهره مخدوش شده ــ در عرصه داخلی و بين المللی ــ خود استفاده نمايد . همچنين رژيم می خواست با رشوه دهی و بند و بست های پشت پرده در اين اجلاس ؛ حل بحران سوريه را از ديد و منظر خود ( حمايت از سوريه ) دنبال کند .
اما بر خلاف انتظار سردمداران رژيم ؛ اجلاسی ــ با آنهمه تبليغات و هزينه ــ که رژيم برای پيشبرد مقاصدش ؛ بر روی آن سرمايه گذاری کرده بود ؛ به تريبونی بر عليه خود وی تبديل گرديد و از اين طريق ؛ مهمترين سياستهای بين المللی رژيم بچالش گرفته شد و دبير کل سازمان ملل آقای بان گی مون و محمد مرسی رئيس جمهور مصر ؛ مهمترين وجوه سياستهای رژيم ــ بلحاظ داخلی و بين المللی ــ را بزير سئوال بردند .
د ــ نتايج اجلاس :
برای قضاوتِ شکست و يا پيروزی اجلاس ؛ بايد دست آوردهای آن مورد قضاوت قرار گيرد . وقتی می توان ادعا کرد که اجلاس مذکور موفقيت آمبز بوده است که گرهی از مشکلات گريبانگير و بعبارتی 4 مشکل اصلی رژيم حل شده و يا به تخفيف اين مشکلات کمک شده باشد . در حاليکه اين اجلاس اولا" با بی اعتنائی سران اکثر کشورهای عضو مواجه شده و فقط 30 تن از سران 120 کشور عضو در اين اجلاس شرکت کرده اند . يعنی تنها يک چهارم رؤسای کشورهای عضو برای شرکت در اجلاس به تهران آمدند که آنهم عمدتا" کشورهای بحران زده ؛ طرد شده و ديکتاتور ــ مانند زيمبابو ؛ تاجيکستان ؛ سودان ؛ افغانستان ؛ کره شمالی و .... ــ بودند ؛ که حضور اين افراد در غياب بيش از دو سوم سران و رهبران کشورهای عضو نمی توانست به اين اجلاس اعتبار ببخشد.
يعنی هم باعتبار افراد شرکت کننده در اجلاس و هم تعداد کم سران شرکت کننده ؛ نمی توان انتظار ارتقاء نقش منطقه ای و بين المللی رژيم را داشت و ادعا کرد اين اجلاس باعث افزايش احترام و اعتبار بين المللی برای رژيم شده است بنابراين بحران انزوا نه تنها کماکان لاينحل باقی مانده است بلکه تشديد نيز شده است ؛ کما اينکه تنها چند روز بعد از برگزاری اجلاس غير متعهدها در ايران ؛ کشور کانادا سفير خود را از تهران فراخوانده و رابطه اش را با ايران به حالت تعليق در آورده است . وزير خارجه کانادا طی بيانيه ای گفته است : کانادا دولت ايران را مهمترين تهديد برای صلح جهانی و امنيت دنيا ميداند .
ثانيا" چنانچه در اين اجلاس نه در حرف بلکه در عمل شاهد آمادگی کشورهای عضو به همکاريهای اقتصادی بيشتر با رژيم و عقد قراردادهای اقتصادی در زمينه های مختلف و يا شاهد کمک بايران برای مقابله با تحريم می بوديم ؛ می توان گفت که اين اجلاس در از بين بردن تحريم ها و يا کم کردن دامنه و شدت آنها برای رژيم موفقيت آميز بوده است . اجلاس عدم تعهد نه تنها راه را برای کاهش دامنه تحريم ها هموار نکرد بلکه بدليل اصرار رژيم به ادامه سياستهای خود در اين اجلاس ؛ تنها چند روز بعد از اجلاس ؛ وزرای خارجه آلمان ؛ فرانسه و انگليس در نشست دو روزه خود در قبرس خواستار افزايش تحريم های ايران شده اند .
در زمينه اتمی و بحران سوريه و نقض حقوق بشر در ايران ؛ مرسی و بان گی مون از بلند گوهای اجلاسی که خود رژيم ميزبانی آن را بعهده داشت وی را به چالش کشيدند . يعنی در حاليکه معمولا" بر اساس عرف ديپلماتيک ؛ مهمانان اجلاس ميبايست حرمت کشور ميزبان را رعايت کرده و مواضع رسمی کشور ميزبان را به چالش نکشند ؛ مهمانان برجسته اين اجلاس يعنی بان گی مون و محمد مرسی آشکارا مواضع رسمی ايران ــ در باره بحران سوريه ؛ پرونده اتمی و نقض حقوق بشر ــ را به زير سئوال بردند .
محمد مرسی رئيس جمهور مصر در ابتدای سخنرانی با اعلام سلام و درود به چهار خليفه مسلمين ؛ حساب اسلام خود را از اسلام آخوندها جدا کرده و مخالفت خود را با آزار و اذيت اهل تسنن توسط آخوندها اعلام کرد و در مورد سوريه گفت : همبستگی ما با مبارزات مردم عزيز سوريه عليه رژيم سرکوبگری که مشروعيت خود را از دست داده است به همان اندازه که يک ضرورت سياسی ــ استراتژيک است ؛ يک وظيفه اخلاقی نيز محسوب ميشود . محمد مرسی در ادامه سخنان خود در اجلاس ؛ يار منطقه ای و متحد استراتژيک رژيم يعنی سوريه را " ستمکار " ؛ " سرکوبگر " و " فاقد مشروعيت " خواند ؛ و در حالی که رژيم ايران ميخواست بحران سوريه مطابق ديد و نظر او در اجلاس مطرح شود ؛ راه برای هر گونه حمايت از رژيم بشار اسد توسط محمد مرسی بسته شد . اين امر باعث شد که رژيم ــ نه ولی فقيه و نه احمدی نژاد ــ بر خلاف ميل و منافع اش نتواند در تمام طول اجلاس نامی از اسد به ميان بياورد و يا در قطعنامه پايانی اجلاس باو اشاره ای بکند .
در مورد حقوق بشر هم بان گی مون نگرانی عميق خود را از نقض حقوق بشر در ايران ابراز داشت و گفت : سازمان ملل می تواند در کنار ايران برای بهبود حقوق بشر در کشور اقدام کند ...... ما نگرانی جدی در مورد نقض حقوق بشر در ايران داريم .
بان گی مون بحران هسته رژيم را يکی از نگرانی ها برای صلح و امنيت بين المللی دانست و گفت : برای صلح و امنيت منطقه ؛ من از دولت ايران می خواهم اقدامات لازم را برای جلب اعتماد بين المللی در باره صلح آميز بودن برنامه هسته ای اش را بعمل آورد و اين با تبعيت کامل از قطعنامه های شورای امنيت و در همکاری با آژانس بين المللی ميسر است .
در واقع هم بان گی مون و هم مرسی ؛ خواب خوشی را که جمهوری اسلامی برای کنفرانس عدم تعهد ديده بود را آشفته ساختند و در حاليکه رژيم انتظار داشت که با حضور محمد مرسی در اجلاس تهران به 3 دهه قطع رابطه ديپلماتيک با مصر پايان دهد ؛ آقای مرسی ــ در سفر چند ساعته خود ــ هم در تضاد آشکار با سياست های استراتژيک ايران در قبال سوريه صحبت کرد و هم حتی حاضر نشد بديدار ولی فقيه ــ خامنه ای ــ برود و در ملاقات با احمدی نژاد هم هيچ صحبتی از برقراری رابطه ميان دو کشور به ميان نياورد .
بان گی مون هم از تريبون رسمی حکومت به محکوم کردن اظهار نظرهای ولی فقيه رژيم در باره يکی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد ( اسرائيل ) ؛ نقض حقوق بشر در ايران و اجرای قطعنامه های شورای امنيت در باره پرونده اتمی رژيم پرداخت . يعنی آنچه در عمل بوقوع پيوست وارونه شدن تمام حساب و کتابهای رژيم بود و تبديل شدن نشست سران غير متعهدها بيک شکست و آبروريزی فاجعه بار برای رژيم رسوايِ حاکم بر کشور .
و اما در سکانس آخر اين مهمانی پر هزينه ؛ جعل و تحريف سخنان مرسی و بان گی مون توسط صدا و سيما و دست اندرکاران دستگاه خبری رژيم بود که باعث شد ؛يک آبرو ريزی بين المللی برای رژيم به بار آيد و بهمين خاطر وزارت خارجه بحرين با صدور بيانيه ای تحريف و جعل در ترجمه فارسی ــ و قرار دادن نام بحرين به جای سوريه ــ سخنان محمد مرسی را محکوم نموده و خواستار عذر خواهی دولت ايران شد و دفتر بان گی مون نيز با انتشار بيانيه ی نسبت به تحريف و وارونه گوئی سخنان بان گی مون افشاگری نمود .
سايت تابناک متعلق به محسن رضائی دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به " اختلاف نظر اساسی " ميان مقام های ايران و رئيس جمهور مصر بر سر مسئله سوريه نوشت : اما همه اينها باعث نمی شود که در روز روشن ؛ سخنان وی ــ مرسی ــ را که در همه جا موجود است گزينشی و تحريف شده منتشر کنيم . بويژه اينکه اين تغيير در سخنان مرسی ؛ در ترجمه فارسی انجام گرفته است .
در آخر اينکه آنچه سرنوشت و جايگاه يک نظام و کشور را در عرصه داخلی و بين المللی تعيين می کند مردم يک کشور هستند و نه عضويت و رياست اين نهاد ؛ ارگان و يا تشکل بين المللی . مگر در اجلاس غير متعهدها که 3 سال پيش در مصر بر گزار شد بيش از 140 کشور از جمله 118 عضو جنبش و حدود 100 تن از سران کشور حضور نداشتند با اينهمه در حاليکه مصر کشور بسيار با ثبات تری از ايران بود " حسنی مبارک " رئيس جمهور مصر سرنگون شد و آن نشست نتوانست برای وی ثبات و مشروعيت ايجاد نمايد .
بنابراين رژيم بيهوده می پندارد که صرف برگزاری اين گونه اجلاس ها می تواند برای وی ثبات و ماندگاری ايجاد نمايد . خانه از پای بست ويران است خواجه در فکر نقش ايوان است
محمود خادمی ــ 11.09.2012
arezo1953@yahoo.de
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر