Women-in-Sistan-Balouchestan
عکس، آرشیوی و تزیینی است.
تقاطع: خبرگزاری مهر در گزارشی از سیستان و بلوچستان، از وجود ازدواج‌های “شرعی” اما بدون ثبت رسمی در این استان پرده برداشته است. زوج‌هایی که از نظر “شرعی” همسر محسوب می‌شوند اما قانون آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد و زنانی که  برای استیفای حق و حقوق‌شان هیچ مدرک قانونی در دست ندارند.
در این گزارش که روز شنبه (۲۷ مهر-۱۹ اکتبر) بر روی این خبرگزاری قرار گرفته، به نقل از مسوول دفتر حمایت از حقوق زنان و کودکان دادگستری سیستان و بلوچستان آمده که تا سال ۸۵ بیش از ۵۰ درصد از ازدواج‌های زنان این استان به ثبت نرسیده بود که این رقم در حال حاضر به کمتر از ۳۰ درصد رسیده است. بیشتر این ازدواج‌های “طایفه‌ای” در مناطق جنوبی سیستان و بلوچستان اتفاق می‌افتد.
یک زن به نام شاه بی‌بی که دارای چهار فرزند است گفته که همسرش او را به بهانه کار در امارات ترک کرده‌ و بدون حامی و پشتیبان مانده است.
این زن ساکن کورین از توابع شهرستان زاهدان می‌گوید: «متاسفانه از راه قانون نمی‌توان به حق و حقوق خودم و یا فرزندانم دسترسی پیدا کنم زیرا به هر تشکیلات قانونی که مراجعه می‌کنم و خواستار دریافت حق و حقوق فرزندانم می‌شوم می‌گویند سند ازدواجت کو؟»
این زن می‌افزاید که برای گرفتن شناسنامه فرزندانش نیز با مشکل قانونی روبرو شده و فرزندانش نیز از حقوق خود محروم شده‌اند.
این گزارش، سرگذشت زن دیگری به نام نسیمه را نیز نقل کرده و می‌نویسد که او در سن ۱۱ سالگی به منظور برقراری صلح بین دو طایفه به اجبار به عقد یکی از ریش‌سفیدان طایفه مقابل که ۵۵ سال داشت، درآمد و حالا با مرگ شوهرش، با داشتن ۳ فرزند در سن ۲۵ سالگی بیوه شده است.
نسیمه به خبرگزاری مهر گفته است که زمانی که ازدواج کرده از همسر و از پدرش ترس داشته و در این سال‌ها زندگی‌اش همواره با ترس همراه بوده است.
زهرا، دیگر قربانی ازدواج‌های غیررسمی در حاشیه شهر زاهدان است که در اتاقی خشت و گلی سکونت دارد. او به خبرگزاری مهر می‌گوید: «به دلیل وضعیت بدی که خانواده ما داشت پدرم حاضر شد تا مرا به ازای دریافت مبلغ ۲ میلیون تومان به عقد یک تبعه افغانی در بیاورد و من به خاطر کمک به پدرم تن به این ازدواج دادم.»
او می‌افزاید: «متاسفانه به دلیل اینکه من و همسرم دارای شناسنامه نبودیم ازدواج ما در هیچ کجا به ثبت نرسید و همسرم نیز پس از یک سال به بهانه این‌که مقدمات زندگی ما را در افغانستان فراهم کند به کشورش بازگشت اما دیگر هیچ‌گاه بازنگشت.»
زهرا که نه سواد خواندن و نوشتن دارد و نه شناسنامه‌ای برایش صادر شده است، حدس می‌زند که ۱۶ سال داشته باشد صاحب فرزندی است که به گفته‌ی خودش، از لحاظ قانونی، نه پدر دارد و نه مادر.
درآمد ماهیانه‌ی او، حقوق ۷۰ هزار تومانی است که از کار در یک مانتوفروشی دریافت می‌کند و در پاسخ به این سوال خبرنگار “مهر” که زندگی‌اش را چگونه با این مبلغ اداره می‌کند، پاسخ می‌دهد: «شما توانش را ندارید!»
ام کلثوم موذن، مسوول دفتر حمایت از حقوق زنان و کودکان دادگستری سیستان و بلوچستان، در گفتگو با این خبرگزاری، ازدواج‌های ثبت‌نشده و اجباری، تعدد زوجین، همسرآزاری، فرزندان بی‌شناسنامه، وضعیت بد بهداشتی، بی‌سوادی و رعایت نشدن عدالت در حق زنان را از مشکلات اصلی زنان این استان عنوان می‌کند و با بیان اینکه بسیاری از خانواده‌ها از ادامه تحصیل فرزندان به خصوص دختران ممانعت به عمل می‌آورند، می‌گوید: «به عنوان مثال در مدرسه‌ای در بخش کورین از توابع شهرستان زاهدان شروع یک دبستان با تعداد ۱۰۰ دانش‌آموز بوده که در دوره پیش‌دانشگاهی این تعداد به ۸ نفر تقلیل پیدا کرده است.»
با وجود همه‌ی این مشکلات، وی اما از وجود آماری مثبت در سیستان و بلوچستان خبر می‌دهد: «آمار دختران فراری و خودکشی زنان و دختران کمترین آماری است که در استان یا اصلا رخ نداده و یا آمار بسیار پایینی دارد.»