توضیحی مختصر در مورد فرار مسعود رجوی از عراق و ترک صحنهی جنگ
ایرج مصداقی |
پس از انتشار «گزارش ۹۳»، «بیت رهبری مجاهدین» با به کارگیری شیوههای مختلف و از طرق گوناگون میکوشد استحکام این گزارش و اتکای آن به اسناد معتبر را زیر سؤال ببرد. از یاوهگویی «کمیسیون» بی صاحب «امنیت و ضدتروریسم» شورای ملی مقاومت رهبری عقیدتی گرفته تا هواداران دیر و دور مجاهدین تا ...
برای مثال یکی از پیروان رهبری عقیدتی مجاهدین با اسم مستعار «ایوب نظامآبادی» به منظور تشکیک در مورد نوشتهی من در ارتباط با فرار مسعود رجوی از عراق پس از سقوط دولت صدام حسین و استنادم به گفتههای جیمز جفری سفیر سابق آمریکا در عراق و علیرضا جعفرزاده سخنگوی مجاهدین در آمریکا مینویسد:
« یکی از مسائلی که با آن بسیار برخورد می کنیم خبر های کذبی است که از سر وکله آدم بالا می رود. یعنی در دروغ گویی هیچ کس هیچ گونه حدی برای خود نمی شناسد. آقایی الان گفته است که جعفر زاده در صدای آمریکا گفته است که مسعود رجوی در عراق نیست و در اروپا است. در صورتی که جعفر زاده در مصاحبه با سیامک دهقانپور اصلا زیر بار حرف مجری نرفت و هر چه سیامک دهقانپور اصرار کرد جواب نداد و مثلا گفت که خانم رجوی پاسخ این را داده و یا وزارت اطلاعات بدنبال این حرف است و مدام یک چیز دیگری تحویل دهقانپور می داد. و نیزآن آقا می گوید که جیمز جفری گفته است که رجوی در اروپا و یا خاور میانه است. خوب شما برو بگرد ببینم که به غیر از اینترلینک در کجا به فارسی و یا انگلیسی می توانید این خبر را بیابید؟»
رهبری عقیدتی مجاهدین هیچ حرمتی برای واقعیت قائل نیست. از انجام هیچ زشتیای پروا نمیکند و برای فرار از زیر بار مسئولیت هر دروغ و تزویر و ریا و توطئهای را مباح میداند.
من در «گزارش ۹۳» نه تنها گفتهی جیمز جفری «مشاور ارشد وزير خارجه آمريکا در امور خاور نزديک و سياست گذاری ايالات متحده در قبال ايران» و سفیر سابق آمریکا در عراق، را آوردم، بلکه لینک مصاحبهی او با «رادیو فردا» «يکی از زیرمجموعههای نهاد اطلاعرسانی بينالمللی ايالات متحده آمريکا که با هزينه کنگره آمريکا و زير نظر شورای اطلاعرسانی بينالمللی دولت آمريکا اداره میشود» را نیز گذاشتم.
جیمز جفری در آذر ۱۳۸۵ به صراحت در مورد محل زندگی مسعود رجوی گفته بود:
«او در بازداشت ما نيست. تا آنجا که ما میدانيم او هرگز در بازداشت ما نبوده است. تا آنجا که میدانم او در اروپای غربی يا در خاورميانه است، اما در اردوگاه اشرف نيست.»
اما مجاهدین که هنوز اهمیت «انقلاب دیجیتالی» را در نیافتهاند با وقاحتی که تنها در حاکمان میهنمان میتوان سراغ گرفت مدعی شدند:
« خوب شما برو بگرد ببینم که به غیر از اینترلینک در کجا به فارسی و یا انگلیسی میتوانید این خبر را بیابید؟»
این ادعاها بخشی از سیاست شکستخوردهی مجاهدین و فرار به جلوی رهبری آن است تا چند روزی بیشتر به فریبکاری خود ادامه دهد.
مجاهدین همچنین چنانچه که مشاهده میکنید از اساس منکر گفتگوی علیرضا جعفرزاده با صدای آمریکا در مورد ترک این کشور میشوند.
از آنجایی که شناخت کافی از مجاهدین و شیوههای کاریشان داشتم به عمد لینک مصاحبهی جعفرزاده با «صدای آمریکا» را در «گزارش ۹۳» نیاوردم و محتوای گفتههای علیرضا جعفرزاده را نیز آگاهانه مورد بررسی قرار ندادم. حالا از فرصت استفاده کرده به بررسی انگیزهی فرار مسعود رجوی از عراق و ترک صحنهی نبرد از زبان سخنگوی این سازمان میپردازم.
مجاهدین با دادن آدرس غلط و پیش کشیدن گفتگوی علیرضا جعفرزاده با سیامک دهقانپور و با طرح ادعاهای انحرافی، اصل گفتگوی او با بیژن فرهودی دیگر برنامه ساز صدای آمریکا را زیر سؤال میبرند و به گونهای عمل میکنند که اگر کسی در دنیای مجازی دنبال گفتگوی علیرضا جعفرزاده گشت به آدرس اشتباه برود و مرا دروغگو فرض کند. این گفتگو هیچگاه با سیامک دهقانپور صورت نگرفته بلکه سخنگوی مجاهدین در برنامهی بیژن فرهودی شرکت داشت.
علیرضا جعفرزاده سخنگوی مجاهدین و شورای ملی مقاومت در آمریکا در پاسخ به سؤال بیژن فرهودی از صدای آمریکا که میپرسد:
« آقای جعفرزاده صحبتهایی میشود که آقای رجوی در عراق نیست شما میتوانید بگوئید مسعود رجو الان در کجا بسر میبرد؟»
پاسخ میدهد:
« مسلما آقای رجوی الان در عراق نیست چرا به این دلیل که در همان حوالی سال ۲۰۰۳ که یک تیم ترور از جانب خامنهای به منظور ترور آقای رجوی اعزام شده بود .»
بنا به ادعای سخنگوی مجاهدین، مسعود رجوی با وجود برخورداری از تیمهای حفاظتی متعدد و پناهگاه ضد بمب و ... از ترس کشته شدن توسط «یک تیم ترور» که «از جانب خامنهای» به عراق «اعزام شده بود» در «همان حوالی سال ۲۰۰۳» از این کشور میگریزد. علیرضا جعفرزاده تأکید میکند «مسلماً آقای رجوی الان در عراق نیست.» این گفتگو در شهریور ۱۳۸۷ صورت گرفته است. متن کامل نوشتاری آن را میتوانید در سایت «پژواک ایران» ببینید.
مسعود رجوی پس از ترک صحنهی جنگ به دلیل ترس و هراسی که از نیروهای رژیم داشت، و در حالی که در محلی امن در خفا و «غیبت» به سر میبرد، بارها مجاهدین را بدون دفاع در مقابل نیروهای خونریز عراقی قرار داد تا از کشتههای آنها پشته ساخته شود. متأسفانه او با توسل به این خونها به فریبکاری خود ادامه داد.
کسی که پس از با خبر شدن از اعزام «یک تیم ترور از جانب خامنهای» برای ترور او قالب تهی کرده و بدون هیچ بهانهی دیگری در بحبوحهی نبرد صحنه را ترک کرده و جان خود و بانو را نجات میدهد، سه دهه است که با کینهای عجیب از اعضا و کادرهای مجاهدین، فرماندهان عملیاتی، قهرمانان صحنههای نبرد، زندانیان سیاسی از بندرسته، میپرسد چرا زنده ماندهاید؟ و آنها میبایستی «خیانت»، «ضعفهای فردی»، «حلنشدن در مبارزه» و ... را عامل زنده ماندن خود اعلام کنند تا او دست از سر آنها بردارد.
مسعود رجوی همچنان خطاب به نیروهای عراقی و به منظور هرچه بیشتر قربانی گرفتن از مجاهدین، شعار «بیا بیا» سر میدهد و از خلق عاشوراهای جدید میگوید در حالی که در ۳۳ سال گذشته خود در هیچ صحنهای که کوچکترین خطری متوجهی او کند حاضر نبوده است و حتی در دوران صدام حسین حاضر به بازدید از قرارگاههای مرزی مجاهدین بطور نمایشی نیز نشد.
مسعود رجوی که پس از کشتار مجاهدین در قرارگاه اشرف، تحت فشار افکار عمومی و نیروها و هودارانش قرار گرفته بود و همه شاهد بودند او چگونه ۱۰۰ نفر از زبدهترین کادرهایش را کاملاً بیدفاع در مقابل نیروهای رژیم رها کرده، پس از گذشت ۱۷ روز با یک سناریوی نخنما وارد میدان شد و ادعا کرد که در این مدت در جنگ و گریز بوده تا از دست نیروهای رژیم و مهلکهای که برای به دام انداختن او ساخته بودند بگریزد. او در پیام خود به مجاهدین گفت:
«... در هر حال هفده روز است که رژیم به دنبال من و من به دنبال گروگانها بودم و روشن شد که تا به امروز در عراق و در زندان مالکی هستند.»
مریم رجوی که خود یکی از فراریان صحنهی جنگ است نیز سیاست همسر و رهبر عقیدتیاش را ادامه داد و در سخنرانی اخیرش در ویلپنت به دروغ مدعی شد:
«بزرگترین شکست رژیم در سال ۹۲، ناکامی در ضربه زدن به رهبر مقاومت بود.»
این زوج بهتر از هرکس به قبح فرار از صحنهی جنگ و تنها گذاشتن نیروهایشان واقف هستند. به همین دلیل میکوشند به دروغ مسعود رجوی را همراه و همسرنوشت با آنها نشان دهند و به طور تلویحی در ذهن آنها جا بیندازند که در هنگام حملهی نیروهای رژیم به اشرف، وی در پناهگاه زیرزمینی بوده و طی عملیات خارقالعاده و محیرالعقولی که به «زورو» و «رامبو» شبیه است، حلقههای محاصرهی نیروهای عراقی را شکسته و توانسته از مهلکه بگریزد. این دو به دروغ مدعی میشوند که هدف رژیم از حمله به اشرف در سال گذشته دستیابی به مسعود رجوی بوده است!
رجوی بهتر از هرکس نیروهای هوادار مجاهدین را میشناسد و میداند نیروهایی که امروز از او پشتیبانی میکنند سطح درک، شعور و آگاهیشان بیش از «نمازگزاران» جمعه و جماعات نیست و اصولاً دارای حافظهی تاریخی نیستند.
با توجه به مدارک و اسناد بالا چه کسی و کدام نیرو «در دروغ گویی» و اتهام زنی «هیچ گونه حدی برای خود نمی شناسد.»؟
ایرج مصداقی
۲۶ ژوئیه ۲۰۱۴
|
۱۳۹۳ مرداد ۵, یکشنبه
توضیحی مختصر در مورد فرار مسعود رجوی از عراق و ترک صحنهی جنگ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر