۱۳۹۳ شهریور ۱۳, پنجشنبه

امیرناصر کاتوزیان حقوقدان نامدار و برجستهٔ ایرانی در بامداد سه شنبه 11 شهریور 1393 بعلت بیماری ریوی در تهران جهان را بدرود گفت.

امیرناصر کاتوزیان حقوقدان نامدار و  برجستهٔ ایرانی  در  بامداد   سه شنبه  11 شهریور 1393  بعلت بیماری ریوی در تهران جهان را بدرود گفت.
«ناصر كاتوزیان در سال 1310  دركوچه در دار درخیابان رى تهران به دنیا آمده است.خاندان كاتوزیان ازخانواده هاى  كهن تهران است. نام خانوادگى اصلى آنها تهرانى بوده است كه درزمان رضاشاه وقتى مجبور به دریافت شناسنامه مى شوند به دلیل علاقه به زبان اصیل پارسى، لغت «كاتوزیان» را از شاهنامه براى نام خانوادگى خویش اقتباس مى كنند و كاتوزیان به معناى پارسایان است."كاتوزیان گروهى بودند كه تقریباً روحانیون دربار ساسانى را تشكیل مى دادند و درواقع طبقه باسواد زمانه خود بودند و از نفوذ فراوانى برخوردار بودند و چون خانواده ما خانواده اى روحانى بود. حتى عموى من قبلاً روحانى بود و بعدها به اجبار دربار عمامه ازسر برمى گیرند»
« روانشاد کاتوزیان  از خاطرات دوران  کودکیش می گوید : محله زندگی ما خیابان ری، کوچه دردار بود. در خانه ای متولد شدم که، متاسفانه، آن را خراب کرده اند.کودکی من نیز تقریبا مثل کودکی دیگران گذشت برای تحصیل به دبستان اقبال میرفتم انتهای خیابان آبشار در محله دروازه دولاب (این دبستان هنوز هم بر جای خودش باقی است). اگر بخواهم خاطره ای از آن ایام ذکر کنم باید بگویم که در محله ما جوان ها دوست داشتند هرچه بیشتر ابراز قدرت نمایند و حریف بطلبند و غالبا با همدیگر دعوا میکردند و قهرا من هم از کتک خوردنها بی نصیب نمی ماندم! جو و فضای غالب این محیط موجب شد که من در یکی از تابستانها با سماجت تمام به ورزش بپردازم. این روحیه ورزشکاری، هنوز هم در من باقی مانده است. به مرور این فکر به ذهنم چیره شد که اگر بخواهم سالم زندگی کنم باید “قوی” باشم. استادم، مرحوم سنگلجی، میگفت: برای انسان یک سانتی متر شاخ بهتر از سه متر دم است! و من در طول زندگی این گفته طنز مرحوم سنگلجی را کاملا احساس کردم و به این نتیجه رسیدم که آدمیزاد در هر محیطی که زندگی میکند باید قوی باشد، حالا اگر در محیط دانشمندان قرار گرفت باید سلطه خودش را از نظر عقلی و علمی ثابت نماید و اگر در محیط اشخاصی که اهل دعوا و نزاع هستند قرار بگیرد باید بتواند خود را در آن جمع حفظ کند. غریزه صیانت نفس چیزی است که هرگز نمیتوان آن را انکار کرد. »
 "دوران ابتدایى اش را در دبستان اقبال دوران دبیرستان را در دبیرستان علمیه طى مى كند . دكتر كاتوزیان با كلاس پنجم نظام قدیم رشته ادبی را دنبال و در همان رشته ادبى در ایران شاگرد اول مى شود و موفق به دریافت مدال درجه ۲علمى براى اولین بار در ایران مى شود. همین دریافت مدال مشوق او مى شود براى ادامه تحصیل.
  او با انتخاب رشته حقوق تحصیلات خود را در دانشگاه ادامه مى دهد و در این رشته موفق به كسب مدال درجه یك علمى این رشته مى شود. با فوت پدر در سال دوم دانشگاه ضربه بزرگى به دكتر كاتوزیان وارد مى شود و این ضربه باعث مى شود تا او از رفتن به وزارت امورخارجه پشیمان شود و رشته قضا را انتخاب كند.»   اساتید بنام او زنده یادان شهابی و سنگلجی  و... بودند  که «  پس از اتمام لیسانس حقوق از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۵ در دادگسترى روزگار مى گذراند تا جایى كه حتى به  سمت ریاست دادگاه اراك و مستشار دادگاه استان و معاون ادارى و حقوقى هم مى رسد، اما داشتن روحیه تحقیق و پژوهش از یك طرف و عشق و علاقه او به تدریس و همچنین مخالف خوانى هایش با دستگاه پهلوی از طرف دیگر سبب شد تا كنج خلوت تحقیق و تفحص را به دنیاى پراضطراب و جنجال دادگسترى ترجیح دهد و به دنیاى علم و آرامش نقل مكان كند.»
  او در رشته حقوق در مقاطع مختلف تا دكترا همواره با عنوان شاگرد اولى فارغ التحصیل مى شود و رساله اش را در سال ۱۳۳۹ باعنوان «وصیت» به پایان مى رساند»،« از سال ۱۳۴۳ با درجه استادیاری به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت. نامبرده در سال ۱۳۵۱ به درجه استادی تمام وقت گروه حقوق خصوصی و اسلامی با پایه یک استادی نائل آمد.»
دکتر کاتوزیان  در مبارزات سیاسی و اجتماعی از  پیروان دیر پای راه مصدق و نهضت ملی ایران بود و   نخستین دانش آموخته دکترای دانشکده حقوق دانشگاه تهران است، از جمله تهیه کنندگان پیش نویس اولیه قانون اساسی جمهوری اسلامی است، و پس از انقلاب فرهنگی به مدت 11 سال از حضور در مجامع علمی و دانشگاهی کشور محروم بود..» وی « در مراسم تجلیل از چهل سال فعالیت علمی خود، از بی مهری نسبت به مطالعات حقوقی انتقاد کرد»
 زنده یاد کاتوزیان  به این باور بود که : 1- «تقلید کورکورانه ازغرب و عقب ماندگى: «ما از نظر نظام ادارى و حقوقى خیلى تحت تأثیر نظام حقوقى فرانسه قرار گرفتیم. آنها براى حقوق مدنى بعد از ناپلئون همین ارزش و تقدس را قائل بودند ولى حالا این طور نیست و آنها از این حیث خود را نو و مدرن كرده اند و ما همچنان بر همان سر كلاه آى با كلاه مانده ایم.» او معتقد است «حقوقدانان حتماً باید با این شیوه هاى كهنه و منسوخ مبارزه كنند و نداى عدالت و نداى وجدان و آن عرفان حقوقى را كه به هركسى كه حقوقدان هم نیست اما وقتى یك قضیه حقوقى پیش او مطرح مى شود مى تواند تشخیص دهد كه عدالت كدام طرف است را بیشتر مد نظر قرار دهند و به آن توجه بیشترى بكنند.»
2 - هدف حقوق و تمام زیر و بم آن اجراى كامل عدالت و مصونیت جامعه از ظلم و بى عدالتى است.» او علت اصلى ماجراى مشروطیت را هم در همین نكته مى بیند و مى گوید : «عموى من یكى از سران اصلى مشروطیت بود و از او یادداشتهاى متعددى به دست من رسیده كه آن را در كتابى تحت عنوان «برداشتهایى راجع به تاریخ مشروطیت» به چاپ رسانده ام. در آنجا در مقدمه اش نوشته ام كه انقلاب مشروطیت در واقع قیامى براى دموكراسى خواهى نبوده است بلكه حكومت عادل مى خواسته اند و عدالتخانه.» او علت اصلی  قیام مشروطیت را آراى متضاد قضات آن  و فساد شدیدى كه در دستگاه قضاى آن دوران رخنه كرده بود مى داند.
 3 - آزادی اندیشه علمی : دكتر كاتوزیان در باره آزادى مى گوید:«آدمى اگر نتواند آنگونه كه مى اندیشد افكارش را بیان بكند و اصلاً جرأت بیان فكرش را نداشته باشد  در بحث آزادى و عدالت همچنان در خم اول این وادى باقى خواهیم ماند و این حاصل نمى شود مگر زمانى كه هر كس هر آنچه مى اندیشد را بیان كند و برخورد اندیشه ها براثر همین اصل پیش پا افتاده میسر گردد. او مى گوید: «در همین حقوق موانع فراوانى براى آزاد اندیشى وجود دارد و تا این موانع از سر راهش برداشته نشود پاى نظام حقوقى ما همچنان مى لنگد.»
4 - « تجربه عملي نشان داد كه گاهي منافع دولتها با منافع ملت در تعارض است و حقوق و آزادي هاي مردم خود به خود تامين نمي شود . در نتيجه ملت حسرت مي خورند كه در برابر از دست دادن آزادي خود در قراداد اجتماعي ، در مقابل چيزي به بدست نياوردند . فقط انقياد صرف دستورات دولتي برايشان باقي مانده است . پس به نافرماني و طغيان دست زدند ودولت ها ناچار شدند راهي براي جبران حسرت مردم تعيين واعمال شود .
براي انسان آزاد انقياد و اطاعت سخت و ناگوار و مخالف طبع و منش دروني او است و ايجاد نفرت ميكند . لذا ايجاد واسطه جهت ملايم كردن لبه تيز قدرت يك امر ضروري است . دمكراسي نيز ناچار است بين قدرت دولت و مردم عادي واسطه ايجاد كند .
براي ايجاد امكان مشاركت در برخي از تصميم گيري ها و خودمختاري ها بحث ايجاد واسطه هاي بين حكومت و مردم مطرح شده است تا بخشي از قدرت و اختيارات حكومت به واسطه هايي مثل سنديكا و اتحاديه ها واگذار شود . پس ايجاد اينگونه واسطه ها در عين حال كه به سود عمومي است ، براي حفظ دولتها نيز ضرورت دارد .
پس به حكومت ها توصيه مي شود كه براي ايجاد رفاه عمومي و براي كند كردن لبه تيز قدرت كه نفرت برانگيز است هر چه بيشتر اين واسطه هاي عمومي تقويت شود و لازم است اتحاديه و كانون ها از جمله كانون وكلا ي دادگستري ايجاد و تقويت گردند . كانون وكلاي دادگستري بخشي از قدرت قوه قضائيه را عهده دار ميشود . بنابر اين هر گونه تضعيف كانون به نوعي تضعيف قوه قضائيه است .
اما توصيه به كساني كه در كانون هستند ، اين است كه ، شما نمونه كوچكي ازاعمال دمكراسي هستيد . شما وكلاي دادگستري از اعضاي فرهيخته جامعه هستيد . اگر خداي نخواسته لياقت استفاده از موقعيت پيش آماده را از خود نشان ندهيد و به جاي همراهي و اتحاد و هم دلي ، موجبات تضعيف صنفي شما فراهم شود ، به طريق اولي انتظاري از ساير اقشار جامعه نمي رود .»
«او به دفعات متعدد به كشورهاى فرانسه و انگلیس و آمریكا سفر مى كندو در آنجا غور و تفحص علمی بسیار مى كند. با این حال علاقه وافر او به فقه باعث مى شود تا مطالعات فراوانى را  در این زمینه داشته باشد. همین امر باعث مى شود تا زبان عربى را به همان اندازه بداند كه در زبان فرانسوى و انگلیسى متبحر شده بود.
 در سال ۱۳۳۲ اولین مقاله استاد در مجله كانون وكلاى آن زمان به چاپ مى رسد و سلسله مقالاتش در این باره ادامه پیدا مى كند تا اولین كتاب او تحت عنوان<<وصیت >>همزمان با اتمام دوره دكترى به چاپ برسد. دكتر ناصركاتوزیان اولین دانشجوى ایرانى است كه موفق به اخذ مدرك دكتراى حقوق در ایران و دانشگاه تهران شده است. او در سال ۱۳۳۳ در سن ۲۳سالگى ازدواج مى كند كه حاصل آن دو فرزند پسر است كه یكى از آنها دكتراى روانشناسى بالینى دارد و در حال حاضر مقیم آمریكا است و دیگرى مهندس الكترونیك است و در همان دیار زندگى مى كند.
  آثارتالیفی وکتابهای ایشان:دكتر ناصر كاتوزیان ۴۳ جلد اثر تألیفى و تحقیقى دارد كه برخى از آنها به ۹۰۰صفحه مى رسد مهمترین آنها عبارتند از: ۱ ـ عدالت قضایى (۲جلد) كه مجموعه آرایى است كه او در دوران قضاوتش جمع آورى كرده. ۲ ـ گامى بسوى عدالت (۲جلد) توصیفى از زندگى خود استاد است كه تمام زندگى اش را گامى به سوى عدالت مى داند. این ۲كتاب شامل بیش از ۴۰مقاله اى است كه او در مورد حقوق اساسى نوشته است. ۳ ـ مقدمه علم حقوق كه هنوز در دانشگاههاى مختلف تدریس مى شود و بیش از چهل بار تجدید چاپ شده است. ۴ ـ فلسفه حقوق (۳جلد) گل سرسبد كتابهاى دكتر كاتوزیان. او این ۳جلد كتاب را بیش از همه آثارش دوست دارد. ۵ ـ حقوق مدنى: دكتر كاتوزیان بیش از ۲۰جلد كتاب درباب موارد مختلف حقوق مدنى از جمله خانواده، تعهدات، قراردادها، مسؤولیت هاى مدنى، ارث و وصیت و… نوشته است. ۶ ـ نظریه عمومى حقوق ۷ ـ كلیات حقوق ۸ ـ آزادى اندیشه و بیان: دكتر كاتوزیان این كتاب را به سفارش سازمان ملل متحد در مورد آزادى اندیشه و بیان در ایران تدوین کرد»

هیچ نظری موجود نیست: