۱۳۹۳ مهر ۲۴, پنجشنبه

جمیله بوپاشا سمبل مقاومت به جمیله بوپاشا زن مبارز راه آزادی الجزایر به خاطر هفتاد پنچ سالگی اش

جمیله بوپاشا سمبل مقاومت به جمیله بوپاشا زن مبارز راه آزادی الجزایر به خاطر هفتاد پنچ سالگی اش 

Résultat de recherche d'images pour "djamila bouhired"
جمیله بوپاشا سمبل مقاومت به جمیله بوپاشا زن مبارز راه آزادی الجزایر به خاطر هفتاد پنچ سالگی اش نوشته: فلورانس هروه ترجمه : آزاده ارفع
جمیله بوپاشا سمبل مقاومت به جمیله بوپاشا زن مبارز راه آزادی الجزایر به خاطر هفتاد پنچ سالگی اش نوشته: فلورانس هروه ترجمه : آزاده ارفع
اواخر دهه پنجاه در دبیرستان دخترانه در پاریس در منطقه سن کلو، کتاب هنری آلگز – خبرنگار الجزایری فرانسوی کمونیست-بنام «شکنجه» را که در فرانسه ممنوع بود ، به شکل مخفیانه می خواندیم. آلگز دراین کتاب به تشریح شکنجه های خود به دست سربازان فرانسوی به مدت یک هفته در سال 1958 در ال بیار(EL- Biar) الجزایر پرداخته بود.دو سال بعد در 2 ژوئن 1960 مقاله ای توسط سیمون دوبوار در نشریه لوموند در باره شکنجه جمیله بوپاشا منتشر شد که کشور را شوکه کرد. در این مقاله سیمون دوبوار توضیح داده بود که چگونه شکنجه گران این زن مبارز را یک هفته تمام زیر مشت و لگد گرفته اند، شوک الکتریکی به نوک سینه ها و آلت تناسلی او وصل کرده اند، با ایجاد خفگی در آب،که امروزه آن را(waterboarding) می نامند، او را شکنجه کرده ودر نهایت او را مورد تجاوز جنسی قرار داده اند. سیمون دوبوار از جمیله بوپاشا نقل می کند که :» آن ها (شکنجه گران) در آلت تناسلی من بطری فرو کردند ، من فریاد می زدم و از درد به مدت 2 روز بیهوش شدم». لوموند که به خاطر سانسور اجازه نیافت کلمه آلت تناسلی (Vagina) را در روزنامه بیاورد جمله نقل شده از جمیله بو پاشا را به این شکل تغییر داد:» آن ها یک بطری در شکم من فرو کردند.» با این وصف به خاطر این مقاله آن نسخه روزنامه توقیف شد.
دو هفته بعد فرانسوا ساگان (Francoise Sagan) در نشریه هفتگی اکسپرس(L´Express) مقاله ای با عنوان » زن جوان و بزرگوار» منتشر کرده و اعلام کرد او از این که فرانسوی است، احساس شرم می کند. نوشته های دوبوار و ساگان آغاز یک روند بسیار خیره کننده بود. کمیته ای به ریاست سیمون دوبوار برای جمیله بوپاشا تاسیس شد. اعضای این کمیته متشکل بودند از : الزا تریولت (Elsa Triolet) نویسنده ، همکار و همسرش لویی آراگون(Louis Aragon) شاعر معروف کمونیست فرانسه، امه سه زر(Aime´ Ce´saire ، ژان – پل سارتر (Jean-Paul Startre) ، ژنوییه دوگل آنتونیو (Genevie´ve de Gaulle Anthonioz) وژرمن تیلون(Germaine Tillion) زنان مبارز جنبش مقاومت فرانسه علیه اشغال نازی که به اردوگاه آلمان نازی در راونزبروک(Ravensbrück) تبعید شده بودند. ژیزل حلیمی(Gise´le Halimi) وکیل سرشناس همراه با سیمون دوبوار شرح حال مستندی در باره جمیله نوشتند که در سال 1962 تحت نام «جمیله بوپاشا» منتشر شد. پیکاسو تصویری از این زن جوان مبارز کشید، آرشیتکت و هنرمند شیلیایی روبرتو ماتا(Roberto Matta) تصویری را به نام «دردهای جمیله «(Djamilas Qualen) به وی تقدیم کرد، آهنگساز ایتالیایی لویجی نونو (Luigi Nono) آهنگی به نام » آهنگ زندگی و عشق» برای جمیله سرائید.
پس از قرارداد اوویان (Evian) در سال 1962  استعمار فرانسه ه پس از 130 سال پایان یافت و فرانسه جنگ کثیف استعماری در الجزایر را متوقف ساخت و الجزایر استقلال خود را بازیافت و جمیله بوپاشا از زندان آزاد شد. پنجاه سال بعد در سال 2012 فیلم تلویزیونی » برای جمیله» به کارگردانی کارولین هوپرت خواهر هنرپیشه ایزابل هوپرت ، بار دیگر خاطره این زن مبارز را بیدار کرد.
جمیله در 9 فوریه 1938 در بولوجینه در منطقه ای در شمال الجزیره به دنیا آمده و در دامن خانواده ای که اعضای آن در مبارزات رهایی بخش الجزایر فعال بودند بزرگ شد. جمیله با نام مستعار خلیدا در شرایطی به جنبش مقاومت پیوست که تعداد فعالان زن در جبهه رهائی بخش الجزایر»اف ال ان» (FLN) بسیار اندک بود. جمیله که به عنوان امدادگر کار می کرد در سال 1960 همراه پدر، خواهر و شوهر خواهرش در خانه دستگیر شد. به او نسبت بمب گذاری در دانشگاه را دادند اتهامی که هرگز ثابت نشد. این نوع اتهامات توسط استعمارگران برای انتقامجویی از فعالین جنبش ملی مقاومت الجزایر امری رایج بود.
ژیزل حلیمی مسئولیت دفاع از جمیله را بعهده گرفت و توانست او را به زندان فرانسه منتقل نماید. در الجزایر این خطر وجود داشت که او را در سلول زندان به قتل برسانند زیرا شکنجه گران تلاش می کردند که شواهد جنایاتشان را از بین ببرند تا اعمالشان افشاء نشود . در فرانسه ابتدا جمیله به اعدام محکوم شد و پس از مدت کوتاهی به خاطر عفو عموی از زندان آزاد شد.

16 décembre 2009

les lettres de Djamila Bouhired : le régime laisse mourir nos héros

Le régime laisse mourir nos héros
 
Les lettres de Djamila Bouhired
 djamila_bouhiredAprès leur assassinat physique pendant les années 1970, les héros de la guerre de libération algérienne sont à présent écartés par le régime et confinés dans un isolement mortel. Djamila Bouhired,  aujourd'hui âgée de près de 75 ans, symbole international de l’émancipation des peuples colonisés, lance un appel aux Algériens pour…accéder à des soins hospitaliers. Honte à vous les hauts gradés de l’armée, honte à vous Monsieur le Président, vous avez laissé mourir nos héros ! Qu’est ce que c’est que cette Algérie que vous nous avez fabriquée ? Un pays où les corrompus s’empiffrent et se vautrent et les héros crèvent de faim ?
 
Naravas
Les Lettres de Djamila Bouhired, parues dans la presse algérienne :

A Monsieur le Président d’une Algérie que j’ai voulue indépendante
 
djamila_Bouhired_3Monsieur,
 
Je me permets d’attirer votre attention sur ma situation critique. Ma retraite et la petite pension de guerre que je perçois ne me permettent pas de vivre convenablement. D’ailleurs, mon épicier, mon boucher, ma supérette pourront témoigner des crédits qu’ils m’accordent. 

Il ne m’est jamais venu à l’esprit de compléter mes revenus par des apports frauduleux qui, malheureusement, sont très fréquents dans mon pays. Je sais que certains authentiques moudjahidine et moudjahidate sont dans la même situation, probablement plus critique. Je n’ai pas la prétention de les représenter ici, mais au poste où vous êtes, vous ne pouvez ni ne voulez connaître leur dénuement. 

Ces frères et soeurs, dont l’intégrité est connue, n’ont bénéficié d’aucun avantage. La somme qui leur serait allouée ne pourrait dépasser les honoraires généreux attribués aux députés et sénateurs, ainsi qu’à vous-même et à tous les alimentaires qui vous entourent. Ainsi, je vous demanderais de ne plus nous humilier et de revaloriser notre dérisoire pension de guerre afin de vivre dans un minimum de dignité le peu de temps qui nous reste à vivre. 

Avec mes sentiment patriotiques.
Djamila Bouhired 
Le 9 décembre 2009
_________

هیچ نظری موجود نیست: