لحظههایِ بودن ویرجینیا وولف
Moments of Being
Moments of Being
این بحث در مورد ویرجینیا وولف Virginia Woolf و لحظه های بودن Moments of Being (آنات وجود) اوست.
...
لحظههای بودن مجموعهای از مقالات ویرجینیا وولف از چهرههای سرشناس محافل ادبی لندن و نویسنده کتبی چون «اتاقی از آن خود»، «خانم دالووی، «به سوی فانوس دریایی» و «خیزآبها»(امواج) است.
لحظههای بودن پس از مرگ ویرجینیا وولف منتشر شده و بیشتر شرح حال خود اوست. در قسمت چهل و چهارم
به کتاب مزبور اشاره کردهام.
...
ویرجینیا وولف که به جهان، به عنوان محل هزارتوی تناقضها مینگریست، در پیچ و تاب زندگی زیر بار مشکلات خم شد و کارش به افسردگی و خود زنی رسید و همین تصمیم (تا آنجا که به بیماریاش مربوط نمیشود)، از قدر او میکاهد اما اینکه بیش از ۱۰۰ سال پیش موفق شد به دانشگاه برود. زبانهای یونانی و لاتین و آلمانی را فرا بگیرد و تاریخ هم بخواند و روی پای خود بایستد کم چیزی نیست.
...
مادرش در سیزده سالگی درگذشته بود، هفت هشت سال بعد پدرش هم جان سپرد و او را تنها گذاشت. علاوه بر این، طی جنگهای جهانی اول و دوم بسیاری از دوستان خود را از دست داد و همین باعث شد تا بههم بریزد و تحمل و صبرش به سر آید.
عاقبت در سال ۱۹۴۱ از شدت اندوه، با جیبهای پر از سنگ خود را به رودخانه انداخت و با موجها رفت که رفت.
در آخرین یادداشت خود برای همسرش نوشت.
«شروع به شنیدن صداهایی کردهام و نمیتوانم تمرکز کنم...بیش از این توان مبارزه ندارم...نمیتوانم چیزی بخوانم...همه چیز جز اطمینان به نیکی تو مرا ترک گفتهاست...»
...
گفته می شود نظرات فمینیستیویرجینیا وولف، از ۱۹۶۰ به بعد تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد. او نویسنده رمانهای تجربی بود و سعی در تشریح واقعیتهای درونی انسان داشت.
...
ویرجینیا وولف در کتاب «لحظههای بودن»، از روزهای خوشِ کودکی میگوید، روزهایی که به قول خودش داخل یک حبهی انگور دراز کشیده بود و زندگی را میدید...
او از این خاطره به آن خاطره میرود و از صحنهای به صحنهی دیگر پرت میشود، هرچند پیش از آنکه بتواند چیزی را کامل توصیف کند آن چیز از دستش میلغزد و فقط طرحی گذرا از آن به جا میماند.
...
ویرجینیا وولف در برابر سرگشتگیاش در زمان حال، به خاطرات گذشته بازمیگردد و انگار در جستجوی علتِ این سرگشتگی است، تلاش میکند تا (به قول خودش) چیزی واقعی از میان ظواهر دریابد.
او در خاطرات خویش در پی کشف لحظه است - آن هم نه هر لحظهای - لحظهی آگاهی و نگاه و سکوت... لحظهی بودن و حضور.
...
ویرجینیا وولف در آخرین سالهای عمرش (وقتی آلمانیها در جنگ جهانی دوم، انگلیس را بمباران میکردند) نوشتن این خاطرات را آغاز کرده و تلاشش این بوده تا از «لحظه های بودن» و آنات وجود خویش پرده بردارد. لحظه های بودن شامل ۵ مقاله است.
"Reminisces" 1907
"A Sketch of the Past" 1938
"22 Hyde Park Gate" 1920/1
"Old Bloomsbury" 1921/2
"Am I a Snob?" 1936
متن اصلی این مقالات که سال ۱۹۷۲ پیدا و منتشر شد در دانشگاه ساسکس Sussex University و در کتابخانه بریتانیا British Library در لندن قرار دارد.
همه ما در برابر سرگشتگی در زمان حال، سروقت گذشته میرویم و تلاش میکنیم از میان ظواهر به چیزی واقعی برسیم. انگار در جستوجوی علتِ این سرگشتگی هستیم و در پی «آنات وجود» و به قول ویرجینیا وولف به دنبال «لحظات بودن» خویشیم. چرا چنین است؟ چون انسان موجودی خاطرهگراست و بخشی از وجود رازآمیز هر کدام ما با خاطراتمان عجین شدهاست.
تنها باید آن خاطرات محبوس را از بندی که در واقع قسمتی از خود ماست آزاد کرد و صدایش را شنید. صدایی که با صدای روزانه ما یکی نیست.
منابع
لحظههای بودن را پیشتر برای ویکیپدیا نوشتهام.
...
ویدیو را از Vimeo در آدرس زیر هم میتوانید بشنوید:
...
سایت همنشین بهار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر