۱۳۹۴ دی ۶, یکشنبه

آذربایجان «خودمختار» شد و پیشه‌وری، نخست‌وزیر

آذربایجان «خودمختار» شد و پیشه‌وری، نخست‌وزیر

تصویری از «مجلس ملی آذربایجان» که در روز ۲۱ آذر سال ۱۳۲۴ تشکیل شد و در آن، خودمختاری آذربایجان و نخست‌وزیری پیشه‌وری اعلام شد.
تصویری از «مجلس ملی آذربایجان» که در روز ۲۱ آذر سال ۱۳۲۴ تشکیل شد و در آن، خودمختاری آذربایجان و نخست‌وزیری پیشه‌وری اعلام شد.

)در قسمت‌های قبلی خواندیم که هواداران فرقه دموکرات آذربایجان، از زمان تاسیس این حزب در شهریور ۲۴، با اسلحه‌ای که شوروی در اختیارشان می‌گذاشت، گروههای پارتیزانی تشکیل دادند. و در ۳۰ آبان، ارتش شوروی از ورود ارتش ایران به آذربایجان جلوگیری کرد.)
با توقف ارتش ایران در کرج، برای دولتمردان ایران دیگر تردیدی نماند که مساله آذربایجان تا زمان حضور نیروهای شوروی در ایران، راه حل نظامی ندارد. چون ارتش ایران نه از نظر نفرات و نه تسلیحات، یارای مقابله با ارتش ابرقدرتی چون شوروی را نداشت.
قسمت پانزدهم برنامه «فرقه» از کیوان حسینی


در روز هفتم آذرماه، مرتضی قلی بیات، استاندار آذربایجان بار دیگر به تبریز برگشت. او اینبار به جای ساختمان استانداری، پیش از هر چیز به دنبال دیدار با میرجعفر پیشه‌وری بود که رهبری فرقه دموکرات را بر عهده داشت و در ظاهر، مسئول اصلی ناآرامی‌هایی بود که شبه‌نظامیان موسوم به «فدایی» به وجود آورده بودند.
پیشه وری دعوت بیات به ساختمان استانداری را رد کرد و سرانجام این دو در خانه یکی از بزرگان شهر با هم ملاقات کردند.
چنانکه در گزارش باقروف برای استالین درباره این دیدار نوشته شده، در این ملاقات بیات آرام بوده و گفته که برای حل مشکل اختیارات کافی دارد.
سپس پیشه‌وری به خواسته های فرقه که در بیانیه‌ها ذکر شده اشاره کرده و بیات هم پاسخ داده که می‌تواند همه این مسایل مانند تحصیل زبان ترکی یا تاسیس انجمنهای ایالتی و ولایتی را خیلی سریع حل کند.
اما پیشه‌وری در پاسخ گفته که مساله «خودمختاری» برایش از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما بیات در برابر این مساله گفته که «خودمختاری» هیچ قسمتی از کشور در قانون اساسی ایران ذکر نشده است و به پیشه‌وری اصرار کرده که این مساله به شکل مسالمت‌آمیز حل شود.
همزمان با این تحولات، باقروف در نامه‌نگاریها با مسکو، استالین را راضی کرد که هر چه زودتر نهادی جدید به نام «مجلس ملی آذربایجان» تشکیل شود.
عباس جوادی، پژوهشگر تاریخ آذربایجان، ماجرا را چنین شرح می‌دهد:
«باقروف در این مقطع با شتاب بسیار زیاد و مهارت فو‌ق‌العاده‌ای این کار را پیش ‌برد که با توجه به ناکارآمدی نظام اداری شوروی و کندی آنها در انجام امور (به استثنای مسایل امنیتی و نظامی)، سرعت‌ عمل باقروف در انجام این کارها، عادی نیست.
باقروف به دقت برنامه‌ریزی کرده بود و به پیشه‌وری تلگرام می‌فرستاد که در روز کنگره به اصطلاح ملی آذربایجان، چه کسی باید صحبت کند، چقدر باید صحبت کند، در مورد چه مسایلی باید صحبت کنند و چه نتیجه‌ای بگیرند. و بعد به اصطلاح انتخابات ‌شود و نمایندگان بیایند و حکومت ملی تشکیل شود.»
عباس جوادی، پژوهشگر تاریخ آذربایجان و از مدیران ارشد رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادیعباس جوادی، پژوهشگر تاریخ آذربایجان و از مدیران ارشد رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی
با این برنامه‌ریزی دقیق و گام به گام، فعالیت‌های فرقه دموکرات در آغاز پاییز سال ۲۴ پیش رفت و سرانجام  در پایان آبان ماه، یک گردهمایی بزرگ با نام «کنگره خلق آذربایجان» برگزار شد.
سپس، بعد از آنچه که از سوی منابع نزدیک به فرقه دموکرات، «انتخابات» توصیف شده، اعضای مجلس ملی آذربایجان انتخاب شدند.
اما عباس جوادی معتقد است آنچه به نام «انتخابات» آذربایجان از آن سخن می‌گوییم، انتخابات به معنای رایج رای‌گیری از مردم نبوده است و می‌گوید:
«انتخابات به شکل رایجی که در اذهان هست، انجام نشده. بدین شکل بوده که در نقاط مختلف در شهرها و روستاهای آذربایجان، میتینگ‌هایی تشکیل دادند که این در واقع، کمپین انتخابات مجلس چهاردهم شورای ملی ]در تهران[ نیز بود. همزمان می‌گویند که ما برای مجالس ایالتی و ولایتی هم میتینگ انتخاباتی برگزار می‌کنیم.
مثلا در شهر سراب میتینگ برگزار شد (از این جهت سراب را مثال می‌زنم که میتینگ این شهر بعدها معروف شد)، و در میتینگ، خود فرقه که برگزار کننده این میتینگ هم بود، کاندیدهایی را آورد و به عنوان کاندیداهای فرقه به مردم معرفی کرد.
این گروه از کاندیداهای فرقه که حدود ۵۰۰ و خرده‌ای نفر بودند، کنگره خلق آذربایجان را در آبان‌ماه تشکیل می‌دهند. و بعد از میان اینها اعلام می‌شود که نمایندگان مجلس ظرف یک هفته انتخاب شده‌اند. وگرنه انتخابات به این معنا که احزاب، نامزدی معرفی کنند و مردم بروند از میان اینها انتخاب بکنند، اتفاق نیفتاده است.»
بعد از این مرحله، همه منتظر پاسخ مسکو بودند برای تعیین زمان تشکیل مجلس ملی.
سرانجام روز ۱۴ آذر، تلگرافی از سوی ویاچسلاو مولوتوف، وزیر امور خارجه شوروی برای باقروف ارسال می‌شود و با تاریخ برپایی مجلس ملی موافقت می‌شود.
شوروی همچنین مقرر می‌کند که در نخستین جلسه مجلس ملی، ترکیب کمیسیون‌های این مجلس و همچنین ترکیب هیات وزیران برای دولت آذربایجان ایران تعیین شود.
با پیچیدن خبر احتمال تشکیل مجلسی در آذربایجان به نام «مجلس ملی»، بیات استاندار آذربایجان بار دیگر در روز ۱۷ آذر با پیشه‌وری ملاقات کرد و به او گفت که تشکیل یک «مجلس ملی» در تبریز به موازات «مجلس شورای ملی» در تهران، برخلاف قانون اساسی است و محمدرضا شاه تحت هیچ شرایطی این موضوع را نخواهد پذیرفت.
او بار دیگر موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی که در واقع می‌بایست نقش پارلمانهای محلی را در ایران بازی می‌کردند، پیش می‌کشد. بر اساس اصول ۹۰ تا ۹۳ قانون اساسی مشروطه، در سراسر ایران می‌بایست پارلمانهای محلی با نام «انجمن ولایتی» یا شکل بزرگتر آن به نام «انجمن ولایتی» با رای مستقیم مردم تشکیل می‌شدند و برای امور مهم محلی، تصمیم می‌گرفتند.
پیشه‌وری اما در پاسخ به پیشنهاد تاسیس هر چه سریعتر «انجمن ولایتی آذربایجان» به جای «مجلس ملی آذربایجان»، موضوع خودمختاری را مطرح کرد.
درباره این مذاکرات، باقروف، دبیر اول حزب کمونیست آذربایجان شوروی در گزارشی خطاب به استالین چنین نوشت:
«دیدار دوباره بیات ثابت کرد که او بنا به توصیه حکومت ایران، با گفت و گوهای بی‌پایان خود کوشش می‌کند حل مساله خودمختاری آذربایجان را به تعویق بیاندازد. از قرار معلوم آنها می‌خواهند مساله آذربایجان را به دست دولت‌های خارجی حل کنند. ما با در نظر گرفتن تمام این مسائل دستور دادیم که:
۱ – جلسه افتتاحیه مجلس بدون تاخیر در روز ۱۲ دسامبر ]۲۱ آذر ۱۳۲۴[برگزار شود.
۲ – مجلس و دولت به فوریت، قرارهای کنگره خلق را به مرحله اجرا بگذارند.
۳ – تا پایان نخستین دوره مجلس ملی از مذاکره با بیات خودداری شود.»
پیشه‌وری ساعتی بعد از دیدار با بیات، در جلسه‌ای با فرستادگان باقروف درباره ترکیب هیات دولتش مذاکره کرد.
او روز بعد در دیدار با کایلر یانگ، وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا که از تهران به تبریز آمده بود، به تمامی سئوالاتش درباره فعالیتهای شبه‌نظامیان تحت امرش توضیح داد.
عکس تعدادی از هواداران فرقه دموکرات آذربایجان با پروتره‌ای از استالین، رهبر اتحاد جماهیر شورویعکس تعدادی از هواداران فرقه دموکرات آذربایجان با پروتره‌ای از استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی
در این دیدار، یانگ یادآوری کرد آنچه خودمختاری مدنظر پیشه‌وری است، برخلاف قانون اساسی ایران است. استدلال پیشه‌وری این بود که آذربایجان برای پیشبرد مطالباتش از یک حق تاریخی برخوردار است.
در روز ۲۰ آذر، دیگر کنترل سراسر آذربایجان در دست فرقه دموکرات بود. در این زمان باقروف آیین‌نامه داخلی مجلس ملی آذربایجان را برای تایید استالین به مسکو فرستاد. ضمن اینکه پیشنهادات پیشه‌وری و دیگر سران فرقه برای تشکیل کمیسیون بودجه و کمیسیون دادگستری در مجلس با مخالفت شوروی روبه‌رو شد و باقروف دستور داد که به جز کمیسیون‌های از پیش تعیین شده، هیچ کمیسیون اضافه‌ای در این مجلس تشکیل نشود.
سرانجام ساعت ۱۰ صبح روز ۲۱ آذر سال ۱۳۲۴، نخستین جلسه مجلس ملی آذربایجان در سالن سینمای دیده‌بان تبریز، با ۷۶ نماینده افتتاح شد.
تورج اتابکی، نویسنده کتاب «آذربایجان، قومیت و جنگ قدرت در ایران»، آنچه در این مجلس رخ داد را چنین شرح می‌دهد:
«از پی برپایی نخستین جلسه این مجلس، قوه‌ای مجریه‌ای به نام حکومت ملی آذربایجان شکل می‌گیرد. این دولت خودمختار ملی، ۱۰ وزیر داشت؛ وزرای داخله، مالیه، قشون خلق یا ارتش خلق، عدلیه، کشاورزی، بهداشت، پست و تلگراف، تجارت و اقتصاد، و کار و زحمت و فرهنگ.
نکته مهم این است که در سیاهه این وزارتخانه‌ها، نامی از وزارت امور خارجه نیست. به داوری من این بدین معناست که دموکرات‌ها در آن زمان، اقتدار حکومت مرکزی را در این بخش پذیرفته بودند. پیشه‌وری را هم به عنوان نخست‌وزیر یا باش‌وزیر انتخاب کردند که او هم بلافاصله، کابینه خودش را به مجلس معرفی کرد.»
بعد از تشکیل مجلس ملی و اعلام خودمختاری، حساس‌ترین کار فرقه دموکرات، رودرو شدن با نظامیانی بود که به عنوان ارتش ایران در پادگانهای تبریز و اورومیه که در آن زمان رضائیه خوانده می‌شد، مستقر بودند.
موضوعی که به آسانی می‌توانست تلفات جانی جدی برجای بگذارد. شرح آنچه رخ داد، از تورج اتابکی:
«پادگان تبریز به طور رسمی در روز ۲۲ آذر تسلیم نیروهای فدایی فرقه دموکرات می شود و یک اعلامیه مشترک توسط سرهنگ درخشانی که فرمانده پادگان بوده و پیشه‌وری امضا می‌شود با این مضمون که حکومت آذربایجان، مسئولیت تسلیم پادگان تبریز را به عهده می‌گیرد. و اعلام می‌کنند که نظامیان می‌توانند انتخاب کنند که بروند با تهران یا در تبریز بمانند و می‌گویند که ما مانع رفتن نظامیان به تهران نخواهیم شد.
اما در مورد پادگان رضائیه ]اورومیه[، زد و خوردی میان نیروهای فدایی و نظامیان پادگان صورت می‌گیرد. سرهنگ زنگنه که فرمانده پادگان رضائیه بود، تن به تسلیم نداد و به مدت یک هفته مقاومت کرد  و در این مدت درگیری‌ها ادامه داشت. سرانجام مهمات نیروهای پادگان تمام شد و از طرفی دیگر، نیروهای شوروی ، سرهنگ زنگنه را تهدید کردند و می‌گویند که اگر تسلیم نشوید، ما پادگان را از بین خواهیم برد. و سرانجام پادگان رضائیه هم تسلیم شد و سرهنگ زنگنه به تبریز برده شد و در آنجا محاکمه و به ۱۰ سال زندان محکوم شد.»
تصویری از سربرگ وزارت داخله حکومت ملی آذربایجانتصویری از سربرگ وزارت داخله حکومت ملی آذربایجان
بدین‌ترتیب «حکومت ملی آذربایجان» با مرکزیت تبریز، و با شبه‌نظامیان فدایی، شد همه کاره این استان.
از اینجای کار، تکاپوی سیاستمداران در تهران، به ویژه سیاستمداران آذربایجانی که نگران جدا شدن این استان کشور بودند، شدت قابل توجهی یافت.
به ویژه اینکه در فاصله کوتاهی بعد از این حکومت، تشکیلاتی دیگر این بار از سوی کردها در شهر مهاباد قد علم کرد و حتی بیش از حکومت فرقه، مشروعیت قانونی حکومت مرکزی را به مبارزه طلبید؛ چرا که کردها نام تشکیلات خود را گذاشتند: «جمهوری کردستان».

هیچ نظری موجود نیست: