«بنیاد ملی دموکراسی»، روپوش فاشیزم امریکا
کشورهای غارتگر که حیات شان به جنگ و اشغال وابسته است بخاطر سرنگونی دولتهای مردمی و مترقی از حربههای مختلف سود میبرند. این کشورها گاه به فاشیزم متوسل میشوند و گاه از نام زیبای دموکراسی سؤاستفاده میکنند. پس از آنکه فاشیزم عریان امریکا در کشورهای امریکای لاتین بدنام شد و با آموزش دیکتاتورها هزاران تن را در آنجا قتلعام نمود، تلاش ورزید که جهت مستور نگهداشتن چهره کریهاش در لباس میش ظاهر شود. به همین دلیل بود که دهها نهاد و بنیاد با پسوند و پیشوند «دموکراسی» و «آزادی» و «حقوق بشر» ساخت که از آن جمله یکی هم «بنیاد ملی دموکراسی» (National Endowment for Democracy) است که وظیفه عمده و اساسی آن متزلزل ساختن پایههای دولتهای ضد امریکایی و حمایت از چاکران امریکاست.
«بنیاد ملی دموکراسی» توسط چهار بنیاد دیگر رهبری میشود که در راس آنها سرمایهداران و یا دلالان آنان قرار دارند
در جریان جنگ سرد و قبل از آن سی.آی.ای ماموران خویش را جهت کسب اطلاعات و ویرانکاری به کشورهای مختلف جهان میفرستاد که در بیشتر موارد آنان شناسایی شدند و کار پیشبرد اهداف «سیا» برای شان دشوار میشد. بخاطر تسهیل کار و پوشش ماموران سازمان استخباراتی، امریکا «بنیاد ملی دموکراسی» را ساخت که بودجه آن مستقماً توسط وزارت خارجه آن کشور به عنوان بخشی از بودجه «یوایساید» پرداخته میشود. این بودجه در شروع ۵۰ میلیون دالر بود ولی در سال ۲۰۱۰ بخاطر تشدید فعالیتهای ضدانسانیاش به یک میلیارد دالر رسید. طرح راهاندازی این نهاد از قبل مطرح بود ولی در سال ۱۹۸۳ وجود آن رسماً از سوی ریگان، رییس جمهور وقت امریکا اعلان شد. در پشت پرده، «بنیاد ملی دموکراسی» توسط چهار بنیاد دیگر رهبری میشود که در راس آنها سرمایهداران و یا دلالان آنان قرار دارند که عبارت اند از: ۱- «مركز امريكايي اتحاد بينالمللي كارگران» که اين نهاد توسط جان جي سويني (John J. Sweeney) اداره ميشود و در عینحال رییس اتحاديه تجارتی نيز هست. ۲- «مركز بينالمللي اقتصاد آزاد» تحت رهبری توماس جي دونهو (Thomas J. Donohue)، رياست اتاقهای تجارت امريكا را هم عهده دارد. ۳- «بنياد بينالمللي جمهوريخواهان» كه سناتور جان مككين در رهبری آن قرار دارد. ۴- «بنياد ملي دموكراتيك در امور بينالملل» مادلين آلبرايت وزير خارجه سابق امريكا، رياست آن را عهدهدار است.
«بنیاد ملی دموکراسی» در کنار اینکه بودجه هنگفت از وزارت خارجه امریکا دریافت میکند از سه نهاد دیگر نیز پول میگیرد تا وانمود سازد که یک نهاد خصوصی و مستقل است. سه نهاد تمویلکننده این.ای.دی «بنياد اسميت ريچاردسون»، «بنياد جان اماولين» و «بنياد ليند و هري برادلي» هستند. تیر میسان، نویسنده فرانسوی در مورد همکاری این بنیاد با سی.آی.ای مینویسد:
«اغلب افراد مشهوري كه در عملياتهاي پنهاني سيا مشاركت داشتهاند، عضو شوراي اجرايي و يا هيئت مديره ان.اي.دي نيز بودهاند، از جمله اين افراد ميتوان به اوتو رايخ (Otto Reich)، جان نگروپونت (John Negroponte)، هنري سينسنروس (Henry Cinsneros) و اليوت آبرامز (Elliot Abrams) اشاره كرد... بطور جاري، بنياد ملي دموكراسي توسط وين وبر (Vin Weber)، نماينده جمهوريخواه سابق ايالت مينسوتا، بنيانگذار جامعه شديدا محافظهكار "امپاور امريكا" و مسئول حمايتهاي مالي ستاد تبليغاتي جورج بوش در سال ۲۰۰۰، رهبري ميشود، در همين حال مدير اجرايي اين سازمان نيز كارل گشمن (Carl Geshman)، مسئول سابق سوسيال دموكراتهاي امريكا و يك تروتسكيست عضو نظام نو محافظهكاران، ميباشد... به بيان ساده، بنياد ملي دموكراسي استمرار عملياتهاي پنهاني سيا ميباشد.»
سایت «آر.تی» در مطلبی تحت عنوان «ترویج دموکراسی: فرمول جدید امریکا بخاطر تغییر رژیم» به تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۱۰ نوشت:
«آلن وینتین، یکی از بنیانگذاران بنیاد ملی دموکراسی به روزنامه "واشنگتن پست" در سال ۱۹۹۱ توضیح داد، بسیاری از کارهایی که ما در حال حاضر انجام میدهیم بهصورت مخفیانه توسط سازمان سیا ۲۵ سال پیش انجام میشد.» این نهاد بخاطر پیشبرد اهداف سیا افراد کمتر شناخته شده باشد با آرایش «دموکراسی» پیش میکند تا به آسانی مورد شک قرار نگیرند. لارنس ویکرسون، رئیس ستاد کولن پاول در مصاحبهای با «آر.تی» به تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۱۰ میگوید: «ما اینکار را از طریق عناصر عملیاتی و سازمانهای غیردولتی و از طریق افرادی که در مورد اقدامات پشت پرده قبلی خود کمتر مورد سوءظن هستند انجام میدهیم. اما سئوال این است که آیا ما درسهایی از آن آموختهایم؟ آیا عملکرد خود را بهبود بخشیدهایم؟ و آیا توانستهایم وجهه شنیع آن را موجهتر جلوه دهیم؟»
این تنها «بنیاد ملی دموکراسی» نیست که اهداف شوم سیا را پیاده میکند بلکه این نهاد تعداد زیادی از انجوها و سازمانها را زیر چتر خود دارد. هرگاه که امریکا قصد تجاوز بر کشوری مورد نظر را داشته باشد، این.ای.دی قبل از همه افراد، موسسات، رسانهها و گروههای مخالف دولت را شناسایی نموده آنان را تمویل میکند. جهت منحرف کردن اذهان مردم دهها جریان به نام «جامعه مدنی» و «سازمانهای مدافع حقوق بشر» را به راه میاندازد تا در رسیدن به هدف آن کشور را یاری رساند. داکتر ویلیام رابینسون، در کتاب «ترویج حاکمیت چندگانه»مینویسد:
«پول مردم امریکا تنها به برای اینکه دولت امریکا باید چنین کارهایی را انجام دهد به هدر میرود. آنها به کشوری که قصد مداخله در آن را دارند میروند و مجموعهای از گروههایی ضد دولتی را برای دریافت پول شناسایی کرده و به همراه این پول سیاستهای مداخلهگرانه خود را نیز تحمیل و پیاده میکنند. هنگامیکه امریکا برنامه مداخله خود را شروع میکند بخشهای مختلفی را که خواهان تغییر آنها است شناسایی میکنند. و در نتیجه جنبشها و احزاب معاملهگر و بخشهای نرم آنها را با هدف به حاشیه راندن احزاب تندرو و تقویت احزاب محافظهکار معاملهگر شناسایی میکنند. آنها جنبشهای زنان را با هدف به حاشیه راندن جنبشهای تندرو و تحریک نیروهای موجود در جنبشهای محافظهکار زنان شناسایی میکنند. آنها همین کار را با بخشهای جوانان و تمام بخشهای دیگر جامعه مدنی انجام میدهند تا کسانی که میتوانند در طرحهای مداخلهگرانه امریکا کمک کنند شناسایی و حمایت شوند.»
براساس اطلاعات سایت این نهاد، در افغانستان نیز چندین سازمان و موسسه و رسانه را تحت پوشش دارد که با دادن صدهاهزار دالر به آنان، به نفع امریکا تبلیغ میکنند که از آنجمله میتوان از «مجله فانوس»، «روزنامه هشت صبح»، «تلویزیون چکاد» در هرات، «کابل نشرستان»، «مرکز آموزشی عروج»، «رادیو مردم»، «رادیو شهر به شهر»، «مرکز مطالعات استراتیژیک برای افغانها»، «سازمان حقوق بشر افغانستان»، «دیدهبان افغانستان» وغیره نام برد. در سال ۲۰۰۵ «بنیاد ملی دموکراسی» سه تن بهاصطلاح فعالان جامعه مدنی افغان هر یک محمد نصیب، سکینه یعقوبی و سرور حسینی را زیر نام «ترویج دموکراسی، اعمار صلح، دفاع از حقوق زنان...» با اعطای جوایز و مدالها نوازش داد.
تیر میسان در سایت «ولترنت» به تاریخ ۲۲ جنوری ۲۰۰۴ نوشت:
«در بيستمين سالگرد بنياد ملي دموكراسي، اين سازمان ارزشيابي و بررسي را بر روي فعاليتهايش انجام داد كه در نتيجه آن مشخص شد كه اين سازمان بيش از ۶۰۰۰ جامعه و سازمان سياسي در سراسر جهان را تحت هدايت و حمايت مالي خود دارد. بطوريكه اين سازمان اظهار ميكند: اتحاديه تجارتی "سوليدارنوسك" در لهستان، "چارتر۷۷" در چكسلواكي و "اوتپور" در صربستان را خود به تنهايي ايجاد كرده است، و در ايجاد "راديو بي۲۹" و روزنامه "اسلوبدجنج" در يوگوسلاوي سابق نيز نقش داشته است. همچنين اين سازمان در ايجاد چندين رسانه "مستقل" در عراق "آزاد شده" نيز نقش داشته است. در راستاي بهرهگيري بنياد ملي دموكراسي از رسانهها، اين سازمان نشريه "ژورنال آف دموكراسي" را نيز منتشر ميكند كه در سراسر جهان توزيع ميشود، همچنين مجله "انكوينترو" (ملاقات)، نيز همانند مجموعهاي از كتابها، بطور خاص براي کیوبا منتشر ميشود. در همين حال، بنياد ملي دموكراسي كنفرانسهايي را نيز با حمايت مالي حاميان روشنفكري (براي مثال "فرانسويس فورت"، تاريخدان فرانسوي و "جين دنيل" رييس برخي مطبوعات فرانسوي)، برگزار ميكند. بنياد ملي دموكراسي همچنين در سراسر جهان و در تمامي مواردي كه مربوط به تمرين "دموكراسي" ميشود، اقدام به شكل دادن اتحاديه تجارتی و شخصيتهاي برجسته سياسي ميكند.»
یکی از وظایف دیگر «بنیاد ملی دموکراسی» مداخله در انتخابات و به قدرت رساندن فرد مورد نظر امریکا است. بنیاد مذکور بخاطر رسیدن به این هدف میلیونها دالر را خرج میکند تا شخصی که به منافع آنکشور وفادار باشد پیروز شود. این.ای.دی به «کارشناسان» و رسانهها پول میدهد تا افکار عمومی را پریشان نگهدارد و به نحوی به کاندید مورد نظر کمپاین کنند. این کمپاین در بعضی موارد مخفی ولی در اکثر جاها علنی میباشد. مثلاً در انتخابات اخیر افغانستان رسانههای غربی اشرف غنی را «دومین مغز متفکر»!! جهان اعلام کردند و از این نام به نفع فرد مورد نظر سود فراوان بردند.
ران پال نماینده کنگره امریکا در جریان یک مباحثه در تالار کنگره در اعتراض بر کارکرد «بنیاد ملی دموکراسی» به تاریخ ۷ اکتوبر ۲۰۰۳ گفت:
«این دخالت در انتخابات کشورهای دیگر به بهانه ترویج دموکراسی تنها تغییر نوع دیکتاتوری است. ما امریکاییها چه احساسی خواهیم داشت اگر بهعنوان مثال چینیها در کشورمان میلیونها دالر برای حمایت از نامزد خاصی که طرفدار چین است مصرف کنند؟ .... من فکر میکنم این وحشتناک است، ما پول مالیاتدهندگان را صرف اعزام نیروهای نظامی و برنامههای سازمان سیا میکنیم تا در امور کشورهای دیگر دخالت کرده و به آنها بگوییم که این کاری بود که شما خودتان باید انجام میدادید. ما حق نداریم چنین کاری بکنیم، این کار باعث نفرت اکثریت مردم از ما میشود.»
تنها در ونزوئلا دولت امریکا بخاطر براندازی هوگو چاویز ۶۲۰ برنامه به راه انداخت که تعداد زیاد آن توسط این بنیاد اجرا شد. این.ای.دی دهها انجو ساخت که علیه دولت کار کنند و نظر سنجیهای ضد و نقیص را به نشر برسانند تا مردم از حکومت متنفر شوند. ماریا کورینا ماچادو، از نمایندگان مجلس و مخالف چاویز است، او رییس انجوی «سوماته» است که از سوی «بنیاد ملی دموکراسی» تمویل میشود. ماچادو در سال ۲۰۰۴ پروژه برکناری رییس جمهور منتخب بولیوی را گرفت و خواست از طریق همهپرسی او را از سمتش دور کند ولی موفق نشد. ماچادو خود اقرار میکند: «در مورد ما، ما نیز مانند دهها سازمان دیگر فعال در ونزوئلا از بنیاد ملی دموکراسی بودجه دریافت میکنیم.»
لیست مداخله و شرافکنی «بنیاد ملی دموکراسی» بسیار طولانی است که از هندوراس گرفته تا هائیتی و اوکراین و ونزوئلا و افغانستان و عراق و... میرسد که پرداختن به همه آن کاریست دشوار. ولی آنچه واضح و روشن است ماهیت اشغالگرانه و استعمارگرانه امریکا است که در یک کشور به شکل فاشیزم ولی در کشور دیگر به صورت «دموکراسی» عرضاندام میکند. مردم ما باید آگاه شوند و فریب نامهای به ظاهر زیبا را نخورند تا اسیر دامهای کثیف امریکا و دلقکان بیمقدارش نشوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر