ایران - آخرین تلاش یک مادر برای زنده ماندن خانواده اش بافروش طفل بدنیا نیامده اش
<>
این اگهی در سطح شهر تهران / خیابان آزادی بر روی بسیاری از خود پردازهای بانکها بطور وسیع نصب شده است ... فروش کودکی که بیست روز به تولدش بدلیل عدم توانائی نگهداری و پرداخت هزینه ی بیمارستانش از سوی والدینش بفروش گذاشته شد !!!
این اگهی در سطح شهر تهران / خیابان آزادی بر روی بسیاری از خود پردازهای بانکها بطور وسیع نصب شده است ... فروش کودکی که بیست روز به تولدش بدلیل عدم توانائی نگهداری و پرداخت هزینه ی بیمارستانش از سوی والدینش بفروش گذاشته شد !!!
«فروش جنین نه ماهه!!»با مشورت همکارانم و برای اطمینان از صحت آگهی، شماره اش را می گیرم، نمی گویم خبرنگارم، خودم را خریدار معرفی می کنم. با اولین بوق تلفن، خانم جوانی جواب می دهد. انگار منتظر تماس هایی نا شناس مثل من است.
بی آنکه نیازی باشد به هم معرفی شویم سر اصل مطلب می روم؛ «خوتان باردار
هستید؟» آرام و معذب جواب می شنوم خودمم. نیازی نیست سوال بپرسم، سفره دلش را باز می کند:
همسرم بیمار است، باید هرچه زود تر عمل شود، ضربه مغزی شده و شرایط نگهداری بچه سوم را ندارم.می گویم قصد خرید فرزندش را دارم و از جنسیت نوزاد می پرسم. نوزادی در راه است که مثل دو برادر دیگرش پسر بود. بحث که به قیمت نوزاد کشیده می شود، بی معطلی می گوید:
«قیمت برایم مهم نیست، مهم این است که فرزندم را به خانواده خوبی بدهم،
نمی خواهم یکی دیگر را هم بدبخت کنم.»
پیش از خداحافظی نگرانی دیگرش را می گوید:
«از صبح تماس های زیادی با من گرفته شده، در یکی از تماس ها صدای بی
سیم پلیس می آمد. نگرانم، نمی خواهم فروش نوزادم برایم دردساز شود.»
قرار می گذاریم فکر هایم را بکنم و به او خبر بدهم، می گویم تلفنش را خاموش کند و عصر خودش با من تماس بگیرد////!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر