۱۳۹۵ دی ۳۰, پنجشنبه

گزارش محرمانه‌ی CIA در مورد مسئولیت مجاهدین در انفجار حزب جمهوری اسلامی
ایرج مصداقی




«صدای آمریکا»، در طول چند سال گذشته تلاش وافری به خرج داده است تا چهره‌های مشکوکی را تحت عنوان کارشناس، تاریخ‌‌نگار، استاد دانشگاه، پژوهشگر و ... به مردم ایران قالب کند. عرفان‌ قانعی‌فرد، امیرفرشاد ابراهیمی و امیرعباس فخرآور نمونه‌های مشخص این تلاش‌ هستند. این جدا از سیاست‌های خاص هر رسانه دولتی برای انتخاب تحلیل گر و  کارشناس و... است که البته همیشه بر اساس منافع و یا خط مورد قبول و تمایل رسانه صورت می‌گیرد.
در مقاله‌ی قبلی‌ام به زشتی کار مهدی‌ فلاحتی مجری برنامه‌ی «صفحه‌ آخر» و پروژه‌ی مشترک او با امیرعباس فخرآور که می‌کوشید او را «استاد قانون اساسی آمریکا در دانشگاه تگزاس» جا بزند، اشاره کرده و تلاش این دو برای نفی بدیهی‌ترین حوادث میهن‌مان در سال ۶۰ را محکوم کردم.  
امیرعباس فخرآور در برنامه‌ی «صفحه آخر» ضمن هماهنگی قبلی با مهدی فلاحتی، به اسناد محرمانه‌ی انتشاریافته‌ی دولت آمریکا در سال ۲۰۰۸ اشاره کرده و مدعی شد طبق ارزیابی دولت آمریکا، بهشتی به آمریکا گرایش داشته  و چشم امید آمریکایی‌ها در ایران بوده، و نتیجه‌گیری کرد که «کا گ ب» او را به همین خاطر از طریق عامل خود، خامنه‌ای به قتل رسانده است. و این روایت که خامنه‌ای در تیرماه ۱۳۶۰ در بیمارستان با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کرد نیز واقعیت نداشته و موضوع از اساس یک «ترور ساختگی» بوده است. در ضمن دست خامنه‌ای نیز به هیچ وجه در حادثه مزبور آسیب ندیده بلکه هشت ماه بعد به خاطر طب سوزنی یک خانم دکتر کره‌ای به نام «لی» فلج شده است.
به تمامی این ادعاهای سخیف، در مقاله‌ی مزبور با ارائه اسناد و مدارک متعدد پاسخ دادم.
امیرعباس فخرآور «استاد دانشگاه» مورد ادعای «صدای آمریکا» که مجری برنامه می‌کوشید او را «محقق» هم معرفی کند تأکید داشت که دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط خامنه‌ای که جاسوس روسیه بود منفجر شد و نه مجاهدین.
صدای آمریکا برای دومین بار در ارتباط با کتاب «رفیق‌ آیت‌الله» او را به صحنه‌ آورد تا وی مدعی شود که خامنه‌ای بین سال‌های ۴۳ تا ۴۷ در مسکو و دانشگاه پاتریس لومومبا تحصیل کرده و آموزش بمب‌گذاری و ترور و تغییر رژیم و ... دیده و در سال ۶۰ آموزش‌های خود را عملی کرده است.    
این‌ ادعاها در حالی صورت می‌گیرد که شاعر و ادیب بزرگ میهنمان نعمت میرزازده (م-آزرم) بارها تأکید کرده است که خامنه‌ای در ایام فوق هر هفته در انجمن ادبی مشهد که با حضور ایشان تشکیل می‌شد شرکت و از شعرها و قصیده‌های ایشان و دیگر شعرای مشهد مستفیض می‌شد. شهادت استاد آزرم جدا از اسناد بسیاری است که ادعای فوق را نفی می‌کند. از جمله ازدواج خامنه‌ای در سال ۴۳ و تولد فرزندش مصطفی در سال ۴۴،اما هیچ‌کدام از این‌ها برای صدای آمریکا و مسئولان آن مهم نیست.
نکته‌ی قابل تأمل در مورد نیت «مهدی فلاحتی» در تهیه این برنامه آن است که وی استاد «آزرم» را از نزدیک می‌شناسد اما از آن‌جایی که نسبت به کم و کیف شهادت ایشان در مورد خامنه‌ای آگاهی دارد، حاضر به گفتگو با استاد «آزرم» (۱) در مورد فوق نیست تا امیرعباس فخرآور چهره‌ی مورد علاقه‌‌اش بتواند هر دروغی را تحت عنوان کار تحقیقی و شبانه‌روزی تحویل مردم ایران دهد و موجب بی‌اعتمادی به همه چیز و همه کس شود.  
در این‌جا به گزارش آگوست ۱۹۸۱ برابر با مرداد ۱۳۶۰ سازمان CIA در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق اشاره می‌کنم. این گزارش در تاریخ ۱۰ جولای ۲۰۰۷ از شمول اسناد محرمانه خارج شد و انتشار یافت. البته همچنان بخش‌هایی از این گزارش و نام منبع‌ها و تهیه کننده گزارش و ... محرمانه است.
این گزارش که بر اساس اطلاعات رسیده به سازمان CIA تا تاریخ ۳۰ جولای ۱۹۸۱ تهیه شده، ضمن توضیح در مورد فعالیت‌های سازمان مجاهدین در پیش از انقلاب،‌ انشعاب پیکار، ترور آمریکایی‌ها و ... به موضوع مجاهدین پس از پیروزی انقلاب، مواضع ضد‌امپریالیستی و ضدغربی آنان و ... اشاره می‌کند.
همچنین این گزارش تأکید می‌کند مجاهدین روابط گسترده‌ای با اتحاد جماهیر شوروی در تهران و جاهای دیگر دارند. و نتیجه‌گیری می‌کند اگرچه مجاهدین بطور علنی به نفع اتحاد جماهیر شوروی موضع‌گیری نمی‌کنند اما از سیاست‌های این کشور نیز انتقاد نمی‌کنند و چنانچه به قدرت برسند رهبران گروه، احتمالا ضمن حمایت از بیشتر سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی از این کشور تقاضای کمک خواهند کرد تا از بازگشت نفوذ غربی جلوگیری کنند.
تحلیل سازمان   CIAدر ارتباط با عامل انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی چنین است:‌
«مجاهدین تقریبا به طور قطع مسئول بمب گذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی (IRP) در ۲۸ ژوئن بودند.»
The Mujahedin almost certainly was responsible for the bombing of Islamic Republican Party (IRP) headquarters on 28 june.
البته مسعود رجوی در ملاقات با ژنرال طاهر جلیل حبوش رئیس سرویس امنیتی عراق به صراحت مسئولیت این عملیات‌ها را به عهده گرفته و تأکید می‌کند :
«همانگونه که اطلاع دارید من در سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم، در آن سال‌ها ... به ما تروریست نمی‌گفتند، هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه می‌دانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم، می‌دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد ... آنها می‌دانستند و خوب هم می‌دانستند،‌ ولی صفت تروریست هم به ما نزدند .»
گزارش  CIAهمچنین اضافه می‌کند:
«رژیم خمینی ادعا می‌کند که یک جوان عضو مجاهدین که در دفتر مرکزی کار می‌کرد بمب را در آن‌جا کار گذاشته است. ... رجوی در اواخر جولای به همراه بنی‌صدر به تبعید فرار کرده است، و از اظهارات اولیه‌ی او بر می‌آید که وی قصد دارد برای مدت طولانی در خارج از ایران بماند. »
این گزارش همچنین نتیجه‌گیری می‌کند که «مجاهدین به تنهایی قادر به گرفتن قدرت یا نگهداری تهران نیستند.»
The Mujahedin cannot assume power unilaterally in Iran nor can they hold Tehran
با ارائه‌ی سند مربوط به CIA که در واقع مهم‌ترین و با صلاحیت‌ترین سازمان آمریکایی برای اظهارنظر در مورد عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی است، می‌خواهم نشان دهم مسئولین «صدای آمریکا» و به ویژه مهدی فلاحتی مسئول برنامه «صفحه‌ ‌آخر» تا کجا سعی در تحریف تاریخ ایران داشته و با ارائه‌ی چنین برنامه‌ی سخیف و زشتی به مخاطبان خود توهین می‌کنند.
ایرج مصداقی ۱ بهمن ۱۳۹۵
Irajmesdaghi@gmail.com
۱- استاد نعمت میرزازاده (م- آزرم) پس از انتشار مقاله‌ی قبلی‌ام در مورد فخرآور و فلاحتی و صدای آمریکا، ضمن قراردادن آن در صفحه‌ی فیس‌بوک‌شان، یکی از داستان‌های زیبای سعدی در گلستان را که به حال و روز امیرعباس فخرآور اشاره دارد، آوردند که عبرت‌آموز است.
«شیادی گیسوان بافت که من علوی‌ام... و از حج همی آیم ... و قصیده ای پیش مَلک برد یعنی خود گفته ام . یکی از ندیمان مَلک گفت: من او را عید اضحی در بصره دیدم حاجی چگونه باشد؟
 دیگری گفت من او را می شناسم : پدرش نصرانی بود پسر، علوی چگونه باشد؟ و شعرش را همان روز به دیوان انوری یافتند ... مَلک فرمود بزنندش تا چندین دروغ درهم چرا گفت ...   سعدی گلستان.»

هیچ نظری موجود نیست: