جوری حرف بزنید که آقاخوشش بیاید! +متن سخنان سانسور شده
انتقاد از کنترل اظهارات حاضران در دیدارهای عمومی با رهبر ایران
بی بی سی - روایت یک طلبه اصولگرا از اقدامات برخی دست اندرکاران دیدارهای عمومی خامنه ای برای کنترل مطالبی که در حضور وی مطرح می شوند، یک بار دیگر نحوه برگزاری این دیدارها را در معرض توجه قرار داده است.
حیدر عباسی، طلبه فارغ التحصیل دانشگاه شریف، در روایتی که امروز در کانال تلگرام خود، از مقدمات دیدار روز دوشنبه ۶ شهریور رهبر با جمعی از طلاب مدارس علمیه تهران منتشر کرد آورد: "در فرایندی که برای انتخاب سخنرانان دیدار طراحی شده بود یک بخش نهایی وجود داشت که سخنرانان برگزیده باید در محضر عدهای از بزرگان و مسئولین، متن خویش را قرائت میکردند و متن از جانب آنها تایید و اصلاح میشد و طبیعتا متنی که از این فیلتر نمیگذشت واجد صلاحیت برای قرائت مقابل رهبری نبود."
آقای عباسی تاکید کرد: "معیارهای تایید متنها عمدتا خوشایندی حضرت آقا بود به نحوی که در جلسه، بارها این جمله تکرار شد که جوری حرف بزنید که آقاخوشش بیاید. حتی یکی از بزرگان که بسیار هم در بین حزب الله جایگاه دارند بارها به خاطراتی متوسل شدند که نشان دهند آقا از سخنان تند و انتقادی خوششان نیامده است و باید جوری حرف زد که آقاخوشش بیاید."
این طلبه، که از حامیان سرسرسخت رهبر جمهوری اسلامی ایران است، در بخشی دیگر از روایت خود نوشت قبل از دیدار طلاب با آیت الله خامنه ای، از آنها خواسته شده که جز مسئولان دولتی از سایر "بزرگان نظام و حوزه" انتقاد شدید نکنند: "مصالح متعدد دیگری نیز همچون عدم تعرض جدی به بزرگان حوزه و نظام به جز دولت وجود داشت."
روایت حیدر عباسی از اتفاقات پیش از جلسه طلاب با رهبر ایران، وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که او، متن صحبت هایی که قصد بیان آنها در حضور آیت الله خامنه ای داشته را نیز بر روی کانال تلگرامی خود منتشر کرد. با تاکید بر اینکه مسئولان تایید صحبت های طلاب، به او اجازه خواندن متن خود را در حضور رهبر نداده اند.
متن نهایی سخنرانی حیدر عباسی که حذف شد را با هم میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
عنوان صحبت بنده توصیف وضعیت انقلاب اسلامی از منظر جمعی از جوانان است که سالیانی در تشکلهای انقلابی دانشجویی و طلبگی برای تحقق آرمانهای انقلاب تلاش کردهاند و همچنان در حال تلاشاند، اما امروز به دلایلی حرفشان چندان مسموع نیست؛ لذا بنده وظیفهی خود دیدهام که در حد امکان، ذهنیت این اشخاص را به عرض و محضر حضرتعالی برسانم.
همانطور که در بیانات حضرتعالی هم مکرر دیده میشود، انقلاب اسلامی برکات زیادی برای ایران عزیزمان داشته است. از برکاتی که بیشتر مربوط به گذشتهی انقلاب میشود مانند فضای معنوی در جبهههای دفاع مقدس، تا برکاتی که در وضعیت امروز انقلاب مشاهده میشود همانند پیشرفتهای علمی فناوری و تربیت نسل جوان انقلابی.
اما در عین حال، از منظر این جوانان ابهاماتی درباره وضعیت نظام وجود دارد که به عرضتان میرسانم:
حضرتعالی در فرمایشاتتان فرایندی پنجگانه برای روند پیشرفت انقلاب اسلامی و تحقق آرمان مهدویت بیان داشتهاید، اما در بین برخی جوانان حوزهها و دانشگاهها در پی تحقیق و مباحثه پیرامون این روند، ابهاماتی وجود دارد. اول اینکه به نظر میرسد این روند بسیار حکومتی و از بالا به پایین است و بر خلاف آرمان انقلاب اسلامی که تمامی امور باید با مشارکت مردم پیگیری شود، به دنبال این است که امور را از سمت حاکمیت و دولت اصلاح کند و در انتهای مسیر به مردم میرسد. یعنی مرحلهی جامعه و امت اسلامی بعد از مرحله نظام و دولت اسلامی قرار دارد. دوم اینکه نگاه جهانی در این فرایند کمرنگ است، یعنی در این فرایند ما تا مدتها همهی هممان معطوف به ساخت درون کشور است؛ طرح مسائلی چون اقتصاد مقاومتی نیز این ذهنیت را تشدید میکند. آیا در جهان امروز که روابط بسیار گسترده شده است و اصلاح منطقهای بدون اصلاح جهانی تقریبا غیر ممکن است، چنین روندی امکان پذیر است؟ و آیا منجر به منفعل شدن نظام و تحقق فرایند عادیسازی از سوی قدرتهای جهانی در آن نمیشود؟
به نظر میرسد در پی کارهای ناصحیح انجام شده در این سالیان پدیدهی ولایت اشتباه جا افتاده و پدیدهی جدیدی به نام ولایتبسندگی متولد شده است. یعنی سنت بسندهکردن به حاشیهنویسی و دستهبندی بیانات حضرتعالی. به نحوی که نه تنها انتقاد داشتن به حضرتعالی موجب خروج از دایرهی انقلابیگری شده است، بلکه مواجهه با اندیشههای دیگر اندیشمندان هم موجبات این خروج را فراهم میکند. شما چندین بار قبلا فرمودهاید که ولایتِ در نظر را قبول ندارید، از منظر حضرتعالی آیا در حوزهها و دانشگاهها نباید فضایی آزاد وجود داشته باشد تا پیرامون مسائل انقلاب فکر کرد؟ آیا تمامی فعالیتهای فکری پیرامون اندیشه انقلاب تنها زمانی درست است که محدود به بیانات حضرت امام و حضرت عالی باشد؟ و این مساله به ضرر خود این اندیشهها نیست؟
دریافت بسیاری از جوانان انقلابی، غلبهی جدی مصلحتها بر آرمانها در وضعیت امروز انقلاب است. آنها مداوم و پی در پی مشاهده میکنند که در تک تک آرمانها همچون عدالت، آزادی، استکبارستیزی، پیادهسازی شریعت و سادهزیستی مسئولین؛ مصلحتها غلبه یافتهاند و آرمانها به حاشیه رفته اند. از موارد این غلبه میتوان به حاکم شدن گفتمان امنیت و منافع ملی بر آزادیهای فردی و اجتماعی و مسائلی چون تشکیل جبهه جهانی مستضعفین اشاره کرد. از طرفی حضرتعالی بارها فرمودهاید که اگر انحرافی جدی در انقلاب پیش بیاید من وظیفه خود میدانم مانع آن شوم. سوال این طیف از جوانان این است که چه حدیقفی برای این مصلحتسنجیها وجود دارد و تا کی میتوان گفت یک نظام با وجود این مصلحتسنجیها در مسیر آرمانها باقی مانده است؟ به عبارتی از نظر حضرتعالی چه زمانی درست است که مانع این مصلحتسنجیها شوید؟
مسالهی دیگر قرارگرفتن کارآمدی عرفی (مثل اقتصاد، فناوری و رفاه) به عنوان معیار اصلی موفقیت نظام در بین مسئولین است. حتی حضرتعالی در بیانات ابتدای همین امسال در شمردن موفقیتهای نظام اسلامی تقریبا اشارهای به آرمانهای غیرعرفی انقلاب همچون عدالت، آزادی، و یاری محرومین نزدید بلکه غالب سخن شما در معیارهای عرفی حکومتهای روز دنیا بود. سوال اینجاست که آیا شما حقیقتا این معیارهای عرفی را معیار اصلی در موفقیت نظام میدانید؟ آیا ما هم باید نظام را با همین معیارها بسنجیم؟ همچنین امروز به تبع گسترش این گفتمان، مشاهده میشود که از دانشگاهها و حوزهها سیاستزدایی میشود. یعنی به بهانه کار علمی و جهاد اقتصادی، امر سیاست و مبارزه و پرداختن به اندیشههای انقلاب کمرنگ میشود؛ آیا شما چنین اتفاقی را قبول دارید؟
آنچه بسیاری از جوانان مشاهده میکنند، گسترش روز به روز فساد و اشرافیت سیاسی و اقتصادی، در نهادهای انتخابی و انتصابی نظام است. از باب گزارش فضا باید عرض کنم که زمزمهی ناکارامدی و فساد برخی زیرمجموعهها و منصوبین شما نیز در بین بسیاری از این جوانان دلبستهی انقلاب جدی است. در چند سال اخیر نیز بارها در دیدارهای دانشجویی این مساله به عرضتان رسیدهاست اما این جوانان از پاسخهای شما احساس اقناع نکردند. آنها در بسیاری از حوادث ناگوار کشور حضور یا رضایت اطرافیان و منتصبین شما را مشاهده میکنند. از برجام گرفته تا آی پی سی، از فسادهای قوهی قضائیه گرفته تا ناکارآمدیهای نهادهای مقدس مثل شورای نگهبان. از آنجا که شما از این جوانان خواستهاید که آتش به اختیار باشند؛ سوالشان این است که آیا این فرمان صرفا محدود به نهادهای انتخابی است یا شامل انتصابیها نیز میشود؟ اگر میشود چه سازوکاری برای تحقق این مطالبه وجود دارد که تبعات امنیتی هم برای شخص و تشکل نداشته باشد؟ آنچه این جوانان دریافت میکنند، عدم تمایل شما به برخود تند و هزینهآور برای بستن دست این حلقههاست. حتی این جوانان دیگر خطبههای غرای گذشتهی حضرتعالی در برخورد جدی با فساد مسئولین را هم نمیشنوند. از آنجاکه فضای آرام و باثبات، بهترین بستر برای رشد این قانوندانهای قانونگریز است، آیا از نظر حضرتعالی نظام نیاز به یک جراحی ندارد؟ آیا این تصور درست است یا اینکه مصلحتی وجود دارد برای عدم برخورد با این مسئولین؟ آیا با ادامه یافتن این وضعیت نباید نگران این بود که در آینده انقلاب تمام راههای بالا آمدن و تاثیرگذار شدن نسلی نواندیش و پاکدست، بسته شود؟
در پایان باید عرض بکنم طرح این مسائل از باب رساندن ذهنیت جوانان به محضر حضرتعالی و تمسک به توصیهی النصیحه لأئمه المسلمین از جانب دوستداران شماست.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر