نامه سرگشاده فعالان سابق بسیج دانشجویی، طرفدار احمدینژاد، به خامنهای
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مقام معظم رهبری، آیت الله خامنهای
ضمن عرض سلام و تبریک سال نو و آرزوی توفیق در سال پیشِ رو
با آغاز سال ۱۳۹۷، در حالی وارد چهلمین سال انقلاب اسلامی مردم ایران شدهایم که ملت ایران با همان اراده و استواریِ سال ۱۳۵۷ و البته باتجربهتر و با سطحِ آگاهیِ بالاتر و مطالباتی رشدیافته، در مسیرِ تحققِ آرمانهای انقلابِ خود گام برمیدارد. از طرفی حفظِ دستاوردهای انقلاب و مجاهدتها و فداکاریهای فراوانِ نسلهای قبل در حوزههای مختلف را وظیفهای مهم بر دوش خود احساس میکند، و از طرف دیگر از وضع فعلی کشور رضایت ندارد و آنرا قابلِ دفاع نمیداند.
دوازدهم فروردین امسال در شرایطی خاطراتِ پیروزیِ ملت، و شوقها و امیدهای فراوانِ ناشی از حرکت در جهت آرمانهامان را مرور کردیم و وارد چهل سالگیِ جمهوری اسلامی ایران شدیم که نگرانی عمومی نسبت به آیندهی کشور، گسست بین مردم و حاکمیت، و تردید نسبت به امکان تحقق آرمانهای انقلاب در ساختار سیاسی فعلی و سازوکارهای موجود، به بالاترین سطح خود در چهار دههی گذشته رسیده است. بشارت انقلاب ما برای ملتهای جهان برپایی حکومتی بود با بنیانهایی در قلب تودههای مردم، اما متأسفانه روند تحولات کلان کشور خصوصاً در چند سال اخیر به گونهای رقم خورده است که روز به روز این بنیانها و علقههای قلبی سستتر و سطحیتر گردیده، و بیم آن میرود که در صورت تداوم روال فعلی، نظام جمهوری اسلامی که با خون پاک صدها هزار شهید بنا گردیده و قرار بود الگویی برای ملتها باشد، به تجربهای ناموفق برای آیندگان تبدیل گردد.
نویسندگان این نامه که از مسئولین تشکلهای انقلابی و فعالین دانشگاهی و حوزویِ دغدغهمند آرمانهای انقلاب اسلامی بوده و در سالیان اخیر به پیگیری وظایف و مسئولیتهای ناشی از ارادت خود به این راه مبارک پرداختهاند، تاکنون علیرغم نوشتن دهها نامه و بیانیه در جهت حل مشکلات و معضلات مختلف کشور، هیچگاه اقدام به نوشتن نامه به حضرتعالی نکرده بودند. اما در شرایط فعلی که کلیتِ نظام روز به روز به پیکری بیجان و از درون شکننده شبیهتر شده، و با توجه به اینکه کشور نیازمند آغاز اصلاحات اساسی و بنیادینی است که مطابق قانون اساسی بر عهدهی رهبری بوده و مقام مسئول دیگری امکان و اختیار آن را ندارد، ما نگارش نامه به دیگر مسئولین کشور و درخواست از کسی غیر از حضرتعالی را کاری بیفایده و ناشی از بیتوجهی به عمقِ بحرانِ موجود و صرفاً سرگرمیای برای ارضای حسِ نگرانیِ خود دانستیم.
وضع امروز کشور و فاصلهی بسیار آن با آنچه «قرار بود باشد»، همچنین با آنچه که در صورت وجود رویکردهای کلان صحیح و استفاده از ظرفیتهای عظیم موجود در کشور و ملت ایران قطعاً امروز «میتوانست باشد»، امری پوشیده نیست. توجه جدی به ناشایست و ناگوار بودن این وضع و بیان صادقانهی آن، گامی ضروری و آرامشبخش در جهت ایجاد امید در جامعه برای اصلاح امور و امکانِ ساختنِ آیندهای بهتر است. بر خلاف آنچه تبلیغ میشود، بیان مطالبی که مردم در زندگی خود آن را حس میکنند، القاء ناامیدی نیست. بلکه به عکس، ندیدن این وضعِ ناگوار، یا تقلیل دادن آن به وجودِ مشکلات سطحی و معضلات جزئی، یا القاء مستقیم یا غیرمستقیم این تصور که وضع امروز ملت ایران چندان بهتر از این نمیتوانست و نمیتواند باشد، آن چیزی است که امیدِ مردم برای بهبودِ اوضاع و داشتنِ زندگیای شایسته ذیل جمهوری اسلامی را از بین میبرد. امیدِ اجتماعی مهمترین عامل حیات و پیشرفت یک کشور است، و قطعاً هر فرد دانا و دلسوز کشور، روشن کردن شعلههای امید در دل آحاد ملت را از مهمترین وظایف خود میداند، اما نباید ایجاد و تقویت حقیقیِ امیدِ اجتماعی را با امیدآفرینیهای زبانیِ بیتناسب با مشاهداتِ ملت و درکِ عمومیِ جامعه اشتباه گرفت. از سوی دیگر باید توجه داشت که این رویکردِ غلط به امیدآفرینی در گفتمانِ رسمیِ کشور، و جدی تلقی نکردن و سرپوش گذاشتن بر مشکلات اساسی و روندهای غلطِ حاکمیتیِ موجود، موجب بیتحرکی، باز نشدنِ راهِ اصلاح، و عامل اصلیِ انسداد و رکودی است که بر کشور ما حاکم شده است.
عدالت، آزادی، مردمسالاری و حتی بعضاً استقلال، امروز در کشور ما در وضع ناشایستی به سر میبرند؛ البته این به آن معنا نیست که هیچ پیشرفت و حرکت مثبتی در این زمینهها در چهل سال گذشته صورت نگرفته است و در برخی مقاطع تاریخ انقلاب روند رو به رشد و فعالیتهایی مهم و امیدبخش در این زمینهها نداشتهایم؛ بلکه موضوع، وضعیتِ مطلقاً غیرِ قابلِ قبول فعلیمان در این شاخصهای اساسی، و عدمِ تناسبِ چشمگیرِ آن با وضعیتِ قابلِ تحقق و متناسب با ظرفیتهای عظیم کشور و ملت ایران است؛ و البته آنچه موجب نگرانی بیشتر شده، سیر نزولی تحولاتِ کلانِ کشور و روند شتابانِ دور شدنِ هر چه بیشتر از این آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی در چند سال اخیر است.
امروز، یعنی چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب، وقتی جهتگیریِ کلانِ نظام جمهوری اسلامی و وضعیت کلی و کارکردِ واقعیِ نهادهای حاکمیتی کشور را مورد بررسی قرار میدهیم، آنچه مشاهده میشود صرفاً اشکالاتِ کارکردیِ کوچک یا حتی بزرگ نیست؛ بلکه امروز تقریباً کلیهی نهادهای حاکمیتی، نه تنها راستای کلیِ حرکتشان در جهت تحقق آرمانها و مأموریتهای اصیلشان نیست، بلکه حتی به ضد فلسفهی وجودی خود تبدیل شدهاند.
– دولتمان که قرار بود تبلورِ ارادهی ملی و حاکمیت مردم بر مقدراتشان باشد، با شکلگیری و گسترشِ ساختارهای غیررسمی و غیرانتخابیِ موازی و کاهش مداومِ سهمِ دولت در تصمیمگیریهای کلان و ادارهی کشور از طرفی، و مهندسی انتخاباتها از طرف دیگر، به وضعی رسیده است که امروز دیگر نمیتوان آن را مظهر ارادهی عمومی ملتِ ایران و مجرای جاری شدن خواست ایشان در ادارهی کشور دانست؛ و طبیعتاً رئیسجمهوری که برندهی انتخاباتی باشد که از دیدگاهِ مردم انتخابِ بین بد و بدتر است، حتی برای رأیدهندگانش نیز نمیتواند هیچ امیدی برای بهبود اوضاع را نمایندگی کند، و مردم چنین دولتی را نه از خود بلکه مقابلِ خود حس میکنند.
– مجلسمان که میخواستیم خانهی ملت و عصارهی فضائلشان باشد، اکنون در وضعیتی است که امیدی نمیرود که قانون و طرحی قوی، ملی و به نفع مردم از آن بیرون بیاید؛ مجلسی که سازوکارهای انتخابات آن به گونهای رقم خورده است که به جای شخصیتهای دلسوز و کاردان و مردمی و دغدغهمند، عمدتاً افرادِ سطحِ پایین و ناکارا و بیدغدغه که نمایندهی هیچ آرمان و اصلاحی نیستند، با هزینههای میلیاردی راهی بهارستان شده، و از فرصتِ لابیگری و بدهبستان با مسئولین دولتی و حکومتی منتفع گردند.
– قوهی قضائیهمان که آن را پناه مردم در مقابلِ متجاوزین به حقوقشان دانسته بودیم، خود به کانونِ تحمیلِ ظلم و اجحاف به مردم تبدیل شده است و امروز مردم برای شکایت و فرار از آن پناهگاهی نمییابند؛ دادگاهِ ملیای که جای شاکی و متهم در آن از اساس عوض شده و به جای آنکه مبارزهی جدی با کانونهای فاسدِ قدرت و ثروت در دستورِ کارش باشد، مشغول برخورد و فشارهای همهجانبه بر عدالتخواهان و فسادستیزان و تهدیدکنندگانِ منافعِ آن کانونهای فاسد شده است؛ دستگاه قضائیای که قرار بود خواست ملی ایرانیان برای تاسیسِ عدالتخانه را محقق کند، اما امروز از طرفی در سطح پروندههای کلان، سوءاستفادهی گستردهی سیاسی و اقتصادی از قدرتِ قضائی را در آن شاهد هستیم، تا جایی که میتوان گفت این نهاد ملی به بازوی قضائیِ یک حزب سیاسی تبدیل شده که در پوششِ پروندههای قضایی اقدام به حذفِ رقیبانِ سیاسی یا امتیازگیری از آنها مینماید؛ و از طرف دیگر و در سطح پروندههای عمومی، ناکارامدی عظیم و گسترشِ اعمالِ نفوذهای غیرعادلانه و فسادِ روزافزون در این نهاد، چه بسیار زندگیهایی را که نابود و چه بسیار دلهایی را که از جمهوری اسلامی و زندگی و فعالیت در این کشور ناامید کرده است.
– شورای نگهبانمان که قرار بود نگهبانِ استوارِ آرمانها و منافع ملیمان و مانعِ دست به دست شدنِ صوریِ مناصب بین حلقههای بستهی اشرافِ راست و چپ، و تسلط باندهای قدرت و ثروت و قوانین مد نظرشان بر مقدرات ملت باشد، اکنون -خواسته یا ناخواسته- خود به مانعی برای انتخاب افرادِ شایستهی مستقلِ موردِ نظرِ مردم تبدیل شده، و مولدِ چرخههای حاکمیتیِ بسته و یارِ کمکی و نگهبانِ قدرتِ اشخاص و احزاب خاص گردیده است.
– خبرگان و ائمهی جمعهای که هدایتگری جامعه و مهمترین امور کشورمان بر عهدهی آنها گذارده شده بود، اما امروز مواضع خود آنها توسط دیگران هدایت میشود، و متأسفانه تلقی عمومی این است که امروز در مسائل منطقهای و ملی تحکیمِ برخی ناراستیها با پوشش مذهب به واسطهی برخی از ایشان صورت میگیرد؛ افرادی که به صفاتِ خبرگیِ ملت و امامتِ امت متصف شدهاند، اما شرایط جسمی و فکریشان به گونهای است که دیگر نه تنها انتظار هیچ حرف تازه و مهمی از آنها نمیرود، بلکه جامعه –حتی جامعهی اصطلاحاً حزباللهی- درک ایشان از مسائل را پایینتر از سطحِ درکِ عمومیِ جامعه حس میکند، و هر هفته مواضع خام و عجیب برخیشان نقلِ محافل میگردد.
– نهادهای بزرگ اقتصادی حکومتی که با هدفِ تسهیل در جریان یافتنِ منابعِ ملی در جهت نفع عمومی و تقویتِ مستضعفینِ جامعه تأسیس شده بودند، اما متأسقانه گام به گام از مأموریتِ اولیهی خود دور گشته، و امروز به بنگاههایی تبدیل شدهاند که نفوذِ خود در قدرت را برگ برندهی کسب و کار اقتصادی و به حاشیه بردن مردم در اقتصاد قرار دادهاند؛ نهادهای ثروتمندِ متعددی که مدیریتِ اموالِ ملت در دست آنهاست، اما در تیررسِ انتخاب و حتی حسابرسی و پاسخگویی به ملت نیستند، و علیرغم داشتن سهمِ تعیینکننده در اقتصاد کشور، همواره از برعهده گرفتن مسئولیت وضع اقتصادی کشور نیز مبرا هستند.
– دستگاههای امنیتیای که به مرور بر تعداد و میزان حضور و نقششان در مدیریت حوزههای مختلف افزوده شده، به گونهای که امروز با نگاه به اموری که بدان مشغولند، گویی بیشتر از آنکه وظیفهی اصلیشان تأمین امنیت کشور تلقی شود، وظیفهشان صیانت از امنیت و ثبات و قدرتِ برخی حاکمان و جناحهای قدرت دیده میشود. علی الخصوص سازمان اطلاعات سپاه که در چند سال گذشته، بودجه و امکانات بسیار عظیم و گسترهی نفوذ بیحساب در کشور پیدا کرده و در حوزههای مختلفِ سیاسی، فکری، فرهنگی، رسانهای، اقتصادی، قضائی به عامل اختلال در امور و محدودیت و فشار به فعالان آن حوزهها تبدیل شده است.
– صداوسیما و رسانههای پرتعداد و پرهزینهی دیگری که در سالهای اخیر با بودجهی حکومتی به وجود آمدهاند، اما نه در جهتِ دانشگاهِ ملی بودن قدم برمیدارند و نه صدای دغدغهها و مطالبات جامعه را منعکس میکنند؛ نه برنامههای جدی و پیرامون موضوعات مهم کشور دارند، و نه همدلی و همراهی مردمیای میانگیزند که عامل وحدت ملی گردد؛ گویی از طرفی صرفاً ابزارِ عملیاتِ روانی و مهندسیِ افکارِ عمومی برای برخی گروههای سیاسی اند، و از طرف دیگر ابزار تخدیرِ مردم و پوشاندنِ حقائق و مطالبات و مسائلِ جدیِ جامعه.
– دستگاه سیاست خارجیمان که از تأمینِ حقیقیِ منافعِ کوتاهمدت و بلندمدتِ ملی و الهامبخشی و اعتلای ملتها و فتح قلوب آنها، به سرگردانی میان ذلتپذیریِ برجامی و سلطهجوییِ منطقهای رسیده است، و با این دو راهبرد غلط، مفهوم جمهوری اسلامی ایران را از ایدهای نجاتبخش در جهان، به بازیگری معمولی، و حتی در مواردی -مانند برجام- به پایینتر از معمولی تبدیل کرده است؛ از طرفی محبوبیت جمهوری اسلامی و ملت ایران در میان بخشهای زیادی از مردم منطقه و جهان -یعنی سرمایهی ارزشمندی که از ابتدای انقلاب جمع شده بود- را به سرعت از بین میبَرَد، و از طرف دیگر با اقداماتی که منجر به بیشتر شدنِ سیطره و نفوذ بیگانگان در امور کشور در سالهای اخیر شده، حتی استقلال کشور را نیز خدشهدار کرده است.
– بسیج عزیزمان که قرار بود محل مشارکتِ فعال و واقعیِ مردم در انقلاب بوده، و با ساختاری پایین به بالا، ضامن و ناظرِ مردمی و آرمانی ماندن حکومتمان و موتورِ محرکِ فداکار آن باشد، اما امروز نقشی ابزاری پیدا کرده و تقریباً به بخشِ پاییندستِ حزبی سیاسی و کمنسبت با مردم تبدیل شده است. تفوقِ ساختارها و نگاههای نظامی و بالا به پایین و رویکردهای اساساً غلط، از بسیج، مجموعهای بینشاط، کمعمق، ضعیف، و بدون ابتکارِ عمل ساخته که حتی امکانِ هرگونه حرکتِ جدی و مستقلِ مردمی را به بخشهای زندهی بدنهی خود نیز نمیدهد. در واقع در شرایطی که متأسفانه از شکلگیری سندیکاها و هرگونه سازمانِ مردمنهادِ واقعی و موثر در کشور جلوگیری میگردد، بسیج نیز استحاله شده و بدین ترتیب امکانِ نقشآفرینیِ مردمی در امور کشور سلب گردیده است.
– و حوزه و دانشگاهمان که نشاط علمی و بالندگی و راهگشاییِ آنها امری اساسی و ضروری برای ساختِ آیندهای بهتر برای کشور است، اما اکنون به مراکزِ خمودهی پرورشِ تکنسین تبدیل شدهاند؛ مراکزی که تقریباً شاهد هیچ نشاط و تحرکِ جدیِ فکری و راهگشایی در آنها نیستیم و چشمههای جوشان فکر و تحول را نه تنها برنمیانگیزند که خاموش میکنند؛ نهادهای علمیای که وضعشان متناسب است با فضای سیاسی کلانی که در آن سوالاتِ جدیِ جامعه و بحرانهای موجود به رسمیت شناخته نمیشوند، و تفوقِ گفتمان ولایتمداری در این فضا موجب شده تا افکارِ اساساً مستقل با انگهای مختلف طرد گردند؛ فضایی که نتیجهی آن، عرصهی عمومیِ شخصیتکُشی شده که امروز بعد از چهل سال –و برخلافِ اولِ انقلاب- از شخصیتهای گفتمانسازی که توانایی گفتگو و اقناع مردم در جهت اهداف جمهوری اسلامی را داشته باشند خالی است.
وضعیت نهادهای مذکور که حاکمیتمان را میتوان متشکل از آنها و نهاد رهبری دانست، نه تنها وضعی به شدت نگرانکننده و نامتناسب با چهل سالگی انقلابمان است، بلکه مقایسهشان با وضعیت و رویکردها و راستای کلی حرکتشان در اوایل انقلاب نیز از عقبگردی جدی حکایت میکند. البته در کلیهی این نهادها افراد پاک و خدوم و ارزشمندی وجود دارند که با تعهد دینی و ملی به انجام وظائف محولهشان میپردازند، اما جهتگیریهای کلی کشور، رویکردهای کلانِ غیرمردمی و بعضاً ضدمردمی، تن ندادن به فرایندهای صحیح و مردمیِ انتخاب و ارتقا، روالها و فرهنگهای حاکمیتیِ غلط، و اختصاص یافتنِ مناصبِ مهم و کلیدی به افراد ناشایست، موجب شده است که ارادهی آن افراد خدوم –که البته روز به روز هم بیشتر به حاشیه رانده میشوند- تعیینکنندهی خروجیِ نهاییِ نهادها نباشد و حرکت کلیِ نهادهای حاکمیتی در مجموع در جهتی خلافِ جهتِ فلسفهی وجودی تشکیلشان قرار گیرد.
نقطهی کانونیِ پیدایشِ این وضعِ ناراحتکننده و فاصلهی روزافزون آن از آرمانها را باید در تغییر نگاه به «مردم» و «حکومتِ»«دینی» و نسبت میان آنها جُست؛ سه عنصرِ اساسیای که امروز وضعیتِ وارونهای یافتهاند.
– «مردم»ی که انقلاب ما قرار بود آنها را در جایگاهِ ولینعمتیِ حاکمان بنشاند و با شکوفایی استعدادهاشان مسیر تعالی کشور و مردم را هموار کند، اما امروز توسط حاکمان به عنوانِ طرفِ مقابل و یک تهدید تلقی شده و تلاش میگردد با رسانههای انبوه و عملیاتهای روانی، اذهان ایشان مهندسی شود، و با شیوههای مختلفِ نرم و سخت، کنترل و محدود شده یا ارادهشان سرکوب و تحقیر گردیده و از صحنهی اثرگذاری حذف شوند.
– «حکومت» و مناصبی که قرار بود ابزاری برای خدمتگزاری به خلق باشند، و امروز تقریباً به طور فراگیری دکانی برای خدمتگزاری به منافع حاکمان شدهاند.
– و پسوند «دینی» و «اسلامی» ای که قرار بود ضامنِ حرکتِ حکومت در مسیر خیر و صلاح عمومی باشد، و امروز خود به عاملِ اصلیِ تبعیض و برتری، و نقدناپذیری و ایجاد حاشیهی امن برای مسئولین تبدیل شده است.
در این شرایط، نمیتوان صِرفِ برگزاری انتخابات در کشور را نشانگرِ تحققِ مردمسالاری و مردمی بودن حکومت دانست. چه بسا کشورهایی که در آنها برای ادارهی بخشی یا حتی همهی حاکمیت، به طور مداوم انتخابات -به معنای نامزد شدن تعدادی از افراد و فرایند ریختن رأی به صندوقها- صورت میگیرد، اما کسی آنها را مردمسالار نمیداند. شرکت تعداد زیادی از مردم در یک انتخابات نیز وقتی در یک دوگانهی اجباری و به شکلِ سلبی و تنها از ترس رأی آوردنِ رقیب و بدتر شدن وضع باشد، نمیتواند حکایتگرِ مردمی بودن و رضایت عمومی از حکومت باشد. تنها در صورتی که سازوکارهای کلانِ ادارهی یک کشور به گونهای باشد که ارادهی واقعی مردم در آن کشور حاکم گردد و حاکمان در موقعیت خدمتگزار و مجریِ خواستِ مردم و از مردم و در میان مردم باشند و گوشِ شنوایِ دغدغههاشان و دردمندِ حل مشکلاتشان، مردمسالاری را میتوان محقق دانست و امید داشت که عدالت و آزادی و استقلالِ واقعی -که همگی محتاجِ اعتمادِ عمومی و پشتوانهی مردمی اند- نیز محقق گردند.
حضرتعالی حتماً کاملتر و جامعتر از ما مستحضرید که اعتراضاتِ مختلفِ مردمیای که از ابتدا تا انتهای سال ۹۶ در شهرهای مختلف و توسط اقشارِ گوناگونِ مردم جریان داشت و همدلیِ عمومِ مردمی که در این اعتراضات حضور نداشتند را نیز برانگیخته بود، اعتراضاتی متفاوت از گذشته بودند، و نحوهی شکلگیری، ترکیب جمعیتی و شعارهاشان به کلی رنگ و بوی دیگری داشته و از ناامیدیِ گستردهای خبر میدادند. تقلیل دادن این ناامیدی به مشکلات معیشتی، یا رفع و رجوع کردنشان از طریق محدود کردن شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، یا تقویت فضای پلیسی، یا از طریق واریز کردن مقدار ناچیزی پول به حساب اقشاری از مردم، نه تنها راه حل نبوده، بلکه عمدتاً اثر عکس خواهد داشت.
این ناامیدی و احساسِ مردم -خصوصاً نسل جوان- مبنی بر نداشتنِ آیندهای بِسامان و افقِ روشنِ پیشِرو، که اعتراضات مردمی سال ۹۶ صورتی از آن را به نمایش گذاشت، زنگ خطرِ هولناکِ فروپاشی اجتماعی ایران را به صدا در آورده است. این ناامیدیِ عمیق و احساسِ تبعیضِ شدید و دلزدگی از زندگی در این کشور و ذیل سازوکارهای حاکمیتی موجود، گاهی در افزایش آمارِ خودکشی و فحشا و دزدی، یا پناه بردن به اعتیاد و مهاجرت به خارج از کشور خود را نشان میدهد، گاهی در کنارهگیری و بیتفاوتی نسبت به عرصهی سیاسی و سرنوشت کشور، گاهی در متمرکز شدن تلاشها و توسل به انواع دوز و کلک برای وصل شدن به گوشهای از سفرهی حاکمان و باندهای قدرت و ثروت، و گاهی در روی آوردن به بیگانه و دوری گزیدن کلی از همهی ارزشهای موردِ ادعای حاکمیت؛ ارزشهایی که طبعاً هیچ ایرانیای نمیتواند در موقعیت عادی خود را مقابل همهی آنها قرار دهد. پیوستگی این مسائل و مشکلات با هم، و ریشهی آنها را باید بادقت مورد شناخت قرار داد و تلاشها را متوجه درمان آن نمود. معنای برخی اعتراضات و دغدغهای که در پسِ ظاهرِ آنها نهفته است را باید همراهانه دید و شنید. حتی در موضوعی مانند اعتراضات سال گذشته به قانون الزامی بودن حجاب در معابر عمومی، باید آزردگیِ شدید جامعه از ظاهرگرایی و تبدیل شدن موضوعِ حجاب و پوشش زنان به عامل پوشاندنِ تهی شدنِ روزافزونِ حکومت از آرمانهای اصیلِ دینی و ملی را ملاحظه نمود.
تبعاتِ عدم وجود تصویری روشن از آینده و تهی شدن جمهوری اسلامی از معنا و فضای آرمانیای که ارزش هزینه دادن داشته باشد را در فرهنگ سیاسی حاکم بر مسئولین کشور نیز میتوان به وضوح مشاهده و پیگیری نمود. فرهنگ اشرافیِ حاکم و قطع شدنِ تقریباً کاملِ ارتباطِ مسئولین با مردم، قضایایی مانند حقوقهای نجومی و املاک نجومی که تنها گوشهای کوچک از وضعیت و دغدغههای اصلی حاکمان را به نمایش گذاردند، و رشد کردن افراد کوچک، ملون، بیآرمان، بلهقربانگو و فرصتطلب در ساختار سیاسی کشور، جملگی خبر از این میدهند که برخلاف شعارهای موجود، جملهی پرطنینِ «خبری نیست!» در میان عمدهی مسئولین ردهبالای کشور، گزارهای قطعی و جا افتاده است.
همچنین در فضای به اصطلاح حزباللهی –که مورد توجه ویژهی حضرتعالی است- نیز اثرات این ناامیدی به جد قابل مشاهده است؛ به طوری که امروز در این فضا، نه هیچ تحرک بانشاط و جدیای را شاهد هستیم، و نه چهرهها و شخصیتهای قابل توجه و جریانساز را. با هدایتِ حاکمیت و متناسب با وضعِ پدیدآمده، جوانان حزباللهی از وضعیتِ مسئولیتپذیری نسبت به جامعه و فکر کردنِ عمیق به کلیتِ مسیر انقلاب -که لازمهی هر حرکتِ روبهجلویی است- دور، و به پیچ و مهرههایی که وظیفهی حفظ بقای فیزیکی نظام و ارتقای معنوی خود را دارند تبدیل شدهاند، و خلأ حیاتِ آرمانیِ موجود نیز با پناه بردن به مناسکی جبران میشود که از حالت ناب و مسئولیتزا خارج شدهاند، و نقش ارضا و تخدیرِ فردِ دورمانده از وضعیتِ واقعی جامعه را پیدا کردهاند. علت اصلیِ دچار شدن اقشارِ فداکارِ دوستدارِ انقلاب به این وضع را باید ضعف جمهوری اسلامی در امیدآفرینیِ حقیقی و جاری نبودنِ گفتارِ سیاسیِ زنده و امیدبخش و متناسب با واقعیتهای جامعه در سطح کشور دانست.
این مشکلات و معضلات، هرچند جدی و درهمتنیدهاند و وضعِ بغرنجی پیدا کردهاند، اما مسئلهی اصلی، نفسِ وجود آنها نیست؛ بلکه مسئلهی اصلی این است که در این وضعیت، مدیریت کلان و روندِ کلیِ ادارهی کشور در کدام جهت قرار گرفته است؟ آیا در جهت ارادهای جدی برای بر هم زدنِ این وضع و مقابلهی ریشهای با این مشکلات است؟ یا در جهت کور کردن نقاطِ امیدِ اصلیِ اصلاحِ وضعیت؟
البته سخت بودنِ کشورداری و فائق آمدن بر معضلاتِ عدیدهی پیشِ رویِ آن، برای هر فردِ منصفی که حتی تجربهی ادارهی مجموعهای کوچک را داشته باشد، امری غیرقابل تردید است؛ اما مشاهدهی اینکه در شرایط نامطلوب و وارونهی فعلی، اقدامات بخشهای مختلفِ حاکمیت در جهتی دقیقاً خلافِ جهتِ حلِ مشکلات سازماندهی شده است، یعنی در جهتِ حذف راه حلها و آخرین نقاط مورد اعتماد مردم و دارای انگیزه و برنامه و توانِ بسیج عمومی برای آغازِ اصلاحاتِ سراسری، نگرانی برای آیندهی کشور را وارد مرحله و مرتبهی جدیدی کرده است.
در مهمترین موضوع در این زمینه، در شرایطی که دکتر احمدینژاد منادیِ اصلیِ مطالبات مردم در میان نخبگانِ سیاسیِ مطرحِ کشور بود، و شعلههای امید برای امکان اصلاحاتِ اساسی درونِ ساختار جمهوری اسلامی را برای مردم زنده نگه داشته بود، و در سال ۹۶ راه سومی را میانِ تن دادن به نظمِ باطلِ موجود یا بر هم زدنِ اساسِ نظم برآمده از انقلاب ۵۷ و پشت کردن به کلیتِ مسیرِ انقلاب اسلامی گشوده بود، حذف وی از صحنهی سیاسی کشور به هر طریق ممکن در دستور کار قرار گرفت. اگر در بادی امر، احتمالی مبنی بر حقوقی و قضائی بودنِ برخوردها با نزدیکان ایشان داده میشد، مشاهدهی روند رسیدگیِ قضائی و بازداشتهای غیرانسانی، مواضعِ سیاسی و سستِ مسئولین قضائی، اصرار عجیب بر علنی نشدن دادگاه متهمین بر خلاف درخواست خودشان، انتشار احکام سنگین برای اتهاماتی که معلوم شد چیزی جز اجرای مصوبات دولت و روالهای اجرایی معمول نبود -در شرایطی که انتظار میرفت که بعد از ۶ سال جوسازیِ سنگین از کوهی از فسادهای مختلف رونمایی گردد!-، گسترش دامنهی بازداشتهای بیدلیل به جوانانِ حامی و تهدید و ارعاب طرفداران ایشان، و… تردیدی باقی نگذاشته است که این اقداماتِ در پوششِ قضائی، تلاشِ همهجانبه برای تحت فشار گذاشتن و نهایتاً حذف شخصیت مستقل و مردمیای است که گویا از نگاه هر دو جناحِ موجود در حاکمیت، مانع اصلیِ تحقق سناریوهای آنها برای آیندهی ایران تلقی میشود. از این رو، مسئلهی حذفِ آقای احمدی نژاد و خط فکری-مدیریتی ایشان از صحنهی سیاسی کشور، نه صرفاً به عنوان یک ظلم بزرگ، بلکه به عنوان تصمیمی مهم بر بستن آخرین روزنههای امید برای اتخاذ راه اصلاحات اساسی و برگرداندن حکومت به مردم فهم خواهد شد؛ و حذفِ نمایندهی در صحنهی این مسیر و صدای شاخصِ فریادزننده و پیگیر آرمانهای مردم ایران، پیامی مهیب برای جامعه و نارضایتیهای شدید و بهحقِ موجود و راههای ممکنِ به نتیجه رساندنِ آن خواهد داشت. طبیعتاً موضوع به هیچ وجه بحث علاقهای شخصی یا صِرفِ طرفداری سیاسی از یک شخص نیست، بلکه موضوعِ مهمی که تلاش برای حذف جریانِ ایشان را به یک موضوعِ ملی و سرنوشتساز در آیندهی نزدیک کشورمان تبدیل میکند، موقعیت ایشان در صحنهی کلان سیاست امروز ایران و معنای مهم حذفِ به هر طریقِ ممکنِ نمایندهی این مطالبات مردمی است.
به نظر میرسد سال ۱۳۹۷ سالی مهم و سرنوشتساز برای انقلاب چهل سالهی ماست؛ چراکه کشور مسیری را پیموده و امروز در شرایطی قرار دارد که دو راه بیشتر برای آن باقی نمانده است؛ دو راهی که پس از چهل سال به مرحلهی بلوغ و تقابل نهایی خود رسیدهاند و امروز مردم و همهی نیروهای سیاسی موجود، شاهد جدالی تعیینکننده برای قرار گرفتنِ قطعیِ کشور در یکی از این دو ریل هستند، و البته تصمیمگیر نهایی در این دوراهی سرنوشت ساز به طور قطع حضرتعالی هستید.
راه اول این است که در سال ۹۷ به این وضعیتِ وارونه رسمیت داده شده و همین امکانِ اندک مردم در حاکمیت بر سرنوشت خویش نیز از آنها گرفته شود و با محفلی کردنِ انتخابِ حاکمان و تشدیدِ روندِ سیاستزدایی از جامعه، کشور رسماً به ملکِ طلقِ حلقههای بسته و عدهای معدود تبدیل گردد. هر دو جناحی که بخشهای مختلف حاکمیت را در اختیار دارند، در لزوم تحقق این مسیر متفقالقول اند، هرچند در مهرهها و روالها و طرحها و تغییرات قانونیای که برای تحقق خواستهشان لازم است، در حال جنگ قدرت با یکدیگر هستند؛ طرحها و تغییرات پیشنهادیای که نقطهی مشترکشان تثبیتِ نهاییِ بازگشت از مسیر انقلاب اسلامی و به بلوغ رساندنِ رویکرد ضدمردمی موجود و وخیمتر کردن وضع فعلی است.
راه دوم که البته با توجه به مقاومت شدیدِ هیئت حاکمه و کانونهای درهم تنیدهی قدرت و ثروت، نیازمند عزم و ارادهای محکم است، آغاز اصلاحات اساسی و انقلابگونه در وضعیت فعلی کشور در سال ۹۷ است، با محوریت رویکردِ بازگرداندنِ حکومت به مردم، و رفع وارونگیهای بنیادینِ رویکردی و عملکردی و نهادیِ موجود. آنچه در این میان اساسی است، اصل اتخاذ این تصمیم بزرگ و باز کردنِ فضا برای تحققِ آن است، وگرنه راهکارهای خوبِ بسیاری در این مسیر قطعاً وجود دارد که برخی از آنها نیز در سال ۹۶ توسط برخی نخبگان، به خصوص دکتر احمدی نژاد، مطرح گردیده است، و با توجه به همراهیِ عمومِ مردم و نخبگانِ حقیقیِ ملت با این مسیر، به طور قطع در صورت تغییر رویکردِ عمومی و باز شدن فضا، این ابتکارات و راهکارها با مشارکت عموم نخبگان به بالندگی بیشتر نیز خواهد رسید.
بدون شک در صورت به رسمیت شناخته شدن بحران جدی موجود، و باز شدن فضای کشور برای مشارکت عمومی، و برداشته شدن گامهای اولیه برای تغییرات در لایهی سران قوا و حاکم شدن ارادهی واقعی مردم در این دستگاهها، و ایجاد اعتماد عمومی و امید حقیقی برای برداشته شدن گامهای مهمتر و عمیقترِ اصلاحاتِ لازم، و به نقطهی درست برگرداندنِ جای شاکی و متهم در نظام، همراهی عمومیای که پشتوانهی این تصمیم شما خواهد شد، سد همهی مشکلات را خواهد شکست.
بیتردید ملت ایران در سال ۹۷ برای پیشبرد آرمانهای حقیقی خود و شکستن موانع موجود بر سرِ راهِ آنها، باتجربهتر و آگاهتر و مصممتر از سال ۵۷ است، و به همت عمومِ مردم و افراد شایستهی این ملت که روالهای موجود، آنها را از مرکزیتِ تصمیمگیری و مدیریتِ کشور دور نگه داشته است، و جوانانی که در صورت حاکم شدن فضای صدق و صفا از هیچ فداکاریای دریغ نخواهند کرد، هیچ نگرانی جدیای نسبت به موفقیت اصلاحات اساسی نباید داشت. همچنین بر هم خوردن ثباتِ کشور در صورتِ انتخابِ این مسیر نیز چیزی جز القاءِ دشمنانِ داخلی و خارجیِ ملت ایران نیست؛ بلکه به عکس، گام نگذاردن در این مسیر و تداوم روند فعلی، آن چیزی است که راه تسلطِ مستکبرین خارجی و داخلی بر کشور را هموار میکند.
هرچند این نامه طولانی شد، اما وظیفهی خود دانستیم به عنوان فرزندان کوچکِ این ملت و دلبستگان آرمانهای انقلاب، صادقانه تصویر خود از وضعیت ناگوار و وارونهی امروزِ کشور، ابعاد مختلفِ ناامیدیِ موجود در جامعه، دلالتهای مهیبِ برخوردِ حذفیِ حاکمیت با خط فکریِ دکتر احمدینژاد در این صحنه، دوراهیِ مهمی که امروز پیشِ رویِ نظام وجود دارد، چشمانتظاریِ موجود برای اتخاذ تصمیمی اساسی از جانب شما، و امید و آمادگیِ کامل خود و ملت برای همراهی در مسیر اصلاحاتِ حقیقی را به عرض حضرتعالی برسانیم. امید که با توقفِ هر چه زودترِ روالِ فعلی و اقداماتی که در جهت کور کردنِ آخرین روزنه های امیدِ ملت است، راهِ پیگیریِ جدیِ آرمانهای مردم ایران در ساختار جمهوری اسلامی باز گردد. إِنَهُ لَا یَیأَسُ مِن رَوحِ اللَهِ إِلَا القَومُ الکَافِرُونَ.
با آرزوی توفیق الهی، فروردین ۱۳۹۷
اسامی و مشخصات امضاکنندگان این نامه:
۱- محمد یلماز، کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه امیرکبیر، مسئول بسیج سابق دانشگاه امیرکبیر، دبیر سابق انجمن علمی دانشکده کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر، مسئول سابق قرارگاه شهید باقری سازمان بسیج دانشجویی.
۲- سید محمد جواد زمانیان، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک دانشگاه تهران، جانشین سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان، معاون سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران، مولف کتاب «هلی برن از پشت میز» پیرامون اهداف راهبردی ایالات متحده از مذاکرات هسته ای و برجام.
۳- دکتر محمد حسین بادامچی، دکتری جامعه شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فعال سابق بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، دارنده مدال نقره المپیاد فیزیک، عضو سابق شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
۴- دکتر حسین اسماعیلی، دکتری حقوق خصوصی، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی، وکیل پایه یک دادگستری.
۵- مصطفی پورخسروانی، دانشجویی سال اخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۶- دکتر علی محتشمی، دکترای سیاستگذاری عمومی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یزد.
۷- علی حسن زاده، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر.
۸- حجت الاسلام حسین وظیفه عالی، کارشناسی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی اصفهان، عضو موسس گروه فرهنگی اشراق دانشگاه صنعتی اصفهان، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان، طلبه حوزه علمیه قم از سال ۸۲ تاکنون، اتمام سطح دو فقه و اصول، سطح سه عرفان اسلامی و گرایش اجتماعی، عضو موسس و سابق موسسه فتوت، مدرس حوزه دانشجویی دانشگاه شریف و تهران.
۹- رضا پیامی، کارشناس علوم مهندسی دانشگاه تهران و طلبهی حوزه، معاون فرهنگی و عضو سابق شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران.
۱۰- محمد امین سرخی، کارشناسی مهندسی برق دانشگاه شریف، دبیر انجمن اسلامی مستقل دانشگاه شریف، مسئول سابق مرکز مطالعات اقتصادی و عضو سابق شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف
۱۱- علی نورایی، دکتری علوم سیاسی، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد.
۱۲- حامد رحمانیان، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک دانشگاه تهران، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان.
۱۳- حجت الاسلام سید مصطفی موسوی، طلبه سطح سه حوزه علمیه قم، عضو هیات موسس و عضو سابق شورای مرکزی و نظارت جنبش عدالتخواه دانشجویی، عضو سابق شورای مرکزی و تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف.
۱۴- حجت الاسلام علی اکبر بهرامی، حوزه علمیه قم، استاد حوزه و دانشگاه.
۱۵- صادق آقاجری، کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت.
۱۶- علی فربد، فوق دکترا جراحی عمومی و لاپاروسکوپی علوم پزشکی ایران، مسوول علمی بسیج دانشجویی و نفر برتر علمی بسیج دانشجویی کشوری.
۱۷- محمدرضا افشار، کارشناسی برق قدرت دانشگاه شهید عباسپور، مسئول سابق بسیج دانشگاه شهید عباسپور
۱۸- محمدمهدی رفیعی، طلبه حوزه مشکات، فارغ التحصیل دانشگاههای امیرکبیر و شریف، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر.
۱۹- مهدی طهماسبی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه شریف، فارغ التحصیل کارشناسی فیزیک دانشگاه شریف، عضو سابق شورای تحلیل و بررسی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه شریف،
۲۰- علی اللهیاری، کارشناسی ارشد فلسفه علم، مسئول سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر، عضو سابق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی.
۲۱- حجه الاسلام دکتر داوود عرفانیفر، تحصیلات دانشگاهی دکترای حرفه ای (پزشکی عمومی)، تحصیلات حوزوی: سطح سه حوزه تخصصی کلام، مدرس حوزه و دانشگاه و فعال فرهنگی.
۲۲- احمد سعیدی، دانش آموخته کارشناسی مهندسی متالوژی، دانشگاه شیراز، دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز.
۲۳- سید علیرضا شبیری، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان.
۲۴- سید امیر رضوی، کارشناسی برق دانشگاه شهید عباسپور، جانشین سابق بسیج دانشجویی دانشگاه شهید عباسپور.
۲۵- ابوالفضل دانش، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، جانشین سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت ایران.
۲۶- مصطفی ایرانمنش، کارشناسی ارشد فلسفه غرب، طلبه حوزه علمیه، عضو اسبق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه و بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، مسئول سابق حرکت طلاب عدالتخواه، مسئول دانشجویی مرکز راهبردی جبهه فکری انقلاب.
۲۷- عطاالله اسکندری، دکترای عمومی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت).
۲۸- مصطفی نمازیان، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی کشاورزی دانشگاه شیراز، هیات موسس و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز.
۲۹- جواد خرازی، کارشناسی مهندسی برق دانشگاه خواجه نصیر، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر.
۳۰- دکتر محمد کدخدایی، دکترای ادبیات تطبیقی و ادبیات جهانی دانشگاه BLCU چین، استادیار دانشگاه شهید بهشتی تهران.
۳۱- حمید اولیائی، متخصص پزشکی قانونی، فلوشیپ سم شناسی بالینی، عضو هیأت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه یزد
۳۲- دکتر اکبر جباری، دکترای فلسفه از دانشگاه میسور هند، نویسنده، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان.
۳۳- مهدی ابراهیمی، کارشناسی ارشد مهندسی شیمی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند، دبیر اسبق هیئت عالی نظارت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، کارشناس سابق نهاد رهبری دانشگاه سیستان و بلوچستان.
۳۴- فرشته بتوئی، دکترای پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مسئول سابق واحد خواهران اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان.
۳۵- امیرحسین گلزاری، فارغ التحصیل کارشناسی صنایع دانشگاه خواجه نصیر، جانشین اسبق بسیج دانشگاه خواجه نصیر.
۳۶- محمدحسین هوشمند، دانشجوی ارشد صنایع دانشگاه خوارزمی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
۳۷- سیدرضی کریمیآکندی، دانشجوی دکتری بیوسیستم دانشگاه تهران، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشکده کشاورزی دانشگاههای شهیدباهنر و تربیت مدرس تهران و عضو سابق شورای مرکزی بسیج دانشجویی پردیسابوریحان دانشگاهتهران.
۳۸- حجت الاسلام فرشاد توسلی، کارشناسی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان، طلبه سطح حوزه علمیه اصفهان.مدرسه علمیه ولی عصر (عج الله تعالی فرجه)، مسئول کمیسیون فرهنگی جامعه اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۸۷، امام جماعت و مدیرمسئول و مسئول پایگاه بسیج مجموعه فرهنگی مسجدالامام در سالهای ۹۵.
۳۹- حمیدرضا شاداب کیا، کارشناسی ارشد مدیریت دانشگاه تهران، مسئول سابق علمی بسیج دانشجویی امیرکبیر، عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی. مقام دوم کشوری در مسابقات رباتیک نادکو
۴۰- دکتر حمیدرضا عسکری، کارشناسی مهندسی کامپیوتر امیر کبیر، ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه تهران، دکتری مدیریت تکنولوژی تهران مرکز، مسول سیاسی سابق بسیج داشگاه امیرکبیر
۴۱- سید هادی مصطفوی، کارشناس مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی سهند تبریز، دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه سهند.
۴۲- حامد کاظم زاده اصطهباناتی، دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی اصفهان، دبیر مجمع دانشجویان عدالتخواه (آرمان) دانشگاه صنعتی اصفهان.
۴۳- جمال هادیان، لیسانس مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر، فوق لیسانس اقتصاد دانشگاه تهران، مسئول سابق سیاسی و جانشین بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
۴۴- محمد محسن نداف، کارشناس مهندسی نرم افزار دانشگاه شریف، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران، مسئول رسانه و نشریه بسیج دانشگاه شریف، نماینده نشریات دانشجویی در کمیته ناظر دانشگاه شریف.
۴۵- حجت الاسلام سیدکاظم موسوی طهرانی، طلبه سطح دو حوزه علمیه، مدرس ادیان و فرق، مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در حوزه ۴۸۶ بسیج کارخانجات استان تهران.
۴۶- احمد خورشیدی، سردار بازنشسته سپاه، فرمانده تیپ زمان جنگ، رئیس ستاد مردمی حجه الاسلام رئیسی درانتخابات ۹۶، دبیر کل جمعیت خدمتگزاران.
۴۷- حامد قزوینی، دانشجوی دکتری فوتونیک دانشگاه شهید بهشتی، فعال سابق بسیج دانشجویی امیرکبیر، مدال برنز المپیاد فیزیک.
۴۸- علیرضا آرویش، کارشناسی ارشد معماری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد، فعال سیاسی.
۴۹- سجاد فراهانى، دانشجوی دکترای محیط زیست تکامل دانشگاه خرونینگن هلند، سابقه فعالیت در حوزه محیط زیست در دانشگاه مونستر آلمان، عضو انجمن دریاچه شناسان المان و عضو سازمان نظام مهندسی کشاورزی و شیلات تهران.
۵۰- امیرحسین یوسفی، کارشناسی عمران دانشگاه امیرکبیر، مسئول سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
۵۱- هاجر اخشیک ، ارشد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی ، شورای مرکزی و معاون علمی اسبق بسیج دانشگاه علامه و جنش عدالتخواه ، مسئول سابق بخش خواهران جبهه فکری انقلاب اسلامی، شورای مرکزی جبهه فکری فرهنگی انقلاب
۵۲- محمدحسین جوادی، کارشناسی نساجی دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان.
۵۳- جلال پورحسینی، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان، معاون سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۵۴- حامد اسماعیلی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، مسئول سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر.
۵۵- هادی مسعودی، کارشناسی مهندسی مکانیک ، عضو سابق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه
۵۶- مهدی زاهدپناه، دکترای تخصصی (PhD)، هماتولوژی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، دبیر فعالیتهای قرآن و عترت.
۵۷- اسماعیل مداحی، معاون اسبق بازرسی وزارت دفاع، جانشین کمیسیون چشم انداز مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرمانده جنگ در کردستان و سردار بازنشسته.
۵۸- امیر مهدی زاده، کارشناسی مهندسی نفت دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشکده نفت دانشگاه امیرکبیر
۵۹- احمد رضوانی، کارشناسی مهندسی صنایع، دبیر سابق تشکل دانشجویی آرمان دانشگاه صنعتی اصفهان، عضو کانون تحلیل و بررسی سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان.
۶۰- مائده تدینی، عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی، فعال رسانهای
۶۱- هوتن ستایش فر، مکانیک دانشگاه صنعتی شریف، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه شریف، سردبیر سابق نشریه صدف
۶۲- محمدشریف قیصری، دانشجوی ارشد مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی، عضو سابق شورای بسیج امیرکبیر، مولف کتاب «برجام دروازه نفوذ».
۶۳- سپهر آذرشب، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی نساجی دانشگاه امیر کبیر، معاونت سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۶۴- محمدحسین حسینیان، کارشناس ارشد معارف قرآن، دانشگاه خوارزمی، مسئول سابق حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه خوارزمی
۶۵- محمدحسین گمار، کارشناسی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت، معاون فرهنگی سابق بسیج دانشجویی علم و صنعت ایران.
۶۶- محمدرضا عزیزمحمدی واعظ، مهندسی شهرسازی دانشگاه آزاد قزوین، دبیر کل جامعه اسلامی دانشگاههای آزاد قزوین و مدیر مسئول ماهنامه سوم خرداد.
۶۷- غدیر نبیزاده، دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه آزاد تهران مرکز، مترجم کتاب.
۶۸- مهدی نوروزی، دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور اراک.
۶۹- محمد هادی طاهری، کارشناس ارشد مهندسی مکانیک، معاون علمی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت.
۷۰- محمدکاظم ارشد، کارشناسی نرم افزار دانشکده فنی شهید شمسی پور، کارشناسی ارشد ادیان و عرفان دانشگاه آزاد تهران شمال، مسئول سابق واحد تحلیل و بررسی بسیج دانشجویی شهید شمسی پور.
۷۱- فرشاد جلیلی مصیر، دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مسئول امور فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.
۷۲- منصور عسگری، دانشجوی دکتری عمران مدیریت ساخت، فعال فرهنگی و عضو هیات مؤسس کانون جنات اصفهان، فعال بسیج، مدرس دانشگاه، عضو هیات محبان الحسین (ع).
۷۳- سیدحسن موسوی، استاد دانشگاه بوعلی همدان.
۷۴- محمد قادری، دانشجوی ارشد مدیریت شهری دانشگاه تهران، عضو سابق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشگاه تهران.
۷۵- مجید اسماعیل زاده، کارشناس ارشد ارتباطات دانشگاه امام صادق، عضو سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق و جنبش دانشجویان جهان اسلام.
۷۶- حسین کلانتری، کارشناسی صنایع شریف، عضو سابق شورای مرکزی بسیج شریف.
۷۷- محمد اسکندری، لیسانس مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان، عضو شورای مرکزی تشکل آرمان دانشگاه صنعتی اصفهان (اتحادیه عدالتخواه دانشجویی)، مربی و معاون و پشتیبان سابق پایگاه های فرهنگی ولیعصر و شهید خلیلی، عضو بسیج پایگاه مقاومت محمدی کاشانی.
۷۸- مهدی امینی کهریزسنگی، دانشجوی کارشناسی مهندسی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر، مسئول سابق بسیج دانشکده فناوری اطلاعات و علوم کامپیوتر، مدیرعامل شرکت پردازش ابری امیرکبیر.
۷۹- حجت الاسلام مهدی حیدری، کارشناسی ارشد فلسفه و کلام دانشگاه ادیان و مذاهب، خارج فقه و اصول حوزه قم، عضو فعال بسبج دانشگاه تهران(پردیس فارابی)، مبلغ دینی.
۸۰- محمدحسین حیدرزاده، دکترای مهندسی بیوتکنولوژی، صنعتی نوشیروانی بابل، فعال سیاسی.
۸۱- مهرداد اشتری، فوق لیسانس مهندسی عمران گرایش سازه از دانشگاه پیام نور تهران شمال، فرمانده سابق پایگاه شهید باهنر بسیج دانشجویی پیام نور زنجان.
۸۲- سعید آرزومند، دانشجوی دکتری مهندسی کامپیوتر، دانشگاه تورنتو کانادا، فعال سیاسی
۸۳- سهیل شمس ناتری، کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی، معاونت سابق روابط عمومی و طرح و برنامه حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۸۴- محمدرضا مهاجری، دانشجوی دکتری فقه و حقوق دانشگاه مذاهب اسلامی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فقه و حقوق دانشگاه امام صادق(ع).
۸۵- ابراهیم محمدی، کارشناسی ارشد، مهندسی مواد، دانشگاه تهران، عضو سابق شورای مرکزی و شورای علمی بسیج دانشجویی دانشکده های فنی دانشگاه تهران، عضو سابق کانون دانش پژوهان نخبه.
۸۶- محمدحسین قنبری مهارلو، کارشناسی بیوتکنولوژی دانشگاه تهران، عضو سابق شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه تهران.
۸۷- علی میرزایی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر، عضو سابق شورای مرکزی بسیج دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
۸۸- دکترعلی فهیمی، رزیدنت سال چهار گوش و حلق و بینی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
۸۹- حمید حاجیان، لیسانس مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد قزوین، نفر اول مسابقات تفسیر قرآن، عضو بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد قزوین، فعال سیاسی
۹۰- امین پاداش، دانشجوی دکتری فیزیک دانشگاه شهید بهشتی، فعال دانشجویی
۹۱- محمد کاظم داودی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مسئول سابق بررسی و تحلیل سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۹۲- فاطمه مومنی، لیسانس حوزه علمیه، مشاور و مسول فرهنگی دفتر امام جمعه، مفسر و مربی قرآن، مسول ستاد عتبات عالیات در بخش بانوان، مشاور مذهبی، نخبه فعال سپاه، پژوهشگر نمونه در جشنواره علامه حلی، شورایار
۹۳- بهنام نورمحمدی، دانشجوی کارشناسی هوافضا شریف، دبیر اجرایی انجمن مستقل دانشگاه صنعتی شریف
۹۴- مجتبی احمدیان، کارشناس ارشد مدیریت دانشگاه فردوسی، عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان
۹۵- زینب طلائیان، دکترای عمومی داروسازی. دانشگاه علوم پزشکی تهران، مسئول سابق واحد خواهران بسیج دانشجویی دانشکده داروسازی.
۹۶- سیدعلی تقیزاده، دانشجوی دکتری مهندسی عمران راه و ترابری دانشگاه سمنان، عضو فعال بسیج
۹۷- حسن قربانی، کارشناسی ارشد مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت ایران، جانشین سابق مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت ایران
۹۸- محمدرضا ایلدر آبادی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات، فعال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، عضو هیات امناء چند هیات مذهبی شهر مشهد، ناظر بر انتخابات ریاست جمهوری و مجلس از طرف شورای نگهبان، بسیجی فعال، مشاور رییس سابق سازمان بهزیستی کشور، مشاور رییس سابق جمعیت هلال احمر کشور
۹۹- احمد منصوری، دانشجوی دکتری ادیان، جانباز، فعال فرهنگی
۱۰۰- زینب کاظمی، کارشناسی فیزیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیر، معاون سیاسی سابق خواهران بسیج دانشجویی، فرمانده سابق پایگاه خواهران در بسیج محلات، فعالیت در بحث تبلیغی اسلام به زبان انگلیسی، فعال در حوزه دانشجویی
۱۰۱- جواد کرمانی، فوق لیسانس مهندسی برق، عضو سابق شورای مرکزی و مسئول بسیج دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه خواجه نصیر
۱۰۲- حجه الاسلام محسن تقوی ، سطح ٣ حوزه ، عضو بسیج طلاب ، استاد حوزه شیراز
۱۰۳- محمد مهدی میرزایی پور، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات از دانشگاه امیرکبیر، دبیر سابق شورای تبیین مواضع بسیجهای دانشجویی دانشگاههای تهران، مسوول سابق سیاسی بسیج دانشگاه امیرکبیر.
۱۰۴- محمد میرزاطبیبی، ارشد ارتباطات از دانشگاه صدا و سیما، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه سوره و فعال سیاسی رسانه ای (روزنامه نگار)
۱۰۵- حجهالاسلام غلامرضا شاه حسینی، طلبه درس خارج فقه و اصول، استاد حوزه و دانشگاه
۱۰۶- علیرضا نوربالا، کارشناس ارشد مهندسی نرم افزار، مسئول سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
۱۰۷- محمد سجاد صلاحی ،کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی از باقرالعلوم، شورای مرکزی بسیج مدرسه عالی شهید مطهری، مدیر پژوهش علم دینی در موسسه اشراق
۱۰۸- محمدصالح مقدسی، کارشناسی ارشد مهندسی عمران، دانشگاه آزاد لارستان، فعال انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، فعال بسیج دانشجویی، عضو شورای مرکزی دانشجویی حزب مؤتلفه اسلامی فارس، دبیر جبهه حامیان ولایت فارس، عضو سابق شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی فارس، سردبیر نشریه آفتاب شیراز، سرپرست دفتر نمایندگی خبرگزاری موج در فارس، عضویت در هیئت مدیره خانه مطبوعات استان فارس یک دوره، روزنامه نگار و خبرنگار در رسانه های مختلف
۱۰۹- خضر شمسی، دکتری تخصصی جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات، فرماندهی دسته یکم گردان بیت المقدس حوزه مقاومت بسیج رسول اکرم (ص) میرآباد، مسئول اداری و پشتیبانی؛ مسئول آماد و پشتیبانی، مسئول نیروی انسانی پایگاه بسیج، عضو هیئت نظارت شورای نگهبان در شهرستان سردشت
۱۱۰- مهران خراسانی، کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دانشگاه شهید بهشتی، دیپلمات وزارت خارجه
۱۱۱- دکتر تریفه آقامجیدی، دکترای حقوق تجارت بین الملل در دانشگاه علوم سیاسی و حقوق چین
۱۱۲- دکتر بیتا برنا، مشاور سابق وزارت رفاه و تامین اجتماعی در امور زنان و خانواده
۱۱۳- احمد منصوری، دانشجوی دکتری عرفان اسلامی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، رزمنده و جانباز هشت سال دفاع مقدس ،عضو گردان عاشورای ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان لامِرد ، جانشین اطلاعات و عملیات پایگاه مسلم بن عقیل شهر لامِرد، جانشین سابق بسیج دانشجویی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
۱۱۴- دکتر حبیب الله گل محمدی، استاد دانشگاه
۱۱۵- امیر حسین فتحی، کارشناسی متالورژی، مسئول سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۱۶- امیرمحمد یوسفی، کارشناسی مهندسی شهرسازی دانشگاه تهران، فعال بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
۱۱۷- اسماعیل محمدیپناه، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد طراحی صنعتی دانشگاه تهران، پردیس هنرهای زیبا، فعال رسانهای، سردبیر سابق پایگاه اینترنتی تریبون مستضعفین
۱۱۸- مهدی کریمان شاددل، کارشناسی مکانیک دانشگاه شریف، کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تهران، طلبه حوزه دانشجویی شریف، فعال سابق بسیج دانشجویی شریف
۱۱۹- مرتضی داداشی، کارشناسی شیمی، مسئول سابق تحلیل و بررسی بسیج دانشجویی پیام نور رودسر
۱۲۰- مجید توانگر، دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه مازندران
۱۲۱- طاها زندکریمی، دانشجوی مهندسی برق دانشگاه صنعتی اصفهان، مسئول کانون جامعه سازی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۲۲- مصطفی نیکومنش، دبیر سازمان مردم نهاد اندیشه نو، تاریخ پژوه، نویسنده و مولف کتاب
۱۲۳- محسن مجیدی، کارشناسی فیزیک شریف، کارشناسی ارشد فلسفه غرب دانشگاه تهران، فعال سابق بسیج دانشجویی دانشگاه شریف
۱۲۴- هادی سرمستی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، فعال سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
۱۲۵- علی شهبازی، دانشجوی کارشناسی ارشد MBA دانشگاه صنعتی شریف، فعال سابق بسیج دانشجویی دانشگاه شریف
۱۲۶- مصطفی رفیعی، فوق لیسانس هوافضای دانشگاه شریف، فعال بسیج دانشجویی در دانشگاههای خواجه نصیر و شریف
۱۲۷- امید دلفانی، کارشناس بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی لرستان، مسئول سابق بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان
۱۲۸- علی وطن دوست، کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان، جانشین پژوهشکده تحقیقاتی شهید اعتباری بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۲۹- حمیدرضا بهشتی خواه، کارشناسی هوافضا شریف، فعال بسیج دانشجویی دانشگاه شریف
۱۳۰- سید معین قیومی قمصری، دانشجو رشته مهندسی برق دانشگاه شریف، فعال فرهنگی
۱۳۱- محمد حسین تسخیری، لیسانس مهندسی شیمی صنعتی اصفهان، عضو سابق شورای مرکزی مجمع دانشجویان عدالتخواه تشکل آرمان دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۲- سید ابوذر بزرگواری، دانشجوی دکتری برق قدرت دانشگاه صنعتی شیراز، فعال سیاسی
۱۳۳- هادی آگاهی، کارشناسی ارشد برق قدرت، فعال فرهنگی-سیاسی دانشگاه تهران
۱۳۴- محمدصادق خوشبین، کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، فعال سابق بسیج دانشجویی، مدیر مسئول سایت خبری ابصار نیوز، مدیر استان تهران خبرگزاری ایرنا در دولت دهم
۱۳۵- رضا آبش احمدلو، کارشناسی ارشد مهندسی مواد متالورژی، مسئول روابط عمومی دفتر فرهنگی، عضو شورای صنفی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
۱۳۶- علی بدری، سطح یک حوزه، دانشجوى مدیریت، مدیرعامل موسسه حفظ و بسط ارزشهاى دفاع مقدس
۱۳۷- حجت محمدی، مهندسی آی تی دانشگاه پیام نور بوشهر، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاههای پیام نور استان بوشهر
۱۳۸- احمد کمالی نژاد، کارشناسی مهندسی مواد دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان، مسئول سابق پایگاه بسیج دانشجویی امام خمینی (ره)
۱۳۹- زهره صادقی، کارشناس ارشد علوم اجتماعی دانشگاه تهران، فعال دانشجویی در بسیج و انجمن اسلامی، سردبیر نشریات دانشجویی
۱۴۰- احسان نبی پور سنگرودی، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، مسئول پایگاه بسیج شهری
۱۴۱- مرتضی رضایی فر، مهندسی فناوری اطلاعات، مدیریت چاپ دانشگاه علمی کاربردی واحد ۵ وابسته به وزارت ارشاد، صاحب امتیاز چاپ چاووش
۱۴۲- امیراحمد یوسفی، دانشجوی مردم شناسی دانشگاه مازندران، مشاور عالی(سابق) شورای شهر تبریز، فعال سیاسی
۱۴۳- محمدهادی ثوابی، کارشناسی آی سی تی، عضو اتحادیه الکترونیک، فرمانده گروهان بسیج پایگاه
۱۴۴- مسیب شفیعی، کارشناسی ارشد ریاضی محض، مدرس دانشگاه آزاد و مدارس قزوین، عضو بسیج اساتید دانشگاه و بسیج فرهنگیان، فعال فرهنگی در کانون هنری فرهنگی کوثر
۱۴۵- مجید محسنی، کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، مدیر بازرگانی در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، فعال سیاسی
۱۴۶- راضیه چک نژادیان، فارغ التحصیل مهندسی کشاورزی، عضو فعال بسیج سازمان نظام مهندسی
۱۴۷- سیدمحمود محروقی، کارشناس ارشد مهندسی برق، کارشناس رسمی دادگستری، نویسنده و پژوهشگر
۱۴۸- نازنین باباپور علی آبادی، کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه بین المللی کیش، مسئول کانون عفاف و حجاب بسیج دانشجویی
۱۴۹- نوراله کریم تبار، کارشناسی ارشدکامپیوتر دانشگاه علوم و تحقیقات، جانشین بسیج حوزه و مدرس دانشگاه
۱۵۰- سید امیر سیدی، دانشجوی کارشناسی مهندسی متالورژی صنعتی، معاون سابق امور دفاتر و پشتیبانی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۵۱- حسین اشکانی، فیلمساز و عضو کانون سینماگران تهران، فعال رسانهای
۱۵۲- محمد غیاثوند، فوق لیسانس زمین شناسی، روزنامه نگار، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه
۱۵۳- محسن دوستی، فوق لیسانس توسعه روستایی دانشگاه گلستان زنجان، ایثارگر دوران دفاع مقدس موسس، هیات مدیره و مدیرعامل سابق شرکت تعاونی سهام عدالت در شهرستان های تبریز و ملکان
۱۵۴- پناه میلان، مهندسی نرم افزار دانشگاه شهید بهشتی ارومیه، مربی حلقه های صالحین ،مربی دوره طلیعه حکمت، فعال بسیج دانشجویی، عضو بسیج حوزه ۲ (شهید باکری) و عضو بسیج حوزه ۳۴
۱۵۵- مهدیه عباباف یزدی، دانشجوی کارشناسی فقه وحقوق دانشگاه شهید مطهری، مسئول سیاسی سابق بسیج دانشجویی دانشگاه شهید مطهری مشهد
۱۵۶- بهروز نوروزی، کارشناس ادبیات، نویسنده و مولف؛ نائب رئیس موسسه صبح بیداری حکمت
۱۵۷- محسن میرزاآقایی، طلبه سطح دو حوزه علمیه، مسئول سیاسی سابق بسیج مدرسه علمیه معصومیه قم فعال سیاسی و رسانه ای
۱۵۸- سعید یوسفی پور، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل، عضو شورای فرماندهی بسیج حوزه ۸ شهری تهران، فعال بسیج دانشجویی، دبیر سیاسی سابق روزنامه ایران، عضو هیات نظارت بر انتخابات شورای نگهبان شهر تهران
۱۵۹- بهنام حاجی موسایی، دانشجوی کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه زنجان، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان
۱۶۰- داود بیرقی، فوق لیسانس فقه و حقوق ، طلبه پایه دو، مسئول بسیج سابق دانشگاه آزاد اصفهان موسسه علوم حوزوی بلاغ و مدرسه صدر
۱۶۱- امید ذوقی، لیسانس مهندسی صنایع شریف، عضو سابق کنگره شهدای بسیج شریف
۱۶۲- مرتضی عبیدی، کارشناس ارشد مهندسی مخابرات سیستم، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، فعال سابق بسیج دانشجویی
۱۶۳- مهدی منصوری، کارشناسی ارشد فناوری اطلاعات، عضو سابق شورای تبیین و مسئول مطالعات بسیج دانشجویی باهنر کرمان
۱۶۴- مهدی علیا، کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه پیام نور قم، عضو انجمن علوم سیاسی دانشگاه پیام نور
۱۶۵- عباس جوکار، کارشناسی حقوق دانشگاه علمی کاربردی، مسئول سابق کانون فضای مجازی و کانون نخبگان بسیج دانشگاه علمی کاربردی کازرون
۱۶۶- محمد صفری، کارشناسی حقوق ثبتی دانشگاه علمی و کاربردی ایلام، عضو انجمن اسلامی دانشجویان مسکو ٢٠١٠ تا ٢٠١٢
۱۶۷- حسین میری، کارشناسی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی قائمشهر، مسئول بسیج دانشکده علوم انسانی
۱۶۸- رحمان زارع، کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، مسئول سابق سیاسی بسیج ناحیه
۱۶۹- آرش رحیمی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد بویین زهرا، فعال بسیج هنرمندان استان البرز
۱۷۰- علیرضا محرمزاده، کارشناس ارشد مهندسی پلیمر دانشگاه صنعتی امیرکبیر، رابط دینی سابق نهاد رهبری دانشگاه در خوابگاههای امیرکبیر، فعال دانشجویی
۱۷۱- نادر گنجی، کارشناسی ارشدحقوق خصوصی، علوم وتحقیقات، بسیجی فعال، شاعر و نویسنده
۱۷۲- محمد جعفری، لیسانس، مهندسی شیمی، آزاد گچساران، رییس سابق هسته علمی بسیج دانشگاه گچساران، فعال اجتماعی در عرصه های دفاع از اسلام و ایران و انقلاب در شبکه های مجازی به زبان انگلیسی
۱۷۳- محمدحسین کریمی، دانشجوی رشته مهندسی اپتیک و لیزر دانشگاه صنعتی مالک اشتر، جانشین فرمانده حوزه ۲ بسیج دانش آموزی شهید فهمیده اصفهان
۱۷۴- رضا طادی بنی، کارشناسی مهندسی برق، فعال سابق بسیج دانشجویی، مسئول سابق کانون نشریات بسیج دانشجویی دانشگاه رازی
۱۷۵- طاهره قنبری عدیوی، کارشناسی روانشناسی عمومی و کارشناسی مدیریت بازرگانی و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، سابقه ۳۰ سال بسیجی فعال و فعال نهاد رهبری در دانشگاههای آزاد اسلامی
۱۷۶- حانیه درخشان، لیسانس نرم افزار دانشگاه علمی کاربردی، گرافیست و تدوین گر انقلابی و عضو هیئت انقلابی رکن الهدی و فعال حوزه دانشجویی
۱۷۷- حسن کلانتری، ارشد مهندسی مکانیک، مدرس دانشگاه، عضو بسیج اساتید دانشگاه علمی کاربردی
۱۷۸- سید مهدی طباطبایی، روحانی و خطیب هیات مذهبی، محقق و نویسنده در حوزه دین و فرهنگ
۱۷۹- امین جعفر نودهی، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی بابل، معاون سابق روابط عمومی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۸۰- مجتبی بهنیایی، کارشناسی حسابداری از دانشگاه آزاد اسلامی همدان، مسئول سابق امور فرهنگی در شورای بسیج دانشجویی، فعال سیاسی و رسانه
۱۸۱- محمد زندی، کارشناسی حقوق پیام نور، کارشناس روابط عمومی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو هیئت تحریریه نشریه برداشت اول متعلق به مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری، عضو هیئت تحریریه ماهنامه فرهنگ عمومی متعلق به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، دبیر سرویس «هنر و سیاست» خبرگزاری هنر، نویسنده روزنامه ایران، سردبیر خبرگزاری فرهنگ
۱۸۲- تکتم کتابی، فارغ التحصیل دانشگاه آزاد مشهد، مسوول بررسی و تحلیل حوزه امام علی (ع)، فعالیت در نشریه دانشجویی
۱۸۳- حجه الاسلام قاسم حسینی ، دکترای حقوق ، حوزه علمیه شیراز
۱۸۴- راضیه مظاهری، کارشناسی علوم اجتماعی، مسئول واحد خواهران بنیاد مهدویت استان همدان
۱۸۵- مریم نیلی احمد آبادی، کارشناس ارشد تاریخ اسلام دانشگاه خوارزمی تهران، فعال بسیج دانشجویی دانشگاه تهران ، فعالیت در پایگاه بسیج مساجد کربلا و جامع قلهک
۱۸۶- حسین مولوی، کارشناسی IT دانشگاه علمی کاربردی صنابع استان قم، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشکده فنی انقلاب اسلامی تهران
۱۸۷- اسماعیل طالبی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معدن دانشگاه تهران، عضو سابق شورای حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۸۸- احمد علی عبدالعلیان، فعال بسیج دانشجویی و گردان امام علی، فعالیت در کانون فرهنگی هنری کریم آل الله
۱۸۹- عبداله خدیمی، کارشناس تربیت معلم قرآن و کارشناس ارشد علوم تربیتی، بسیجی و فعال رسانه ای
۱۹۰- سیدهادی آیت، طلبه درس خارج حوزه علمیه، مدرس و فعال رسانهای
۱۹۱- زینب قهرمانی، کارشناسی ارشد روانپرستاری، مربی دانشکده پرستاری زنجان، فعال بسیج و نویسنده کتاب
۱۹۲- حمیدرضا بصیرت، دکترای مدیریت، دانشگاه lulea سوئد، موسس و مدیر کلینیک مشاوره مدیریت پارسیاایده، شاعر ونویسنده ادبی، تحلیل گر سیاسی و اقتصادی
۱۹۳- هادی شریفی مهرآبادی، کارشناسی شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان، عضو سابق شورای حوزه ی بسیج دانشجویی
۱۹۴- محمدابراهیم سلطانی، کارشناسی حسابداری از دانشگاه آزاد کرمان، فرمانده پایگاه بسیج
۱۹۵- محدثه غلامی، دانشجوی رشته آمار کاربردی دانشگاه الزهرای تهران، فعال بسیج دانشجویی
۱۹۶- حسین طایفی، کارشناسی مهندسی صنایع دانشگاه تهران جنوب، ۲۰ سال فعالیت در بسیج و شورای پایگاه، فعال سیاسی
۱۹۷- امیر مهدوی میقان، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک_تبدیل انرژی دانشگاه صنعتی شاهرود، دبیر انجمن علمی دانشجویی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شاهرود
۱۹۸- امیرعباس شهدوست، کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه تهران، فعال بسیج دانشجویی و فعال رسانه
۱۹۹- جواد بوژمهرانی، دانشجوی کارشناسی مهندسی معدن دانشگاه صنعتی اصفهان، فعال بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۲۰۰- محمد دشتی، کارشناسی ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد، کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام، فعال دانشجویی
۲۰۱- مصطفی عباسپور، دانشجوی فلسفه دانشگاه چمران اهواز، دبیر انجمن علمی فلسفه، فعال سیاسی بسیج دانشجویی
۲۰۲- امین ایران پوری، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی پلیمر دانشگاه تهران، فعال سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان
۲۰۳- حسین موحدی، فوق لیسانس مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد رودهن، بسیج فعال
۲۰۴- مهراب پیرحیاتی، لیسانس مهندسی مکانیک دانشگاه علم وصنعت تهران، عضو بسیج مهندسین استان مرکزی
۲۰۵- کاظم افشین پور، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته فلسفه علم دانشگاه امیرکبیر تهران، پژوهشگر و خبرنگار
۲۰۶- علی محمدی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه سبز آمل، فعال پایگاه بسیج مسجد صاحب الزمان
عضو کارگروه فرهنگى، اجتماعی شوراى محله
۲۰۷- اسماعیل نادریان، جانباز قطع عضو و سردار بازنشسته سپاه
۲۰۸- عابد شریفی، دانشجوی معماری لامرد، مسوول گروه صالحین
۲۰۹- محمد حسین حیدری، کارشناسی مکانیکجامدات دانشگاه آزاد دماوند، روزنامه نگار و فعال سیاسی
۲۱۰- محمد بذرپاچ، لیسانس عمران دانشگاه آزاد هشتگرد، فعال بسیج دانشجویی
۲۱۱- مرتضی محمدبیگی، مهندس مکانیک فعال در پروژه های نفتی، عضو سابق دفتر مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان
۲۱۲- محسن پورذهبی، سطح دو حوزه علمیه قم، فعال فرهنگی
۲۱۳- محمدرضا غلامی کوپایی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت شهری موسسه نورهدایت شهرکرد کارشناسی مهندسی عمران دانشگاه نجف آباد، عضو بسیج مهندسی اصفهان
۲۱۴- متین ایرجی، دانشجوی دکتری زبان گرایش اموزش در دانشگاه آزاد واحد خوراسگان(اصفهان)، مدرس دانشگاه آزاد خوراسگان
۲۱۵- محمدصادق صدری، سال هفتم حوزه علمیه اصفهان(مدرسه حضرت ولی عصر)، پژوهشگر تربیت اسلامی و علوم انسانی، عضو سابق شورای مرکزی بسیج پایگاه مسجد الامام اصفهان.
۲۱۶- محمد رجب زاده، کارشناسی ارشد فقه وحقوق دانشگاه یاسوج، عضو فعال بسیج دانشجویی
۲۱۷- محمد رضا خشامن ، فوق لیسانس مدیریت ، عضو شورای بسیج محلات، فعال سیاسی ، رئیس شعبه ١٨ شورای حل اختلاف بندرعباس
۲۱۸- کریم جعفری، کارشناسی عمران، عضو مجمع تحلیل سیاسی بسیج استان زنجان
۲۱۹- شهرام قربانی، کارشناس ارشد مهندسی انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، عضو شورای فناوری اطلاعات بسیج مهندسین تهران
۲۲۰- محمد صادق فقیه، کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان، مسئول نیروی انسانی بسیج دانشجویی
۲۲۱- فاطمه ونایی، لیسانس الهیات ( علوم قران وحدیث) دانشگاه ازاد اراک، طلبه حوزه علمیه الزهرا اراک، عضویت بسیج حوزه ودانشگاه، کارمند سابق دفتر نهاد رهبری دانشگاه ازاد اراک
۲۲۲- محمدرضا معمار، سطح ۲ حوزه علمیه حضرت اباصالح، مسئول مجموعه فرهنگی
۲۲۳- محمدسعید ذاکری، فعال رسانه ای و روزنامه نگار
۲۲۴- مجتبی میرشکار، کارشناسی شیمی کاربردی دانشگاه صنعتی شریف، فعال بسیج
۲۲۵- کسری پرویزی، فوق لیسانس مدیریت، فعال سیاسی فرهنگی و نماینده دانشجویان و اساتید از دانشگاه پیام نور گرمسار
۲۲۶- ایمان غلامی پور، کارشناسی ارشد معماری دانشگاه یزد، عضو نظام مهندسی استان فارس، فعال سیاسی
۲۲۷- مهدی شاهی حسینی، کارشناسی جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه زنجان، و دانشجویی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، فعال بسیج دانشجویی دانشگاه زنجان
۲۲۸- یاسر مرندی، دانشجوى دکتراى بیوشیمى بالینى دانشگاه علوم پزشکى همدان، فعال بسیج دانشجویی
۲۲۹- حسین قنبری، دانشجوی نرم افزار دانشگاه دولتی بیرجند، فعال بسیج دانشجویی
۲۳۰- علیرضا شیخ بابایی، لیسانس مهندسی پزشکی پیام نور تهران شمال، نویسنده وبلاگ سلام بر آزادی
۲۳۱- محسن محمدنژاد، لیسانس روانشناسی از دانشگاه ازاد اسلامی نایین، بسیجی فعال، فعال محیط زیست
۲۳۲- علی نقوی، فارغ التحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، عضو سابق تشکل جامعه اسلامی دانشجویان
۲۳۳- وحید رزمجویی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی کشتی سازی از دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
۲۳۴- علیرضا زیارتی، کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه علمی کاربردی کنگان، فعال سابق بسیج دانشگاه شهید باهنر شیراز
۲۳۵- مهناز خزائی، کارشناس ارشد نرم افزار دانشگاه رازی کرمانشاه، عضو فعال بسیج دانشجویی
۲۳۶- مجتبی فتورچیان، کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی دانشگاه علم و صنعت، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه هنر دانشگاه تهران، فعال دانشجویی
۲۳۷- پیمان شبیبی، فوق لیسانس محیط زیست آب و فاضلاب دانشگاه علوم تحقیقات بوشهر، عضو سابق بسیج دانشجویی و فعال فرهنگی
۲۳۸- سجاد اردی، کارشناسی ارشد رشته فرهنگ و ارتباطات گرایش سیاستگذاری دانشگاه امام صادق (ع)، فعال فرهنگی و دانشجویی
۲۳۹- حامد فتاحی، کارشناسی سینما دانشگاه هنر تهران، فعال فرهنگی و رسانه ای
۲۴۰- عادل بالاپور کورعباسلو، کارشناسی ارشد آموزش ریاضی شهید بهشتی تهران، فعال سابق جامعه اسلامی دانشجویان
۲۴۱- سیدجواد حبیبی خراسانی، کارشناسی مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد، طلبه سطح دو رشته تخصصی فلسفه و کلام اسلامی حوزه علمیه خراسان
۲۴۲- روح الله فروتنی، کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور لارستان، فعال بسیج دانشجویی
۲۴۳- رضا رجبی، دانشجوی کارشناس ارشد برق کنترل دانشگاه امیرکبیر، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه
۲۴۴- حجت الاسلام والمسلمین محسن طالب الدینی، روحانی سطح ۳ حوزه، کارشناس ارشد فرهنگی، فعال سیاسی و فرهنگی
۲۴۵- محمد مشهدی، سطح سه حوزه علمیه قم، کارشناسی ارشد فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فعال فرهنگی
۲۴۶- دکتر سعید فاضلی، پزشک متخصص بیهوشی و مراقبتهای ویژه دانشگاه بقیه الله، فعال سیاسی
۲۴۷- حسین مجاهد، طلبه درس خارج حوزه علمیه قم، نویسنده
۲۴۸- سید جاوید حسینی، کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، سردبیر سابق نشریه منطقه ممنوعه ارگان رسمی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل پردیس فارابی دانشگاه تهران
۲۴۹- محمدرضا حوری ، کارشناس پرتونگاری پیراپزشک دانشگاه علوم پزشکی بابل، فعال در بسیج دانشجویی، هیئت دانشجویی نهاد نمایندگی رهبری دانشگاه (مسئول امور سیاسی-نماینده نهاد در خوابگاه-مسئول هیئت دانشجویی)، پایگاه مقاومت بسیج شهری (معاونت فاوا و عقیدتی-سیاسی)، عضو گردان های امام حسین(فرمانده گروه و تیربارچی)
۲۵۰- مهدی معرفت، طلبهی سطح ۳ حوزه علمیه قم
۲۵۱- علیرضا نوروزشاد، لیسانس مهندس مکانیک دانشگاه شریف ، مدال طلای المپیاد فیزیک و نویسنده کتاب آشنایی با اصول آزمایشهای فیزیک
۲۵۲- حجت الاسلام رضایی، رزمنده دفاع مقدس و امام جماعت در تهران
۲۵۳- جلیل زینلی، کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی از دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان، فعال در حوزه تعلیم و تربیت
۲۵۴- مسلم امیری، کارشناسی ارشد زمین شناسی زیست محیطی، دانشگاه لرستان ،عضو نظام مهندسی معدن استان لرستان، عضو بسیج مهندسین صنعتی استان لرستان
۲۵۵- وحید فلاح، رشته الهیات، دانشگاه شیراز، فعال بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز
۲۵۶- حسین ملیانیان، لیسانس حسابداری، دانشگاه ازاد کرج، ۵سال معاونت امور مالی پایگاه بسیج قدس حوزه شهید بخارایی
۲۵۷- هادی درزی رامندی ، دانشجوی کارشناسی فوریت های پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، فعال دانشجویی
۲۵۸- سامع نیکوپیام، فوق لیسانس معماری، دانشگاه ازاد اسکو، فعال سابق تشکیلات شهید بهشتی
۲۵۹- محمد شهرکی، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان، همکاری با حزب موتلفه اسلامی سیستان
۲۶۰- محمد رجبی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد برق دانشگاه شهید یهشتی(پردیس عباسپور)، فعال دانشجویی و نویسنده سیاسی و فلسفی
۲۶۱- مسلم حبیبی، دانشجوی دکترای دانشگاه مالک اشتر، عضو فعال بسیج
۲۶۲- سید سجاد هاشمی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه، دانشگاه امام صادق، فعال دانشجویی
۲۶۳- محسن دامادی، استاد حوزه علمیه تبریز
۲۶۴- محمود دامادی، طلبه درس خارج حوزه علمیه قم
۲۶۵- فاضل حسن زاده، دانشجوی دکترای علوم سیاسی، فعال دانشجویی
۲۶۶- احمدحسین کامیاب، کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان.دبیراسبق انجمن علمی معارف دانشگاه صنعتی. طلبه سال هشتم حوزه علمیه اصفهان.
۲۶۷- لیلا کولیوند، تحصیلات حوزوی، عضویت بسیج خواهران و جامعه زنان استان ایلام
۲۶۸- بنیامین امین سرخی، طلبه ی سطح یک مدرسه ی علمیه ی معصومیه (س)، کارشناسی مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
۲۶۹- علی ابوطالبی، مدیریت اجرایی، دانشگاه پیامنور لواسان، مدیر نشر مضمون
۲۷۰- سیدوحید قریشی، طلبه سطح عالی حوزه اصفهان، مترجم و نویسنده
۲۷۱- پروانه پرورش، کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه سمنان، فعال فرهنگی و مولف کتاب
۲۷۲- سکینه محمدی سینکی، کارشناسی مدیریت دولتی، طلبه سطح سه حوزه علمیه قزوین، فعال فرهنگی
۲۷۳- مرتضی ناصری نژاد، کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس، عضو فعال سابق بسیج
۲۷۴- عباس تنهائیان، دکترای بیوتکنولوژی دانشگاه فردوسی مشهد ، فعال دانشجویی و سیاسی
۲۷۵- زهرا رضائی، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، فعال فرهنگی
۲۷۶- عباس شفیع خانی، طلبع سطح ۳ ، لیسانس حقوق، فعال فرهنگی
۲۷۷- محمدجواد ولی زاده، کارشناس ارشد حقوق خصوصی، مدرس حقوق تجارت
۲۷۸- علی سلطان زاده، کارشناسی مکانیک دانشگاه خواجه نصیر، کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه شریف، عضو سابق انجمن علمی گروه فلسفه علم دانشگاه شریف
۲۷۹- حجه الاسلام مرتضی غلامی ، سطح ٣ حوزه ، عضو بسیج طلاب ، استاد حوزه اباده
۲۸۰- شهریار افشار، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران، فعال دانشجویی
۲۸۱- احد پرنده، طلبه حوزه سطح ۲ حوزه علمیه قم، فعال فرهنگی و سیاسی
۲۸۲- معین قاسمی، مهندس کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان، فعال دانشجویی
۲۸۳- سمانه فرخ رو، دانشجوی ارشد مهندسی هسته ای دانشگاه علوم و تحقیقات، فعال دانشجویی
۲۸۴- رضا نوروزی جوینانی ،کارشناسی أرشد علوم قرآنی (حوزه علمیه) ،کارشناسی أرشد فقه و أصول (حوزه علمیه) ،کارشناسی أرشد نجوم (دانشگاه تهران)
۲۸۵- مهدی جباری، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، فعال سیاسی
۲۸۶- دکتر حسن ضیافتی کافی، مسئول اسبق واحد سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کل کشور
۲۸۷- مصطفی لقائی، طلبه سطح دو حوزه علمیه، کارشناسی رشته حقوق واحد مرکزی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی، فعال فرهنگی
۲۸۸- حمید سالاری ، دانشجوی دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه ازاد تهران جنوب ، جانباز و بسیجی
۲۸۹- سمیه احمدی، کارشناسی ارشد جامعه شناسی انقلاب، عضو انجمن مستقل دانشگاه شاهد، شورای خواهران تشکل علم و دین، مستند ساز و عضو خانه مستند انقلاب اسلامی، شورای مرکزی جبهه فکری فرهنگی انقلاب
۲۹۰- روح الله شیرانی فرادنبه، کارشناس ارشد مهندسی معدن دانشگاه تربیت مدرس، فعال دانشجویی
۲۹۱- مجتبی طالاری، دکتری داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، فعال سیاسی
۲۹۲- هاتف خالدی، دکترای مکانیک از سوئد، سابقه بیش از ده سال فعالیت های عدالت خواهانه در فضای مجازی و مجلات و تارنماهای خبری کشور.
۲۹۳- محسن نیک بخش، کارشناسی حقوق، مدیر کانون مسجد امام حسین
۲۹۴- مجتبی مزروعی، سطح ۴ حوزه علمیه قم، مبلغ حوزه، فعال فرهنگی
۲۹۵- سروش مومنی، دانشجوی رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، فعال دانشجویی
۲۹۶- مرتضی ولینژاد، کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، شورای بسیج دانشکده علوم اجتماعی ، فعال در موسسات اشراق، تمدن، امت واحده
۲۹۷- کمال الدین رستمی امانی، کارشناسی مهندسی عمران دانشگاه امام حسین، فعال دانشجویی
۲۹۸- امیر محمد ابهری، کارشناسی ارشد مهندسی معدن-اکتشاف، عضو سابق شورای نقش آفرینی تخصصی و عمومی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر.
۲۹۹- جواد رضایی پور، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مسئول سابق واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر.
۳۰۰- محسن حسن نژاد، دانشجوی هوافضای دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر