آيا ايران دشمن ماست؟
انتقاد آمريکن کرونيکل از نقش اسرائيل در سياست خارجي آمريکا - چهارشنبه 22 خرداد 1387 [ 2008.06.11
پيتر کولورافي
براي کساني که اعتقاد ندارند شروع جنگ با ايران اقدام پرباري است، مطمئناً هفته پيش دربردارنده اخبار خوشي نبود.
اين "سئوال" که آيا بايد به ايران حمله کرد يا خير منحصرا از سوي حزب کهنه کار جمهوري خواه مطرح مي شود و
بيشتر به اين صورت که چه کاري براي اسرائيل بهتر است، نه اينکه اين حمله با امنيت ايالات متحده چه خواهد کرد .
ممکن است بپرسيد چرا اسرائيل موضوع نگراني است؟ کافي است ببينيم جان مک کين، نامزد جمهوري خواه در انتخابات
رياست جمهوري، دوشنبه 2 ژوئن کجا به سخنراني پرداخته است. مک کين آن روز، جلسه کميته روابط رسمي آمريکا
واسراييل- يک گروه فشار بسيار قدرتمند طرفدار اسرائيل و صاحب مقدار زيادي پول- را براي سخنراني انتخاب کرد .
چنين گروه هايي، نفوذ زيادي بر سياست دولت ايالات متحده دربرابر کشورهاي خاورميانه )نظير ايران( دارند و در قالب
ترکيبي از لابي هاي فشار و کمک هاي اهدايي به همايش هاي تبليغاتي نفوذ خود را اعمال مي کنند .
در واقع قدرت اين کميته به قدري زياد است که سناتور فريتز هولينگز، قبل از بازنشستگي خود در سخناني در باره
نگراني ازاسرائيل گفت: "سازمانهاي چنين با نفوذ واشنگتن را اداره مي کنند."
از آنچه مک کين در پيشگاه اين کميته، درباره چيزي که ايران مانند بسياري کشورهاي ديگر )از جمله چين( به دنبالش
است، يعني برنامه هسته اي، اعلام کرد، به نتيجه خاصي مي رسيم .
چرا بايد جان مک کين را اينقدر جدي بگيريم وقتي مي گويد کشوري مانند ايالات متحده با ده ها هزار سلاح هسته اي مي
اين "سئوال" که آيا بايد به ايران حمله کرد يا خير منحصرا از سوي حزب کهنه کار جمهوري خواه مطرح مي شود و
بيشتر به اين صورت که چه کاري براي اسرائيل بهتر است، نه اينکه اين حمله با امنيت ايالات متحده چه خواهد کرد .
ممکن است بپرسيد چرا اسرائيل موضوع نگراني است؟ کافي است ببينيم جان مک کين، نامزد جمهوري خواه در انتخابات
رياست جمهوري، دوشنبه 2 ژوئن کجا به سخنراني پرداخته است. مک کين آن روز، جلسه کميته روابط رسمي آمريکا
واسراييل- يک گروه فشار بسيار قدرتمند طرفدار اسرائيل و صاحب مقدار زيادي پول- را براي سخنراني انتخاب کرد .
چنين گروه هايي، نفوذ زيادي بر سياست دولت ايالات متحده دربرابر کشورهاي خاورميانه )نظير ايران( دارند و در قالب
ترکيبي از لابي هاي فشار و کمک هاي اهدايي به همايش هاي تبليغاتي نفوذ خود را اعمال مي کنند .
در واقع قدرت اين کميته به قدري زياد است که سناتور فريتز هولينگز، قبل از بازنشستگي خود در سخناني در باره
نگراني ازاسرائيل گفت: "سازمانهاي چنين با نفوذ واشنگتن را اداره مي کنند."
از آنچه مک کين در پيشگاه اين کميته، درباره چيزي که ايران مانند بسياري کشورهاي ديگر )از جمله چين( به دنبالش
است، يعني برنامه هسته اي، اعلام کرد، به نتيجه خاصي مي رسيم .
چرا بايد جان مک کين را اينقدر جدي بگيريم وقتي مي گويد کشوري مانند ايالات متحده با ده ها هزار سلاح هسته اي مي
بايست تا سرحد مرگ از کشوري مانند ايران که حتي نمي تواند برق پايتخت خودش را تامين کند- بگذريم از توليد سلاح
هسته اي – بترسد ووارد جنگ با آن شود؟
مک کين حتي به کميته گفت مي بايد گزينه گفتگو با ايران از روي ميز برداشته شود زيرا اين يک گزينه آرامش بخش
براي اين کشور حامي تروريسم است که در روند اشغال ما در عراق "دخالت بيجا مي کند."
جان مک کين اين حقيقت را فراموش کرده که ما دو همسايه ايران را اشغال کرديم، چيزي که مطمئناً او حاضر نيست
ايران در مورد ما انجام دهد .
سال گذشته جرج بوش، دوست مک کين، هيئت ديپلماتيکي را براي مذاکره با نمايندگان ايران اعزام کرد و در همين حال،
نخست وزير عراق که مورد حمايت بي چون و چراي مک کين است از محمود حمدي نژاد، در تازه ترين سفرش به
عراق استقبال نمود، او را در آغوش گرفت و هر دو طرف صورت او را در مقابل دوربين رسانه ها بوسيد.
حال سوال اين است که چرا مک کين مي بايست از اين دو مرد حمايت کند و در عين حال با رفتن به کميته روابط آمريکا
و اسرائيل از اين اقدامات ايراد بگيرد؟ آيا اين قدرت لابي اسرائيل است؟
پر دردسر ترين قسمت مسأله اين است که مک کين اساس استدلال حمله به ايران را بر نافرماني ايران از خواست
"نهادهاي" بين المللي و تهديداسرائيل بنا کرده است. مک کين هرگز اعلام نکرده اين اقدامات ايران چگونه امنيت ملي
ايالات متحده را تهديد مي کند- در قانون اساسي آمريکا اختيار دفاع از کشور به رييس جمهور داده شده - و نه امنيت
اسرائيل و سازمان ملل.
خطاب کرد؛ » انزوا طلب « مک کين در مناظره انتخاباتي رياست جمهوري سال گذشته، ران پاول نامزد ضد جنگ را
حال آنکه خودش از گفتگو با مخالفانش سر باز مي زند. اين رفتاري ناخوشايند است که حتي جرج بوش هم گاه گاهي از
آن ياد مي کند.
ايالات متحده مي بايست رفتار خود با اسرائيل را انگار که از يک کودک فقير و نااميد و ناتوان در دفاع از خود است
مراقبت مي کند، عوض کند. جان مک کين مي گويد ايران مشغول ايجاد "نابساماني" در خاور ميانه است و اکنون
بزرگترين قدرت منطقه اي به شمار مي آيد .
حقيقت اين است که ما صدام را در سال 2003 از آنجا برداشتيم و ايران اين خلأ قدرت را به خوبي پر کرد و به چهره
قدرتمند منطقه تبديل شد.
چيزي که مک کين به عنوان جنگ با ايران پيشنهاد مي کند اين است که ما شرايط بدي را که ايجاد کرده ايم، خود به
شرايط بدتري تبديل کنيم.
اگر قرار باشد ما با هرکشوري که مزاحم خودمان مي دانيم وارد جنگ شويم، اين راه به کجا مي انجامد؟ ارتش ما قادر
نيست، آنطور که مک کين قولش را مي دهد، هربار جنگ تازه اي را تحمل کند و در عين حال به جنگهايي که جورج
بوشبر دوش آن گذاشته ادامه دهد.
البته مسأله پول هم در اين مقوله مطرح است. مک کين چگونه مي تواند هزينه تهاجم به نصف دنيا را تأمين نمايد. هيلاري
کلينتون يک بار گفته بود که اگر رئيس جمهور شود، پول کافي براي کارهايي که قصد انجامشان را دارد وجود نخواهد
داشت. اين مسأله به همان اندازه قابل تعميم به جان مک کين هنيز هست. آمريکا به رئيس جمهوري احتياج دارد که به
قانون اساسي متعهد باشد و از امنيت ملي کشور دفاع کند، نه کسي که به خرج سربازان و پول ما با مزاحمان اسرائيل
درگير شود.
منبع: آمريکن کرونيکل- 9 ژوئن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر