۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

مصاحبه با فرزند بنیانگذار معدن انگوران؛ واگذاری معدن به بسیج بدون رضایت مالکان اولیه

در پی فروش بزرگترین معدن سرب و روی خاورمیانه به یکی از شرکت های وابسته به بسیج از یکی از فرزندان مرحوم مهندس مرتضی رستگار بنیانگذار این معدن در این مورد مصاحبه ای کرده ایم که در پی می آید.

آیا خانواده ی رستگار از این فروش و مزایده مطلع شده بود؟
به هیچ وجه ما خبر نداشتیم.

آیا خانواده ی رستگار از این معامله راضی هستند؟
خیر. ما زمانی که چند ماه قبل زمزمه های مزایده ی این معدن می شد اقداماتی انجام داده و نارضایتی خود را به آنها منتقل کرده بودیم.

چگونه این معدن را از پدر و خانواده ی شما گرفتند؟
به صورت کاملا غیرقانونی، چون استنادشان ملی کردن اموال بر طبق قانون توسعه و حفاظت صنایع بود که به تصویب شورای عالی انقلاب رسیده بود ولی بر طبق همان قانون نادرست هم حق نداشتند که اموال خانواده ی رستگار را بگیرند؛ چون این معدن هیچ بدهی بانکی و دولتی نداشت و هیچ مدرکی دال بر تحصیل مال نامشروع و ارتباط با خانواده ی سلطنت هم وجود نداشت.

پس چرا اعتراض نکردید؟
چرا تا چند سال مرتبا پدرم و ما به مراجع مختلف قضائی و دولتی مراجعه و اعتراض و شکایت میکردیم. آقای موسوی اردبیلی که رئیس دیوان عالی کشور بود بایستی خاطرشان باشد که پس از بررسی های طولانی جواب قانع کننده ای برای ما نداشتند. حتی در شورای انقلاب هم شکایت پدرم از طریق دادستانی کل انقلاب مطرح شد و نمایندگان شورای انقلاب گزارش خیلی مثبتی در مورد پدرم تهیه و به شورا ارائه کردند ولی در جو آن روزها نتیجه ای نداشت.

آیا بر طبق بند الف و یا ب اموال شما ملی شد؟
نمی توانست چنین باشد چون این بندها مربوط به وابستگان به خاندان سلطنت و دربار و سوءاستفاده کنندگان اموال دولتی و بدهکاران بانکی بود و خانواده ی ما هیچکدام از این شرایط را نداشت حتی زمان انقلاب. پدرم از شرکت مبلغ هفتادوسه یا هفتادوچهار میلیون تومان طلبکار بود ضمن آنکه یک ریال بدهی دولتی و بانکی هم نداشتیم چون پدرم اعتقاد به وام گرفتن نداشت و تا سال هزار و سیصد و شصت و یک هم مرتبا به وزارت صنایع و معادن و مراجع قضائی مراجعه و دادخواهی میکرد ولی ظاهرا گوش شنوایی وجود نداشت.

رابطه پدر شما با شرکت پس از ملی شدن چگونه بود؟
مرتبا پدرم با مسئولین شرکت تماس داشت و راهنمایی های لازم را به آنها می کرد به طوریکه با هزینه ی خودش نمونه ها را به خارج از کشور برای آزمایشات خاص میفرستاد و نتیجه اش را با مسئولین شرکت میفرستاد و تا قبل از فوتش هم مدیران و مسئولان کشور با ایشان تماس داشتند و از راهنماییها و مشورت های ایشان استفاده می کردند حتی یک بار به دیدن ایشان در کانادا رفتند و از ایشان دلجویی و قدردانی کردند.

آیا تاکنون اموالی از خانواده شما را به شما بازگردانده اند؟
به هیچوجه چه اموالی که به عنوان معدن و کارخانه و شرکت که به عنوان ملی کردن ضبط کردند و چه منزل و اموال شخصی و خصوصی و اسباب و لوازم منزل و جهیزیه مادرم و دامادها و عروس های خانواده، همه را ظاهرا مصادره کرده و بدون بررسی و تحقیق و تشکیل دادگاه ما را از تمامی حقوقمان محروم ساختند.

تقاضایتان در صورت توجه مسئولان چیست؟
این معدن جزء اموال خانواده ما است که در درجه ی اول تقاضا داریم که این معامله باطل شود؛ به دو دلیل که یکی فروش مال غیر و دوم فروش بر اساس قیمت غیرواقعی آن است. زیرا الان اگر چنین واحدی بخواهد ساخته شود حداقل 34 میلیارد دلار هزینه ماشین آلات و تاسیساتش است و این غیر از ارزش معدن انگوران است که در جهان کم نظیر و غیر قابل ارزش گذاری است. خانواده ی رستگار از هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگری صالحتر به اداره و مالکیت این معدن است زیرا یک واحد اقتصادی بزرگ است که چند هزار خانواده از آن ارتزاق میکنند که اکثریت قریب به اتفاق آن افراد زحمتکش و دلسوز هستند و هم ما به این خانواده علاقه داریم و هم آنها به خانواده رستگار عشق می ورزند.

مسیح علی نژاد
جرس

هیچ نظری موجود نیست: