تقی روزبه
رژيم جمهوری اسلامی درهيأت باندهای مافيائی و دريک اقدام جنايتکارانه جديد، شاهدِ عينی جنايت کهريزک را ازميان برداشت وباين ترتيب جنايتی بر جنايات خود افزود.تمامی قرائن وشواهد مؤيد نگرانی رژيم بخصوص مقامات وفرماندهان رده بالای ناجا از خطرافشاشدن اطلاعات دست اولی بودکه اين پزشک قربانی شده از کهريزيک درسينه خود داشت.بازجوئی های مکررناجا ودستگيری يک هفته ای از او درپی وقوع جنايات کهريزک که برای دادن گزارش موردنظرنيروهای انتظامی ازجنايت صورت گرفته دراين بازداشتگاه انجام شد ،نگرانی ناجا ازتماس های وی با کميسيون پيگيری جنايت کهريزک درمجلس شورای اسلامی(باوجود آن که تشکيل اين کميسيون بخشی ازسناريوی مديريت اين جنايت بوده است ولی خطر درزاطلاعات ازخلال منازعه باندهای درونی رژيم وجود داشت)، مشکوک اعلام کردن مرگ وی توسط برخی ازنمايندگان عضو کميسيون مجلس شورای اسلامي،سوال برانگيزبودن مرگ او برای نماينده تبريز ووعده پيگيری علت آن،انجام مراسم تشريفاتی غسل وکفن وی درتهران وبدست عوامل رژيم ونه درتبريزکه مراسم تشييع جنازه درآنجا صورت گرفت وبرگزاری اين مراسم درفضای امنيتی وپليسی وبالاخره مخالفت با خواست کالبدشکافی وی توسط خانواده اش جملگی عواملی هستند که مرگ وی را قويا مشکوک جلوه می دهند.برطبق همين گزارشات منتشرشده اوقبل ازترورخود ازمدتها پيش نگران امنيت جانی اش بوده و آن را با دوستان نزديکش درميان گذاشته است. ازآنجا که درجنايت کهريزک پای مهمترين فرماندهان ناجا هم چون رادان ها درميان بوده وازآنجا که با به ميان کشيده شدن پای اين رده ازفرمانده هان سطح بالا درجنايات کهريزک ،ممکن بود حتی پای آمرين سطح بالاترمبنی برصدورحکم و فتوای تجاوزوشکنجه وقتل به ميان آيد، هم چنين بدليل عواقب پس لرزه های اين افشاشدن درميان نيروهای انتظامی وحاميان رژيم، می توان حدس زد که مجموعه ای ازاقدامات بازدارنده وپيشگيرانه باهدف جمع کردن بی دردسرپرونده اين جنايت وازجمله مسدود کردن منافدانتشارحقايق مربوط به اين پرونده ازسوی همين مقامات سطح بالا به دردستورکارقرارگرفته است.تحت چنين شرايطی بسيارطبيعی است که سردمداران ناجا برای آنکه پای خود وسايرمقامات رژيم به ميان نيايد وبه بهانه آن که روحيه اين نهاد درمقابله با سرکوب ها متزلزل نشود، تصميم به حذف اوگرفته باشند. ايست قلبی برای يک جوان 26 ساله ای که به قول دوستانش فاقد سابقه ناراحتی قلبی بوده است البته شگرد تازه ای نيست. آن ها نگران درز اطلاعات موجود دروی بوده وخطراحتمالی فرارويا انتقال اين اطلاعات بکر و دست اول به رسانه های خارج کشور وبه محافل اپوزيسيون داخل وخارج ، ويا بدست باندهای رقيب ومخالف خود ويا کسانی هم چون کروبی وموسوي، فی الواقع مدتها بود که خواب آرام را ازسر اين فرماندهان وبخش اطلاعات ناجا که مأموريت سرکوب وخاموش ساختان تظاهرات مردم را به عهده داشتند ربوده بود. چنان که می دانيم قربانی جنايت تازه رژيم، رادين پوراندرجاني، با نمايندگان کميسيون تحقيق جنايت کهريزک مجلس کهريزک ديدارداشته و ظاهرا اطلاعاتی ازجنايات صورت گرفته دراختيارآنها گذاشته است.بی شک با تروروی ترورکنندگان پيامی هشداردهنده به رقبای خود درحفظ اسرارنظام نيزداده اند. وقتی جنايات تکان دهنده کهريزک بويژه باتوجه به اين که يکی ازقربانيان آن فرزنديکی ازمقامات ارشد رژيم بود افشاء شد به مثابه زلزله ای بود با ريشتربالا که ارکان رژيم را به لرزه افکنده و دامنه رسوائی آن بازتاب جهانی يافت .به خصوص افشاگری های کروبی بردرجه مستند وموثق بودن اخبارانتشاريافته اين جنايت و ابعاد بين المللی دادن به آن افزود . گرچه وی به تدريج درزيرفشار وتهديد به دستگيری ومحاکمه وتهديد به ترورو..والبته حفظ آبروی اسلام فتيله آن را عملا پائين کشيد.دراين ميان بويژه اهميت تأثيرات پردامنه اين جنايت رسواکننده درريزش حاميان دولت وبويژه درميان نهادهای سرکوب کننده را نبايد ناديده گرفت.چنان که درطی اين مدت حکومتی که بقول خودش بابزرگترين فتنه 30 سال اخيرمواجه شده است نتوانست حتی يک بارهم شده ازحربه هميشگی اش يعنی نمايش باصطلاح قدرت توده ای با به خيابان آوردن حاميانش استفاده کند!.پی آمدهای اين جنايت چنان ابعادی داشت که سردمداران رژيم وشخص خامنه ای ناچارشدند برای کنترل اوضاع به روی صحنه آمده و با فراربه جلو خود رأسا مديريت محکوم کردن جنايت و هدايت بررسی ورسيدگی به آن را بعهده بگيرند.چراکه اگربدست خود چاشنی انفجاری آن را بيرون نکشند،می تواند هم چون انفجار بمبی مهيب کيان وهستی آن ها را بباددهد.باين ترتيب خود مرتکبين جنايت مأموريت رسيدگی به آن را بردوش گرفتند. پروژه رژيم معطوف به آن بود که �هم چون قتلهای زنجيره ای- اين جنايت را به عنوان يک اقدام خودسر ازسوی افراد رده پائين ناجا جابزند. تا باين ترتيب هم ابتکارعمل را ازدست مخالفين ورقبای خود بيرون بکشد وهم درسطح بين المللی دامن مقامات بالا را ازآلوده بودن به اين جنايت که اززمره جرائم جنايت عليه بشريت بشمارمی رفت، مبراجلوه دهد. بااين همه پيشبردعملی اين سناريو آنگونه که درمدنظرطراحانش بود چندان ساده نبود وبا کل اوضاع واحوال بحرانی و عوامل بسيارگوناگون درون رژيم واپوزيسيون و مردم و عوامل جهانی ارتباط داشت.وچون جنايتی بودکه درمتن ودرارتباط با يک خيزش عمومی صورت گرفت دارای ابعادی غيرقابل کنترل می باشد.بخصوص درشرايطی که درزيرنگاه دقيق مردم ايران وجهان قراردارد مديريت اين سناريوبرطبق اهداف رژيم کاری سهل وآسان نيست وبسياربعرنج ترازماجرای قتل های زنجيره ای است.بکارگيری ترفندهائی هم چون پيگيری بی سروصداو احضارها وبازجوئی های بی سروصدا و کش دادن آن ها، تشکيل "دادگاه های"غيرعلنی باکمترين پوشش خبری و... حکايت ازدردسرها وتنگناهای پيش برد اين سناريو دارد .تحت چنين شرايط حساسی بايد همه سرنخ ها وروزنه هائی که می توانست ازدل ترتيب دادن اين نمايشات بطورناخاسته بيرون بزند وآن را هم چون بمب نيرومندی دردستانش منفجرکند،مسدودمی شد. رژيم البته تجربه منفی وپرهزينه سربه نيست کردن يکی ازمهره های درونی خود سعيد امامی برای کورکردن ردپای مقامات بلندپايه درقتل های زنجيره ای راداشت.سناريوئی که با افشاء حتی بازجوئی ها وشکنجه های پشت پرده بردامنه رسوائی رژيم بسی افزود. اين بارقربانی البته يک پزشک وظيفه وغيروابسته به رژيم بود که زنده بودن وی می توانست متضمن خطرافشاشدن گوشه هائی ازنقش آمرين وعاملين اين جنايت و خنثی کردن تمامی تلاش های رژيم درمديريت اين جنايت باشد. ازهمين رو برای جلوگيری ازچنين افتضاحی حذف اين پزشک وظيفه را که جرمی جزمشاهده جنايت های رژيم برحسب شغل خود نداشت،دردستورقرارداد.تابلکه با خيال آسوده تری بتواند به سرهم بندی کردن يک دادگاه نمايشی و باکمترين تنش های درونی نائل گردد.باين ترتيب يک قربانی جديد برقربانيان جنايت کهريزک افزوده شد.رژيم تروروشکنجه براين گمان است که با ارتکاب به اين جنايت خواهد توانست پرونده جنايت کهريزک را با سهولت بيشتری جمع کند.غافل ازآنکه جنايت را با جنايت نمی توان پاک کرد و فقط برقطرجنايات خود می توان افزود وخود را بيش ازپيش درمظان اتهام يک دولت پليسی وترور قرارمی دهد. قرائن وشواهد بی شماری نشان دهنده آن است که مديريت جنايتی چنين سهمگين که با تضادها وشکاف های درونی حاکميت،حساسيت وبيداری بزرگ مردم وبا نظارت ونگاه دقيق جهانی گره خورده است،امری ساده نيست وهم چون لقمه بزرگی درگلوی رژيم گيرکرده وخواهد کرد.اين که رژيم مجبور می شود خود مديريت ورسيدگی به بحران ها وفجايع صورت گرفته نظير "انتخابات" و يا رسيدگی به جنايات کهريزک ومشابه آن را به عهده بگيرد،گرچه باهدف کنترل ومديريت اين بحرن ها و با هدف کمترين تکان صورت می گيرد،اما تجربه نشان داده است که بدليل فشارسنگين افکارعمومی وشکاف های درونی اش قادرنيست آن را به نحومطلوبی به سرانجام برساند ونتيجه اش حضوردرانظارعمومی با بارسوائی بيشترودهان سوخته تراست.ازهمين روجنايت تازه رژيم فرصت تازه ای است برای افشای هرچه بيشتر وموثرتر ابعاد جنايت کهريزک.بی ترديد حاصل افشاء موثرو همه جانبه آن می تواند شکاف های درونی وبويژه دربدنه ارگانهای سرکوب و منزوی شدن هرچه بيشتررژيم درميان حاميان خود ولاجرم کندشدن ونهايتا ازکارانداختن حربه های سرکوب رژيم را دامن بزند.افشاء مؤثروهمه جانبه اين جنايت نه فقط برای ثبت درتاريخ ،جهت نشاندن عرقِ شرم برجبين تاريخ ِ سلطه وانحطاط،بلکه علاوه برآن،به عنوان بخشی ازنبردزنده وهم اکنون جاری با سلطه وانحطاط توسط شهروندانی که برای دفاع ازشرف وانسانيت خود به پاخاسته اند. تقی روزبه 28 آبان 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر