۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

استقبال از مُسافر نیویورکی با پوزه بند و فُحش نامه


فراسوی خبر... 4 مهر


منصور امان

گُُماشته ولی فقیه بر مسند ریاست جمهور در پایان سفر خود به نیویورک با استقبال رسمی رهبران و پایوران جمهوری اسلامی وارد کشور شد. یک پوزه بند اهدایی از جانب آقای لاریجانی، یک فراخوان به طرح عدم کفایت او در مجلس از سوی آقای کواکبیان و یک فُحش نامه از طرف برادر خود، برخی از اقلامی بود که این خوش آمدگویی را تزیین می دادند.

چنین می نماید که درگیری در هرم قُدرت جمهوری اسلامی از همان نُقطه ای که به دلیل عزیمت سیرک سالانه رییس دولت به نیویورک مُتوقف شده بود، از سر گرفته شده باشد. این واقعیت به خودی خود چندان غیرعادی نیست هر گاه در نظر گرفته نمی شد که آقای احمدی نژاد از یک ماموریت مُهم خارجی باز می گردد که موضوع تنظیم سیاست خارجی "نظام" در شرایط به شدت حساس و طاقت فرسای موجود، ماده و درونمایه آن را تشکیل می داده است.

با این وجود، این بار برخلاف سفرهای جنجالی پیشین، هیچیک از نمایشهای معمولی که برای سُرخ کردن صورت "نظام" برگزار می شد، به روی صحنه نرفت. نه از مراسم شُکرگُزاری خبری بود و نه حُضور نمایشی و گُسترده مقامهای بُلندپایه نظامی – امنیتی در فرودگاه دیده می شد. به جای آن، آقای احمدی نژاد می بایست به همراه چند تن از مسوولان بیت آیت الله خامنه ای و نیز مُعاون خود، از دست چند اوباش لباس شخصی که به محل آورده شده بودند، دسته گُل دریافت می کرد.

اندکی بعد که آقای لاریجانی ضمن "اوباش" خواندن آقای اوباما تاکید کرد: "از بیان مسایلی که باعث اختلاف در کشور می شود دوری کنیم و آنها را مطرح نکنیم"، مُسافر نیویورکی می بایست در می یافت که چمدانش روی ریل مُسافران عادی گُذاشته شده و این بار جیب او از فُرجه سفر به آمریکا خالی خواهد ماند.

سر باز کردن اختلافها با این شتاب و بدون درنگ، نشانه مُطمینی از قرار گرفتن اصلی ترین پهنه های سیاست و از جُمله آنها، بُحران خارجی و سیاست خارجی تحت تاثیر جدالهای درونی سیاستگُذاران است. آنچه که سال گُذشته می توانست در مرکز سیاست قرار بگیرد و به موتور اقدامات دیگر بدل شود، اینک حداکثر نقش حاشیه ای پیدا کرده است.

این وضعیت، درجه کارایی و ثبات تدبیرها و مانورهای دیپلُماتیک جمهوری اسلامی در یکی از وخیم ترین دوران حیات آن را ترسیم می کند. شکاف جدی بین تصمیم گیرندگان نه فقط تکلیف خواست همیشگی "نظام" از آمریکا یعنی وارد "مُعامله بُزُرگ" شدن را روشن کرده است، بلکه حتی حل محورهای جُداگانه اختلاف را نیز به حوزه ابهام می راند.

از این رو، می توان گفت که برخود فعال با بُحران مُناسبات خارجی به هر شکل، بیش از هر هنگام دیگر مشروط به حل بُحران در دستگاه قُدرت گردیده است.

هیچ نظری موجود نیست: