۱۳۹۰ فروردین ۲, سه‌شنبه

فروردين :جوانان ايران شخصيت سال ۱۳۸۹هستند



دويچه ‌وله:مهم‌‌ترين رويداد سال ۱۳۸۹ در ايران چه بود؟ شخصيت سال ۱۳۸۹ کی بود؟ آرزو ايراني‌ها برای سال جديد چيست؟ چهره‌هايی چون جواد مجابي، پيمان سلطاني، مجتبی واحدي، فرزانه ضامن، احمد منتظری به اين پرسش‌های دويچه وله پاسخ گفته‌اند.



شخصيت سال ۱۳۸۹ در ايران کيست؟



جواد مجابی شاعر و طنزپرداز در تهران: « فکر مي‌کنم، سيمين بهبهانی به‌عنوان يک شاعر، جعفر پناهی به‌عنوان يک فيلمساز و همين طور اصغر فرهادی به‌عنوان يک فيلمساز شخصيت سال ۱۳۸۹ هستند. اما اگر بخواهيم فقط يک کلمه بگويم، جوانان ايران که ما را در دنيا سربلند کردند، شخصيت سال ۱۳۸۹ هستند. آن‌ها يکبار ديگر به ما اعتماد و غرور لازم را بازگرداندند.»



مجتبی واحدی مشاور ارشد مهدی کروبی: «بدون تعارف آقای موسوی و آقای کروبی به‌همراه همسران‌شان شخصيت‌های مورد احترام مردم و شخصيت‌های تاثيرگذار سال ۱۳۸۹ بودند. اما من گمان مي‌کنم که تاثيرگذارترين افراد در تحولات يکسال گذشته، جوان‌هايی بودند که علي‌رغم خشونت حاکميت و خطراتی که متوجه‌ آنان بود، به خيابان‌ها آمدند و کار را به جايی رساندند که سراپای حاکميت را وحشت فراگرفته است.»



فرزانه ضامن، خواننده و موزيسين در تهران: «در سال ۸۹، همه‌ هنرمندان ايران شخصيت‌های خوب سال بودند. شخصيت‌هايی که مثل هميشه تأثيرگذار بودند و با وجود شرايط سختی که براي‌شان وجود دارد، باز هم به کارشان ادامه دادند.»



پيمان سلطانی رهبر ارکستر ملل در تهران: «تصور مي‌کنم شخصيت سال يک نفر نيست. چهره‌های مردمی هستند که برای اهداف خودشان، برای رسيدن به نقاط مشترک انساني، روحی و عاطفي‌شان دست به دست هم دادند و با همديگر برای هدف‌شان مبارزه کردند.»


احمد منتظري، فرزند آيت‌الله حسينعلی منتظری: «آقای دکتر ابراهيم يزدی شخصيت سال ۱۳۸۹ است. چون ايشان، مسن‌ترين زندانيان سياسی است و ايشان را واقعاً به دلايل واهی دستگير کردند. آقای يزدی به جرم «شرکت در نماز جمعه غيرقانونی» دستگير شد. اصلا اول و آخر اين کلمه‌ی «نمازجمعه‌ی غيرقانونی» باهم جور در نمي‌آيد. نماز جمعه که نمي‌شود غيرقانونی باشد. اين دليل را هيچ کس نپذيرفت و همين باعث رسوايی زندانبانان شد که چه‌طور بي‌جهت افراد را دستگير مي‌کنند.»



مهم‌ترين رويداد سال ۱۳۸۹ چه بود؟



مجتبی واحدی: «۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در عرصه‌ی مردمی نقطه‌ عطفی بود که نشان داد مردم ايران اگر مدتی ساکت بودند، به دنبال حل کردن مسائل‌ خود در آرامش بودند. ۲۵ بهمن نشان داد که مردم ايران زنده هستند و روز به روزهم زنده‌تر خواهند بود و به اهداف خود نزديک‌تر خواهند شد.»



احمد منتظری: «مهم‌ترين ويژگی سال ۸۹، آگاهی مردم بود. مردم الان مي‌دانند که در آينده چه مي‌خواهند. در انقلاب ۵۷ همه مي‌گفتند نظام شاهنشاهی را نمي‌خواهند، ولی مشخص نبود چه مي‌خواهند. بعد آمدند به چيزهايی رای دادند که از آن آگاهی کامل نداشتند و اگر آگاهی داشتند به آن رای نمي‌دادند. الان مردم دقيقاً مي‌دانند که در آينده بايد چه تصميمی بگيرند و چه سياستی اتخاذ کنند و چه روش‌هايی برای رسيدن به آن اهداف انتخاب کنند.»




"اوا کلاوس‌نتيزر"، دانشجوی آلمانی رشته‌ی ايران‌شناسی: «خبر دو روزنامه‌نگار آلمانی که در ايران دستگير شدند و بعد آزاد شدند مهم بود. البته برای من يک خبر ديگر هم مهم بود. ازدواج يکی از دوستانم در ايران. دوستان ايراني‌ام در رشته ايران‌شناسی به من کمک مي‌کنند.»



صدرا عبدالهي، کارگردان سينما: «چون در ايران زندگی مي‌کنم و همه قشرها را در طول روز از نزديک مي‌بينيم، سال ۸۹ سالی پر از اضطراب بود. هيچ کس نمي‌دانست چه اتفاقی در حال افتادن است. اين حالت هنوز هم کم و بيش ادامه دارد. سال متعادلی نبود.»



فرزانه ضامن: «سال ۸۹، سال خوبی بود. سالی بود که تغييرات زيادی انجام شد، ولی هنوز به نتيجه نرسيديم. فکر مي‌کنم سال ۹۰ سالي‌ست که مي‌توانيم خيلی چيزها را به نتيجه برسانيم.»



پيمان سلطانی: «احساس مي‌کنم ايران از يک نابسامانی رنج مي‌برد. خيلی دلم مي‌خواهد بدانم دلايل اين بحران تاريخی چيست. در طول تاريخ اتفاق‌های زيادی برای ايران افتاده است، ولی هنوز نتوانستم بفهمم چرا هميشه مردم ايران مورد مورد ضرب و شتم قرار مي‌گيرند و چرا هميشه اين ظلم برای مردم ايران در طول تاريخ باقی مانده است. دلم مي‌خواهد اين موضوع برطرف شود.»



... و پيام نوروزي؟



فرزانه ضامن: «تنها پيامم يک آرزوست برای هنرمندان. اميدوارم شرايط کشور در سال ۹۰ برای فعاليت موزيسين‌ها، به‌خصوص برای خانم‌های موزيسين بهتر شود. آرزو دارم آن‌ها بتوانند در کشور خودشان آزادانه فعاليت کنند و اجرا داشته باشند. خيلي‌ها هستند که واقعا هنرمندند و جاي‌شان در زيرزمين‌ها نيست. اميدوارم شرايط برای موزيسين‌های زيرزمينی که کارشان خيلی خوب است، ولی نمي‌توانند هنرشان را به گوش مخاطب برسانند بهتر شود.»



صدرا عبدالهی: «سال‌ها و سال‌ها و سال‌هاست که منتظريم شمعی افروخته شود و نور اين شمع بين همه تقسيم شود. امسال هم همين طور. اميدوارم شمعی افروخته شود، اتفاقی بيفتد و همه مردم ايران از آن استفاده کنند. البته اين امر با پيام من و اين جور چيزها درست نمي‌شود.»



احمد منتظری: «اميدوارم همان‌طور که سال تحويل مي‌شود و زمستان به بهار تبديل مي‌شود و تحولی در طبيعت رخ مي‌دهد، در همه‌ی انسان‌ها تحولی رخ دهد. افراد کمی فکر کنند و در راه اشتباهی که در آن قدم مي‌زنند، تجديدنظر کنند. اين را بدانند که اگر از آن راه اشتباه برگردند، هيچ اشکالی ندارد. آيت‌الله منتظری از قول استادشان آيت‌الله بروجردی مي‌گفتند، "مرد آن است که از حرف (اشتباه) خود برگردد، نه اين که برآن پابرجا باشد و بخواهد تا آخر روی سياستی که از اول گفته سماجت کند".»



پيمان سلطانی: «احساس مي‌کنم تنها چيزی که بين ما جايش خالي‌ست، شادی است. بين‌ ما شادی نيست. هيچ‌کدام‌مان شاد نيستيم. همه بکوشيم که اين شادی برگردد. در عين حال در راه به دست آوردن شادي، چهره‌های آن معصومانی که برای اهداف‌شان جنگيدند و مبارزه کردند را از ياد نبريم و هميشه به ياد آن‌ها هم باشيم.»



جواد مجابی: شعری دارم به نام «شما عزيزترين‌ها» که روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹گفته‌ام. آن را برای شما مي‌خوانم:



مي‌خواهم دفترهايم را سفيد بگذارم

تا بچه‌های فردا در آن مشق بنويسند
کنار مي‌گذارم حبه‌های قند را
تا چای ميهمانان ناديده را شيرين کند
گريه‌هايم را خنده نام نهادم
تا نياشوبد زلال موسيقی جوانی و شيدايی را
سفرها و آوازهای عشرت عمرم
نثار شما باد
مي‌خواهم برگ‌های کتابم
سراسر کاغذ بادبادک‌های کودکان کور شود
قلبم را بي‌افشانم
دانه‌ای در اين چشم‌انداز
تا زهرهای اين زمين را در خود کشد
بي‌دغدغه درو کنيد نيشکر
نه آدمي، نه شهر
ايکاش جاده‌ای باشم
بي‌غبار در رهگذارتان




حسين کرمانی

تحريريه: مصطفی ملکان

هیچ نظری موجود نیست: