۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

شهادت ویدیوئی زن جوانی که در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفت،

تجاوز و شکنجه: میراث سرکوب پس از انتخابات

شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۱ ژوين ۲۰۱۱

شهادت ویدیوئی زن جوانی که در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفت، کامل ترین شرح تا کنون گزارشگر ویژه سازمان ملل باید به ادعاهای تجاوز در سایۀ مصونیت گسترده از تعقیب قضایی رسیدگی کند

Iranian Woman's Testimony of Rape and Torture from Human Rights in Iran on Vimeo.


(۲۰ خرداد ۱۳۹۰) در دومین سالگرد انتخابات مورد مناقشۀ سال ۱۳۸۸ و سرکوبی که در پی آن اتفاق افتاد، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز ویدیوی شهادت یک زن جوان بازداشت شده را منتشر کرد که در آن وی شرح شکنجۀ شدید و تجاوز جنسی اش را بیان می کند.

گواهی قوی وی روایت مقامات ایرانی ، مبتنی بر انکار استفادۀ گسترده از شکنجه و تجاوز توسط نیروهای امنیتی علیه اعتراض کنندگان عادی را به چالش می کشد.

هادی قائمی، سخنگوی کمپین گفت: “تجاوز بدترین نوع شکنجه است و اعلام ادعاهای مکرر شکنجه و آزار جنسی توسط قربانیان همچنان ادامه دارد.”

وی افزود: “مقامات قوۀ قضاییۀ ایران در حالیکه به محافظت از عاملان چنین جنایت هایی ادامه میدهند، چگونه می توانند ادعای سرسوزنی از مشروعیت داشته باشند؟ عملکرد قوۀ قضاییۀ که به نحو گسترده ای مصونیت از مجازات را تعمیق بخشیده عملا اعتبار خود را بر باد داده است.”

کمپین از اینکه همان دستگاهها و نیروهایی امنیتی و اطلاعاتی که این جنایات دهشتناک که درشهادت ویدیوئی توضیح داده شده است را انجام داده اند، همچنان مسئولیت بازداشت های خودسرانه، بازجویی، و زندانی کردن زندانیان عقیدتی و سیاسی را به عهده دارند نگرانی جدی خود را اعلام کرد.

در طی دو سال گذشته، قوۀ قضاییۀ ایران ابزاری در دست ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده است و عدم استقلال مطلق خود را به نمایش گذاشته است.

کمپین امروز ویدیوی ۲۸ دقیقه ای از شهادت زن جوانی که پس از انتخابات دستگیر، شکنجه و مورد تجاوز گرفته بود را منتشر کرد که قسمتی از مصاحبه ویدیویی ۱۰۰ دقیقه ای وی میباشد. مصاحبه کننده بیش از ۱۲ ساعت با وی در مورد تجربایت دوران بازداشت و پس از آن حضورا صحبت کرده است. بسیاری از جزییات در ویدیو نیامده است تا از شناسایی وی جلوگیری شود. مصاحبه کننده به کمپین گفت که مصاحبه چندین بار به دلیل شرایط نامساعد روحی مصاحبه شونده قطع شده و پس از مدتی ادامه یافته است.

این زن جوان به وضوح از تماس شهوانی پسر جوانی که در خدمت نیروهای امنیتی بوده در زمان دستگیری اش و انتقال به بازداشتگاهی مخفی به همراهی چندین زن دیگر که وی آن را به عنوان یک سوله تشریح می کند پرده بر میدارد. او می گوید که بعد از چندین روز حبس با چشم بند و بدون آب، غذا، و دسترسی به سرویس بهداشتی سپس به بازداشتگاه مخفی دیگری برده میشود و در یک سلول کوچک انفرادی نگه داشته میشود.

این زن جوان که در زمان دستگیری باکره بوده است، تشریح می کند که چگونه در این بازداشتگاه، با چشم بند و دهان بند مورد تجاوز وحشیانه، ضرب و جرح و اهانت قرار گرفته است.

وی می گوید: ” اولین کاری که کرد با زبانش صورتم را لیسید. احساس کردم وجودم خالی شد. احساس کردم تمام وجود من از تو دهنم دارد میزند بیرون. بعد شروع کرد لباسهای من را در آوردن. من چشمهایم بسته بود دستم بسته بود من گریه میکردم. ” خفه شو جنده” .” خفه شو جنده” را همش یادم میاید که بعد شروع کرد دست زدن، به همه جا یم دست زد. سوتینم باز کرد روپوش که تنم بود، مقنعه سرم نبود هیچی سرم نبود ،باز کرد ، بعد شروع کرد. هم لمس میکرد هم میزد، گفتش یک کاری میکنم که نتونی برای کسی تعریف کنی، یک کاری میکنم باهات تا مدتها تو خونه بمونی، یک کاری میکنم باهات که هر موقع اسم من را دیدی جائی نتوانی زندگی کنی. یک کاری میکنم دیوانه بشوی و کرد. به من تجاوز کرد.”

طبق اظهارات وی، مدتی بعد یک مامور امنیتی دستها، زانوها، و سینه وی را با آتش سیگار سوزانده و به شکم وی لگد زده، به نحوی که در دهانش خون جمع شده است.

ین قربانی در توصیف هفته های بعد از اولین تجاوز و آزارش توسط ماموران، می گوید: “بوی خون توی دماغم بود، سرم گیج میرفت. حالم خوب نبود، دوباره مرا منتقل کردند به سلولم. نمیدانم چه زمانی طی شد. یک هفته شد، دو هفته شد. هر چند روز یکبار این مساله تکرار میشد. من را میبردند توی آن اتاق. من را میبردند توی آن اتاق میزدند، تجاوز میکردند…”

تجاوز این قربانی برای چندین هفته، تا زمان آزادیش ادامه یافت. بعد از آزادی ، او دچار عفونت مجاری ادرار و چندین جراحت عفونی دیگرشده بود.

این زن جوان گفت: ” خودم روحا همه چیزم داغون بود.” اما او از سایر قربانیان تجاوز و شکنجه میخواهد تا سخن بگویند و از جامعۀ بین المللی میخواهد تا وضعیت دردناک قربانیان متعدد تجاوز جنسی و رفتار خشونت آمیز با آنانی که اینک در سکوت یاس آمیزی زندگی می کنند را فراموش نکنند.

کمپین از تاریخ سوم مرداد ۱۳۸۸ گزارش های مورد اطمینان و قابل باوری را مبنی بر تجاوز جنسی بازداشت شدگانِ بعد از انتخابات دریافت کرده است. به نظر می آید که قربانیان عمدۀ تجاوز جنسی و سخت ترین بدرفتاری ها مردم عادی و اعتراض کنندگان ناشناس بوده اند. به نظر می رسد که مقامات ایرانی تلاش در فلج احساسی این افراد داشته اند تا برای ایرانیان عادی پیامی بفرستند که اگر به خیابانها بروید، اگر از حکومت انتقاد کنید، ما باعث رنج شما خواهیم شد.

در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۸، مهدی کروبی، یکی از رهبران مخالفان، طی نامه ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: “عده اى از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند که برخى افراد با دختران بازداشتى با شدتى تجاوز نموده اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگى در سیستم تناسلى آنان گردیده است. از سوى دیگر افرادى به پسرهاى جوان زندانى با حالتى وحشیانه تجاوز کرده اند به طورى که برخى دچار افسردگى و مشکلات جدى روحى و جسمى گردیده اند و در کنج خانههاى خود خزیده اند.” این نامه در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ علنی شد و خواستار تحقیقی از سوی مجلس شد.

در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸، علی لاریجانی ،رییس مجلس اسلامی ایران، اعلام کرد که یک کمیتۀ ویژۀ مجلس مدارکی را که کروبی ارائه کرده بود رد کرده است. این انکار به قدری شتاب زده بود که قویا نشان میداد کمیتۀ علی لاریجانی اساسا هیچگونه تحقیقات جدی و یا عمیقی انجام نداده است. در تاریخ ۳ شهریور، کروبی شرح دقیقی از تحقیقات خویش را چاپ کرد و با یک کمیتۀ ویژۀ مجلس دیدار کرد. در تاریخ ۱۶ و ۱۷ شهریور ۱۳۸۸، ماموران امنیتی به سه گروهی که در حال جمع آوری گواهی تجاوز و شکنجه از قربانیان بودند حمله کردند. این سه گروه انجمن دفاع از حقوق زندانیان، کمیتۀ پیگیری وضعیت بازداشت شدگان، که جزیی از ستاد انتخاباتی نامزد انتخاباتی میرحسین موسوی بود، و کمیتۀ پیگیری بازداشت شدگان و مجروحان ، که تحت نظارت ستاد مهدی کروبی قرار داشت، بودند. ماموران امنیتی کلیۀ مدارک و مستندات آنها را با خود بردند.

مدت کوتاهی پس از اینکه مقامات تلاش کردند تا مدارک تجاوز و شکنجه را مخفی کنند، دو قربانی مرد، ابراهیم مهتری و ابراهیم شریفی، از ایران خارج و شهادت خود را به کمپین و سایر سازمانهای حقوق بشری بین المللی ارائه کردند.

هادی قائمی گفت: “هرچقدر مقامات ایرانی تلاش در پنهان کردن حقیقت می کنند، نمیتوانند موفق شوند. تمامی این قربانیانِ جوان بخشی از جامعۀ ایران هستند. فجایعی که برعلیه آنان انجام شده است نمیتواند از حافظۀ جمعی مملکت پاک شود و اصرار بر عدالت و پاسخگویی حکومت ایران را دنبال خواهد کرد.”

هادی قائمی افزود: “ماهیت غم انگیز پروندۀ این زن جوان، عدم پاسخگویی، و بی توجهی کامل به حداقل تضمین های آیین دادرسی، شواهد تکان دهنده ای از سیستم قضایی در حال تلاشی ایران است.”

کمپین از گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد که به زودی برای رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ایران انتصاب خواهد شد میخواهد تا به کلیۀ ادعاهای شکنجه، با توجه ویژه نسبت به ادعاهای تجاوز توسط بازجویان، رسیدگی کند. کمپین همچنین به لزوم تحقیق کامل و مورد تعقیب قراردادن جنایتکاران به قصد اطمینان دادن به افرادی که در ارائۀ اطلاعات گام می گذارند تاکید می کند تا این شهود نگران تلافی نباشند.

هیچ نظری موجود نیست: